کد خبر: ۵۰۲۸۹
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۰
اندیشکده آمریکایی:

اصول شش‌گانه‌ای که غرب باید در مذاکرات با ایران اتخاذ کند

ایران از سویی دیگر بر اصول همکاری و شفاف‌سازی تأکید می‌کند. این اصول در اظهارات ایرانی‌ها، مبنی بر اینکه طرف‌های دیگر باید به اینکه ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، اعتماد کنند، آشکار می‌شود. این اصول همچنین بازنمای نگاه دیرین ایران مبنی بر این است که هر توافقی باید شامل شرایط راستی‌آزمایی محدود و درعین‌حال تأثیر حداقلی بر برنامه‌های هسته‌ای ایران باشد، حتی اجازه رشد نیز به این برنامه، علی‌رغم فقدان توجیه اقتصادی و عملی برای این‌چنین رشدی در شرایط فعلی، داده شود.
اندیشکده آمریکایی «علوم و امنیت بین‌الملل» در گزارشی به قلم دیوید آلبرایت، اولی هینونن و آندره استریکرنوشت:مذاکرات اخیر در وین نشان داده است که اصول مبتنی بر مواضع «شش کشور» – آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه –از ریشه با اصول ایران متفاوت هستند. بر اساس چندین گفتگو با مقامات ارشد این شش کشور، می‌توان گفت که این اصول بدین قرارند:۱) زمان پاسخ کافی در صورت تخطی ایران از توافق؛۲) برنامه هسته‌ای که نیازهای عملی ایران را برآورده کند؛۳) بازگشت‌ناپذیری کافی محدودیت‌ها؛۴) مقررات پایدار ۵ ) راستی‌آزمایی کافی. این شش کشور، علی‌رغم سرباززدن بیست‌ساله ایران از تعهداتش در قالب ان پی تی، می‌خواهند مطمئن شوند که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است، و صلح‌آمیز باقی می‌ماند. این اصول همچنین بازنمای تجربه طولانی در مذاکرات پیرامون کنترل تسلیحاتی، و توافقات منع گسترش سلاح‌های کشتارجمعی و بازشناسی نقاط ضعف و قوت این توافقات تا امروز است.

به گزارش «تیک»، ایران از سویی دیگر بر اصول همکاری و شفاف‌سازی تأکید می‌کند. این اصول در اظهارات ایرانی‌ها، مبنی بر اینکه طرف‌های دیگر باید به اینکه ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست، اعتماد کنند، آشکار می‌شود. این اصول همچنین بازنمای نگاه دیرین ایران مبنی بر این است که هر توافقی باید شامل شرایط راستی‌آزمایی محدود و درعین‌حال تأثیر حداقلی بر برنامه‌های هسته‌ای ایران باشد، حتی اجازه رشد نیز به این برنامه، علی‌رغم فقدان توجیه اقتصادی و عملی برای این‌چنین رشدی در شرایط فعلی، داده شود.

 

■ ایران تاکنون از بسیاری جهات امتیازات عینی اندکی در مذاکرات داده است■

شش کشور بسیاری از مواضع ایران در مذاکرات را به این دلیل که می‌تواند در کوتاه‌مدت نقض شود، و فایده عملی کمی در محدود کردن توانمندی‌های آینده ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای دارد، رد کرده‌اند. این شش کشور خاطرنشان می‌کنند که ایران درگذشته بارها تمایل خود برای توقف همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نقض محدودیت‌های موردتوافق، را نشان داده است. این شش کشور نمی‌توانند با برداشتن رژیم سخت تحریم‌های بین‌المللی بر ایران در ازای محدودیت‌های ناکافی و بازگشت‌پذیر موافقت کنند. بر اساس سخن یک مقام ارشد آمریکایی، که در خصوص مذاکرات اخیر در وین سخن می‌گفت، ایران اکنون شانس بازنگری در مواضع خود و مطابقت با واقعیات را دارد. ایران تاکنون از بسیاری جهات امتیازات عینی اندکی در مذاکرات داده است؛ اما ایران در حالی مذاکرات اخیر وین را ترک می‌کرد که فهمیده بود، این شش کشور بر اصول اساسی‌ای که برنامه هسته‌ای ایران را محدود می‌کند، همچنان ثابت‌قدم هستند.

 

■ اصول شش‌گانه شش کشور ■

اما انتظار می‌رود که ایران همچنان به افزایش فشار بر این شش کشور برای تضعیف این اصول پافشاری کند. بدین ترتیب این شش کشور باید در مقابل این فشار مقاومت کنند و بر اصول خود در راه دستیابی به یک توافق خوب پافشاری کنند.

