کد خبر: ۳۹۱۶۸
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۴۹۸

نگاهی دیگر به بعثت حضرت محمد (ص)

واقعه ديني و تاريخي بعثت نبوي داراي ابعاد گوناگوني است، دراين نوشته سعي شده است اين ابعاد مورد بررسي قرار گيرد و مشخص شود که تاکنون چه جنبه هايي از آن بيشتر مورد توجه قرار گرفته و چه جنبه هايي کمتر و اکنون نياز است که چه وجوهي مورد عنايت بيشتر قرار گيرد.
واقعه ديني و تاريخي بعثت نبوي داراي ابعاد گوناگوني است، دراين نوشته سعي شده است اين ابعاد مورد بررسي قرار گيرد و مشخص شود که تاکنون چه جنبه هايي از آن بيشتر مورد توجه قرار گرفته و چه جنبه هايي کمتر و اکنون نياز است که چه وجوهي مورد عنايت بيشتر قرار گيرد.

؛ابعاد شش گانه بعثت

؛واقعيت آن است که ابعاد بعثت نبوي آن چنان مهم است که سزاوار است در رتبه نخستين و بزرگترين جشن مذهبي همه مسلمانان جهان قرار گيرد در اينجا به فهرستي از اين ابعاد مهم اشاره مي شود:١) بعثت سالروز سخن گفتن خداوند و انسان برگزيده با يکديگر و تولد قرآن٢) بعثت سالروز آخرين سخن گفتن رسمي خداوند با آخرين انسان برگزيده به عنوان رسمي پيامبر(ص)٣) بعثت سالروز آغاز تحولي تاريخي در زندگي فردي و اجتماعي مردم در شبه جزيره عربستان در سده هفتم ميلادي ٤) بعثت سالروز آغاز تحول تاريخي منطقه خاورميانه پس از گذشت سه دهه از بعثت ٥) بعثت سالروز آغاز تحولي تاريخي در جهان باستان است که يک سده پس از بعثت شکلي تازه يافت. ٦) بعثت سالروز آغاز پيدايش يک تمدن بزرگ و موثر در جهان به نام تمدن اسلامي

؛فهرست مختصري از برخي مباحث مطرح در زيرمجموعه محورهاي شش گانه

؛در محور اول (تولد قرآن): مباحثي چون ويژگي هاي کلام خداوند/چگونگي ارتباط خدا با انسان وبالعکس/پديده وحي/حالات پيامبر/دين پيامبر قبل از بعثت/ نخستين آيه ها/نخستين سوره/ زمان ومکان بعثت از مهمترين مباحث به حساب مي آيند.در محور دوم (آخرين گفتگوي رسمي خداوند با انسان): جدي ترين بحث همه دورانهاي پس از بعثت موضوع خاتميت پيامبر(ص) و مفهوم صحيح آن بوده است.در محور سوم (آغاز تحول تاريخي در زندگي فردي و اجتماعي): به موضوعاتي چون چگونگي مراحل دعوت/نخستين ايمان آورندگان/ کنش ها و واکنش ها در مرحله دوم دعوت/ و حوادث مهم سيزده سال حضور پيامبر(ص) در مکه و عوامل مهاجرت به حبشه و يثرب/تشکيل دولت تازه/اتحاد شبه جزيره عربستان از جدي ترين موضوعات به شمار مي آيند.در محور چهارم (آغاز و مقدمه تحول در منطقه خاورميانه):مباحثي چون فتوحات اسلامي/چگونگي فروپاشي دولتهاي بزرگ ايران و روم/ در منطقه شامات و مصر و خاورميانه، مهمترين مباحث مي باشند.در محور پنجم (زمينه تحول تاريخي در جهان باستاني و آغاز عصر جديد جهاني):جدي ترين مباحث اين زيرمجموعه عبارتند از چگونگي فتح قاره هاي آسيا، آفريقا و اروپا از سوي مسلمانان/تشکيل امپراطوري جديد/ چگونگي انتشار و پذيرش اسلام در مناطق فتح شده نمايي از اين موضوعاتند.در محور ششم (زمينه پيدايش يک تمدن بزرگ و موثر در جهان به نام تمدن اسلامي):از مباحث مهم اين محور، چگونگي ارتباط فرهنگ اسلامي با ديگر فرهنگ ها و تمدن ها/ پالايش و افزايش بر دست آوردهاي پيشين بشري/ ارائه تمدني تازه به جهان آن روز که مقارن قرون وسطاي اروپاست/تاثيرات تمدن اسلامي بر فرهنگ اروپايي و پيدايش رنسانس مي باشد.

