کد خبر: ۳۶۲۷۹
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴

شرایط دشوار دولت حسن روحانی به روایت گاردین

از دسامبر سال 2010 میلادی، با اجرایی شدن اصلاحات یارانه ای محمود احمدی نژادکه موجب شد تا بهای سوخت، خدمات رفاهی و خواربار سر به فلک بکشد، خانواده های ایرانی با مشکلات اقتصادی متعددی روبرو شده اند.
گاردین نوشت: از دسامبر سال 2010 میلادی، با اجرایی شدن اصلاحات یارانه ای محمود احمدی نژادکه موجب شد تا بهای سوخت، خدمات رفاهی و خواربار سر به فلک بکشد، خانواده های ایرانی با مشکلات اقتصادی متعددی روبرو شده اند.

به گزارش سرویس بین الملل «تیک» Tik.ir، تحقق مرحله دوم از اصلاحات یارانه ها در این هفته به هراس از بی ثباتی بیشتر اقتصادی دامن زده است. دولت میانه روی رئیس جمهور، حسن روحانی هدفمندی یارانه ها را اقدامی ضروری اعلام کرده است. حذف حدود 16 میلیارد دلار از یارانه های سوخت به دست دولت، حامیان اندکی در میان مردم دارد و بسیاری از آنها آن چنان از تامین مایحتاج زندگی خود نگرانند که نمی توانند توجیه دولت برای تحمل کوتاه رنج برای دستیابی به گنج در بلند مدت را بپذیرند.

همان طور که صندوق بین المللی پول از مدت ها پیش تعیین کرده، این اقدام گامی ضروری در راستای رقابت پذیری بازار محسوب می شود، حذف یارانه های دولتی از بخش های انرژی، غذا و دارو ثابت کرده است که مسؤولیت اقتصادی هم برای دولت پیشین و هم برای دولت فعلی پر هزینه بوده است. چون پرداخت تقریباً 40 تا 100 میلیارد دلار یارانه در سال، که از اقتصاد دوران جنگ ایران و عراق در سال های دهه 1980 میلادی به یادگار مانده است، خرانه دولت را خالی ساخته و به مصرف بی رویه انرژی انجامیده بود.اما یک دهه تورم و میزان اشتغال زایی اندک به این معناست که ایرانی ها به طور فزاینده به یارانه ها وابسته تر می شوند.

برای جبران تأثیر منفی حذف یارانه های پرداختی به بخش های مختلف اقتصادی همچون بخش انرژی بر زندگی مردم، دولت احمدی نژاد در سال 2010 میلادی طرح خود را که اکنون بدنام شده است، ارائه کرد. این طرح مبنی بر پرداخت سرانه یارانه به اکثر مردم کشور و هم چنین پرداخت های مستقیم برای صنایع آسیب دیده از حذف یارانه ها بود. در بحبوحه وحشتی که در پی اجرای این طرح به وجود آمد، بهای بنزین و گاز سوختی ناگهان سه برابر شد. در حالی که در خانوارهای طبقه مرفه و متوسط جامعه دریافت،این مبلغ تاثیر چندانی در زندگی آنها نداشت، اما یارانه های نقدی انگیزه برای کار در خانواده هایی را که درآمدشان پایین بود، کاهش داد و باعث شد تا این خانواده ها بیشتر به کمک های دولت وابسته شوند. این طرح هم چنین در طول سه سال پس از اجرای آن، با افزایش نقدینگی، کاهش ارزش پول رایج کشور و کاهش سرعت تولید به ایجاد تورم افسار گسیخته منجر شده است.

دولت جدید اکنون گرفتار وضعیت دشواری شده است: به این صورت که مجبور است طرح تعدیل قیمت های انرژی را مطرح کند، آن هم در شرایطی که هم چنان کمک های نقدی را نیز پرداخت می کند. این کمک ها به شریان حیاتی فقرا و بیکاران که تعدادشان هر روز بیشتر می شود تبدیل شده است. دولت روحانی بر خلاف دولت احمدی نژاد که سرشار از درآمد نفت بود با بدهی هنگفت روبروست و ناگزیر است تا هزینه های خود راکاهش دهد. این در حالی است که با مشکلات فزاینده ای در زمینه محیط زیست و اجتماعی-اقتصادی نیز رو به رو است، این مشکلات شامل ترافیک و آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، عقب افتادگی بنیادین در استان ها، کمبود آب و بیکاری جوانان در سراسر کشور به میزان حدود 30 درصداست.

در حال حاضر، مبلغ یارانه نقدی که ماهانه به هر یک از متقاضیان پرداخت می شود هم چنان بدون تغییر 45 هزار تومان (کمتر از 15 دلار) است که بودجه آن از طریق حذف حدود 48 هزار میلیارد تومان (16 میلیارد دلار) در بخش یارانه های انرژی تأمین می شود. از کسانی که درآمد بالا دارند خواسته شده است که برای دریافت یارانه ثبت نام نکنند، اما با توجه به دشوار بودن مشخص ساختن درآمدهای اعلام نشده، این کار دشوار است. متقاضیان یارانه باید میزان درآمد خود را اعلام و اطلاعات حساب بانکی شان را نیز ارائه می کردند. دولت احتمالاً به حساب های بانکی مردم دسترسی دارد و در صورت مشاهده تفاوت موجودی آن ها با میزانی که اعلام کرده اند متقاضیان را جریمه خواهد کرد. بر پایه آمارهای دولت ایران، بیش از سه میلیون نفر از تقاضای یارانه انصراف داده اند. اکنون حدود 73 میلیون نفر متقاضی یارانه های مرحله دوم شده اند و بیش از نیمی از آن ها اعلام کرده اند که درآمد ماهیانه شان کمتر از 300 دلار است.

