کد خبر: ۳۷۷۷۸
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۵۸۱

تاثير طلاق بر فرزندان پيش از سن دبستان

 سال هاي پيش از دبستان
واکنش بچه ها در سنين پيش از دبستان به صورت خشم و افسردگي نمايان مي شود. پسرها اغلب ناآرام تر، خشن تر و شيطان تر مي شوند. در بعضي از موارد به اندازه قبل، شوقي به بازي با ساير کودکان نشان نمي دهند و بيشتر ترجيح مي دهند تنها باشند. اگر در مهدکودک به سر مي برند به جاي همکاري در بازي هاي دسته جمعي سعي مي کنند اخلال و بي نظمي ايجاد کنند. بعضي از دخترهاي کمتر از هفت سال، عصبي مزاج مي شوند اما برخي ديگر«رفتار بزرگ ترها» را در پيش مي گيرند. اين گونه بچه هاي «کمال طلب» بيش از حد مراقب رفتار و پاکيزگي هستند و در ضمن ساير بچه ها را مثل پدر و مادر يا معلم سرزنش مي کنند يا پند و اندرز مي دهند. بچه هاي اين سن و سال اغلب غمگين و افسرده به نظر مي رسند زود به گريه مي افتند و زياده طلب مي شوند. در اين سن بچه ها توانايي هاي شناختي، زباني و ارتباطي خود را تقويت مي کنند. اگر جدايي والدين با درگيري هاي کمي همراه باشد ياحداقل به کودک منتقل نشود و از سويي ارتباط او با والدين حفظ شود کودک مي تواند به مهد کودک برود و رشد منظم و خوبي داشته باشد و اعتماد به نفس و عزت نفس او نيز حفظ شود.

عوارض طلاق:
وقتي بچه ها از اختلافات والدين سر در نمي آورند، مشکل آغاز مي شود. تاخيرهاي رشدي يا بازگشت به دوره هاي قبل به ويژه در زمينه توالت رفتن، خوابيدن يا غذا خوردن، مي تواند در اين شرايط مشاهده شود . افسردگي نيز در اين گروه سني ممکن است روي دهد. کابوس هاي شبانه از ديگر مشکلات بچه ها در اين گروه سني است. آسيب به اعتماد به نفس يا بروز رفتارهاي پرخاشگرانه يا اضطرابي نيز ممکن است در بچه ها ديده شود. بچه ها در اين سن نگران والدين خود هستند و دوست دارند از آن ها مراقبت و آن ها را براي خود حفظ کنند.

نکاتي که بايد به آن ها توجه شود:
-بچه هاي بالاتر از سه سال به خوبي مي توانند شبي را نزد والد ديگر خود بگذرانند، بدون اين که به مشکلي بربخورند. البته اگر قرار باشد اين تغييرات با فواصل کوتاه و پي در پي روي دهد احتمال بروز مشکل وجود دارد.
-بهتر است قوانين و نظم در خانه هر کدام از والدين، مشابه باشد. براي اين منظور بايد حتما در مورد برنامه هاي تغذيه، خواب ، وضعيت پزشکي، دستشويي رفتن، ارتباطات اجتماعي و عاطفي او و ديگر مسائل با همسر سابق خود گفتگو کنيد.
-بچه ها در اين دوره سني براي خود خواسته هايي دارند و خودشان هم ممکن است اعمال نظر کنند نظر آن ها را محترم بشماريد و سعي کنيد آن را در برنامه ريزي براي ملاقات با والدين دخالت دهيد.

بهترين سن يادگيري زبان دوم براي کودکان
کودکان از شش ماهگي، به تدريج زبان مادري خود را ياد مي گيرند و وقتي به سن سه يا چهارسالگي مي رسند بعضي از آن ها به مهدکودک هاي دوزبانه سپرده مي شوند تا از همان کودکي با يک زبان ديگر، مانند انگليسي يا فرانسوي آشنا شوند. برخي ديگر از والدين با ورود فرزندشان به مدرسه آن ها را در کلاس هاي آموزش زبان ثبت نام مي کنند تا همان هدف را تامين کنند. يادگيري زبان دوم براي بسياري از خانواده ها اهميت ويژه اي دارد.

سن مناسب يادگيري زبان دوم
هر چه کودک زودتر با زبان دوم آشنا شود شانس بيشتري براي دستيابي به مهارت هاي فراگيري زبان دوم خواهد داشت. بررسي ها نشان مي دهد اگر کودک در سن زبان آموزي يعني قبل از 7يا8 سالگي زبان دوم را بياموزد، مهارت بهتري در تکلم زبان دوم و لهجه کسب مي کند.
در صورتي که شرايط يادگيري زبان دوم مهيا باشد کودک مي تواند همزمان با زبان مادري خود زبان هاي ديگر را فراگيرد يعني از ابتداي تولد تا سن 7 سالگي تا 8 سالگي «بهترين زمان آموزش زبان دوم» است.
آموزش زبان دوم در هر سني مي تواند اتفاق بيفتد اما همان طور که گفتيم بهترين زمان آن، قبل از 7يا8 سالگي است و بعد از اين سنين، آموزش زبان دوم اغلب به زمان بيشتري نياز دارد و فرد موفقيت کمتري در کسب لهجه اهالي آن زبان کسب خواهد کرد.

فوايد آموزش زبان دوم
آموزش زبان هاي دوم و سوم علاوه بر آن که در برقراري ارتباط بهتر موثر است به موفقيت فرد در برنامه هاي مدرسه و مهارت هاي حل مساله نيز کمک مي کند. اين افراد درک عميق تري از فرهنگ خود و همچنين فرهنگ زباني که در آن مسلط شده اند دارند و در رقابت هاي شغلي براي کسب مشاغل بهتر و ارتباط هاي بين المللي قوي تر عمل مي کنند.

مهارت هاي لازم براي يادگيري زبان دوم
کودک بايد تا حدي از بهره هوشي لازم برخوردار باشد. اگر بررسي هاي لازم نشان دهد که کودک به تاخير در رشد گفتار و زبان دچار است ابتدا بايد به او کمک کرد تا پايه هاي زبان و گفتار درماني در ذهن وي تقويت شود و سپس به آموزش زبان ديگر پرداخت.
به طور کلي، بهترين راه براي آموزش زبان مادري در يک جامعه بيگانه، صحبت کردن به زبان مادري در خانه است. والدين بايد در خانه به زبان خودشان صحبت کنند و اجازه بدهند کودک زبان دوم را از طريق تلويزيون، مدرسه و ارتباط با همسالان در کلاس هاي آموزشي و مدرسه کشور بيگانه بياموزد.
امروزه والدين بايد با ترغيب و تشويق کودکان زبان جديد را از سن دو سالگي به آن ها آموزش دهند. بهتر است در اين مسير به فرزندان خود فشار وارد نکنيد و به آن ها فرصت دهيد تا توانايي ها و استعدادهايشان معقول و منطقي رشد يابد.
فراموش نکنيد صرف يک ساعت و نيم زمان در روز براي آموزش مهارت هاي جديد به کودکان سه تا شش سال کافي است و بيش از آن مقدار، ضريب هوشي کودکان را تحت تاثير قرار داده و کاهش مي دهد.