 

- زمان پاسخ کافی

یکی از اصول شش‌گانه مهم این است که هر توافقی باید زمان کافی برای پاسخ مؤثر به تخطی‌های بزرگ ایران را فراهم کند. این اصل دو بخش دارد- اولی شامل بازرسی‌های سرزده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است؛ بازرسی‌هایی که قادر به شناسایی تخطی‌های (و مواجهه با آن با راستی‌آزمایی مؤثر) باشد و دیگری اینکه بدانیم حتی بازرسی‌هایی با حداکثر غیرمترقبه بودن، به‌تنهایی، برای فراهم کردن زمان پاسخ کافی در خصوص ایران، ناکافی هستند. زمان پاسخ کافی، مستلزم محدودیت‌های جدی بر برنامه هسته‌ای ایران است؛ که به نیاز به محدود کردن مسیر ایران در راه دست‌یابی به سلاح‌های هسته‌ای قابل‌تعبیر است. سنجه مناسب محدودیت‌های کافی بر مسیر ایران به سمت تسلیحات هسته‌ای، برنامه سانتریفیوژی، زمان گریز هسته‌ای است، که مدت‌زمانی را که ایران برای تولید اورانیوم موردنیاز برای سلاح هسته‌ای نیاز دارد، ارزیابی می‌کند.

 

■ آمریکا دنبال محدودیت‌هایی است که گریز هسته‌ای ایران حداقل یک سال به طول بینجامد ■

آمریکا و متحدانش به دنبال محدودیت‌هایی هستند که گریز هسته‌ای احتمالی ایران، با استفاده از طرح‌های سانتریفیوژی‌اش، حداقل یک سال به طول بینجامد؛ هرچند به این مدت، درصورتی‌که تضمین‌های اضافی در دسترس باشد، می‌توان شش ماه دیگر افزود. این گریز هسته‌ای فنی، از طریق محاسبات تفصیلی گریز هسته‌ای، به تعداد سانتریفیوژهایی که باید در ایران باقی بماند، ترجمه می‌شود؛ که به تعداد ۲۰۰۰-۴۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1 در ایران، به‌عنوان بخشی از توافق جامع، منتج می‌شود.[۱] ایران بااین‌حال کاستن از تعداد سانتریفیوژهایش را رد کرده و شمول گریز هسته‌ای در مذاکرات را نیز رد کرده است.[۲] البته دراین‌باره که ایران در شرایط فعلی در سایت‌های غنی‌سازی شناخته‌شده خود دست به این گریز بزند، اندک است.

 

■ در شرایط فعلی گریز هسته‌ای حداقل دو ماه به طول خواهد انجامید■

در شرایط فعلی گریز هسته‌ای حداقل دو ماه به طول خواهد انجامید.[۳] در شرایط فعلی گریز هسته‌ای توسط ایران، در طرح‌های غنی‌سازی‌اش، در طول یک ماه قابل‌شناسایی است؛ از طرف دیگر سیاست آمریکا در قبال بازداشتن ایران از دست‌یابی به سلاح هسته‌ای، شامل حمله سریع نظامی نیز هست. بدین معنا، ایران از گریز هسته‌ای بازداشته شده است؛ اما باید به خاطر داشت که یکی از بندهای توافق موقت، برنامه اقدام مشترک، متوقف کردن برنامه سانتریفیوژی است؛ امری که ایران را از دست‌یابی به بازه‌های زمانی خطرناک برای گریز هسته‌ای، همچون یک یا دو هفته، بازمی‌دارد؛ وضعیتی که ایران در ۲۰۱۴ در مسیر آن بود. با زمان‌های گریز کوتاه، ایران ممکن است به گریز هسته‌ای در شرایط بحران به نحو بسیار متفاوتی نسبت به امروز نگاه کند. شرایط آینده ممکن است به‌روشنی امروز نباشد و هر توافقی باید تضمینی برای بلندمدت ارائه کند.

