عشق و خشونت به شیوه نمایش سنتی ایرانی / «فرجام سفر طولانی طوبا» نقد شد
نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» به کارگردانی محسن حسنزاده، با حضور جمعی از منتقدان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
به گزارش «تيک»، در ادامه برنامههای دوشنبههای نقد تئاتر کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و در راستای گسترش کمی و کیفی نقد حضوری و تئاتر، نشست نقد و بررسی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» به نویسندگی علیرضا نادری و کارگردانی سیدمحسن حسنزاده پس از اجرای این نمایش، دوشنبه هفتم مهر، در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
در این نشست، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی یاورمنش و عرفان پهلوانی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» را نقد و بررسی کردند و علاقهمندان به فرهنگ و هنر و عوامل نمایش نیز حضور داشتند.
رایانی مخصوص در این نشست گفت: «این نمایش مرا به سالهای آغازین دهه شصت و نمایشهایی که در آن دوران میدیدم برد. این متن از زمان خود عقب است؛ جدا از اینکه داستان نمایش کمی دیر شروع میشود و به قولی ویندوزش دیر بالا میآید، به نظر من مناسبات نمایشنامه هم مناسبات امروزی نیست. مناسبات امروزی با آمدن پدیدههایی مانند وایبر و اینستاگرام کمی تغییر کرده است. این نمایش برای من کمی نوستالژیک بود. یاد «قیصر» و کیمیایی و خان و خانبازی و «تیغ ابریشم» افتادم. من احساس میکنم مناسبات این متن مناسبات امروزی نیست. شاید حرف آن، حرف درستی باشد و امروزه هم چنین چیزهایی را میبینیم.»
او ادامه داد: «بهترین نکتهای که مرا جذب این نمایش میکرد، مامور پلیس بود؛ خیلی جالب بود که در سایه رویدادها قرار داشت و تنها کار او نواختن ویولون بود و کاری به کار دیگران نداشت. به جای اینکه ایجاد نظم یا رسیدگی کند، کناری ایستاده است و سازش را میزند. شاید اگر کارگردان از این زاویه نگاه وارد ماجرا میشد و با نسبتهای الانی با تماشاگر ارتباط برقرار میکرد، بهتر بود. یک جاهایی کارگردانی تلاش کرده است تا در روبهرویی با این متن دشوار، تماشاگر را نزدیک به الان کند و نمونهاش استفاده از سکویی است که در صحنه به کار برده شده است و از آن کاربریهای مختلف استخراج میشود تا ما بتوانیم یک دریافت امروزیتر داشته باشیم، اما متن راه نمیدهد و خیلی عقب است.»
محسن حسنزاده، کارگردان نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» گفت: «ما در این نمایش از یک فرهنگ و یک سری خرده فرهنگ و از یک گویش سخن میگوییم؛ از یک شکل رابطه بین آدمها و از یک جغرافیایی که مسلما بر روی این فرهنگ تاثیر گذاشته است. از یک شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که بر روی این فرهنگ تاثیرگذار بوده است. من معتقدم که مناسبات این اثر که آقای رایانی به آن اشاره کردند در اصل تغییری نکرده است و تا امروز ثابت مانده است. ما در این اثر به نوعی داریم به معرفی این فرهنگ هم میپردازیم.»
مهدی یاورمنش، دیگر منتقد حاضر در این نشست گفت: «به نظر من به راحتی نمیتوان گفت که هر متنی که چند دهه پیش نوشته شده است، با مناسبتهای امروزی همخوانی ندارد. این رویکرد به متن به نظر من چندان درست نیست. در واقع این طوری ما آن چیزی را که دوست داریم به متن تحمیل خواهیم کرد.اگر ما دوست داریم شاهد متنی باشیم که به زندگی امروز نزدیک باشد، نمیتوانیم از نویسنده گلهمند باشیم چرا در راستای میل و علاقه ما حرکت نکرده است. علیرضا نادری خواسته در مورد دهستانی نزدیک قم که قنوات نام دارد، نمایشنامهای بنویسد. این نمایشنامه در سال ۱۳۷۲ نوشته و در سال ۱۳۸۴ بازنویسی شده است، اما داستانی را در اواخر دهه ۵۰ خورشیدی روایت میکند؛ زمانی که اصلاحات ارضی انجام شده است. ما اینجا جمع شدهایم تا در مورد این متن صحبت کنیم، نه این که چه چیزی را دوست داریم یا نداریم روی صحنه تئاتر ببینیم.»
