الشرق الاوسط:
از سخنان حسن روحانی در مورد پرونده هسته ای چه می توان فهمید؟
ابتدا باید گفت هفته گذشته، مذاکرات در سطح کارشناسان بین ایران و گروه 1+5 در نیویورک درباره گام نهایی توافقنامه ژنو موسوم به «برنامه اقدام مشترک» آغاز شد که هدف آن زمینه سازی برای نشست چهارشنبه آینده کارشناسان سیاسی در وین به منظور تدوین متن توافقنامه فراگیر درباره برنامه هستهای ایران بود. مسئله آغاز تنظیم متن توافقنامه فراگیر، دو ماه پیش از پایان مهلت تعیین شده، نشانه مثبتی از امکان دستیابی به توافق است. آیا امکان دارد این توافق به دست آید؟
شرق
الاوسط نوشت: «من در خصوص مذاکرات (هستهای) بدبین نیستم، اما دستیابی به
توافق ظرف مدت شش ماه نخست، به طرف مقابل و میزان آمادگی آن برای تعامل
درست بستگی دارد». سخنان حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در اینجا به پایان
میرسد و پس از او، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به
سئوالی درباره امکان تمدید شدن مهلت مذاکرات هستهای گفت: «طبق توافق ژنو،
مذاکرات بین ایران و گروه 1+5 قرار است ظرف یک سال به نتیجه برسد و این
توافق شامل یک مرحله نخست شش ماهه است که امیدواریم در این مدت به نتیجه
برسیم و این البته منوط به حسن نیت طرف غربی است».
به گزارش سرویس ببین الملل «تیک» Tik.ir، بنابراین، از لابلای آنچه گفته شد میتوان به این نتیجه رسید که دستیابی به توافق نهایی درباره پرونده هستهای ایران در راه است و تنها اشکالی که وجود دارد به زمان دستیابی به آن مربوط میشود. بر همین اساس، این سئوال قدیمی بار دیگر تکرار میشود که: آیا ایران و گروه 1+5 در پایان مهلت شش ماهه نخست توافق موقت بین دو طرف به توافق نهایی دست خواهند یافت؟
در اینجا برخی عوامل را که موجب برخی نگرشها در این زمینه شده است بررسی می کنیم.
ابتدا باید گفت هفته گذشته، مذاکرات در سطح کارشناسان بین ایران و گروه 1+5 در نیویورک درباره گام نهایی توافقنامه ژنو موسوم به «برنامه اقدام مشترک» آغاز شد که هدف آن زمینه سازی برای نشست چهارشنبه آینده کارشناسان سیاسی در وین به منظور تدوین متن توافقنامه فراگیر درباره برنامه هستهای ایران بود. مسئله آغاز تنظیم متن توافقنامه فراگیر، دو ماه پیش از پایان مهلت تعیین شده، نشانه مثبتی از امکان دستیابی به توافق است. آیا امکان دارد این توافق به دست آید؟
مهمترین نکاتی که میتوان در مسئله امکان دستیابی به این توافق روی آنها تمرکز کرد به شرح زیر است:
1- همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اجرای بندهای هفته گانه مورد توافق
2- رئاکتور هستهای اراک
3- نوع و تعداد سانتریفوژها
4- درصد غنی سازی
5- ساز وکار بازرسی از مراکز هستهای
6- لغو تحریمهای اقتصادی تحمیل شده بر ایران
در خصوص همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گزارشهای این آژانس همکاری جدی ایران با این نهاد را تایید میکند. سفر اخیر بازرسان آژانس به ایران در هفته گذشته در جهت تکمیل اجرای بندهای هفتگانه مورد توافق در فوریه گذشته بود که بخشی از آن شامل بازدید از تاسیسات هستهای و همچنین معادن اورانیوم میشود. میتوان اقدام ایران به ارائه اطلاعاتی درباره ابزارهای انفجاری با کاربرد نظامی احتمالی را نیز گامی جدی برای دستیابی به توافق نهایی و رفع ابهام از این برنامه و ابعاد نظامی آن دانست.
