نسخه چاپی
ارسال به دوستان
درخواست بغض‌آلود فرزند شهید و پاسخ بنیاد شهید
ایرنا نوشت: نامش ایرج است، با لهجه غلیظ کردی حرف می زند، از مسوولیت
سنگین زندگی و سرپرستی دو خواهر مجرد که جنگ باعث معلولیت آنها از ناحیه
دست وپا شده، می گوید.
30 ساله است، مادر، سه برادر و یک خواهر خود را در بمباران شهر سر پل ذهاب در دوران دفاع مقدس از دست داده، مدتی است که مرتب با گروه اجتماعی ایرنا تماس می گیرد، می خواهد صدایش به گوش مسوولان برسد تا آنها از مسایل و مشکلات او و دو خواهر معلولش آگاه شوند.
هربار به محض آغاز گفت‌وگو، بغض آلود حرف می زند تا جایی که ناچار به قطع تلفن می شود و پس از دقایقی دوباره تماس می گیرد.
«هفت سالی است سایه پدر را بر سر ندارند، دانشجوی رشته حقوق است و بیکار، و ناچار است برای تحصیل فاصله 45 دقیقه ای را تا رسیدن به محل تحصیل در اسلام آباد غرب طی کند».
این فرزند شهیده درباره دوران سخت کودکی خود می گوید که روزگار را با دشواری های فراوان بدون داشتن مادر سپری کرده اند، اما مشکلات آنها هنوز به پایان نرسیده و «هر روز قصه ای تازه در زندگی سه نفره شان رقم می خورد».
از زمان جنگ چیز زیادی را به خاطر ندارد، اما می داند که چهار ساله بوده و به گفته پزشکان، معلولیت انگشت دست او و خواهرانش ناشی از بمباران های متعدد در زمان جنگ تحمیلی است.
پس از فوت پدر در سال 86 که بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت، عرصه بر آنها تنگ شده و حال نیز به دلیل قطع دریافتی ماهانه از بنیاد شهید، نگران است که نکند این مساله ادامه یابد.
ایرج می گوید: مساله قطع حقوق را از بنیاد شهید اسلام آباد غرب پیگیری کرده ام، اما نتیجه ای نداشته و پاسخ گرفته ام «چکونه می گویید وضع مالی بدی دارید در حالیکه در دانشگاه درس می خوانید؟»
خانه ای با سقف ترک خورده
این فرزند شهید از سکونت در خانه ای بسیار کوچک و ساده خبر می دهد که سقف آن ترک های فراوان دارد، اما پولی برای تعمیر آن ندارند.
ایرج با بغض می پرسد: خانم خبرنگار شما بگویید، جرم ما چیست که خانواده شهید هستیم، عزیزانمان را از دست داده ایم اما باید برای امرار معاش زندگی را با مشقت بگذرانیم. چرا گفته می شود خانواده شهدا ولی نعمتان ما هستند، اما آنها را مورد بی مهری قرار می دهند؟
گدایی کنیم یا دزدی؟
ایرج بار دیگر از خبرنگار ایرنا می پرسد: به نظر شما خواهران بیمار من باید گدایی کنند یا من دزدی؟ آیا این درست است که همسایه ها کمک حال ما باشند؟ غیرتم اجازه نمی دهد خواهرانم به دلیل مشکلات معیشتی هر شب را در منزل بستگان اعم از دایی و عمو بگذرانند شما بگویید چه کنم؟
وی می گوید: متاسفانه افرادی که نفوذ دارند از همه امکانات و تسهیلات مرتبط برخوردارند، در حالیکه ما باید پیگیر درخواست برقراری مجدد مستمری ناچیز خود باشیم.
ایرج که در دانشگاه علمی کاربردی در رشته حقوق قضایی درس می خواند، از خبرنگار ایرنا می خواهد دلیل قطع حقوقشان را از بنیاد شهید پیگیر شود و مسوولان نیز با برقراری حقوق و کمک هزینه معیشتی کمک کنند او و خواهرانش تحصیل خود را به پایان رسانند تا بتوانند در خدمت نظام و انقلاب باشند.
پیگیری های خبرنگار ایرنا از مسوولان بنیاد شهید به این نتیجه رسید که «به دلیل بررسی پرونده خانواده شهید فاضلی و اطلاع از وضعیت تجرد یا تاهل آنها، حقوق آنها از دو ماه پیش قطع شده است».
یکی از مسوولان بنیاد شهید در این باره می گوید: از آنجا که خواهران فاضلی مجرد هستند، طبق قانون حقوق مادر شهیدشان به آنها تعلق می گیرد، ولی فرزند ذکور خانواده حق و حقوقی ندارد.
