کد خبر: ۴۷۴۷۱
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۶۵۵

نماینده حماس در ایران: آن عکس فتوشاپ بود

دفتر نمایندگی جنبش حماس در ایران، اگرچه در بالای شهر تهران قرار گرفته اما ساختمانی قدیمی با وسایل ساده، محفلی برای برادران حماس را شکل داده است و حضور جوانان فلسطینی، حرکت و تکاپوی خاصی را به این دفتر بخشیده است. قرار مصاحبه ما با دکتر خالد القدومی نماینده این جنبش در ایران است که حالا سه سالی از حضورش در ایران می‌گذرد و دست و پا شکسته، فارسی حرف می‌زند اما برای رسمیت مصاحبه، به زبان مادری‌اش با وی به گفت‌وگو می‌نشینیم. او در اتاق کارش که عکس‌هایی از مقام معظم رهبری، شیخ احمد یاسین و شهید عبدالعزیز الرنتیسی قرار دارد به صراحت به پرسش‌های ما درباره جنگ اخیر علیه مردم غزه و نیز شبهات و سوالاتی که بعضا درباره حماس مطرح می‌شود، پاسخ داد.

به گزارش ایسنا، «حوزه‌نیوز» با این مقدمه، گفت‌وگوی خود با خالد قدومی را منتشر کرده که گزیده آن در پی می‌آید:

* اولین هدف رژیم صهیونیستی حمله به وحدت ملی ماست. ما با وجود اختلافات سیاسی‌ای که با برادرانمان در جنبش فتح داشتیم توانستیم با آنها به توافق رسیده و یک ائتلاف تشکیل دهیم و این توافق ضربه‌ای سهمگین برای رژیم صهیونیستی بود و مایه وحشت و هراس آنها شد زیرا زمانی که ما فلسطینیان متحد باشیم و از جان هم محافظت کنیم و برنامه سیاسی مشترکی بر اساس مقاومت طراحی کنیم، این اقدامات برای آنها قابل تحمل نیست و از این‌رو صهیونیست‌ها قبل از جنگ به صراحت به محمود عباس گفتند که یا باید با ما وارد مذاکره شود و یا اینکه به فکر سرکوب حماس باشد و این سخن بسیار مهم است. علت دوم این جنگ، بحران‌های داخلی رژیم صهیونیستی است. نتانیاهو از لحاظ امنیتی و سیاسی و اطلاعاتی شکست خورده بود به طوری که نتوانست حتی اطلاعاتی درباره محل اختفای این سربازان به کابینه امنیتی ارائه کند و معلوم کند که آیا این سرابازان توسط مقاومت ربوده شده‌اند یا توسط افراد عادی کشته شده‌اند یا طبق گفته برخی شبکه‌های اجتماعی دچار سانحه رانندگی شده‌اند؟ پس نتانیاهو نتوانست افکار عمومی مردم خود را در مورد این ماجرا و ماهیت آن متقاعد سازد. طبعا اسباب دیگری هم وجود دارد که پنهان است مانند بازگرداندن هیبت از دست رفته رژیم صهیونیستی به‌ویژه پس از سه شکست گذشته این رژیم در سال‌های 2006 در برابر مقاومت لبنان و 2009 و 2012 در غزه. لذا این رژیم به دنبال بازگرداندن هیبت و آبروی خود در برابر ملت فلسطین است و برای رسیدن به این هدف خود دائما گمان می‌کند که ضعیف‌ترین بخش امت اسلامی غزه است اما به فضل خداوند سبحان و همان طور که در گذشته شاهد بوده و خواهیم بود و مقاومت اسلامی و گردان‌های عزالدین قسام به آنها نشان خواهند داد، ما در برابر دشمن ایستادگی می‌کنیم تا آنها را از پای در بیاوریم و به عمق سپاه آنها دست پیدا کنیم. اینها به طور خلاصه اسباب این جنگ وحشیانه و جنایتکارانه علیه ملت فلسطین در غزه بود.

* ما در مقاومت اسلامی و در راس آن گردان‌های عزالدین قسام و برادران شما در حماس بر این باور نیستیم که فقط باید در جنگ‌ها در برابر دشمن صهیونیستی بایستیم. به عنوان مثال حمله به کارمندان اداری در کرانه باختری و اقدامات مقاومتی در قدس و حفر تونل توسط مجاهدان در اثناء جنگ و حمله به خطوط پشت جبهه دشمن بعضی از اقدامات ما در این زمینه است. تونلی که اشاره شد دو کیلومتر بود و این‌گونه نبود که ما آن را در 24 ساعت یا یک روز و شب ساخته باشیم، این غیر ممکن است چرا که حفر چنین تونلی ماه‌ها طول می‌کشد. برنامه ما در مقاومت برنامه‌ای متکامل است. معرکه سیاسی و دیپلماتیک ما نیز به همین شکل است.