 

■ هدف اصلی جلوگیری از قرار گرفتن ایران در موقعیت گریز هسته‌ای در کوتاه‌مدت است ■

هدف اصلی جلوگیری از قرار گرفتن ایران در موقعیت گریز هسته‌ای در کوتاه‌مدت، مانند وضعیت پیش از برنامه اقدام مشترک، است. ازاین‌رو تعداد سانتریفیوژها اهمیت زیادی دارند؛ اما دلایل دیگری برای کوتاه کردن زمان‌های گریز هسته‌ای وجود دارد. ایران در گذشته فعالیت‌های پرسش‌برانگیزی را انجام داده، یا این فعالیت‌ها را به شیوه‌هایی غیرقابل‌پیش‌بینی که به‌سرعت قابل‌تشخیص نبودند، مخفی کرده است. دست‌یابی به گواه کافی برای داوری با اطمینان بالا درباره تخطی‌هایی که رخ‌داده بود، زمان‌بر بود و در موارد کلیدی، مثل کشف طرح‌های غنی‌سازی سوخت در نطنز و فردو، سانتریفیوژ مخفی R&D در کالای الکتریک، واردات ملزومات هسته‌ای از بازار سیاه، که برخی استفاده‌های احتمالی نظامی نیز داشتند، و موضوع حل‌نشده تولید سلاح‌های هسته‌ای، بر داده‌های جاسوسی مبتنی بود.

 

■ احتمالات گریز هسته‌ای ایران ■

دست‌یابی به تضمین در دوره یک توافق، مبنی بر این‌که ایران از استفاده نامطلوب از طرح سانتریفیوژی‌اش، به‌عنوان بخشی از برنامه برای دست‌یابی به سلاح‌های هسته‌ای، بازداشته شده است، ممکن است دشوار باشد؛ هرچند این مسیر در شرایط فعلی، مسیر مطلوبی برای گریز هسته‌ای نیست. شاید وضعیت امنیتی ایران اقتضای خروج از مذاکرات را داشته باشد؛ یا این کشور به این نتیجه برسد که غرب به تعهدات خود در رفع تحریم‌ها عمل‌نکرده است. ایران ممکن است با ایجاد تأخیر در بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ازسرگیری غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم، یا نصب سانتریفیوژهای دیگر، در روند توافق اخلال کند. ایران ممکن است در آینده به این نتیجه برسد که پاسخی نظامی در برابر تولید اورانیوم غنی‌شده با درصد بالا، وجود ندارد، و حتی این کار را تحت نظارت‌های موجود انجام دهد. در هر دو مورد، زمان‌های کوتاه گریز هسته‌ای، معادل زمان کوتاه برای پاسخ آمریکا و جامعه جهانی خواهد بود، که از زمان‌های طولانی‌تر گریز هسته‌ای غیر قابل‌اتکاتر است.

 

■ زمان‌های گریز هسته‌ای طولانی‌تر امکان پاسخ غیرنظامی را افزایش می‌دهد■

قالب زمانی دوازده‌ماهه مدنظر شش کشور، از برآورد زمان موردنیاز برای شناسایی گریز هسته‌ای و تمهید پاسخ بین‌المللی مؤثر به آن، برآمده است. هر چه زمان برای گریز هسته‌ای کوتاه‌تر باشد، فرصت کمتری برای متوقف کردن آن وجود خواهد داشت. علاوه بر این زمان‌های گریز هسته‌ای طولانی‌تر امکان پاسخ غیرنظامی را افزایش می‌دهد؛ زمان‌های گریز هسته‌ای کوتاه‌تر ممکن است پاسخ نظامی سریع، درصورتی‌که به نظر برسد ایران در حال فریبکاری است، را ضروری سازد. حفظ چنین سیاستی برای پاسخ نظامی نامطلوب است و با گذشت زمان هر چه بیشتر دشوار می‌شود. به‌طور خلاصه زمان گریز هسته‌ای باید به‌اندازه کافی طولانی باشد، به‌نحوی‌که پاسخی بین‌المللی، که قادر باشد ایران را از تولید نخستین سلاح هسته‌ای‌اش بازدارد، را ممکن سازد، و محاسبات گریز هسته‌ای روشی مفید برای تعیین تعداد مجاز سانتریفیوژهایی که باید باقی بماند، است.

