کد خبر: ۵۳۹۳۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۶۳

آصفی: ورزش ازسیاست جدا نیست،حرفی برای محافل روشنفکری است/ پرسپولیس را با بنگاه اقتصادی اشتباه گرفتند

حمیدرضا آصفی از حضور سیاسیون در ورزش دفاع می کند.

فاطمه استیری:  «سیاست و ورزش در هم ادغام شده اند.» این را سیاستمدار و دیپلماتی به ما می‌گوید که در کارنامه خود سفیر فرانسه و امارات بودن و 8 سال سخنگویی دستگاه دیپلماسی دولت اصلاحات را دارد اما بدون شک کف جامعه او را نه به دیپلمات بودنش که به عنوان یک استقلالی دو آتیشه می شناسند.

با حمیدرضا آصفی نه به قصد مصاحبه ورزشی که در آستانه مذاکرات هسته ای نیویورک به گفتگو نشستیم اما «مرد سخنگو از بخش ورزشی گفتگو بیش از بقیه سوالات استقبال کرد.

او که تاکید دارد نباید تابویی از حضور سیاسیون در ورزش ایجاد کرد، معتقد است اگر مدیر سیاسی از جنس ورزش باشد و ورزش برایش سکوی پرتاب نباشد چه اشکالی دارد وارد ورزش شود.او گریزی به وضعیت این روزهای پرسپولیس و برکناری علی دایی زد و گفت: «اگر یک یا دو چهره سیاسی در هیئت مدیره پرسپولیس بود این اتفاقات نمی افتاد.» او این را هم گفت که مدیران پرسپولیس این باشگاه را با بنگاه اقتصادی اشتباه گرفته اند.

گفتگوی خبرآنلاین با عضو سابق هیئت مدیره استقلال را بخوانید:

*شما ورزش را دوست داشتید؟
بله دوست دارم.
*ورزشکار که نبودید؟
چرا بودم.
*عکس با شورت ورزشی داشتید؟
(خنده)، بله من در کشتی، والیبال و فوتبال در سطح خوبی ورزش کردم.
* اصلا چرا سیاسی‌ها دوست دارند در ورزش مدیریت کنند؟
اینکه چیز بدی نیست. اولا ورزش از سیاست جدا نیست، ورزش در سیاست ادغام شده است.
*چه ربطی بهم دارند؟
سیاست الان در همه شئونات دخالت می کند. نه در ایران بلکه در همه دنیا.
*مثلا در هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس چه سیاستی وجود دارد؟
من کلان ماجرا را می گویم، استقلال و پرسپولیس که یک گوشه‌ای از ورزش هستند کل ورزش نیستند. ورزش با سیاست قاطی است، می‌بینید که المپیک مسکو را آمریکایی ها تحریم می کنند، المپیک لس آنجلس را آن یکی تحریم می کند. ما خودمان در رفتار بین المللی مان این را نشان می دهیم. این شوخی است که برخی بگویند سیاست از ورزش جدا شود. مثل برخی‌ها که می گویند هنر از سیاست جدا شود و هنر برای مردم است. این بحث ها برای محافل روشنفکری و چای خوردن تخمه شکوندن خوب است ولی اینها با واقعیت‌های روز زندگی فاصله دارد.
ورزش در سیاست ادغام شده است. الان ورزشکاران کشورمان خارج از کشور که مسابقه دارند همه ایرانی هایی که در آن کشور هستند پرچم ایران را دست شان می گیرند، حتی آنهایی که با ما مشکل دارند و تعدادشان هم کم است هم هستند ولی مثلا پرچم را وارونه دستشان می‌گیرند. برای من روشن شده که قاطبه مردمی که در خارج از کشور هستند طرفدار جمهوری اسلامی هستند، طرفدار ایران هستند و ملتشان را دوست دارند. من که در جام جهانی برزیل و فرانسه بودم اینها را به عینه دیدم.
بنابراین ورزش و سیاست بهم ربط دارند. اینکه آدم‌های سیاسی در ورزش باشند خوب است منتهی دوتا شرط دارد؛ اول اینکه آن فرد جنسش ورزشی باشد، دوم اینکه از ورزش برای پرش استفاده نکند. اگر اینها باشد یک آدم سیاسی...
*نمی شود که سیاسیون بدون چشم داشت به شهرت و تنها با قصد خدمت وارد ابن عرصه شوند؟
چرا نمی شود؟
*شما رسانه ای بودید هر هفته تریبون و آنتن داشتید و مطرح بودید ولی وقتی یک نماینده را در هیئت مدیره فلان تیم می‌گذارند چه دلیل دیگری می‌تواند داشته باشد؟
نمی‌خواهم در مورد مصداق ها صحبت کنم، من باب مثال همه بچه‌های پرسپولیس و استقلال از 30، 40 سال پیش من را می شناسند من با اینها فوتبال بازی می‌کردم. این نبوده که من سخنگو شدم بعد رفتم هیئت مدیره استقلال.
*منظورم فقط شما نیست.
من با این بچه ها 30 سال پیش فوتبال بازی می کردم اصلا ربطی به شغل و این جور چیزها ندارد.
*آنچه باید باشد را کنار بگذاریم، روندی که درخصوص حضور سیاسیون در ورزش اتفاق افتاده است را چطور تحلیل می‌کنید؟ مثلا همین داستان پرسپولیس.
ببینید اگر در هیئت مدیره پرسپولیس یک یا دو نفر چهره شاخص سیاسی بود این اتفاق نمی افتاد. برای اینکه هیئت مدیره پرسپولیس این باشگاه را که انقدر هوادار دارد و مهم است را با بنگاه اقتصادی اشتباه گرفته است. من در این دو سه روزه مباحث را شنیدم، برنامه نود را هم دیدم، خیلی بی تدبیری صورت گرفته است.
آقای علی دایی که من 6 سال هم هست که او را ندیدم و در مقام دفاع از او هم نیستم، حالا نتایجش خوب بوده یا بد، نحوه عوض کردن مربی که این شکلی نیست. علی دایی که بزرگ کشور ماست و جز 10 بازیکن برتر تاریخ فوتبال ماست اما چه آقای علی دایی اسطوره باشد یا نباشد این نحوه برکناری درست نبود. ما عضو هیئت مدیره استقلال بودیم...
*در زمان شما بود که لیست را نفرستادند؟
بله همان زمان لیست فرستاده نشد. اصلا ربطی به هیئت مدیره نداشت. یا مربی مقصر بود یا مدیرعامل یا سرپرست. ولی ما آن زمان گفتیم به خاطر این خسارتی که زدیم ما استعفا می دهیم، استعفا هم دادیم، شوخی هم نداشتیم، رفتیم کنار. واقعا خبری نیست. استقلال و پرسپولیس چیزی به آدم اضافه نمی کنند جز اینکه...
*نگویید اضافه نمی کند. مثلا رویانیان کی بود و چه شد؟
جز اینکه آدم را در استادیوم ها بنوازند...
*نوازش شیرینی هم هست.
نوازشش هم شیرین است. آدم اگر می بیند اشتباه می کند باید کنار برود. آن زمان با اینکه ما اشتباه نکرده بودیم ولی کنار رفتیم. من در این جلسات دیدم که رییس محترم هیئت مدیره پرسپولیس می‌گوید من اصلا با رییس مجمع ارتباط ندارم. این خیلی بد است، آن زمان که ما هیئت مدیره استقلال بودیم رییس مجمع آقای کاظمی وزیر رفاه بود. ما با ایشان ماهی یکبار جلسه داشتیم و نظرمان را می‌گفتیم ایشان هم نظرشان را می گفتند. این مسائل شوخی نیست.
الان هیئت مدیره پرسپولیس می‌گوید رییس مجمع که وزیر اقتصاد است را یکبار هم ندیده است، گیرها همین جاهاست. وزیر اقتصاد اگر نمی‌تواند وقت بگذارد چرا رییس مجمع می‌شود؟ کار را به کسی دیگر واگذار کند. اینها سخت است گفتنش ولی هست. می‌گویند از طریق وزارت ورزش با رییس مجمع در ارتباط هستیم، خب اینها گیر است، اشتباه است. ممکن است یک وزیر خیلی درگیر باشد و نتواند هفته یکبار با هیئت مدیره دیدار داشته باشد ولی سه ماه یکبار که می‌تواند.
در کشور ما بعد از انقلاب دوتا فدراسیون موفق داشتیم، یکی آقای صفایی فراهانی و یکی هم آقای دادکان.
*که سیاسی هم بودند.
دادکان سیاسی نبود، دادکان اگرچه شم سیاسی داشت، گرایش به یک جناح سیاسی داشت، فهم سیاسی داشت ولی به عنوان یک چهره ورزشی او را می شناختند. از آن طرف آقای صفایی فراهانی اصلا ورزشی نبود کاملا موفق عمل کرد.
در والیبال هم یزدانی خرم موفق‌ترین رییس بود و والیبالی که الان داریم نتیجه زحمات اوست. باید به این بچه های والیبال واقعا دست مریزاد گفت واقعا عزت و آبرو به ورزش ایران دادند.
همین آقای یزدانی خرم در کشتی هم بیشترین تاثیرات را داشت. من در عمرم آقای یزدانی خرم را دوبار بیشتر ندیدم آن هم در گردهمایی های ورزشی. من حتی فکر می کنم آقای یزدانی خرم در کل زندگی اش ورزش هم نکرده است اما مدیر خوب و موفقی است.
مهندس صفای فراهانی و یزدانی خرم آدم های سیاسی با گرایش فکری کاملا متضاد هستند اما هر دو در امر مدیریت ورزشی کاملا موفق بودند. غلط است که بگوییم ورزشی باید سیاسی باشد یا نباشد. هردوتایش هست.
*اما برخی از آنها گاف های بدی هم دادند، قبول دارید؟
مثلا چه کسی؟
رویانیان.
این حرف من به معنی این نیست که هر سیاسی به ورزش بیاید خوب است. من گفتم فرد سیاسی که وارد ورزشی می شود باید دوتا ویژگی داشته باشد یکی اینکه جنسش ورزش باشد و ورزش را بشناسد و به قول شما شورت ورزشی پاش کرده باشد. اگر هم نکرده برای بچه اش خریده باشد.(خنده).دوم اینکه ورزش را به عنوان سکوی پرش نبیند.
*شما شرطی می گذارید که نمی شود، آقای آصفی اگر در هیئت مدیره استقلال نبود انقدر معروف بود؟
من آره.
*بله شما در سیاست معروف بودید ولی کف جامعه شما را به شهرت سیاسی تان نمی شناسد.
من را به عنوان سخنگو می شناسند نه استقلالی.
*آقای آصفی کف جامعه که شما را به عنوان استقلال می شناسد.
بله این هم درست است.
*قبول می کنید شهرت ورزشی شیرین است؟
شهرت آدم را زمین می زند.
*ولی یکی از عواملی که خیلی از این دوستان سیاسی به ورزش می آیند همین شهرت است.
بله قبول دارم. همین دوره به من گفتند می‌خواهی عضو هیئت مدیره شوی، به شوخی گفتم بعضی چیزها که برای بعضی ها آرزوست برای ما خاطره است.(خنده)