* ما به خواری تن نمی‌دهیم و نمی‌خواهیم دست روی دست بگذاریم تا توسط اسراییلی‌ها کشته شویم. ما بر این باوریم که مقاومت مسلحانه واکنشی درست و دردناک برای دشمن اسراییلی است و راهی است به سوی هدف اصلی ما که همان آزادی فلسطین است. مقاومت هدف ما نیست بلکه وسیله‌ای است برای تحقق عزت ما به عنوان مسلمان و در همین راستا در زمینه‌های مقاومت سیاسی و رسانه‌ای نیز فعال هستیم که تمام اینها اجزای جداناشدنی از برنامه جامع مقاومت هستند.

* وقاحت و دروغگویی رسانه‌های غربی در جانبداری از اسراییل به جایی رسیده که شبکه‌های تلویزیونی آنها چند روز پیش یک خانواده فلسطینی را نشان دادند و ادعا کردند که اینها خانواده‌ای اسراییلی هستند که مورد اصابت موشک و بمباران قرار گرفته‌اند. آنها تا این انداره پست و دروغگو هستند که با وقاحت تمام از این رژیم سفاک جانبداری می‌کنند. ما امروز علاوه بر اینکه با جنگی نظامی و سیاسی روبه‌رو هستیم، با یک جنگ اخلاقی نیز روبه‌روییم.

* بیشتر رسانه‌های عربی گویی در مریخ زندگی می‌کنند و هیچ خبری از فلسطین ندارند و هیچ خبری درباره اتفاقات فلسطین منتشر نمی‌کنند و اگر هم خبری منتشر کنند برای شهدای ما از عبارت «کشته» استفاده می‌کنند و هنگام سخن از ارتش اشغالگر از عبارت «ارتش اسراییل» یا «ارتش دفاع اسراییل» استفاده می‌کنند!

* ملت‌های عربی و اسلامی ملت‌هایی زنده و آزاد و مقاوم هستند که قلب آنها برای فلسطین و قدس می‌تپد و ما این را می‌دانیم و به آن ایمان داریم و بدون حضور این ملت‌ها و دعای آنها و حمایت مادی و معنوی آنها و مشارکت آنها در کاروان‌های شکست حصر غزه و حمایت از قدس و حمایت از کرانه باختری و ایفای نقش رسانه‌ای آنها به عنوان ملت‌های اسلامی، مقاومت نمی‌توانست تا کنون ایستادگی کند و به راه خود ادامه دهد اما متاسفانه با وجود حصول برخی تغییرات و تحولات در کشورهای عربی هنوز هم شاهد عملکرد بد رسمی آنها در این زمینه هستیم و عملکرد آنها بسیار کمتر از چیزی است که ملت‌های خودشان و ملت‌های منطقه از آنها انتظار دارند؛ ملتی‌هایی که قلب آنها برای فلسطین و بیت‌المقدس و قبله نخستین می‌تپد.

