کد خبر: ۵۲۸۸۳
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸
رویترز:

آقای اوباما! اشتباه کردید که ایران را از قلم انداختید

رویترز در تحلیلی می نویسد باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، چهارشنبه شب سخنانی ایراد کرد که برای مردم آمریکا، که اعتماد خود را به فرمانده کل قوای آمریکا ازدست داده اند، طراحی شده بود.
رویترز در تحلیلی می نویسد باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، چهارشنبه شب سخنانی ایراد کرد که برای مردم آمریکا، که اعتماد خود را به فرمانده کل قوای آمریکا ازدست داده اند، طراحی شده بود.

به گزارش «تیک»، بیشتر این سخنرانی درباره موضع گیری او بود؛ ما محکم و قاطعیم، وارد میدان می شویم، پیروز می شویم، اما همه این ها را نه با پوتین پوشان نیروی زمینی، بلکه با نیروی هوایی مان، و با همکاری دوستان و متحدان مان انجام می دهیم.

اوباما وعده داد که این مأموریت تکرار آنچه در افغانستان و عراق روی داد (یعنی جنگ  های دوران جورج بوش) نخواهد بود- بلکه بیشتر به عملیات علیه القاعده شباهت خواهد داشت – فراموش نکنید که اسامه بن لادن در این عملیات کشته شد!- و به شیوه بمباران های هوایی مداوم افراطی ها در سومالی و یمن است.

نویسنده مقاله می نویسد: اما رئیس جمهوری باید بداند که نمی توان با داعش مانند شورشیان سومالی و یمن رفتار کرد. موجب اصلی نگرانی از داعش آن  است که این گروه، برخلاف گروه های مسلح خشن دیگر، محل مشخصی ندارد. دولتی جنینی است که حکومت بر مناطق وسیع سنی نشین عراق و سوریه را تازه آغاز کرده است. به همین دلیل نمی توان آن را با بمباران به ورطه فراموشی و نابودی راند، و کافی نیست که رهبراصلی آن را با یورشی ماهرانه و حساب شده از مکمن بیرون کشید- چنان که در پاکستان شاهد بودیم.

ویلیام کوانت  می نویسد: برای بازپس گرفتن سرزمین های تحت اشغال داعش به چکمه پوشان زمینی نیاز است. اما رئیس جمهوری گفته است این چکمه پوشان از ما نخواهند بود. پس از کجا می آیند؟

به نوشته او، عراق مورد آسان تری است. بغداد دولتی جدید یافته که می تواند به بازسازی نیروهای حافظ امنیت و جذب نیروهای پیشمرگه کرد در شمال کشور و برخی طایفه های سنی در استان انبار قادر باشد.

هرچند که در حال حاضر این از مقوله امید است تا واقعیت. اما آمادگی نیروهای زمینی عراق برای مقابله با نیروهای داعش امری بسیار خطیر است. بویژه وقتی نبرد بر سر موصل، دومین شهر عراق، در مرکز اهمیت قرار گیرد. در نهایت با از دست دادن موصل بود که پرده از اهمیت خطر این پیکار جویان کنار رفت و با بازپس گرفتن موصل است که نخستین نشانه عمده برگشتن بخت از دولت اسلامی پدیدار می شود.

ویلیام کوانت  در پاسخ به این پرسش که آیا این امر عملی است؟ می گوید، به نظرمن آری. اما تنها در صورتی که برخی شرایط مهیا باشد. که آن هم چیزی بیش از صرفاً کار کردن با دوستان و متحدان و انجام بمباران های بی خطر است.

او می نویسد: با این حال مهم آنست که در قدرت داعش مبالغه نکنیم. داعش شاید حدود ۲۰ هزار سرباز مسلح داشته باشد که در چند محل استراتژیک – و مهم تر از همه، در موصل عراق و در رقه در سوریه، پراکنده اند. افرادشان خشن و بی رحمند و تاکنون موفقیت شان تا حد زیادی  مدیون تفرقه دشمنان و روحیه پایین نیروهای عراقی و سوری بوده است- اما شکست ناپذیر نیستند.

ویلیام کوانت، می نویسد: واشنگتن نیاز دارد برای گردآوردن ائتلافی از نیروهای قادر به برگرداندن مسیر در عراق، همراه با پشتیبانی هوایی آمریکا، در بیرون چارچوب «دوستان و متحدان» روابطی برقرار کند. باید از کشورهای سعودی، حاشیه خلیج فارس، و ناتو- و خلاصه طرف هایی که جان کری وزیر خارجه دل به لطفشان بسته، فراتر برود.

اوباما در سخنانش نامی از ایران نبرد. با این حال در صحنه عراق، ایران بازیگر نقش مرکزی است. رئیس جمهور اشتباه کرد، ایران نفوذی قوی و گسترده در دولت جدید حیدر العبادی، و شبه نظامیان شیعه و کرد عراق دارد که همه آنان با داعش مخالفند. بسیج مؤثر این نیروها بدون دست کم همکاری خاموش با ایران، کاری دشوار است.

بنابراین، دولت اوباما، به عنوان بخشی از مذاکرات جاری واشنگتن با ایران درباره مسئله اتمی، باید برای تعیین چگونگی جنگ با دولت اسلامی – نخست در عراق و بعد در سوریه-  با ایران وارد مذاکراتی شود که به زبان دیپلماسی «جانبی» خوانده می شود اما بسیار کلیدی است.  واشنگتن به عنوان بخشی از استراتژی حساب شده خود علیه دولت اسلامی به ارتقای روابط خود با تهران نیازمند خواهد شد.

توافق با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور در چندماه آینده به نظر امکان پذیر می آید. این توافق به جای خود بسیار حیاتی ست. اما گامی مهم در ساختن اردوگاهی علیه دولت اسلامی نیز هست.