 

■اندازه برنامه هسته‌ای ایران ■

محدود کردن گریز هسته‌ای آشکار، تلاش‌ها برای اطمینان یافتن از اینکه ایران یک طرح مخفیانه سانتریفیوژی برای تولید اورانیوم مخصوص سلاح، یا حداقل تضمین این‌که چنین کاری قابل‌شناسایی است، را تکمیل می‌کند. یک برنامه سانتریفیوژی که به ۲۰۰۰-۴۰۰۰ سانتریفیوژ محدود باشد، به این کمک می‌کند که این برنامه، و مجموعه تحقیق و توسعه و تولید همراه با آن، در خصوص استفاده‌های ممنوعه، راستی‌آزمایی شود. بدین ترتیب تهران زمان کمتری برای ساخت مخفیانه سانتریفیوژهای کافی برای طرحی مخفیانه در اختیار دارد. به‌طور خلاصه یک برنامه سانتریفیوژی کوچک‌تر در ایران، می‌تواند به تضمین یک فعالیت سانتریفیوژی R&D و مجموعه تولید سانتریفیوژی قابل راستی‌آزمایی بینجامد. به‌عبارت‌دیگر، یک برنامه سانتریفیوژی وسیع‌تر ممکن است از توانمندی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برای تضمین اینکه سانتریفیوژها یا موارد مرتبط منحرف نشده‌اند، فراتر رود.

 

■ تولید اورانیوم نوع تسلیحاتی دشوارترین و زمان‌برترین بخش برای تولید سلاح هسته‌ای است ■

یک برنامه بزرگ‌تر برای ایران، مثل وضعیت امروز، مخفی کردن خریدهای خارجی، که برخی از آن‌ها می‌تواند در برنامه هسته‌ای مخفی این کشور به کار رود، را آسان‌تر می‌کند. باید گفت که درحالی‌که زمان گریز دربرگیرنده زمان کلی برای تولید یک سلاح هسته‌ای برای تست زیرزمینی یا سوار کردن آن بر روی یک موشک نیست، تولید اورانیوم نوع تسلیحاتی دشوارترین و زمان‌برترین بخش برای تولید سلاح هسته‌ای است، که اغلب بلندترین ستون خیمه نامیده می‌شود. ایران به‌مجرداینکه اورانیوم نوع تسلیحاتی کافی برای تولید سلاح داشته باشد، این مواد را به سایت‌های مخفی برای فعالیت‌های تسلیحاتی منتقل خواهد کرد. درصورتی‌که این مواد ناپدید شوند، توانایی جامعه جهانی برای بازداشتن ایران از تولید سلاح، به‌غیراز درگیر شدن در جنگی تمام‌عیار، شدیداً محدود خواهد بود- جنگ تمام‌عیار قطعاً گزینه‌ای نیست که در ایجاد یک توافق بلندمدت به‌حساب بیاید.

 

■ ایران ظاهراً هیچ سلاح هسته‌ای را تست نکرده و به کار نبسته است ■

بااینکه ایران ظاهراً هیچ سلاح هسته‌ای را تست نکرده و به کار نبسته است، درصورتی‌که منطقه و جهان شاهد باشند که ایران به سلاح هسته‌ای دست‌یافته یا در آستانه دست‌یابی به آن است، شرایط بی‌ثبات و خطرناک خواهد شد. زمان موردنیاز برای ایران برای تست یک ابزار هسته‌ای انفجاری، پس از انباشت مقدار کافی اورانیوم سطح تسلیحاتی، می‌تواند به کوتاهی چند ماه، از آغاز تا انجام، باشد. یک تست زیرزمینی هسته‌ای، حتی درصورتی‌که از سلاح هسته‌ای در این تست استفاده نشود، بسیار بی‌ثبات کننده خواهد بود. به همین نحو عواقب آن برای ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی از مواردی همچون تست زیرزمینی کره شمالی در ۲۰۰۶ و تست زیرزمینی هند در ۱۹۷۴ بدتر است. اثر این تست‌ها بی‌ثبات کننده بود، هر جند در آن زمان گمان نمی‌شد هیچ‌کدام از این دو کشور، سلاح هسته‌ای تولید کرده باشند. بدین ترتیب اولویت باید محدود کردن توان ایران برای تولید اورانیوم نوع تسلیحاتی باشد.

 

■ محدود کردن برنامه سانتریفیوژی ایران به کمتر از ۴۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1■

- نیازهای عملی

محدود کردن برنامه سانتریفیوژی ایران به کمتر از ۴۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1 هماهنگ با نیازهای عملی ایران به اورانیوم غنی‌شده، برای چندین سال، است.[۴] این تعداد سانتریفیوژ، اورانیوم غنی‌شده کافی برای برنامه رآکتور تحقیقاتی ایران، و رشد معتدل در آن را فراهم می‌کند. بدین ترتیب ایران با محدود کردن برنامه هسته‌ای به این تعداد سانتریفیوژ ضرر نخواهد کرد. این محدودیت‌ها به ایران برای تولید سوخت نیروگاه بوشهر، یکی از خواسته‌های ایران که به شکست مذاکرات این کشور با انگلیس، فرانسه و آلمان در ۲۰۰۵ منجر شد، و اکنون نیز می‌تواند با مذاکرات ذیل برنامه اقدام مشترک چنین کند، اجازه نخواهد داد. اخیراً رهبر معظم ایران این درخواست را با گفتن این‌که ایران نیازمند سانتریفیوژهای کافی برای تولید حدود ۱۹۰۰۰۰ سو اورانیم هگزوفلوراید در سال است، مطرح کرد.