او ادامه داد: «با این وجود حرف علیرضا نادری در این نمایشنامه به یک مکان یا زمان خاص محدود نمانده است. او دارد جامعهای را تصویر میکند که با جامعه مدنی (بورژوازی) فرسنگها فاصله دارد. امانوئل کانت بین جامعه طبیعی (که نظام ارباب و رعیتی هم بخشی از آن به حساب میآید) با جامعه مدنی تفاوتهای زیادی را بر میشمارد.از جمله این که آزادی، عدالت و عشق در جامعه طبیعی جایی ندارند و در عوض خشونت است که به طور عریان دیده می شود. این همین جامعه ای است که در نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» شاهدش هستیم.»
یاورمنش با اشاره به نیازهای بشری هم گفت: «در هرم مازلو، از پایین به بالا پنج طبقه نیاهای جسمانی، امنیتی، اجتماعی، احترامی و خود شکوفایی وجود دارد. در جامعهای که رشد پیدا نکرده است، مردم هنوز درگیر تامین نیازهایی چون خوراک، خواب، پیدا کردن کار، نیاز جنسی، تشکیل خانواده و ... هستند که دو طبقه پایین را شکل میدهند. در چینن جامعه توسعه نیافتهای که در نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» هم شاهدش هستیم، عشق که در طبقات بالاتر نیازهای انسانی قرار دارد، خیلی زود قربانی میشود.»
این منتقد تاکید کرد: «به صرف آوردن نشانههایی از تمدن و تکنولوژی امروز چون اینترنت و ماهواره و ... نمی توان گفت یک نمایش به مناسبات امروزی جامعه نزدیک شده است؛ اینها ظواهر هستند .مناسبتهایی که در نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» به آنها اشاره شده است از جمله خشونت رفتاری و گفتاری آدمها نسبت به هم، بیعدالتی، باورهای جزم اندیشانه و ... هنوز که هنوز هم هست، گریبان جامعه امروز ما را هم در چنگ دارند.»
در ادامه این نشست، عرفان پهلوانی با اشاره به وجوه اجرایی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» گفت: «سکویی که در اجرای این نمایش به کار گرفته شده است، یادآور سکوی گرد نمایشهای ایرانی است و در پیوند با دیگر ارکان اجرایی به کار برده شده در این اثر قرار دارد. برای نمونه میتوان به تعزیه و تعزیهخوانی به کار برده شده در این اثر اشاره کرد. برخی از میزانسنهای نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» مانند صحنه درگیری میان سکینه و ارباب مسیح نیز از تعزیه برداشت شده است. در نورپردازی هم از رنگهای مورد استفاده در تعزیه که معنا و کاربردی نمادین دارند بهره گرفته شده است.»
او در ارتباط با کار این گروه نمایشی از قم توضیح داد: «نمایشهای گوناگونی را از قم دیده ایم و اهالی تئاتر قم هنرمندان فعالی هستند، اما تئاتری که در مورد معرفی فرهنگ و خرده فرهنگهای قم باشد، من تنها نمایش «میلاد» نوشته عباس جهانگیریان را به یاد میآورم که چندی پس از انقلاب در تالار مولوی اجرا شد و اگر اشتباه نکنم نخستین تجربه بازیگری آقای پرویز پرستویی به شمار میرود و توسط تلویزیون هم ضبط شد. تقریباً از آن نمایش به این سو ما تئاتری که معرف فرهنگ و خرده فرهنگهای آن دیار باشد نداریم و «فرجام سفر طولانی طوبا» از این جهت ارزش ویژهای دارد.»
مهرداد رایانی مخصوص در ادامه به اهمیت و جایگاه دراماتورژی در تئاتر روز دنیا اشاره و تاکید کرد که میبایست هنگامی که به سراغ نمایشنامههایی که در گذشته نوشته شده اند میرویم، مناسبتهای آن آثار را امروزی کنیم و به دراماتورژی آن آثار بپردازیم.
مهدی یاورمنش هم با وجود آن که موضوع و حرف نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» را درست و کامل دانست، اما چگونگی ارائه آن را مشکلدار توصیف کرد. او بر شلوغی بیش از حد نمایشنامه، تعداد زیاد شخصیت ها، رویدادها، دیالوگها تاکید کرد و افزود: «این نمایشنامه نیاز به هرس کردن و وجین کردن دارد. بعضی از شخصیتها و صحنههایش به علاوه بخشی از دیالوگها قابل حذف هستند. این فشردگی متن، بلای جان اجرا هم شده و کارگردان مجبور شده است ریتمی تند به کار بدهد که با چنین متن تراژیکی سازگار نیست. بازنگری دوباره در متن، بیش از همه به خود نمایشنامه کمک میکند.»
