کد خبر: ۴۸۶۲۵
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۴
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۵۵

ايران مانده و منطقه‌اي نا آرام!

وجود هرکدام از اين بحران ها را مي توان به عنوان يک فرصت مهم در عرصه بين المللي براي حضور و ايفاي نقش تلقي کرد. به عبارت ديگر زمينه اي براي امتحان پس دادن ديپلمات ها و طرح هاي ايران در عرصه سياست خارجي.
مهدي روزبهاني در سرمقاله ابتکار نوشت:

منطقه ملتهب است. صندلي رياست جمهوري در لبنان همچنان خالي است. جنگ داخلي سوريه ادامه دارد. داعشي ها در عراق جولان مي دهند؛ در حالي که ساختار سياسي اين کشور متزلزل شده است. از طرفي مظلوميت مردم فلسطين زير رگبار ظالمانه گردنکشي هاي صهيونيسم، مردم جهان را ماتم زده خود کرده است.در جهان عرب هرکسي سوي خود را دارد. دوران پدرخواندگي عربستان از تب و تاب افتاده است و هرکدام از کشورهاي کوچک شيخ نشين حاشيه خليج فارس به دنبال منافع اقتصادي خود با مسائل داخلي عديده اي دست و پنجه نرم مي کنند.

ايران مانده است و يک منطقه نا آرام! جداي از توانايي دفاعي و فاکتور نظامي، ابزار رسيدن به ثبات در ميان بحران هاي فراگير منطقه اي، ديپلماسي فعال به عنوان گزينه اي مهم پيش روي ايران است.هرچند منتقدان داخلي معتقدند که دستگاه سياست خارجي دولت يازدهم تنها متمرکز بر بحث هسته اي شده و از ساير حوزه هاي مسائل بين المللي باز مانده است.اما در عمل با وجود اين بحران ها، پرده اي ديگر از نقش فعال و موثر ايران در منطقه به نمايش درآمده است. نقشي که به مدد قدرت چانه زني با ابرقدرت هاي شرق و غرب و حضور داشتن ايران براي گفتگو و ثبات، به دست آمده است.اين در حالي است که انتظارهاي منطقه اي و بين المللي از ايران در راستاي ايجاد ثبات در منطقه کم نيست.انتظاري که با توجه به سبقه گفتگو محوري و صلح طلبي ايراني ها امروز بر دوش ديپلمات هاي دولت يازدهم مانده است.

همچنين استمداد از ايران براي کشورهاي همسايه و منطقه همواره يک گزينه مهم در درخواست هاي بين الملل آنان است. از طرفي وجود هرکدام از اين بحران ها را مي توان به عنوان يک فرصت مهم در عرصه بين المللي براي حضور و ايفاي نقش تلقي کرد. به عبارت ديگر زمينه اي براي امتحان پس دادن ديپلمات ها و طرح هاي ايران در عرصه سياست خارجي. هرچند که ظريف و يارانش اين روزها نقشه راه خود را براي دور نهايي مذاکرات هسته اي مرور مي کنند اما به خاطر داشته باشند که چشم منتقدان داخلي به رفت و آمد ها و صحبت هاي ديپلمات هاست و انتظارها براي نقش آفريني آنان در منطقه زياد است.

از سوي ديگر مردم از محمد جواد ظريف و ياران ديپلماتش انتظار دارند که چهره ي ايران را که افراطي هاي خارجي سعي کردند به بهانه رفتارهاي نامناسب دولت قبل در عرصه بين الملل مخدوش کنند؛ امروز نه تنها در موضوع هسته اي بلکه در ساير مسائل منطقه به زيبايي بر مبناي همان طرح گفتگو محوري که تمدن ها را نه به تقابل بلکه به شناخت و همزيستي مسالمت آميز مي کشاند؛ به نمايش بگذارند.هرچند گاهي عرصه براي فعاليت ديپلمات هاي ايراني به خاطر برخي مسائل تنگ مي شود؛ اما واقعيت امر در سياست خارجي ايران امروز تمرکز زدايي و حضور فعال در منطقه است. به خاطر همين وضعيت درهاي تهران ديگر نمي تواند به روي کسي بسته باشد. بلکه مرکزي براي حل مهمترين دغدغه هاي منطقه است.

هرچند بعد از روي کار آمدن دولت روحاني با شعار اعتدال اين مهم تا حدي اتفاق افتاد اما منافع ملت ايران چيزي بيش از اين ها را طلب مي کند. از سوي ديگر اين وضعيت مي تواند فرصتي براي حل برخي مسائل اقتصاد داخلي و سرمايه گذاري ايران در عرصه منطقه اي باشد و از طرف ديگر هويت ايران را بر مبناي نوع دوستي و گفتگو محوري در جهان بازسازي کند. در نتيجه بر عهده دستگاه سياست خارجي دولت يازدهم است که با مشي اعتدالي خود تفکر خاص جمهوري اسلامي ايران را در سياست خارجي براي تحقق حق ملت ايران با ديپلماسي در منطقه به نمايش بگذارد.