 

■ ایران همچنان باید به واردات سوخت از روسیه یا تأمین‌کننده بزرگ دیگری ادامه دهد■

در واحدهای استانداردتر این درخواست معادل ۱۳۰۰۰۰ سو اورانیوم در سال است. این خود معادل بیش از ۱۳۰۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1 است، هنگامی‌که برای هریک از آن‌ها معادل یک سو تولید سالانه در نظر گرفته شود.[۵] درواقع میزان تولید واقعی هر سانتریفیوژ IR-1 کمتر است، که مستلزم سانتریفیوژهای IR-1 بیشتری است. ایران، بدون کمک بیشتر خارجی در قالب قطعات کلیدی و تکنولوژی پیشرفته، قدرت محدودی برای ساخت سانتریفیوژهای IR-1 یا تعداد معادلی سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر برای سوخت‌رسانی به رآکتور بوشهر در طول یک یا دو دهه آینده در پیش رو خواهد داشت. ایران همچنان باید به واردات سوخت از روسیه یا تأمین‌کننده بزرگ دیگری ادامه دهد؛ امری که به گواه یکی از نویسندگان این گزارش، مذاکره‌کنندگان ایرانی بر آن صحه گذاشته‌اند؛ اما خوداتکایی کمتر، به‌عنوان راهی برای اقتصادی کردن و توسعه برنامه نیروگاهی هسته‌ای، درواقع به نفع ایران است.

 

■مسئله سوخت نیروگاه بوشهر■

توافق بلندمدت می‌تواند تأمین اورانیوم غنی‌شده برای رآکتورهای نیروگاهی مقرون‌به‌صرفه برای ایران را تضمین کند. در پاسخ کسانی که می‌گویند ایران ممکن است با صرف‌نظر از موضعش برای تأمین داخلی اورانیوم غنی‌شده، آبروی خود را از دست بدهد، باید گفت درباره این نتیجه خیلی غلو شده است، و درعین‌حال از ریسک بزرگ برنامه هسته‌ای که به اصول پایبند نباشد، غفلت شده است. یک فاکتور اغلب در نظر نگرفته نشده این است که ایران توانایی خود را برای تولید سوخت کافی برای رآکتور نیروگاهی بوشهر، به‌عنوان یک مسئله کلیدی، ثابت نکرده است. روسیه با در نظر گرفتن حادثه فوکوشیما، از این ایده که ایران سوخت رآکتور بوشهر را تأمین کند، رآکتوری که تاکنون با این سختی تأمین سوختی شده است، استقبال نکرده است. بر اساس مصاحبه مقامات آمریکایی با مطبوعات، روسیه با به‌کارگیری سوخت ایرانی در نیروگاه بوشهر، با بیم از بروز حادثه‌ای که روسیه، به‌عنوان تأمین‌کننده سوخت، در قبال آن مسئول خواهد بود، مخالف است.

 

■ ایران نیازی برای سوخت گذاری مجدد نیروگاه بوشهر با استفاده از سوخت داخلی ندارد■

این امر می‌تواند به حادثه‌ای ویرانگر منجر شود که خریداران دیگر را از خرید از روسیه بازخواهد داشت. از سوی دیگر ادبیات قرارداد ایران با روسیه در این خصوص به نحوی است که استفاده از سوخت تولیدی ایران در این نیروگاه را دشوار می‌سازد.

بدین ترتیب با توجه به ملاحظات گریز هسته‌ای، استدلال جدی دیگر در خصوص تعداد کمتری سانتریفیوژها بر این پایه استوار است که ایران نیازی برای سوخت گذاری مجدد نیروگاه بوشهر با استفاده از سوخت داخلی ندارد و به نظر نمی‌رسد چنین امری، بدون کمک مؤثر خارجی که در شرایط فعلی خیلی بعید به نظر می‌رسد، شدنی باشد. بدین ترتیب برنامه‌ای با محدودیت ۴۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1، نیازهای ایران را برای مدت توافق برآورده می‌کند.