وی وعده کرد که حقوق این خانواده پس از بررسی وضعیت پرونده و استعلام از اسلام آباد غرب مجددا برقرار می شود.
30 ساله است، مادر، سه برادر و یک خواهر خود را در بمباران شهر سر پل ذهاب در دوران دفاع مقدس از دست داده، مدتی است که مرتب با گروه اجتماعی ایرنا تماس می گیرد، می خواهد صدایش به گوش مسوولان برسد تا آنها از مسایل و مشکلات او و دو خواهر معلولش آگاه شوند.
هربار به محض آغاز گفت‌وگو، بغض آلود حرف می زند تا جایی که ناچار به قطع تلفن می شود و پس از دقایقی دوباره تماس می گیرد.
«هفت سالی است سایه پدر را بر سر ندارند، دانشجوی رشته حقوق است و بیکار، و ناچار است برای تحصیل فاصله 45 دقیقه ای را تا رسیدن به محل تحصیل در اسلام آباد غرب طی کند».
این فرزند شهیده درباره دوران سخت کودکی خود می گوید که روزگار را با دشواری های فراوان بدون داشتن مادر سپری کرده اند، اما مشکلات آنها هنوز به پایان نرسیده و «هر روز قصه ای تازه در زندگی سه نفره شان رقم می خورد».
از زمان جنگ چیز زیادی را به خاطر ندارد، اما می داند که چهار ساله بوده و به گفته پزشکان، معلولیت انگشت دست او و خواهرانش ناشی از بمباران های متعدد در زمان جنگ تحمیلی است.
پس از فوت پدر در سال 86 که بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت، عرصه بر آنها تنگ شده و حال نیز به دلیل قطع دریافتی ماهانه از بنیاد شهید، نگران است که نکند این مساله ادامه یابد.
ایرج می گوید: مساله قطع حقوق را از بنیاد شهید اسلام آباد غرب پیگیری کرده ام، اما نتیجه ای نداشته و پاسخ گرفته ام «چکونه می گویید وضع مالی بدی دارید در حالیکه در دانشگاه درس می خوانید؟»
خانه ای با سقف ترک خورده
این فرزند شهید از سکونت در خانه ای بسیار کوچک و ساده خبر می دهد که سقف آن ترک های فراوان دارد، اما پولی برای تعمیر آن ندارند.
ایرج با بغض می پرسد: خانم خبرنگار شما بگویید، جرم ما چیست که خانواده شهید هستیم، عزیزانمان را از دست داده ایم اما باید برای امرار معاش زندگی را با مشقت بگذرانیم. چرا گفته می شود خانواده شهدا ولی نعمتان ما هستند، اما آنها را مورد بی مهری قرار می دهند؟
گدایی کنیم یا دزدی؟
ایرج بار دیگر از خبرنگار ایرنا می پرسد: به نظر شما خواهران بیمار من باید گدایی کنند یا من دزدی؟ آیا این درست است که همسایه ها کمک حال ما باشند؟ غیرتم اجازه نمی دهد خواهرانم به دلیل مشکلات معیشتی هر شب را در منزل بستگان اعم از دایی و عمو بگذرانند شما بگویید چه کنم؟
وی می گوید: متاسفانه افرادی که نفوذ دارند از همه امکانات و تسهیلات مرتبط برخوردارند، در حالیکه ما باید پیگیر درخواست برقراری مجدد مستمری ناچیز خود باشیم.
ایرج که در دانشگاه علمی کاربردی در رشته حقوق قضایی درس می خواند، از خبرنگار ایرنا می خواهد دلیل قطع حقوقشان را از بنیاد شهید پیگیر شود و مسوولان نیز با برقراری حقوق و کمک هزینه معیشتی کمک کنند او و خواهرانش تحصیل خود را به پایان رسانند تا بتوانند در خدمت نظام و انقلاب باشند.
پیگیری های خبرنگار ایرنا از مسوولان بنیاد شهید به این نتیجه رسید که «به دلیل بررسی پرونده خانواده شهید فاضلی و اطلاع از وضعیت تجرد یا تاهل آنها، حقوق آنها از دو ماه پیش قطع شده است».
یکی از مسوولان بنیاد شهید در این باره می گوید: از آنجا که خواهران فاضلی مجرد هستند، طبق قانون حقوق مادر شهیدشان به آنها تعلق می گیرد، ولی فرزند ذکور خانواده حق و حقوقی ندارد.
وی وعده کرد که حقوق این خانواده پس از بررسی وضعیت پرونده و استعلام از اسلام آباد غرب مجددا برقرار می شود.