این در حالی است که ایرانی ها خود را برای پیامدهای تورم زا آماده می کنند. قیمت بنزین یارانه ای، که دارندگان خودرو از آن استفاده می کنند، بر اساس سهمیه ماهیانه، در بیست و پنجم ماه آوریل با حدود هفتاد و پنج درصد افزایش، از لیتری 400 تومان به 700 تومان رسید (0.16 به 0.28 دلار). بهای بنزین غیریارانه ای (آزاد) با 42 درصد افزایش از 700 تومان به 1000 تومان تغییر یافت. بهای سوخت های حرارتی پیش از این در اوایل سال جاری، 25 درصد افزایش یافته بود.

تجربه سال 2010 میلادی سبب شده است ایرانی ها باور کنند که افزایش بهای سوخت پیامدهای گسترده تری به همراه خواهد داشت، از جمله افزایش قیمت مواد غذایی، اجاره بها و سایر هزینه های زندگی. کرایه تاکسی های تهران در بحبوحه نخستین پیش درآمدهای تورم فراگیر سال 2014 میلادی، در هفته پیش از 25 آوریل به شدت نوسان پیدا کرد. راننده تاکسی های خطوط تاکسیرانی معروف میدان ونک در شمال شهر تهران در ساعات پررفت و آمد، کرایه های مسیر را دو برابر کردند و قوانین حمل و نقل را که در آن از راننده ها خواسته شده بود تا افزایش کرایه ها را به 30 درصد محدود کنند، نادیده گرفتند.

برای پیشگیری از وحشت و افزایش بهای خودسرانه، صاحب نظران تأکید کرده اند که اصلاحات در مقیاس کوچکتری انجام شود. در مطلبی که در صفحه اول روزنامه اقتصادی «دنیای اقتصاد» چاپ شده بود، وضعیت فعلی با افزایش قیمت ها در سال 2010 میلادی مقایسه و خاطر نشان شده بودکه افزایش 75 درصدی بهای گاز به طور قابل توجهی کمتر از 300 درصد تورم سال 2010 میلادی بوده است. در مطلب دیگری در سرمقاله این روزنامه علی دادپی، اقتصاددان، نوشته بود که مرحله جدید اصلاحات یارانه «شکست نیست» ،بلکه «یک تجربه» محسوب می شود.

به جای تمرکز بر روی مسائل سیاسی و اقتصاد کلان فعلی ایران، دادپی بر این فرضیه ملی و غیر واقع بینانه ای تأکید کرد مبنی بر اینکه مردم بر این باورند که کشورشان کشوری ثروتمند است و آنها باید به کالاها و خدمات ارزان دسترستی داشته باشند. او در مطلب خود می نویسد: «ما گمان می کنیم حق داریم که قیمت واقعی کالاها را نپردازیم و انتظار داریم که دولت کالاهای ارزان قیمت و فراوان در اختیار مصرف کنندگان قرار دهد. به همین دلیل، باید گفته شود که حتی انصرف سه میلیون نفر از دریافت یارانه نیز گام بزرگی است.»

اما دادپی در ادامه خاطر نشان می کند که سیاستگذاران ایران به مردم این کشور چشم انداز بلند مدت اقتصادی امیدوار کننده ای را نوید نداده اند. او هم چنین می نویسد: «جامعه ما آموخته است که به افق های کوتاه مدت بنگرد، زیرا بسیاری از ما گمان می کنیم چشم اندازهای بلند، بی معنی هستند. وقتی ما به آینده بدبین باشیم، طبیعی ترین کاری که مصرف کننده انجام می دهد این است که تا آنجا که ممکن است، از منابع موجود استفاده می کند و انعطاف پذیری اقتصادی خود را برای مقابله با نوسان قیمت ها در آینده حفظ می کند.»

این ذهنیت در میان شهروندانی همچون علی دیده می شود. او هفتاد - هشتاد ساله است و کمبود مستمری اندک خود را با مسافرکشی با پیکان فرسوده خود در بخش جنوبی خیابان شریعتی تهران تأمین می کند. علی در حالی که مسافران سوار و پیاده می شوند، از هر یک از آن ها معذرت خواهی می کند و از آن ها می خواهد که به علت افزایش بهای بنزین 200 تومان (0.06 دلار) دیگر بپردازند و این مبلغ 40 درصد بیش از کرایه همیشگی است.

هنگامی که یکی از مسافران می گوید که اصلاحات یارانه احتمالاً سبب بهبود کیفیت بنیزین غیراستاندارد ایران می شود، علی چهره خود را در هم می کشد. او با صدای بلند می گوید: «کیفیت؟ کیفیت را فراموش کن. اول از همه، ما باید زنده بمانیم.»