* جمهوری اسلامی ایران در طول 35 سال و حتی قبل از تشکیل حماس از فلسطین حمایت کرده و این حمایت مبتنی بر دو قاعده بوده؛ قاعده اول عمل به تکلیفی است که عقیده و وجدان و ایمان برادران ما در ایران بر آنها واجب کرده است. هم مردم و هم رهبران ایران بر این باورند که ملت فلسطین ملتی مظلوم هستند و این حمایت از مبانی اساسی انقلاب اسلامی به شمار می‌رود و امام خمینی (ره) نیز بر همین باور بود. امام خمینی می‌توانست پس از پیروزی انقلاب اسلامی با خود بگوید اکنون تمام جهان علیه ما هستند پس می‌توانیم بستن سفارت اسراییل را یک سال به تاخیر بیندازیم و پس از یک سال سفارت اسراییل را می‌بندیم و با فلسطین رابطه برقرار می‌کنیم اما ایشان اصرار داشت که از همان ابتدا این کار را انجام دهد و این کار ایشان هم بر اساس نفاق نبود بلکه حمایت از فلسطین را به عنوان یکی از مبانی اصلی انقلاب اسلامی مطرح کرد. امروز تمام ارکان ایران چه ملت ایران و چه احزاب و چه قومیت‌های مختلف ایرانی همه آنها باید به امنیت ملی ایران اهتمام بورزند و هیچ دولت و حزبی نیست که امنیت ملی ایران برایش مهم نباشد و از طرفی امنیت ملی ایران فقط مربوط به تهران نیست و همچنین به مرزهای جمهوری اسلامی ایران محدود نیست. امروز ما می‌دانیم و نخبگان ایران و ملت قهرمان ایران به خوبی می‌دانند که این صهیونیست‌ها بودند که دانشمندان هسته‌ای ایران را ترور کردند. به عبارت دیگر اگر کسی در ایران بخواهد بگوید «ما می‌خواهیم در خانه‌های خود بمانیم، فلسطین چه ارتباطی به ما دارد؟ ما اولویت‌ها و مشکلات دیگری داریم که ترجیح می‌دهیم به آنها بپردازیم و خداوند خودش به مردم فلسطین کمک می‌کند. ما با ظلمی که به فلسطین روا می‌شود مخالفیم اما خداوند به شما کمک می‌کند و ما به اندازه کافی مشکلات داریم.» ما خطاب به این دسته می‌گوییم هر کس باید به اولویت‌های داخلی و خارجی توجه کند و همان طور که گفتم امنیت ملی ایران به مرزهای ایران محدود نیست و از طرفی اسراییل نخواهد گذاشت هیچ کشور عربی و اسلامی در امنیت به سر ببرد. لذا به همه کشورهای عربی و اسلامی می‌گوییم که اگر نمی‌خواهید از فلسطین حمایت کنید حداقل از خودتان دفاع کنید.

* امروز این رژیم صهیونیستی و آمریکاست که از اختلاف در امت اسلامی سود می‌برد. امروز جمهوری اسلامی برنامه مشخصی دارد که به آن معتقد است. من سه سال است در این کشور زندگی می‌کنم و غیر از خوبی چیزی ندیده‌ام و با اینکه یک سنی هستم، به راحتی نماز و عبادات خود را انجام می‌دهم و کسی در آن دخالت نمی‌کند اما این، بحران را حل نمی‌کند. امروز انسان‌های خوب و معتدل و انقلابی و مقاومی که معتقد به لزوم وحدت در جهان اسلام هستند و به مشارکت سیاسی (نه دنباله‌روی سیاسی) معتقدند زیاد و فراوان هستند و من معتقدم که همین‌ها اکثریت جهان اسلام هستند و افراد تندرو در جهان اسلام در اقلیت هستند اما متاسفانه باید بگویم که در فضای تبلیغاتی جهان اسلام، آن تبلیغات منفی که اشاره کردید وجود دارد و ما باید به دنبال راه حل آن باشیم. ما باید از این آب راکد و گندیده خارج شویم و به سوی خورشید درخشان حرکت کنیم. به خدا سوگند ملت‌های اسلامی ملت هایی با فرهنگ و آگاه و دوستدار وحدت و اهل بیت هستند و تنها تندروها هستند که از این بدعت‌ها صحبت می‌کنند. ما به عنوان امت اسلامی و امت عربی و ما در فلسطین برای اهل بیت علیهم‌السلام احترام قائل هستیم و آنها را دوست داریم. در زمینه سیاسی هم هدف تیرهای ما به سوی رژیم صهیونیستی است و همه ما سربازان این وحدت هستیم. انتظار ما از نخبگان و رهبران ملت‌ها هم این است که برای رسیدن به وحدت قدم به میدان بگذارند.

* من نمی‌خواهم فلان عالم در یک کنفرانس بیاید و بگوید از شما متشکرم و تعریف و تمجید کند. در جهان اسلام انسان‌های صالح و شایسته‌ای از اهل سنت هستند، رهبرانی هستند که عالم و فهمیده و درس‌خوانده در سنین مختلف که نظراتی درباره عملکرد جمهوری اسلامی ایران دارند و من مطمئن هستم که شما هم توضیحاتی درباره نظرات آنها دارید و از سوی دیگر رهبران و صاحب‌نظران شما هم ممکن است توضیحات و یا اشکالاتی نسبت به آنها داشته باشند. اما تا کنون ندیده‌ام که نشست‌هایی با حضور این دسته افراد برگزار شود. امروز ما باید به سراغ این افراد برویم و به آنها بگوییم برنامه مورد نظر شما برای وحدت امت اسلامی چیست؟ و هدف ما هم پیروی یکی از دیگری نباشد و نگوییم فلانی بهتر از فلان شخصیت فکر می‌کند و می‌فهمد. امروز در عصر تکنولوژی طرز تفکر فرزند من با من فرق دارد و فرزند شما هم همین طور. بگذارید ببینیم این نسل جدید چه می‌گوید و چه می‌خواهد؟ باید به آنها فرصت بدهیم تا بگویند چه می‌خواهند و دیگر از گذشته‌ها صحبت نکنیم.

