کد خبر: ۳۷۹۱۸
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۲۹۸
نیویورک تایمز:

بررسی واقعیت ایران

مذاکرات میان ایران و قدرت های بزرگ که با هدف تبدیل موافقتنامه موقت هسته ای به توافقنامه ای بلند مدت که تضمین کند برنامه هسته ای محدود ایران تنها کاربردی غیرنظامی دارد، در این هفته از سر گرفته شد. این مذاکرات را خوش بینی غیرمنطقی در بر گرفته بود..
نیویورک تایمز نوشت: مذاکرات میان ایران و قدرت های بزرگ که با هدف تبدیل موافقتنامه موقت هسته ای به توافقنامه ای بلند مدت که تضمین کند برنامه هسته ای محدود ایران تنها کاربردی غیرنظامی دارد، در این هفته از سر گرفته شد. این مذاکرات را خوش بینی غیرمنطقی در بر گرفته بود..

به گزارش سرویس بین الملل «تیک» Tik.ir، امضای توافقنامه از هر نظر بهترین نتیجه برای این گفتگوها محسوب می شود. سایر گزینه ها عبارتند از: تداوم زیرساخت مستحکم توانمندی هسته ای ایران که در ده سال گذشته به وجود آمده است یا به راه افتادن جنگ.

همان طور که جسیکا ماتیو در «نیویورک ریویو آو بوکز» نوشته است: «بهای توافقنامه هسته ای، پذیرفتن برنامه غنی سازی خواهد بود که به طور کامل تحت نظارت قرار داشته و میزان غنی سازی اورانیوم از پنج درصد بیشتر نشود. گزینه های دیگر جنگ است یا تن در دادن به ایران مسلح به سلاح های هسته ای.»

این گزینه به فکر و تأمل چندانی نیاز ندارد. نباید با اصرار بر دستیابی به توافقی کامل و تمام عیار امکان دستیابی به توافقی خوب را از میان برد، اما فاصله میان طرف بسیار زیاد است.

برخی از مشکلات سیاسی هستند. اسرائیل مصرانه خواستار برچیده شدن کامل تأسیسات هسته ای ایران است و این امری محال است که طرفداران بسیاری نیز در کنگره آمریکا دارد. سران ایران به مذاکره نندگان هسته ای اش آزادی عمل داده اند تا امضای توافقنامه را بررسی کنند، اما همچنان (در بهترین حالت) درباره امتیازهایی که باید داده شود تردید دارد و معتقد است که هدف آمریکا تغییر ایران است.

جناح های قدرتمند سیاسی در آمریکا و ایران، با آنکه هیچ گزینه سازنده ای در صورت شکست مذاکرات ندارند اما، باز هم خوشحال خواهند شد که ببینند هر آنچه که رشته شده بود پنبه شده است.

بزرگترین موانع، ماهیتی ملموس و فنی دارند. این موضوع ها عبارتند از: تا چه اندازه برنامه هسته ای به طور قابل قبولی فقط کاربرد غیرنظامی خواهد داشت؛ چگونه می توان بین برنامه هسته ای و تسلیحاتی و غیر نظامی مرز تعیین کرد؛ چگونه دستیابی به شفافیت کامل و کنترل بی وقفه بر هر گونه فعالیت غیر تسلیحاتی که در آن اورانیوم غنی سازی می شود، و درباره مسئله ای که در توافقنامه موقت هسته ای چندان مطرح نمی شود، یعنی تولید موشک در ایران و هدف از آن، چه تصمیمی باید گرفته شود.

اکنون ایران حدود 19.000 سانتریفوژ دارد که 10.000 عدد آنها فعال هستند. ایران قصد دارد تعداد این سانتریفیوژها را بنا بر دلایل باورنکردنی افزایش دهد، به طوری که برای تأمین سوخت یکی از نیروگاه های هسته ای خود دیگر به روسیه وابسته نباشد. بر خلاف ایران، قدرت های بزرگ دنیا اصرار خواهند داشت که تعداد این سانتریفوژها کاهش یابد و به حدی برسد که تنها تعداد اندکی از آن ها باقی بمانند که احتمالاً کمتر از 4.000 دستگاه خواهد بود.

این اختلاف شدید در مورد ذخایر اورانیوم غنی شده ایران نیز وجود دارد. این کشور بیش از 7.600 کیلوگرم اورانیومی دارد که در حد پایین غنی شده است (ظاهراً قرار است این اورانیوم به عنوان سوخت رآکتور مورد استفاده قرار گیرد، اما برای غنی سازی در حد بالاتر نیز قابل استفاده است). ایران قصد دارد ذخیره اورانیوم غنی شده خود را افزایش دهد. آمریکا و شرکایش خواستار کاهش یافتن این ذخایر هستند، به صورتی که یا فوراً به میله های سوخت تبدیل شوند یا به محل دیگری منتقل گردند.

بازرسی و نظارت، به شکل کامل تر از قبل و بر مبنای مفاد توافقنامه موقت هسته ای انجام خواهد شد ، این در حالی است که به علت تأکید دولت اوباما بر دسترسی که حتی فراتر از پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای باشد، دشواری های دیگری نیز به وجود خواهد آمد.