دستیابی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافق درباره ساز و کار نهایی درخصوص چگونگی بازرسی و تضمین بازرسی از رئاکتور اراک، علاقه ایران را به برطرف کردن نگرانیها درباره این رئاکتور ثابت میکند. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد هستهای این کشور از امکان اجرای اصلاحاتی فنی در این رئاکتور سخن گفتهاند که نگرانیها درباره آن را برطرف میکند.
این ضرب المثل که «شیطان در جزئیات پنهان شده است» در خصوص مسائلی از قبیل نوع و تعداد سانتریفوژهای ایران صدق میکند. ایران 19 هزار دستگاه سانتریفوژ در اختیار دارد، ولی طرف مقابل وجود این تعداد سانتریفوژ را در ایران نخواهد پذیرفت و تلاش خواهد کرد تعداد آن را به پایینترین حد که احتمالا حدود 3000 سانتریفوژ است، کاهش دهد. در اینجا این سئوال مطرح میشود که: آیا ایران چنین چیزی را خواهد پذیرفت؟ و آیا امکان دستیابی به رقمی راضی کننده برای دوطرف وجود دارد؟
تردیدی نیست که نوع سانتریفوژهای مورد استفاده نیز مطرح خواهد بود. گروه 1+5 اصرار خواهد کرد این سانتریفوژها فقط از نسل اول، یعنی «IR-1» باشد و برخی جزئیات فنی دیگر هم درباره استفاده از آنها رعایت شود.
اما در خصوص سطح غنی سازی اورانیوم هم نشانهها حاکی از حرکت ایران به سمت توقف غنی سازی در سطح 20 درصد و حفظ آن در سطح 3.5 درصد است. مشکل در اینجا به مقدار اورانیوم غنی شده در این سطح و حجم ذخایر ایران مربوط میشود. آیا نظام ایران این توافقنامه را به منزله توقف یا تعلق غنی سازی در آن سطح میداند؟ و آیا تمایل به احداث رئاکتورهای هستهای جدید، ایران را به سمت تولید حجم بیشتری اورانیوم غنی شده به میزان 5 درصد سوق میدهد؟
شاید دستیابی به توافق در این بخش، مستلزم اعمال ساز و کار بازرسی دقیق و مستمر آژانس انرژی اتمی باشد. بنابراین، مسئله مهم فقط دستیابی به توافق نیست ،بلکه ادامه اجرای بندهای آن طبق آنچه توافق شده و بدون هیچ دخل و تصرفی مطرح است. اجرای این بندها ارتباط مستقیم با لغو تحریمهای ایران دارد که ساز و کاری بسیار پیچیده است، زیرا بخشی از این تحریمها، بینالمللی و بخشی هم یک جانبه است. علاوه بر این، کشمکشها در داخل آمریکا و چگونگی لغو مهمترین تحریمهایی که بیشترین آسیب را به ایران رسانده است، از قبیل تحریمهای تحمیل شده بر بخش نفت ایران و همچنین بانکها و حوالههای مالی از جمله مسائل مطرح است.
آنچه باعث بروز مشکل واقعی در مسیر دستیابی به توافق نهایی خواهد شد، مطرح کردن مسائل دیگری از قبیل برنامه موشکی ایران و پرونده حقوق بشر این کشور است. به نظر میرسد دو طرف تلاش میکنند از پرداختن به این دو مسئله پرهیز و چه بسا آنها را به مذاکرات بعدی موکول کنند. به رغم مرتبط بودن این دو پرونده به تحریمهای تحمیل شده بر ایران، در صورتی که تحریمهای نفتی و مالی از دوش اقتصاد ایران برداشته شود، طرف ایرانی تا حدی امکان کنار آمدن با دیگر تحریمها را دارد.
حسن روحانی، وزیر امور خارجه او و مقامات ایرانی معتقدند برای دستیابی به توافق نهایی، توپ در زمین طرف مقابل است و طرف مقابل باید تعامل درست داشته باشد. رئیس جمهور ایران معتقد است «ایران مشکلی با شفاف سازی بیشتر به منظور جلب اعتماد بیشتر افکار عمومی جهان ندارد». اما طرف دیگر، به ویژه آمریکاییها به شدت زیر فشار هستند تا بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند.