* ما در جنبش مقاومت اسلامی حماس به اسلام معتدل یا همان اسلام سیاسی معتقدیم. افراط و تندروی یک مساله وارداتی به جامعه فلسطین است. ما ملتی درس‌خوانده هستیم و نسبت تحصیل‌کرده‌های ما 95 درصد است که رتبه اول در جهان عرب است. ملت ما ملتی بافرهنگ و آگاه است که مسافرت‌کرده و درس‌خوانده و با فرهنگ ملت‌های دیگر آشنا شده است. تندروی و افراط از بیرون به جامعه ما نفوذ کرده و وارداتی است و ریشه در فرهنگ ما ندارد اما متاسفانه کسانی که در مدارس فکری افراطی درس خوانده‌اند، نسبت آنها در ملت ما اندک است. البته آنها در جهان عرب و ملت فلسطین وجود دارند و من وجود آنها را انکار نمی‌کنم که برخی از آنها نیتی خالص دارند و هدف آنها التزام به نصوص است و برخی از آنها هم ساده و سطحی‌نگر هستند و البته برخی از آنها هم آگاهانه و با برنامه چنین فکری دارند که دسته سوم بسیار کم هستند. شما به درگیری میان حماس و تندروها اشاره کردید، البته باید بگویم که ما به دنبال کشتار آنها نیستیم، آنها فرزندان ما هستند اما مشکل ما با آنها این است که ما نمی‌توانیم با زبان آنها با آنها سخن بگوییم. آنها در سال 2010 آمدند و خلافت اسلامی را در مسجدی اعلام کردند. ما در آن زمان با قبایل و خانواده‌ها و پدران و عموها و اجداد این جوانان صحبت کردیم. جوانانی که خیلی جوانان خوبی بودند و ما آنها را دوست داریم اما متاسفانه با روحیه افراطی که دارند نمی‌توانند به چیزی جز افراط و تکفیر دیگران فکر کنند و علت آن هم این است که دلیل محکمی برای متهم کردن طرف دیگر ندارند و بزرگ‌ترین تهمت در فرهنگ آنها تکفیر دیگران است. ما با آنها در این‌باره صحبت کردیم و آنها خواستند با یکی از شخصیت‌های حماس صحبت کنند که شخصیتی بزرگ اما جوان بود به نام جبریل الشمالی (ره) که فرمانده تیپ شمالی گردان‌های عزالدین قسام و در جامعه فلسطین شخصیت محترمی بود. ایشان در حالی که دو دست خود را بالا گرفته بود و با خود پرچم سفید به نشانه گفتگو به همراه داشت به طرف آنها رفت اما قبل از اینکه به سالن گفتگو برسد او را کُشتند و به این هم اکتفا نکردند و یکی از آنها کمربند انفجاری خود را در میان جمع برادران ما در اطراف مسجد منفجر کرد و ما هم مجبور شدیم با زبان خودشان با آنها صحبت کنیم گرچه ما هنوز هم معتقدیم تعامل باید به روش گفتگو باشد و در آن لحظه مجبور شدیم با آنها درگیر شویم. اما همان طور که گفتم افراط و تندروی در جامعه فلسطین ریشه دار نیست. آنچه در جامعه فلسطین غالب است دین معتدل و میانه‌رو است که بر پیامبر عزیز ما محمد نازل شد و این همان دینی است که ما آن را دوست داریم و ما با هرگونه تفکر افراطی و تندرو مخالفیم زیرا افراطیون در واقع دین و هویت ندارند. آنها سطحی‌نگر هستند و به راحتی از آنها سوء استفاده می‌شود و نمی‌توانند نماینده دین اسلام باشند. مساله دیگر این است که ببینیم نسبت آنها در جمعیت مسلمانان چیست؟ جمعیت مسلمانان همان طور که می‌دانید یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون نفر است. اما جمعیت اینها چه اندازه است؟ ده میلیون؟ پنجاه میلیون؟ این جمعیت در مقابل جمعیت مسلمانان جهان چیزی نیست که قابل توجه باشد. این شما و ما هستیم که اکثریت جهان اسلام را تشکیل می‌دهیم و بیش از 80 یا 90 درصد جمعیت جهان اسلام را تشکیل می‌دهیم. ما چه کاری برای تحقق وحدت و سربلندی اسلام و مبارزه با رژیم صهیونیستی انجام داده‌ایم؟ ما باید از توقف در بحران خارج شویم تا بتوانیم راه حل آن را تصور کنیم. ما باید ابتدا از این آب راکد و بدبو خارج شویم تا بتوانیم افکار تازه‌ای برای حل بحران و تحقق وحدت ارائه کنیم.

