کد خبر: ۵۳۸۷۷
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۲۰۵۰

ناصر هاشمي: خاطره «سمندون» تکرار نشد


باني فيلم آنلاين/ ناصر هاشمي اگرچه به تشويق برادرانش بخصوص مهدي هاشمي وارد عرصه نمايش شد، اما دغدغه بازيگري شايد براي او در رده چندم اولويت بود. ناصر هاشمي را اگرچه خيلي ها با سريال هايي چون «پدر سالار»، «روزگار قريب»، «قاب هاي خالي» و... به عنوان بازيگر بخاطر دارند، اما او در مقام نويسنده و کارگردان نيز سال ها فعاليت داشته است. «بال هاي سپيد» فيلم مشترک ساخت مهدي و ناصر هاشمي است که نتوانست براي او در مقام کارگردان سکوي موفقي باشد. بازيگر فيلم هاي «گزارش يک قتل»، «برخورد»، «دومين انفجار»، و... که در کارنامه اش نگارش فيلمنامه هاي مختلفي ديده ميشود. روزي روي صندلي کارگرداني يکي از سريال هاي ماندگار ژانر کودک و نوجوان به نام «سمندون» نشست تا نشان دهد در اين عرصه هم مي تواند حرف هايي براي گفتن داشته باشد، اما حضور او در مقام کارگردان هم خيلي پررنگ نبود. به بهانه پخش مجدد سريال «پدر سالار» از شبکه تماشا و حضور او در فيلم تلويزيوني «عمو جان هيتلر» با او گپ و گفتي داشتيم که حاصلش در ذيل مي آيد:

چند وقت پيش که سريال «پدر سالار» بازپخش داشت يادي از ناصر هاشمي کرديم که چرا در اين سالها خيلي حضور پررنگي نداشته است؟ کجائيد شما؟

ـ (مي خندد) گويا اين طلسم کار نکردن ما تَرکي برداشته و بعد از مدتها تله فيلمي براي شبکه نمايش خانگي کار کرديم.

عمو جان هيتلر...

ـ بله دقيقاً، آقاي ابراهيمي کارگرداني اين کار را برعهده داشتند. آقاي اسلامي تهيه کننده بودند و آقاي نبيان مجري طرح بودند. کار خوبي بود، به اتفاق دوستان و همکاران قديمي که به من يکي خيلي خوش گذشت. فرصت بسيار خوبي بود که در اين کار کنار هم باشيم.

از داستان و فضاي قصه هم صحبت کنيد.

ـ ماجراي دو انسان است که يک نسبت فاميلي با هم دارند، اگر چه دوستان قديمي هستند. اين دو نفر براي مديريت يک پارک با هم رقابت دارند. قصه فضاي مفرح و جدي در موقعيت دارد. آقاي رضا بابک هم نقشي را ايفا مي کند و من هم در کنار ايشان هستم.

در اين کار دوستان و هنرمندان بسيار خوبي گوهر از جمله خيرانديش، محمود جعفري، جليل فرجاد، مريم کاوياني و... ديگر عزيزان حضور دارند.

با محمود جعفري پس از سالها دوباره همبازي شديد؟

ـ (مي خندد) بله...يادش بخير!
در خلوت خودتان يادي از سريال «پدر سالار» مي کنيد؟ ياد مرحوم خواجويي بخير!!

ـ بله من بسيار از آن سريال ياد مي کنم. آقاي خواجويي کارگردان کاربلد و مرد انساني بودند. که شخصيت شان بسيار دوست داشتني بود. رفتن شان از ميان ما براي خود من واقعاً يک لطمه بزرگي بود.

در اين سالها با مرحوم خواجويي ارتباطي هم داشتيد؟

ـ نه، واقعاً مشکل از من است. اين ارتباط برقرار نبود، ولي اميدوارم روح ايشان در کمال آرامش باشد. بسيار مرد خوبي بودند.

برگرديم سر وقت کم کاري هاي خودتان تا اين تله فيلم؟

ـ اميدوارم از اين به بعد بتوانم پشت سر هم کار کنم. پس از مدتها نقشي به من پيشنهاد شد که جاي کار داشت. زير و بمي داشت، مثبت و منفي، شوخ طبعي ما و... که به بازيگر اجازه بازي مي داد. فرصت خوبي بود اميدوارم ادامه پيدا کند.

خيلي ها فکر مي کردند شما اصلاً تهران نيستيد؟

ـ بله شنيدم خبرنگار در روزنامه اي گفته بود فلاني کارش را رها کرده و رفته در جايي دنج در شمال کشور زندگي مي کند. (مي خندد) گفتم اي کاش يک زنگي حداقل به خود من مي زديد.

فکر مي کنم علت اين شايعه بر مي گردد به ساخت مستندي که شما براي تالش کار مي کرديد؟

ـ آن کار که بر مي گردد به سالها پيش و گذشت. من الان با شبکه برون مرزي ـ سحر ارتباط دارم. کارهايي هم در دست اجرا دارم که اجازه دهيد ببينم چه مي شود تا بعد در مورد آنها صحبت کنيم.

پس در اين مدت که ما خبري از شما نداشتيم بيکار نبوديد و مشغول کار بوديد؟

ـ بله امّا در حرفه ما شرايط طوري است که شما از انجام کاري صحبت مي کنيد و آن کار به هزار و يک دليل انجام نمي شود. در نتيجه بهتر است شما کارتان را انجام دهيد و بعد در مورد آن صحبت کنيد چون ممکن است به هر دليلي آن کار انجام نشود