حسن روحانی معتقد است هرکس فکر میکند میتواند به طور صد درصد برطرف مقابل پیروز شود در اشتباه است و مذاکرات باید براساس معادله برد ـ برد باشد. اما آیا دو طرف برداشت یکسانی از معادله برد ـ برد دارند؟
اگر در 20 ژوئیه این گونه باشد، توافق حاصل خواهد شد و اگر غیر از این باشد یا باید تلاش بیشتری برای یکسان شدن برداشتهای دو طرف صورت گیرد، یا آن که این مذاکرات تا 20 فوریه سال 2015 میلادی طول خواهد کشید.
به گزارش سرویس ببین الملل «تیک» Tik.ir، بنابراین، از لابلای آنچه گفته شد میتوان به این نتیجه رسید که دستیابی به توافق نهایی درباره پرونده هستهای ایران در راه است و تنها اشکالی که وجود دارد به زمان دستیابی به آن مربوط میشود. بر همین اساس، این سئوال قدیمی بار دیگر تکرار میشود که: آیا ایران و گروه 1+5 در پایان مهلت شش ماهه نخست توافق موقت بین دو طرف به توافق نهایی دست خواهند یافت؟
در اینجا برخی عوامل را که موجب برخی نگرشها در این زمینه شده است بررسی می کنیم.
ابتدا باید گفت هفته گذشته، مذاکرات در سطح کارشناسان بین ایران و گروه 1+5 در نیویورک درباره گام نهایی توافقنامه ژنو موسوم به «برنامه اقدام مشترک» آغاز شد که هدف آن زمینه سازی برای نشست چهارشنبه آینده کارشناسان سیاسی در وین به منظور تدوین متن توافقنامه فراگیر درباره برنامه هستهای ایران بود. مسئله آغاز تنظیم متن توافقنامه فراگیر، دو ماه پیش از پایان مهلت تعیین شده، نشانه مثبتی از امکان دستیابی به توافق است. آیا امکان دارد این توافق به دست آید؟
مهمترین نکاتی که میتوان در مسئله امکان دستیابی به این توافق روی آنها تمرکز کرد به شرح زیر است:
1- همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و اجرای بندهای هفته گانه مورد توافق
2- رئاکتور هستهای اراک
3- نوع و تعداد سانتریفوژها
4- درصد غنی سازی
5- ساز وکار بازرسی از مراکز هستهای
6- لغو تحریمهای اقتصادی تحمیل شده بر ایران
در خصوص همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، گزارشهای این آژانس همکاری جدی ایران با این نهاد را تایید میکند. سفر اخیر بازرسان آژانس به ایران در هفته گذشته در جهت تکمیل اجرای بندهای هفتگانه مورد توافق در فوریه گذشته بود که بخشی از آن شامل بازدید از تاسیسات هستهای و همچنین معادن اورانیوم میشود. میتوان اقدام ایران به ارائه اطلاعاتی درباره ابزارهای انفجاری با کاربرد نظامی احتمالی را نیز گامی جدی برای دستیابی به توافق نهایی و رفع ابهام از این برنامه و ابعاد نظامی آن دانست.
دستیابی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به توافق درباره ساز و کار نهایی درخصوص چگونگی بازرسی و تضمین بازرسی از رئاکتور اراک، علاقه ایران را به برطرف کردن نگرانیها درباره این رئاکتور ثابت میکند. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد هستهای این کشور از امکان اجرای اصلاحاتی فنی در این رئاکتور سخن گفتهاند که نگرانیها درباره آن را برطرف میکند.