 

■بازگشت‌ناپذیری کامل ناممکن است■

- بازگشت‌ناپذیری

یکی از اصول مهم بازگشت‌ناپذیری است. در اینجا مفهوم بازگشت‌ناپذیری، به معنای پذیرش این است که بازگشت‌ناپذیری کامل ناممکن است اما متضمن این نیز هست که بازگرداندن شرایط بدون محدودیت قبلی، زمان زیادی– سال‌ها و نه ماه‌ها -می‌برد. در مورد ایران یک توافق بلندمدت، اگر ایران بتواند از محدودیت‌های خود ظرف مدت چند ماه یا چند روز عبور کند، ارزش پایداری اندکی دارد. در مورد کره شمالی محدودیت‌های هسته‌ای از میان رفتند و پیونگ‌یانگ حرکت خود به سمت تسلیحات هسته‌ای را از سر گرفت. این مورد همچنین دربردارنده موارد مهمی از ناتوانی کره شمالی برای ایجاد سطوح پیشین تولید پلوتونیوم، با انقضاء مدت توافق، است. کره شمالی پروژه ساخت رآکتور گاز –گرافیتی تقریباً کامل شده بزرگ خود را تعطیل کرد؛ که، به‌عنوان نتیجه توافق میان آمریکا و کره شمالی در سال ۱۹۹۴، پایانی برای توان تولید مقادیر زیادی از پلوتونیوم نوع تسلیحاتی بود. وقتی این توافق در ۲۰۰۲ منقضی شد، کره شمالی تنها قادر به ایجاد دوباره ظرفیت اندکی برای تولید پلوتونیوم بود، که تا امروز نیز چنین است.

 

■ ایران همچنان مایل به تغییر رآکتور اراک، به‌نحوی‌که به‌آسانی برگشت‌پذیر نباشد، نیست■

بازگشت‌ناپذیری در قلب مسائل پیرامون محدود کردن تولید پلوتونیوم در رآکتور هسته‌ای اراک قرار دارد. بااین‌حال این مسئله شاهد پیشرفت چشمگیری بوده و ایران در این خصوص بیش از سایر موارد انعطاف نشان داده است؛ بااین‌حال ایران همچنان مایل به تغییر رآکتور، به‌نحوی‌که به‌آسانی برگشت‌پذیر نباشد، نیست. رآکتور اراک به نحوی طراحی‌شده که به‌آسانی قابلیت تولید پلوتونیوم نوع تسلیحاتی، به میزان کافی برای تولید سالیانه دو سلاح هسته‌ای را دارد. ایران پیشنهاد کاهش تولید پلوتونیوم در این رآکتور، با استفاده از اورانیوم غنی‌شده به‌جای اورانیوم طبیعی را ارائه کرده است؛ برخی تحلیل گران دیگر علاوه بر این پیشنهاد، کاستن از قدرت رآکتور را پیشنهاد کرده‌اند. این دو پیشنهاد نیز برگشت‌پذیر هستند و ایران به‌سرعت می‌تواند این رآکتور را به رآکتوری با توان تولید پلوتونیوم نوع تسلیحاتی، تبدیل کند. پیشنهاد شش کشور این است، که ایران هسته رآکتور را تخریب کند و آن را با هسته‌ای کوچک‌تر که قادر به نگهداری مقدار کافی اورانیوم طبیعی برای به کار افتادن رآکتور نیست، جایگزین کند. ایران تاکنون در برابر این پیشنهاد مقاومت کرده است.

 

■ ایران باید حدود ۱۵۰۰۰ سانتریفیوژ نصب‌شده در طرح‌های غنی‌سازی نطنز و فردو را از بین ببرد■

ایران همین‌طور از دادن امتیاز در خصوص کاری که با تعداد اضافی سانتریفیوژها خواهد کرد، مقاومت می‌کند. اگر مقدار موردنظر ۴۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1 باشد، ایران باید حدود ۱۵۰۰۰ سانتریفیوژ نصب‌شده در طرح‌های غنی‌سازی نطنز و فردو را از بین ببرد. اگر این مقدار به حال خود رها شوند، ایران می‌تواند در عرض چند ماه تعداد زیادی را راه‌اندازی کند و به گریز هسته‌ای دست بزند.

