کد خبر: ۳۴۷۴۰
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۳۹۴

برومند: براي «شهر موش‌ها ۲» ۷ ميليارد هزينه شد

خبرآنلاين:مرضيه برومند معتقد است: چون با عشق فيلم و سريال‌هايم را مي‌سازم اينگونه مورد توجه مردم قرار مي‌گيرد

او مي‌گويد: متاسفانه دنياي ما دنياي خيلي خشني است. ما هنرمندان سعي مي‌کنيم اين دنيا را بهتر کنيم و دنيايي پر از عشق را بسازيم.

برومند درخصوص دليل خاطره‌ساز شدن کارهايي که مي‌سازد، گفت: به نظر من چون با عشق فيلم و سريال‌هايم را مي‌سازم اينگونه مورد توجه مردم قرار مي‌گيرد. به قول معروف هر آنچه از دل بيايد لاجرم بر دل نشيند.

مرضيه برومند دختر شيطاني بوده!

اين کارگردان سينما و تلويزيون کشورمان مهمان برنامه «راديو من» بود، با بيان اينکه در دوران کودکي خود دختري شيطان بوده است، گفت: شيطنت‌هايم بعداً در پختگي من بسيار موثر بود. چون در همان دوران کودکي من تجربه‌هاي نمايشي را پشت سر گذاشتم و زندگي‌ام و تمام لحظاتي که هيجان زده شده‌ام، خوشحال شدم، ناراحت شدم و اين‌ها باعث شده الان در جايي که هستم بايستم و با تجربياتي که از زندگي خود به دست آورده‌ام براي آينده خود هم برنامه‌ريزي کنم. من يادم است از همان دوران کودکي که مثلاً سوار اتوبوس مي‌شدم به مردم با دقت نگاه مي‌کردم و از روي شکل ظاهري آن‌ها، ميميک صورت آن‌ها و لباس آن‌ها حدس مي‌زدم که از کجا آمده‌اند و به کجا مي‌روند و در دلشان چه مي‌گذرد و به نوعي پيش خودم برايشان قصه درست مي‌کردم. من در دوران کودکي به اطراف خودم توجه زيادي داشتم. حتي به ماشين‌ها با دقت نگاه مي کردم و سعي مي‌کردم اداي آن‌ها را با صورت خودم دربياورم. مثلاً در کودکي فکر مي‌کردم فلان ماشين خوشحال است و دارد لبخند مي‌زند يا ماشين ديگري ناراحت است و اخم کرده. به بعضي ماشين‌ها جنسيت مرد مي‌دادم و به بعضي‌هاي ديگر جنسيت زن و بعضي‌ها را هم بچه‌هاي اين ماشين‌ها متصور مي‌شدم. همين تصويرسازي‌ها الان در فيلم و سريال‌هايي که مي‌سازم خيلي به کار من آمده است.

وي درخصوص نحوه خانه‌داري‌اش هم گفت: من آشپزي خيلي دوست دارم. من هميشه از سر عشق و تفنن آشپزي کرده‌ام. تجربه آشپزي‌ام کم است و خيلي از غذاها را مثل آش اصلاً بلد نيستم درست کنم. اما در پختن غذاهاي ديگري مثل کتلت زبان‌زد هستم. من علي‌رغم اينکه در اجتماع سعي کردم بانويي موفق باشم، توجهم را از خانه‌داري دريغ نمي‌کنم. اصلاً خانه‌داري به نظر من کاري بسيار خوب است. من هميشه به خانم‌هايي که از آشپزي و کارهاي خانه غر زده‌اند گفته‌ام اتفاقاً آن‌ها کارهاي بسيار مهم و خوبي را انجام مي‌دهند. خانه‌داري و آشپزي کار حساسي است و تخصص ويژه مي‌خواهد.