در پایان، مهرداد رایانی مخصوص، با تاکید بر پارهای از ایدههای نو در طراحی صحنه، کار گروه نمایشی «فرجام سفر طولانی طوبا» را خوب و ارزشمند توصیف کرد و مهدی یاورمنش هم میزانسنهای خوب و سنجیده کارگردان و بازی شایسته بازیگران را از نقاط قوت اجرا دانست.
نشست نقد و بررسی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» با ادامه گفت وگو و تبادل نظر میان منتقدان، عوامل نمایش و حاضران در نشست ادامه یافت و ۷۷ دقیقه به درازا انجامید.
نشست آینده برنامههای «دوشنبههای نقد تئاتر» کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، دوشنبه ۱۴ مهرماه، برگزار خواهد شد و به نقد و بررسی نمایش «P2» به کارگردانی مرتضی میرمنتظمی میپردازد.
*خبرآنلاین
به گزارش «تيک»، در ادامه برنامههای دوشنبههای نقد تئاتر کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و در راستای گسترش کمی و کیفی نقد حضوری و تئاتر، نشست نقد و بررسی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» به نویسندگی علیرضا نادری و کارگردانی سیدمحسن حسنزاده پس از اجرای این نمایش، دوشنبه هفتم مهر، در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
در این نشست، مهرداد رایانی مخصوص، مهدی یاورمنش و عرفان پهلوانی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» را نقد و بررسی کردند و علاقهمندان به فرهنگ و هنر و عوامل نمایش نیز حضور داشتند.
رایانی مخصوص در این نشست گفت: «این نمایش مرا به سالهای آغازین دهه شصت و نمایشهایی که در آن دوران میدیدم برد. این متن از زمان خود عقب است؛ جدا از اینکه داستان نمایش کمی دیر شروع میشود و به قولی ویندوزش دیر بالا میآید، به نظر من مناسبات نمایشنامه هم مناسبات امروزی نیست. مناسبات امروزی با آمدن پدیدههایی مانند وایبر و اینستاگرام کمی تغییر کرده است. این نمایش برای من کمی نوستالژیک بود. یاد «قیصر» و کیمیایی و خان و خانبازی و «تیغ ابریشم» افتادم. من احساس میکنم مناسبات این متن مناسبات امروزی نیست. شاید حرف آن، حرف درستی باشد و امروزه هم چنین چیزهایی را میبینیم.»
او ادامه داد: «بهترین نکتهای که مرا جذب این نمایش میکرد، مامور پلیس بود؛ خیلی جالب بود که در سایه رویدادها قرار داشت و تنها کار او نواختن ویولون بود و کاری به کار دیگران نداشت. به جای اینکه ایجاد نظم یا رسیدگی کند، کناری ایستاده است و سازش را میزند. شاید اگر کارگردان از این زاویه نگاه وارد ماجرا میشد و با نسبتهای الانی با تماشاگر ارتباط برقرار میکرد، بهتر بود. یک جاهایی کارگردانی تلاش کرده است تا در روبهرویی با این متن دشوار، تماشاگر را نزدیک به الان کند و نمونهاش استفاده از سکویی است که در صحنه به کار برده شده است و از آن کاربریهای مختلف استخراج میشود تا ما بتوانیم یک دریافت امروزیتر داشته باشیم، اما متن راه نمیدهد و خیلی عقب است.»
محسن حسنزاده، کارگردان نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» گفت: «ما در این نمایش از یک فرهنگ و یک سری خرده فرهنگ و از یک گویش سخن میگوییم؛ از یک شکل رابطه بین آدمها و از یک جغرافیایی که مسلما بر روی این فرهنگ تاثیر گذاشته است. از یک شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که بر روی این فرهنگ تاثیرگذار بوده است. من معتقدم که مناسبات این اثر که آقای رایانی به آن اشاره کردند در اصل تغییری نکرده است و تا امروز ثابت مانده است. ما در این اثر به نوعی داریم به معرفی این فرهنگ هم میپردازیم.»
