کد خبر: ۳۹۷۹۸۰
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۵۴

بیانیۀ «انجمن فلسفۀ میان‌فرهنگی ایران» در بارۀ رویداد‌های اخیر

ایران امروز به شدت نیازمند تقویت مرام و منش گفت‌وگویی در تمامی سطوح است. فضا‌های عمومی و خصوصی زندگی ایرانیان تحت تأثیر فضای چالشی حوزۀ سیاست، به شدت مقابله‌جویانه و نزاع‌طلبانه است و به همین جهت ایران امروز نیازمند قرار گرفتن در مسیری است که همه به زیستن با دیگران با همه تمایزات و تفاوت‌هایشان روی آورند.
«انجمن فلسفۀ میان‌فرهنگی ایران» در بارۀ رویداد‌های اعتراضی پس از مرگ مهسا امینی و ناآرامی‌های  هفته‌های اخیر؛ بیانه‌ای منتشر کرده است.

در این بیانیه آمده است: رویداد‌هایی که پس از فاجعۀ درگذشتِ مهسا امینی آغاز شد، نشانۀ وجود تعارضاتی عمیق در جامعه ایرانی است؛ تعارضاتی که در واکنش غافلگیرکنندۀ جوانانی ظاهر شد که خود را قربانی شیوۀ حکمرانی‌ای می‌دانند که خواست و زندگی آن‌ها را نادیده گرفته است.

گسترش اعتراضات، در سطح سیاسی به صورت‌های مختلفی قابل تفسیر است، اما در سطحی عمیق‌تر می‌توان آن را نتیجۀ برافروختگی «به حاشیه‌رانده‌شده‌ها» دانست؛ کسانی که بر اساس قاعدۀ دوگانه‌ساز حاکم، به رسمیت شناخته نشده‌اند.

ایران در دوران مدرن در جهت رسیدن به سامانی جدید همواره در تلاطم بوده و علیرغم اخذ و جذب برخی از دستاورد‌های فرهنگ مدرن و پیوند آن‌ها با سوابق فرهنگی خود، اما هنوز در پذیرش «قاعدۀ تکثر» و تمایز فرهنگی ـ فکری و اجتماعی ـ سیاسی با مشکل روبه‌روست.

تجارب همه ملت‌ها و برآیند عقل جمعی ایرانیان نشان می‌دهد گام اول برای شکل‌گیری سامانی استوار، اتکاء بر اصل گفتگو و مفاهمه برای نقش‌آفرینی همۀ بخش‌های اجتماع است. این مهم در وهلۀ اول مستلزم به رسمیت شناختن «دیگری» با همه لوازمِ زیست اوست. بدون پذیرش «دیگری» و کنار رفتن «خودمطلق‌پنداری» گام اول برای شکل‌گیری خرد جمعی در قالب قانون و نظم قدرتی که پیوند دهنده خواست اکثریت مردم باشد، برداشته نمی‌شود.

اگر از چنین چشم‌اندازی به مسائل امروز ایران نظر کنیم، با گروه بزرگی از جوانانی روبه‌رو هستیم که نیاز و خواسته‌های خود را فراموش‌شده می‌بینند. این نسل خود را در فضایی می‌یابد که برساختۀ دوگانه‌سازی‌هاست؛ فضایی که «دیگرانِ» متفاوت، غیرخودی تلقی شده و عناوینی، چون ناهنجار، عصیانگر، عامل دشمنان و فریفته غرب بر آن‌ها اطلاق می‌شود. این عناوین بوی طرد و نفی می‌دهد. نسلی که مدارا و انعطاف و مهر را تجربه نکرده و به شرطِ تحتِ امر بودن پذیرفته می‌شود، همواره مستعد عصیان و فریادکشیدن است.

به علت طولانی شدن این شیوۀ رویارویی با نسل جوان، متأسفانه تعارضات بسیار دیگری در لایه‌های مختلف زندگی ایرانیان پدید آمده و اخیراً به شکل چالش میان نظام حکمرانی و گروه عصیان‌کرده ظاهر شده است. در حالی که خود این رویداد تمام ماجرا نیست و نباید تعارضات گسترده جامعه را به تقابل بخشی از مردم با شیوه حکمرانی موجود تقلیل داد.

ایران امروز به شدت نیازمند تقویت مرام و منش گفت‌وگویی در تمامی سطوح است. فضا‌های عمومی و خصوصی زندگی ایرانیان تحت تأثیر فضای چالشی حوزۀ سیاست، به شدت مقابله‌جویانه و نزاع‌طلبانه است و به همین جهت ایران امروز نیازمند قرار گرفتن در مسیری است که همه به زیستن با دیگران با همه تمایزات و تفاوت‌هایشان روی آورند.

روش مهر و مدارا و شفقت که آموزه بزرگ فرهنگ ایرانی و اسلامی و عامل بقای این فرهنگ بوده، اکنون به شدت آسیب دیده است. اگر امروز با نظر مهر و رفق به نسل جوان و خواسته‌های پنهان و بیان‌نشدة آن‌ها توجه نشود، ایران وارد بحران‌های بزرگتری خواهد شد و چه بسا تداوم سیاست نفی و حذف، هر گونه امکان ایجابی و سازنده را در درون سنت فرهنگی این سرزمین از بین ببرد و مغاکی ژرف و موحش شکل گیرد.

در شرایط فعلی ضروری است که در گفتمان رسمی و شیوۀ سیاست و مدیریت تغییری حاصل شود. اگر چنین نشد رسالت عقلای قوم و صاحبان درایت و نفوذ در مردم است که درصدد جستن راه‌های جدیدی برای گسترش و تعمیق مرام گفتگو برآیند.

باید بکوشیم تا تجارب نسل‌های گذشته به نسل جوان منتقل گردد و دریافت و تجارب نسل جوان و نوجوان وارد ذهن و جان نسل بزرگسال شود. جوانان امروز را باید با تاریخ ایران و زخم‌های کهنه‌ای که هنوز ترمیم نیافته، آشنا کنیم و بزرگسالان از سر مهر و همدلی پای سخن جوانان بنشینند.

امروز بیش از گذشته به هم‌دلی و هم‌فکری و گفت‌وگویی همه‌جانبه میان نسل‌ها و میان گروه‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نیازمندیم؛ گفت‌وگویی که زمینه همگرایی و دیدن عمیق‌تر تفاوت‌ها را فراهم کند. ایران امروز نیازمند احیاء مرام وفاق و مهر برای عبور از بحران‌های بزرگی است که در منطقه پرتلاطم خاورمیانه با آن روبه‌رو هستیم.

باید همه به حاشیه‌رانده‌شده‌ها را ببینیم و زمینه را برای گسترش مشارکت آن‌ها در تصمیمات و کنش‌های جمعی فراهم کنیم. می‌توان «دیگری‌پذیری» را شعار ایران امروز قرار داد و تکثر جامعه ایرانی را به مزیتی برای آینده آن تبدیل کرد.

بگذاریم ایرانِ یکپارچه با همه تفاوت‌هایش، ایرانی واحد بماند و به جای شعار‌هایی که بوی گسست و نفرت و خشونت در خود دارد، مسیر مدارا و مهر، و مرام داد و دهش در پیش گیریم.

هیأت مدیرۀ انجمن فلسفۀ میان‌فرهنگی ایران

۱۴۰۱/۷/۱۱