هزينه ۷ ميلياردي «شهر موش‌هاي ۲»

برومند در ادامه در خصوص «شهرموش‌ها ۲» هم گفت: ما هزينه‌هاي زيادي براي اين فيلم انجام داديم. فيلمبرداري کار کمي بيشتر از آن چيزي که فکر مي‌کرديم طول کشيد. دکورهاي ويژه و اختصاصي براي اين فيلم ساخته شد که با توجه به هزينه‌هاي بالاي اين روزها کمي کار ما را سخت کرد. گذشت آن زماني که با ۲۰۰ ميليون مي‌شد يک فيلم ساخت. الان هزينه فيلم «شهرموش‌ها ۲» تاکنون حدود ۷ ميليارد تومان شده است. به هر حال همه مراحل ساخت فيلم تمام شد و ما مراحل تدوين و موسيقي و کارهاي بعدي فيلم را که در واقع کارهاي پاياني انجام مي‌دهيم.

وي با بيان اينکه کار بيرون خانه با کار درون خانه‌ي يک زن از هم جدا نيست، ادامه داد: من در دفتر کارم هم هميشه مشغول تميزکاري، نظافت، آشپزي و اينجور کارها هستم. در دفتر کارم هيچ‌وقت دوست ندارم از بيرون غذا بگيريم. وقتي در دفتر کارم هستم هميشه سعي مي‌کنم يک غذاي ساده مثل استانبولي و اينجور چيزها را درست کنم و اهل گرفتن غذا از بيرون نيستم. به نظر من اينجور کارها فضاي پر مهر و محبت‌تري را در فضاي شغلي هم ايجاد مي‌کند. من حتي وقتي کسي را براي کارهاي دفتر استخدام کرده بودم تا به من کمک کند باز هم اين خود من بودم که آشپزي مي‌کردم. علاقمندي ويژه‌اي به نظافت و سلامت دارم. بخصوص به نظافت فضاي بيرون. واقعاً رنج مي‌برم وقتي آلودگي‌ها را در سطح شهر و خيابان مي‌بينم و متاسفانه مردم نسبت به اموال عمومي برخورد مناسبي انجام نمي‌دهند. اموال عمومي براي همه ماست و بايد در حفظ آن کوشا باشيم. من سال گذشته سريال آب پريا را براي شبکه دو سيما ساختم که توجه ويژه‌اي به حفظ پاکيزگي محيط بخصوص درياها در آن داشتم. ما به تميزي درياي مازندران توجهي نکرديم و به نظر من حالا جبران اين بي توجهي به شدت مشکل است. اين روزها خوشبختانه حواس مردم نسبت به محيط زيست بيشتر شده ولي اين بايد در عمل اتفاق بيفتد و بايد ببينيم مردم در عمل چقدر به محيط زيست شان توجه دارند.

ننه حليمه الهام‌بخش «خونه مادربزرگه» شد

برومند که مدتي را نيز در شهر بندرانزلي زندگي کرده است از خاطرات آن‌جا گفت: زماني که من آن‌جا بودم يک همسايه‌اي داشتيم که زني مسن به اسم ننه حليمه در آن‌جا زندگي مي‌کرد. زني بسيار نازنين که روحش شاد باشد. خانه‌اي که او داشت براي ساخت مجموعه عروسکي «خانه مادربزرگه» به شدت برايم الهام‌بخش بود و به نوعي از روي خانه‌اي که او داشت دکور کار را ساختم. خدا رحمت کند آقاي کامبيز صميمي مخفم را. وقتي که آقاي نيکخواه مدير گروه کودک شبکه دو در آن سال‌ها به ما پيشنهاد ساخت چنين مجموعه عروسکي را داد، با آقاي صميمي مخفم مجدداً به بندرانزلي رفتيم و هم از ننه حليمه و هم از خانه‌اش عکسبرداري کرديم و بر اساس آن خانه مادربزرگه را نوشتيم و ساختيم. هميشه همه انسان‌هاي شريف و با اصل و نسب در ذهن من ماندگار هستند. کاراکترهاي مجموعه‌هاي من به يک نوعي از درون همين مردم واقعي شکل گرفته‌اند. حتي انسان‌هاي کمدي و بانمکي که در کارهايم وجود دارد همه به نوعي مابه ازاي بيروني دارند.