* درباره تصویر دو جوان فلسطینی که با پرچم داعش تشییع شدند اول اینکه این تصویر را اگر شما به یک کارشناس فوتوشاپ نشان بدهید به شما خواهد گفت که ساختگی و جعلی است و از طرفی محیط تصویر نیز نشان‌دهنده هویت هیچ کشوری نیست و ممکن است هر کسی در اتاق خودش در هر نقطه‌ای از جهان آن را ساخته باشد و به طور قطع نمی‌تواند صحت داشته باشد. بخش دوم پاسخ این است که ما هرگاه با رژیم صهیونیستی در حال جنگ و مبارزه هستیم، متاسفانه چنین پرسش‌ها و اتهامات و تصاویری پیدا می‌شود و اینها مطمئنا فتنه و با هدف دودستگی و تفرقه میان ما و برادران ما در جمهوری اسلامی و میان شیعه و سنی است. شما هنگامی که با چنین تصویر یا خبری مواجه می‌شوی با صرف نظر از صحت و عدم صحت آن باید از خودت بپرسی که هدف کسی که این خبر را در این زمان مشخص منتشر کرده چه چیزی می‌تواند باشد؟ ما ملت فلسطین وقتی برای صرف کردن در این مسایل بی‌فایده نداریم؛ مسایلی که فایده‌ای جز تفرقه و شکست فلسطین و امت اسلام در پی ندارد. ما ملتی هستیم که اسلام معتدل و دین محمد را دوست داریم و در نتیجه افراط و تندروی را نمی‌پذیریم و در نتیجه از شما هم انتظار می‌رود با این فتنه‌ها و اخبار فاسد و غیر واقعی مبارزه کنید. امروز از شما انتظار می‌رود که به دنبال منابع انتشار این اخبار و تصاویر باشید و اگر با حسن نیت باشد برای آنها مساله را توضیح دهید و به او بگویید که این کار در این زمان ثمری جز فتنه‌انگیزی ندارد حتی اگر مطلب شما صحیح و واقعی باشد و اگر هم نیت او پاک نباشد که باید با او برخورد قاطع شود زیرا اگر مرتکب این اقدامات ساده باشد می‌توان او را درمان کرد اما اگر مغرض باشد باید مجازات شود.

* من دوست ندارم در مسایل داخلی سوریه دخالت کنم و ان‌شاءالله مردم سوریه می‌توانند مشکلات خود را حل کنند و ان‌شاءالله خداوند به آنها استقرار و امنیت عنایت کند و سوریه بار دیگر قدرتمند و امن و با ثبات باشد. حال فرض کنیم ما در تفسیر اتفاقات سوریه با هم اختلافاتی داشته باشیم و فرض کنیم علاوه بر تفسیر این بحران در راه حل آن هم با هم اختلاف داشته باشیم. من در این‌باره به دو نکته اشاره می‌کنم؛ اول اینکه ما باید توجه داشته باشیم که بر سر مساله فلسطین با هم اختلاف نداریم. حماس یک جنبش آزادسازی فلسطینی است و در نتیجه در امور داخلی کشورهای دیگر عربی و اسلامی دخالت نمی‌کند. چرا امروز فلسطین را وارد مسایل داخلی دیگران کنیم که مشکل اصلی جهان اسلام و امت اسلام نیست؟ دشمن اصلی امت اسلام رژیم صهیونیستی است و در نتیجه ما به عنوان فلسطینی سعی می‌کنیم از تکرار اشتباهات برخی سران خود در گذشته فاصله بگیریم. مانند اشتباه یاسر عرفات هنگامی که در بحران میان عراق و کویت دخالت کرد و این دخالت بر مردم فلسطین و آینده آنها تاثیر گذاشت در حالی که در آن زمان ما در حماس موضع متفاوتی داشتیم. ما با اشغال کویت مخالف بودیم و با حضور نیروهای آمریکایی در منطقه هم مخالف بودیم زیرا نمی‌توانیم با دخالت بیگانگان در هیچ کشوری موافقت کنیم. ما همین موضع را درباره سوریه هم داریم به اینکه با راه حل سوری - سوری موافقیم و با دخالت نظامی خارجی در سوریه مخالف هستیم. ما و جمهوری اسلامی ایران بر سر مساله فلسطین توافق داریم و هیچ نیازی نیست که فلسطین را وارد بحران‌های خارجی و غیر فلسطینی کنید.