 

- ثبات

ثبات، هرچند آشکارا توسط مقامات شش کشور تصریح نشده است، به‌عنوان اصل راهنما مستلزم بندهایی است که به اتهامات مداوم منجر نمی‌شود و مستلزم کارهای زیادی برای رسیدن به مصالحه نیست. این بندها می‌تواند اعتبار توافق را از بین ببرد و قابلیت اجرای آن را با اماواگر مواجه کند. یک نمونه، پیشنهاد کم کردن مقدار اورانیوم غنی‌شده ایران، و درعین‌حال افزایش تعداد سانتریفیوژهای مجاز به ۱۰۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1 یا بیشتر، برای افزایش زمان گریز هسته‌ای، است.

 

■ نگاه‌داشتن ذخایر اورانیوم غنی‌شده در مقدار بسیار کم، ناممکن است ■

این دو گام هم‌ارز نیستند؛ این‌ها شرایطی بی‌ثبات و تا حد زیادی برگشت‌پذیر را ایجاد می‌کنند. بی‌ثباتی، حاصل تداوم غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران و حفظ ذخایر اورانیوم غنی‌شده برای رآکتورهای تحقیقاتی است. در عمل، نگاه‌داشتن ذخایر اورانیوم غنی‌شده در مقدار بسیار کم، ناممکن است. فعالیت یک طرح سانتریفیوژی و تبدیل اورانیوم و مجموعه تولید سوخت به ذخایر اورانیوم بیشتر می‌انجامد که هدف اولیه، یعنی ایجاد زمان طولانی‌تر برای گریز هسته‌ای را از میان می‌برد. حتی اگر اورانیوم غنی‌شده به خارج منتقل شود، ایران ممکن است این کار را متوقف کند، و ذخایر زیادی فراهم کند که زمان گریز هسته‌ای را کوتاه می‌کند. این پیشنهاد از ایران می‌خواهد تا ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را کمتر از مقدار مقرر نگاه دارد، امری که تحقق آن به نظر دشوار می‌رسد. ایران می‌تواند به‌راحتی روزی تصمیم بگیرد که چنین نکند.

 

■ تعدیل تعداد سانتریفیوژها بسیار عقلانی‌تر از کنترل ذخایر اورانیوم است ■

ایران می‌تواند هر تخطی از این میزان را با ادعای مشکلات لجستیک و عملیاتی پنهان کند؛ امری که در مواردی شبیه ایران، بسیار محتمل است. هر تخطی از این مقدار می‌تواند بسیار سریع باشد و پاسخ گفتن به آن بسیار دشوار. تعدیل تعداد سانتریفیوژها بسیار عقلانی‌تر از کنترل ذخایر اورانیوم است.

 

- راستی‌آزمایی مؤثر

راستی‌آزمایی مؤثر نیز یک اصل بنیادی دیگر است و ایران امتیاز دادن در این مورد را نیز رد کرده است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باید تخطی‌ها را به‌سرعت گزارش دهد، صحت و کمال اظهارات ایران را تشخیص دهد، تعداد کل سانتریفیوژهای ایران و مقدار ذخایر اورانیوم را معین کند، و از عدم وجود فعالیت‌ها و تجهیزات پنهان هسته‌ای، شامل ارائه تضمین در خصوص نبود فعالیت‌های مرتبط با سلاح هسته‌ای در ایران، اطمینان حاصل کند. ایران می‌گوید تصویب پروتکل الحاقی کافی است اما باید گفت هرچند این کار قدمی مثبت است، اما کافی نیست.

 

■ توافق بلندمدت باید شامل بندهای مربوط به راستی‌آزمایی باشد ■

توافق بلندمدت همین‌طور باید شامل بندهای مربوط به راستی‌آزمایی باشد، که اغلب به‌عنوان الحاقی بر پروتکل الحاقی شناخته می‌شود. بنا به گفته یک مقام ارشد، ایران در برابر شرایطی که برای این الحاقیه لازم است، مقاومت می‌کند. انجام راستی‌آزمایی کافی، شامل تصدیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مبنی بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، سال‌ها طول خواهد کشید. تداوم این توافق برای بیست سال، با توجه به سرباززدن دو دهه‌ای ایران از الزامات خود و عدم همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، معقول به نظر می‌رسد. بیشترین ضعف راستی‌آزمایی تهران عدم اراده این کشور برای پاسخ به نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، درباره جنبه‌های احتمالی نظامی گذشته و آینده برنامه هسته‌ای ایران است. رفع تحریم‌های عمده، به‌جز از مسیر راضی کردن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص موارد کلیدی، ناممکن است.