خاطرات راديو

وي در خصوص خاطراتي که از راديو دارد گفت: من دوستي دارم که آلماني است و قبلاً ۳۵ سال پيش به ايران آمده بود و بعد از ۳۵ سال ، پارسال مجدداً به ايران آمده بود. اين خانم در آلمان در راديو کار مي‌کرد. مدتي که در ايران و مهمان من بود مدام صداهاي مختلف را ضبط مي‌کرد. مثلاً آمبيانس خيابان را، يا وقتي که به بقالي مي‌رفتم صداهاي مردم را، در مهماني در مسافرت و خلاصه هر جايي که بود صداها را ضبط مي‌کرد. و بعدش يک گزارش بسيار بي‌نظير در خصوص ايران و مردمش از همين صداها ساخت که وقتي شنيدم حظ کردم.

برومند در پاسخ به اينکه بهترين تعريفي که از او شده چه بوده است؟ گفت: خيلي‌ها تا من را مي بينند مي گويند کودکي و نوجواني خود را با من گذراندند و به نوعي کودکي و نوجواني آن‌ها با من شکل گرفته است. خيلي‌ها به من مي‌گويند که ما وحشت موشکباران‌هاي زمان جنگ را با تماشاي «خانه مادربزرگه» از خود به دور کرديم و من واقعاً خوشحالم که چنين تاثيري را بين جوانان و بزرگسالان امروز گذاشته‌ام و از طرفي امروز احساس مسئوليت بيشتري مي‌کنم که بايد کارهايي بسازم که همچنان براي آن‌ها مورد توجه باشد و مبادا کار اشتباهي بکنيم که روي روح حساس تماشاگرانمان اثر منفي بگذارد.

مرضيه برومند به آرزوهايش رسيده؟

وي در پاسخ به اين سوال که آيا به هر چه مي‌خواسته رسيده است؟ گفت: شايد برايتان جالب باشد که بگويم آرزوهاي شخصي‌ام بيشتر از آرزوهاي اجتماعي‌ام نيست. آن آرزوهايي که براي خانواده‌ام و مردم جامعه‌ام و هم‌ميهنانم و همه مردم جهان دارم بايد بگويم که هنوز به آن‌ها نرسيده‌ام. من يک دنياي زيباتر، پاک‌تر و دور از حب و بغض و خشونت و نفرت و زياده‌خواهي در خيالم است و هر کاري مي‌کنم در راه رسيدن به چنين ايده‌آلي است. نه من بلکه همه هنرمندان نيز چنين آرزوهايي دارند. ولي متاسفانه دنياي ما دنياي خيلي خشني است. ما هنرمندان سعي مي‌کنيم اين دنيا را بهتر کنيم و دنيايي پر از عشق را بسازيم. مشکلي را در دنياي فعلي‌مان داريم اين است که متاسفانه اين روزها خيلي روي فرديت صحبت مي‌شود و مردم ما از کارهاي اجتماعي دوري مي‌کنند. اين واژه «من» همه ما را بيچاره کرده. بايد از «من» به «ما» برسيم. ما اگر کارهاي اجتماعي را در نظر بگيريم قطعاً موفق‌تريم. نگويم من مي‌خواهم موفق شوم ، بلکه اگر همه ما با هم موفق شويم قطعاً بهتر است. نه فقط در اجتماع در زندگي خانوادگي هم وضعيت همين است. از بس توجه به «من» ها در خانه‌ها زياد شده طلاق و جدايي‌ها در خانواده‌ها رشد پيدا کرده است. مادرها اين روزها به خودشان فکر مي‌کنند. پدرها همين طور. بچه‌ها هم حتي همين‌طور. اين کنار هم نشيني‌ها متاسفانه از بين رفته و سازش‌ها کم شده. پدر و مادرهاي ما قبلاً با هم سازش مي‌کردند. هر چه فکر مي‌کنم مي‌بينم در گذشته پدر و مادر من خيلي نسبت به هم گذشت انجام مي‌دادند و خانواده‌ها استحکام بيشتري داشتند و زندگي‌ها بادوام بود. الان در سنين بالا از هم جدا مي‌شوند. زن و شوهري ۶۰ ساله از هم جدا مي‌شوند. ان‌قدر هم زياد شده و روز به روز چنين اخباري را مي‌شنوم که واقعاً ناراحت مي‌شوم. بايد روح همکاري جمعي در ما بيشتر شود. ما اين روزها فقط شعار مي‌دهيم و بس. آن هم شعار بدون محتوا و بدون عمل. من دوست دارم طرفدارانم بيشتر به «ما» فکر کنند تا به «من».