؛پژوهش هاي انجام شده

؛ضمن تقدير از کوشش هاي همه گذشتگان فرهيخته فرهنگ اسلامي بايد متذکر شد پديده هاي مهم تاريخي به ويژه وقايعي که جنبه ديني دارند با گذشت زمان ابعاد و آثار و دست آوردهاي خود را نشان مي دهند و هيچ بعيد نيست که در برهه اي از زمان يک بعد از واقعه اي روشن باشد و ديگر ابعاد آن پنهان بماند. از ديگر سوي، آثار و پيامدهاي وقايع نيز در همه زمانها يکباره ظهور نمي کنند بنابراين اگر نقدي اين چنين و از اين دست که گفته شد بر گذشتگان وارد شود سزاوار نيست بلکه نقد، آنگاه جاي دارد که مردمان ديگر زمانها متوجه پيامدها وآثار فعلي وقايع گذشته نباشند و بخواهند صرفا تکرارکننده مطالب گذشتگان باشند با اين توجه گذشتگان فرهنگ اسلامي ما به تناسب نيازها و شناخت هر واقعه به آن مي پرداختند مثلا درباره بعثت در نخستين تاليف ها و روايت ها موضوعاتي چون چگونگي اصل بعثت، روايت هاي مربوط به آن، حالات پيامبر(ص)، بيشتر مورد توجه بوده زيرا هدف و نياز فرهيختگان در آن مقطعهاي زماني دفاع از الهي بودن دعوت پيامبر(ص) و قرآن بوده است.يا در محور دوم تکيه بر خاتميت پيامبر(ص) که مستلزم جامعيت و کامل بودن قرآن است فرهيختگان مسلمان را به مقايسه قرآن با کتب آسماني موجود پيشين واداشته و اين موضوع موجب برپايي مناظره هاي فراواني با اهل کتاب شده است و متکلمان مسلمان به عنوان نگهبانان اصول فرهنگ اسلامي کوشيده اند تا برتري همه جانبه آخرين وحي الهي را نشان دهند.در محور سوم که بعثت زمينه و آغاز تحول تاريخي درزندگي فردي و اجتماعي مردم نومسلمان بوده طبيعتا تاريخ اسلام را پديد آورده و سيره نبوي در مراحل گوناگون دعوت اسلامي (يا همان تاريخ اسلام) به فراواني مورد توجه فرهيختگان مسلمان قرار گرفته و کتابهاي حجيم تاريخ اسلام را فراهم آورده است که نياز زمانه بوده اند.در محور چهارم، بعثت مقدمه تحول در خاورميانه، نيز مباحث کتابهاي تاريخ اسلام در چگونگي فتوحات مسلمانان درايران و شام و مصر بدون ترديد مواد اوليه و مناسب براي تحليل هاي تاريخي را فراهم آورده اند اما نيازهاي تازه، تحليل  اين خبرها و کشف قوانين تاريخي را مي طلبد.درمحور پنجم بعثت مقدمه پذيرش جهاني تازه و ششم تمدن بزرگ اسلامي نيز همان منابع تاريخي داراي داده هاي فراوانند اما بايد پذيرفت که در همه محورهاي شش گانه ياد شده نياز به پژوهش هاي تازه وجود دارد به ويژه که بايد محوريت بعثت نبوي در آنها آشکارا لحاظ گردد.

؛ضرورت پژوهش هاي تازه

؛در محورهاي اول و دوم و سوم رابطه بعثت با مسائل ذکر شده به روشني وجود دارد و براي فرهيختگان گذشته نيز تا حدودي روشن بوده است ولي بازهم جاي پژوهش هاي نو خالي است و ما همچنان دراين محورها به پرسش هاي جدي دچار آمده ايم مثلا کيفيت و چگونگي وحي بازهم امروزه به رغم همه مباحث کلامي گفته شده موضوع ديدگاه هاي تازه است و نيازمند پژوهش ها و پاسخ هاي تازه تر.چگونگي تحول روحي نومسلمانان در نخستين مرحله دعوت (سه سال آغازين) که از پيچيده ترين و مبهم ترين مراحل بعثت نبوي است و درعين حال کوتاه ترين مراحل و نيز موثرترين مراحل، زيرا که در اين سه سال هسته نخستين نومسلمانان شکل گرفته  است و اين تحول به عنوان اولين محصول بيروني و اجتماعي بعثت هنوز مبهم است. در محور چهارم علت سرعت فتوحات همچنان از پرسش هاي اصلي پژوهشگران است و هرچه به محورهاي پنجم و ششم نزديکتر شويم حجم سؤالات بيشتر و بيشتر مي شود و جاي پژوهش هاي تازه به ويژه با محور بعثت نبوي بيشتر احساس مي گردد.

؛شناخت جامعه ما از واقعه بعثت

؛اين نکته را مي توانيم در دو سطح ببينيم؛ اول در سطح فرهيختگان که چه ميزان بعثت نبوي و آثار و پيامدهاي آن را وجهه پژوهش هاي خود قرار داده اند و حجم مقالات و تاليفات دراين باره چقدر است که بسيار ناچيز است و در سطح عموم مردم که کيفيت پرداختن آنها به بزرگداشت روز مبعث هرگز قابل قياس با ديگر جشن هاي مذهبي ديگر نيست،جالب آنکه در منابع مذهبي مانند مفاتيح الجنان، فضايل و آداب شب و روز مبعث هرگز کمتر از هيچ عيد مذهبي ديگر نيست. اين نکته به شعر شاعران نيز سرايت کرده به گونه اي که مجموعه ابيات سروده شده براي بعثت اصلا قابل قياس با هيچ مناسبت مذهبي ديگر نيست و علاوه آن که در همان اندک اشعار سروده شده نيز در بسياري از موارد پس از چند بيت آغازين از موضوع اصلي طفره رفته و به حواشي پرداخته شده است و البته مهمترين نکته اي که مي تواند جايگاه واقعي بعثت را در ذهنيت و رفتار ما نشان دهد بايد با سخن وحديث نبوي بازشناخت و آن «هدف بعثت» است که فرمود: «اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» هر چقدر مکرمت هاي اخلاقي در گفتار ورفتار و کردار ما بيشتر نمايان باشد جامعه ما به هدف بعثت نزديکتر شده است. اين معيار اصلي را پيامبر بزرگوار در اختيار ما قرار داده است و با آن ما هم به طور فردي و هم به طور جمعي مي توانيم فاصله خود را با هدف بعثت اندازه گيري کنيم.