 

■سؤالات پیش روی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی■

بدون پرداختن به این نگرانی‌ها، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شش کشور نمی‌توانند یک رژیم راستی‌آزمایی کامل برای شناسایی تجهیزات و فعالیت‌های هسته‌ای سری ایران تدوین کنند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نمی‌دانند دانش ایران در خصوص تولید سلاح هسته‌ای در جه سطحی قرار دارد. ایران از چه زمانی به دنبال سلاح هسته‌ای بوده، تا چه حدی در این کار پیشرفت داشته، چه نوعی از این سلاح را تعقیب کرده، و چگونه و چطور چنین کرده است؟ ایران چه مدت تا تسلیحاتی کردن مواد شکافتی فاصله دارد؟ آیا این توان تسلیحاتی جایی پنهان‌شده تا به‌زودی دوباره شروع شود؟ چه کسی بر روی این پروژه‌ها کار می‌کند؟ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیازمند اطلاعاتی کافی از فعالیت‌های نظامی هسته‌ای ایران، برای تعیین یک رژیم راستی آزمایی، است. علاوه بر این آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، برای ایجاد اعتماد به نبود فعالیت‌های تسلیحاتی، باید ابتدا سایت‌های تسلیحاتی قبلی را بازدید کند و با افراد کلیدی در سال‌های آینده گفتگو کند.

 

■دسترسی آژانس به سایت‌های نظامی■

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدون اطلاعات بیشتر، صرف‌نظر از این‌که این فعالیت‌ها ممکن است به شیوه‌ای مخفیانه تعقیب شود، نمی‌داند از کجا بازدید کند و با چه کسانی گفتگو کند. با این شرایط سؤالات بنیادین این دهه همچنان بدون پاسخ باقی خواهند ماند. علاوه بر این اگر ایران توانسته از نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر سایت‌های نظامی، مکان‌هایی که ادعاشده است فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات هسته‌ای در آن‌ها انجام می‌شده، جلوگیری کند، در آینده نیز می‌تواند از دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به این سایت‌ها، مکان‌هایی که ایران بعدها می‌تواند طرح‌های سانتریفیوژی و تسلیحات هسته‌ای خود را در آن مخفی کند، جلوگیری کند. محدود کردن توانمندی‌های ایران در سایت‌های شناخته‌شده به این معنا نیست که توافق، کار ایران را برای ساخت اورانیوم نوع تسلیحاتی در مراکز مخفی آسان می‌کند.

 

■بایسته‌های حصول توافق برای ایران ■

توافق باید بر این دو مسیر احتمالی تمرکز کند. صرف‌نظر کردن از فعالیت‌های مرتبط با مسائل نظامی هسته‌ای ایران در سال‌های گذشته، در بهترین حالت بیهوده است و بازنمای فهم ضعیف درباره راستی‌آزمایی کافی و سیاست کنترل تسلیحاتی است و در بدترین حالت عاملی بی‌ثبات کننده خواهد بود. ایران برای حصول توافق، باید استدلالی عینی اقامه کند که برنامه تسلیحاتی هسته‌ای را کنار نهاده است، مثل اعتراف به اینکه قبلاً برنامه تسلیحاتی هسته‌ای داشته، یا گونه‌ای شفاف‌سازی و تعهد به همکاری تام با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در بازرسی‌های آتی. بدون برطرف کردن نگرانی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از سوی ایران، نباید رفع تحریم بیشتری صورت بگیرد.

راستی‌آزمایی کافی همین‌طور نیازمند این است که ایران به نحوی قابل راستی‌آزمایی تلاش‌های غیرقانونی‌اش برای دست‌یابی به کالاهای تسلیحاتی حساس برای برنامه هسته‌ای را متوقف کند. اگر این فرایند متوقف نشود ایران می‌تواند مخفیانه این توانمندی‌ها را از سایت‌ها یا فعالیت‌های هسته‌ای مخفی تهیه کند. این مستلزم تداوم تحریم‌های ملی و شورای امنیت سازمان ملل در خصوص کالاهای تسلیحاتی برای بلندمدت است. بااین‌حال یک توافق باید شامل رصد خریدهای ایران برای فعالیت‌های قانونی هسته‌ای این کشور و صنایع مدنی و اطمینان از اینکه ایران به‌صورت غیرقانونی کالاهایی برای فعالیت‌های ممنوعه خریداری نمی‌کند، باشد.