شورای آتلانتیک:
روحانی به این 4 دلیل موفق خواهد بود
پس از هشت سال ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد» ، تقریباً هر کسی در مقایسه با او خوب به نظر میرسد. «حسن روحانی»، یک روحانی که در اسکاتلند تحصیل کرده است، ویژگیهای شخصیتی، تجربیات و روابط خوبی دارد که میتواند به خروج ایران از بحران اقتصادی و انزوای بینالمللی کمک نماید.
"باربارا اسلاوین" در "شورای آتلانتیک" نوشت: پس از هشت سال ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد» ، تقریباً هر کسی در مقایسه با او خوب به نظر میرسد. «حسن روحانی»، یک روحانی که در اسکاتلند تحصیل کرده است، ویژگیهای شخصیتی، تجربیات و روابط خوبی دارد که میتواند به خروج ایران از بحران اقتصادی و انزوای بینالمللی کمک نماید.
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، «اسکندر صادقی بروجردی» ، پژوهشگر تاریخ سیاسی معاصر ایران در کالج کوئین دانشگاه آکسفورد اظهار داشت: «اولویت اصلی او اصلاح کردن و پاکسازی آشفتگیهایی است که در هشت سال گذشته به بار آمده است، یعنی کنترل خسارات.» «بروجردی» همانند بسیاری دیگر از ناظران ایران، «محتاطانه امیدوار» است که «روحانی» بتواند روند بازی را عوض کند یا حداقل از بدتر شدن اوضاع جلوگیری نماید.
اولویت اول «روحانی» ایجاد ثبات در اقتصاد ایران است. این امر به نوبه خود مستلزم آن است که او بحران هستهای با غرب را تا حدی آرام سازد تا از اعمال تحریمهای تازه اقتصادی جلوگیری کرده و تحریمهای فعلی را نیز تا حدی کاهش دهد. «روحانی» با موانعی، هم در داخل کشور و هم از لحاظ بینالمللی روبرو خواهد بود. اما حداقل چهار دلیل وجود دارد که نشان میدهد چرا او میتواند در مواردی که «احمدینژاد» در آنها شکست خورد، موفق عمل کند:
۱- این روحانی 64 ساله جزئی از نظام جمهوری اسلامی است که مدت 23 سال نماینده آیتالله «علی خامنهای» در شورای عالی امنیت ملی بوده و به مدت 16 سال نیز ریاست این شورا را بر عهده داشته است. دقیقاً به علت پیشینه و تجربیاتش، «روحانی» در مورد بسیاری از مسائل اطلاعات کافی دارد.
۲- «روحانی» نسبت به پیشینیان خود، در پل زدن میان اختلاف نظرهای فلجکننده میان جناحهای ایرانی که توافقات اعتمادسازانه پیشین با ایالت متحده را محکوم کردهاند، شانس بیشتری دارد. او رابطه نزدیکی با «اکبر هاشمی رفسنجانی» ، رئیس جمهور سابق دارد و توسط «محمد خاتمی»، رئیس جمهور جانشین «رفسنجانی»، نیز تأیید شده است. روحانی همچنین با «علی لاریجانی»، سخنگوی مجلس، که چندین بار با «احمدینژاد» برخورد و درگیری پیدا کرد، متحد است. با این حال ممکن است تندروهایی که از انتخابات اخیر ناراضی هستند، هنوز تلاش کنند در برنامههای رئیس جمهور جدید کارشکنی کنند.
۳- «روحانی» میداند که عمق چاهی که در اقتصاد ایران ایجاد شده چقدر است و این که تنها راه برای جلوگیری از عمیقتر شدن آن، به رسمیت شناختن بحران و تلاش برای لغو تحریمهاست. «احمدینژاد» حتی حاضر نبود تأیید کند که چاهی وجود دارد، بنابراین در جایگاهی نبود که بتواند عمیقتر شدن آن را متوقف سازد.
۴- احتمالاً «روحانی» یا یکی از دستیاران نزدیکش احتمالاً «محمد جواد ظریف» جواز و اختیار برگزاری مذاکرات مستقیم با ایالات متحده در زمینه معضل هستهای و دیگر مسائل را دریافت خواهند کرد. «باراک اوباما» مکرراً اظهار داشته که برای چنین مذاکراتی آماده است. بعید به نظر میرسد فرآیند شش-کشوری که از میراث دولت «جورج دابلیو بوش» است، بتواند به نتیجهای برسد. تنها توافق موقتی که ایران و امریکا در زمان دولت «اوباما» به آن دست یافتند، در اکتبر 2009 بود، زمانی که «بیل برنز»، معاون وزیر خارجه برای امور سیاسی، در ژنو به مدت 45 دقیقه به تنهایی با «سعید جلیلی»، مذاکره کننده ارشد، ملاقات کرد. هرچند که این توافق از هم پاشید.