* ما و جمهوری اسلامی ایران دوست نیستیم بلکه شریک هستیم و من این را همیشه تکرار می‌کنم. مقتضای امر این است که به همدیگر تهمت نزنیم و نگوییم که تو خائن و فریبکار هستی و من را در میدان تنها گذاشتی. چرا این حرف‌ها را در رسانه و این طرف و آن طرف مطرح می‌کنیم؟ ما در بحران سوریه از سوی رسانه‌ها و نخبگان مظلوم واقع شدیم در حالی که تعامل منصفانه و عادلانه‌ای با این بحران داشتیم؛ تعاملی که مبتنی بر عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر عرب و مسلمان بود. من از شما می‌خواهم هر شبهه و شایعه‌ای که درباره حماس می‌شنوید پیش از آنکه آن را منتشر کنید از دفتر حماس تحقیق کنید و اگر هم فکر می‌کنید دفتر حماس به نفع خودش سخن می‌گوید به شما آدرس می‌دهیم که در جهان عرب درباره موضع ما تحقیق کنید. ما فرشته نیستیم و ممکن است مانند هر کس دیگری اشتباه کنیم اما با صداقت تمام به شما می‌گویم که ما بر این باوریم بزرگ‌ترین خطر برای جهان اسلام و فلسطین رژیم صهیونیستی است و هدف از این شایعات و اتهامات چیزی نیست مگر ایجاد تفرقه و دو دستگی میان شیعه و سنی و میان ایران و جهان عرب.

* تردیدی ندارم که نخبگان دینی ایران و رهبران اسلامی ایران واقعا عضوی از امت اسلام هستند و همچنین در ایدئولوژی ایران در حمایت از فلسطین نیز تردیدی ندارم.

* ما اهل بیت علیهم‌السلام را دوست داریم و پیروزی‌های خود را مدیون امام علی و امام حسن و امام حسین هستیم و فرزندان خود را به نام‌های آنها نامگذاری می‌کنیم. در جنگ اخیر بود که مدرسه ابوذرغفاری و خانه‌های جنوب مسجد علی بن ابی طالب بمباران شد. مرقد هاشم نیز در غزه است که در آن نماز اقامه می‌شود. البته من نمی‌خواهم در اینجا به سخنان شهید مطهری و مقام معظم رهبری در ردّ این شایعات اشاره کنم که خود شما می‌توانید مراجعه کنید. اما شایعاتی در این زمینه وجود دارد که بی‌اساس است و واقعیت ندارد و برای اثبات فتنه بودن این شایعات همین بس که در این زمان منتشر می‌شود. مثلا اخیرا جوانی 16 ساله به نام محمدحسین ابوخضیر توسط شهرک‌نشینان صهیونیست سوزانده شد، چگونه می‌توان گفت که پدر این شخص دشمن اهل بیت بوده و بعد نام فرزند خود را «محمدحسین» گذاشته است؟ و این مثال‌ها زیاد است و این خیلی بد است که امروز مجاهدان فلسطینی با رژیم صهیونیستی در جنگ باشند و جان خود را در کف دست گرفته و از امت اسلام دفاع کنند و آنگاه ما تردیدافکنی کنیم. ما شهید می‌دهیم و نام‌های حسین و علی و ابوعلی و ابوحسن داریم و بعد متهم به ناصبی بودن می‌شویم؟ این برای ما قابل قبول نیست.

* محل تولد امام شافعی نیز غزه است و شعر مشهوری در محبت اهل بیت دارد که

إن کان رفضا حب آل محمد فلیشهد الثقلان أنی رافضی

اگر محبت آل پیامبر، نشانه رفض باشد، تمام جن و إنس شهادت بدهند که من رافضی هستم.