این ضرب المثل که «شیطان در جزئیات پنهان شده است» در خصوص مسائلی از قبیل نوع و تعداد سانتریفوژهای ایران صدق میکند. ایران 19 هزار دستگاه سانتریفوژ در اختیار دارد، ولی طرف مقابل وجود این تعداد سانتریفوژ را در ایران نخواهد پذیرفت و تلاش خواهد کرد تعداد آن را به پایینترین حد که احتمالا حدود 3000 سانتریفوژ است، کاهش دهد. در اینجا این سئوال مطرح میشود که: آیا ایران چنین چیزی را خواهد پذیرفت؟ و آیا امکان دستیابی به رقمی راضی کننده برای دوطرف وجود دارد؟
تردیدی نیست که نوع سانتریفوژهای مورد استفاده نیز مطرح خواهد بود. گروه 1+5 اصرار خواهد کرد این سانتریفوژها فقط از نسل اول، یعنی «IR-1» باشد و برخی جزئیات فنی دیگر هم درباره استفاده از آنها رعایت شود.
اما در خصوص سطح غنی سازی اورانیوم هم نشانهها حاکی از حرکت ایران به سمت توقف غنی سازی در سطح 20 درصد و حفظ آن در سطح 3.5 درصد است. مشکل در اینجا به مقدار اورانیوم غنی شده در این سطح و حجم ذخایر ایران مربوط میشود. آیا نظام ایران این توافقنامه را به منزله توقف یا تعلق غنی سازی در آن سطح میداند؟ و آیا تمایل به احداث رئاکتورهای هستهای جدید، ایران را به سمت تولید حجم بیشتری اورانیوم غنی شده به میزان 5 درصد سوق میدهد؟
شاید دستیابی به توافق در این بخش، مستلزم اعمال ساز و کار بازرسی دقیق و مستمر آژانس انرژی اتمی باشد. بنابراین، مسئله مهم فقط دستیابی به توافق نیست ،بلکه ادامه اجرای بندهای آن طبق آنچه توافق شده و بدون هیچ دخل و تصرفی مطرح است. اجرای این بندها ارتباط مستقیم با لغو تحریمهای ایران دارد که ساز و کاری بسیار پیچیده است، زیرا بخشی از این تحریمها، بینالمللی و بخشی هم یک جانبه است. علاوه بر این، کشمکشها در داخل آمریکا و چگونگی لغو مهمترین تحریمهایی که بیشترین آسیب را به ایران رسانده است، از قبیل تحریمهای تحمیل شده بر بخش نفت ایران و همچنین بانکها و حوالههای مالی از جمله مسائل مطرح است.
آنچه باعث بروز مشکل واقعی در مسیر دستیابی به توافق نهایی خواهد شد، مطرح کردن مسائل دیگری از قبیل برنامه موشکی ایران و پرونده حقوق بشر این کشور است. به نظر میرسد دو طرف تلاش میکنند از پرداختن به این دو مسئله پرهیز و چه بسا آنها را به مذاکرات بعدی موکول کنند. به رغم مرتبط بودن این دو پرونده به تحریمهای تحمیل شده بر ایران، در صورتی که تحریمهای نفتی و مالی از دوش اقتصاد ایران برداشته شود، طرف ایرانی تا حدی امکان کنار آمدن با دیگر تحریمها را دارد.
حسن روحانی، وزیر امور خارجه او و مقامات ایرانی معتقدند برای دستیابی به توافق نهایی، توپ در زمین طرف مقابل است و طرف مقابل باید تعامل درست داشته باشد. رئیس جمهور ایران معتقد است «ایران مشکلی با شفاف سازی بیشتر به منظور جلب اعتماد بیشتر افکار عمومی جهان ندارد». اما طرف دیگر، به ویژه آمریکاییها به شدت زیر فشار هستند تا بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند.
حسن روحانی معتقد است هرکس فکر میکند میتواند به طور صد درصد برطرف مقابل پیروز شود در اشتباه است و مذاکرات باید براساس معادله برد ـ برد باشد. اما آیا دو طرف برداشت یکسانی از معادله برد ـ برد دارند؟
اگر در 20 ژوئیه این گونه باشد، توافق حاصل خواهد شد و اگر غیر از این باشد یا باید تلاش بیشتری برای یکسان شدن برداشتهای دو طرف صورت گیرد، یا آن که این مذاکرات تا 20 فوریه سال 2015 میلادی طول خواهد کشید.