تمرکز اصلی رئیس جمهور جدید بر اقتصاد خواهد بود. چالشهایی که او در این زمینه با آنها مواجه است، با دشواریهایی که ایران در زمان روزهای آغازین انقلاب 1979 و دوران جنگ ایران و عراق (1980-1988) با آنها روبرو بود، برابری میکند. اقتصاد ایران در دو سال گذشته دچار رکود بوده است، صادرات نفت به کمتر از نیمی از میزان خود در دو سال گذشته رسیده و نرخ تورم بالای 40 درصد است. کارخانههای ایران به علت کمبود قطعات وارداتی در حال تعطیل شدن هستند؛ آخرین تحریمهای امریکا که در 1 جولای اعمال شدند، شرکتهای خودروسازی خارجی را مجبور کرده است تا فروش ابزار و قطعات را به شرکتهای ایرانی متوقف سازند. در نتیجه، بیش از 120، 000 نفر از کارگران خودرو سازی در سال گذشته شغل خود را از دست دادهاند.
با جایگزین شدن نزدیکان «احمدینژاد» با تکنوکراتهای شایسته، «روحانی» میتواند این مشکلات را رفع کند. اما ریاست جمهوری او احتمالاً با توانایی یا عدم توانایی او در پایان دادن به بنبست مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵ قضاوت خواهد شد که دور تازه آنها احتمالاً در اوایل پاییز از سر گرفته خواهد شد.
«روحانی» همواره تأکید داشته است که ایران حق دارد اورانیوم را غنی سازی کند و در عوض اقداماتی انجام دهد که جهان را مطمئن سازد در پی دست یافتن به تسلیحات هستهای نیست.
واکنش امریکا به پیروزی «روحانی» محتاطانه بوده است، و مقامات اظهار داشتهاند که واشنگتن به هیچ وجه قصد ندارد پیش دستی کرده و پیشنهادی ارائه دهد که تحریمها در مبادلات فلزات قیمتی و پتروشیمی را لغو کرده و در ازای آن امتیازاتی از ایران دریافت نماید. «برت مکگرک» ، معاون وزیر امور خارجه، هفته گذشته در یک کنفرانس خبری با خبرنگاران اظهار داشت، «ما این انتخابات را به عنوان نمود روشن خواسته مردم ایران برای تغییر در نظر میگیریم و امیدواریم که نتیجه این انتخابات تغییر در سیاستهای دولت ایران باشد.»
با این حال اگر قرار باشد پیشرفتی رخ دهد، ایالات متحده نیز باید از خود انعطافپذیری نشان دهد، و کنگره نیز تمایل خود به تحریمهای تازه را محدود سازد. همانطور که «بروجردی» گفته است، «واضح است که روحانی نمیتواند به تنهایی کاری از پیش ببرد. اندکی زمان خواهد برد و لازم است در پشت صحنه لابیهایی انجام گیرد و اطمینان زیادی از شرایط ارائه شده حاصل شود.»
به گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، «اسکندر صادقی بروجردی» ، پژوهشگر تاریخ سیاسی معاصر ایران در کالج کوئین دانشگاه آکسفورد اظهار داشت: «اولویت اصلی او اصلاح کردن و پاکسازی آشفتگیهایی است که در هشت سال گذشته به بار آمده است، یعنی کنترل خسارات.» «بروجردی» همانند بسیاری دیگر از ناظران ایران، «محتاطانه امیدوار» است که «روحانی» بتواند روند بازی را عوض کند یا حداقل از بدتر شدن اوضاع جلوگیری نماید.
اولویت اول «روحانی» ایجاد ثبات در اقتصاد ایران است. این امر به نوبه خود مستلزم آن است که او بحران هستهای با غرب را تا حدی آرام سازد تا از اعمال تحریمهای تازه اقتصادی جلوگیری کرده و تحریمهای فعلی را نیز تا حدی کاهش دهد. «روحانی» با موانعی، هم در داخل کشور و هم از لحاظ بینالمللی روبرو خواهد بود. اما حداقل چهار دلیل وجود دارد که نشان میدهد چرا او میتواند در مواردی که «احمدینژاد» در آنها شکست خورد، موفق عمل کند:
۱- این روحانی 64 ساله جزئی از نظام جمهوری اسلامی است که مدت 23 سال نماینده آیتالله «علی خامنهای» در شورای عالی امنیت ملی بوده و به مدت 16 سال نیز ریاست این شورا را بر عهده داشته است. دقیقاً به علت پیشینه و تجربیاتش، «روحانی» در مورد بسیاری از مسائل اطلاعات کافی دارد.
۲- «روحانی» نسبت به پیشینیان خود، در پل زدن میان اختلاف نظرهای فلجکننده میان جناحهای ایرانی که توافقات اعتمادسازانه پیشین با ایالت متحده را محکوم کردهاند، شانس بیشتری دارد. او رابطه نزدیکی با «اکبر هاشمی رفسنجانی» ، رئیس جمهور سابق دارد و توسط «محمد خاتمی»، رئیس جمهور جانشین «رفسنجانی»، نیز تأیید شده است. روحانی همچنین با «علی لاریجانی»، سخنگوی مجلس، که چندین بار با «احمدینژاد» برخورد و درگیری پیدا کرد، متحد است. با این حال ممکن است تندروهایی که از انتخابات اخیر ناراضی هستند، هنوز تلاش کنند در برنامههای رئیس جمهور جدید کارشکنی کنند.
۳- «روحانی» میداند که عمق چاهی که در اقتصاد ایران ایجاد شده چقدر است و این که تنها راه برای جلوگیری از عمیقتر شدن آن، به رسمیت شناختن بحران و تلاش برای لغو تحریمهاست. «احمدینژاد» حتی حاضر نبود تأیید کند که چاهی وجود دارد، بنابراین در جایگاهی نبود که بتواند عمیقتر شدن آن را متوقف سازد.
۴- احتمالاً «روحانی» یا یکی از دستیاران نزدیکش احتمالاً «محمد جواد ظریف» جواز و اختیار برگزاری مذاکرات مستقیم با ایالات متحده در زمینه معضل هستهای و دیگر مسائل را دریافت خواهند کرد. «باراک اوباما» مکرراً اظهار داشته که برای چنین مذاکراتی آماده است. بعید به نظر میرسد فرآیند شش-کشوری که از میراث دولت «جورج دابلیو بوش» است، بتواند به نتیجهای برسد. تنها توافق موقتی که ایران و امریکا در زمان دولت «اوباما» به آن دست یافتند، در اکتبر 2009 بود، زمانی که «بیل برنز»، معاون وزیر خارجه برای امور سیاسی، در ژنو به مدت 45 دقیقه به تنهایی با «سعید جلیلی»، مذاکره کننده ارشد، ملاقات کرد. هرچند که این توافق از هم پاشید.
تمرکز اصلی رئیس جمهور جدید بر اقتصاد خواهد بود. چالشهایی که او در این زمینه با آنها مواجه است، با دشواریهایی که ایران در زمان روزهای آغازین انقلاب 1979 و دوران جنگ ایران و عراق (1980-1988) با آنها روبرو بود، برابری میکند. اقتصاد ایران در دو سال گذشته دچار رکود بوده است، صادرات نفت به کمتر از نیمی از میزان خود در دو سال گذشته رسیده و نرخ تورم بالای 40 درصد است. کارخانههای ایران به علت کمبود قطعات وارداتی در حال تعطیل شدن هستند؛ آخرین تحریمهای امریکا که در 1 جولای اعمال شدند، شرکتهای خودروسازی خارجی را مجبور کرده است تا فروش ابزار و قطعات را به شرکتهای ایرانی متوقف سازند. در نتیجه، بیش از 120، 000 نفر از کارگران خودرو سازی در سال گذشته شغل خود را از دست دادهاند.
با جایگزین شدن نزدیکان «احمدینژاد» با تکنوکراتهای شایسته، «روحانی» میتواند این مشکلات را رفع کند. اما ریاست جمهوری او احتمالاً با توانایی یا عدم توانایی او در پایان دادن به بنبست مذاکرات هستهای با گروه ۱+۵ قضاوت خواهد شد که دور تازه آنها احتمالاً در اوایل پاییز از سر گرفته خواهد شد.
«روحانی» همواره تأکید داشته است که ایران حق دارد اورانیوم را غنی سازی کند و در عوض اقداماتی انجام دهد که جهان را مطمئن سازد در پی دست یافتن به تسلیحات هستهای نیست.
واکنش امریکا به پیروزی «روحانی» محتاطانه بوده است، و مقامات اظهار داشتهاند که واشنگتن به هیچ وجه قصد ندارد پیش دستی کرده و پیشنهادی ارائه دهد که تحریمها در مبادلات فلزات قیمتی و پتروشیمی را لغو کرده و در ازای آن امتیازاتی از ایران دریافت نماید. «برت مکگرک» ، معاون وزیر امور خارجه، هفته گذشته در یک کنفرانس خبری با خبرنگاران اظهار داشت، «ما این انتخابات را به عنوان نمود روشن خواسته مردم ایران برای تغییر در نظر میگیریم و امیدواریم که نتیجه این انتخابات تغییر در سیاستهای دولت ایران باشد.»
با این حال اگر قرار باشد پیشرفتی رخ دهد، ایالات متحده نیز باید از خود انعطافپذیری نشان دهد، و کنگره نیز تمایل خود به تحریمهای تازه را محدود سازد. همانطور که «بروجردی» گفته است، «واضح است که روحانی نمیتواند به تنهایی کاری از پیش ببرد. اندکی زمان خواهد برد و لازم است در پشت صحنه لابیهایی انجام گیرد و اطمینان زیادی از شرایط ارائه شده حاصل شود.»