مهدی یاورمنش، دیگر منتقد حاضر در این نشست گفت: «به نظر من به راحتی نمیتوان گفت که هر متنی که چند دهه پیش نوشته شده است، با مناسبتهای امروزی همخوانی ندارد. این رویکرد به متن به نظر من چندان درست نیست. در واقع این طوری ما آن چیزی را که دوست داریم به متن تحمیل خواهیم کرد.اگر ما دوست داریم شاهد متنی باشیم که به زندگی امروز نزدیک باشد، نمیتوانیم از نویسنده گلهمند باشیم چرا در راستای میل و علاقه ما حرکت نکرده است. علیرضا نادری خواسته در مورد دهستانی نزدیک قم که قنوات نام دارد، نمایشنامهای بنویسد. این نمایشنامه در سال ۱۳۷۲ نوشته و در سال ۱۳۸۴ بازنویسی شده است، اما داستانی را در اواخر دهه ۵۰ خورشیدی روایت میکند؛ زمانی که اصلاحات ارضی انجام شده است. ما اینجا جمع شدهایم تا در مورد این متن صحبت کنیم، نه این که چه چیزی را دوست داریم یا نداریم روی صحنه تئاتر ببینیم.»
او ادامه داد: «با این وجود حرف علیرضا نادری در این نمایشنامه به یک مکان یا زمان خاص محدود نمانده است. او دارد جامعهای را تصویر میکند که با جامعه مدنی (بورژوازی) فرسنگها فاصله دارد. امانوئل کانت بین جامعه طبیعی (که نظام ارباب و رعیتی هم بخشی از آن به حساب میآید) با جامعه مدنی تفاوتهای زیادی را بر میشمارد.از جمله این که آزادی، عدالت و عشق در جامعه طبیعی جایی ندارند و در عوض خشونت است که به طور عریان دیده می شود. این همین جامعه ای است که در نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» شاهدش هستیم.»
یاورمنش با اشاره به نیازهای بشری هم گفت: «در هرم مازلو، از پایین به بالا پنج طبقه نیاهای جسمانی، امنیتی، اجتماعی، احترامی و خود شکوفایی وجود دارد. در جامعهای که رشد پیدا نکرده است، مردم هنوز درگیر تامین نیازهایی چون خوراک، خواب، پیدا کردن کار، نیاز جنسی، تشکیل خانواده و ... هستند که دو طبقه پایین را شکل میدهند. در چینن جامعه توسعه نیافتهای که در نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» هم شاهدش هستیم، عشق که در طبقات بالاتر نیازهای انسانی قرار دارد، خیلی زود قربانی میشود.»
این منتقد تاکید کرد: «به صرف آوردن نشانههایی از تمدن و تکنولوژی امروز چون اینترنت و ماهواره و ... نمی توان گفت یک نمایش به مناسبات امروزی جامعه نزدیک شده است؛ اینها ظواهر هستند .مناسبتهایی که در نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» به آنها اشاره شده است از جمله خشونت رفتاری و گفتاری آدمها نسبت به هم، بیعدالتی، باورهای جزم اندیشانه و ... هنوز که هنوز هم هست، گریبان جامعه امروز ما را هم در چنگ دارند.»
در ادامه این نشست، عرفان پهلوانی با اشاره به وجوه اجرایی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» گفت: «سکویی که در اجرای این نمایش به کار گرفته شده است، یادآور سکوی گرد نمایشهای ایرانی است و در پیوند با دیگر ارکان اجرایی به کار برده شده در این اثر قرار دارد. برای نمونه میتوان به تعزیه و تعزیهخوانی به کار برده شده در این اثر اشاره کرد. برخی از میزانسنهای نمایش «فرجام سفر طولانی طوبا» مانند صحنه درگیری میان سکینه و ارباب مسیح نیز از تعزیه برداشت شده است. در نورپردازی هم از رنگهای مورد استفاده در تعزیه که معنا و کاربردی نمادین دارند بهره گرفته شده است.»
او در ارتباط با کار این گروه نمایشی از قم توضیح داد: «نمایشهای گوناگونی را از قم دیده ایم و اهالی تئاتر قم هنرمندان فعالی هستند، اما تئاتری که در مورد معرفی فرهنگ و خرده فرهنگهای قم باشد، من تنها نمایش «میلاد» نوشته عباس جهانگیریان را به یاد میآورم که چندی پس از انقلاب در تالار مولوی اجرا شد و اگر اشتباه نکنم نخستین تجربه بازیگری آقای پرویز پرستویی به شمار میرود و توسط تلویزیون هم ضبط شد. تقریباً از آن نمایش به این سو ما تئاتری که معرف فرهنگ و خرده فرهنگهای آن دیار باشد نداریم و «فرجام سفر طولانی طوبا» از این جهت ارزش ویژهای دارد.»
مهرداد رایانی مخصوص در ادامه به اهمیت و جایگاه دراماتورژی در تئاتر روز دنیا اشاره و تاکید کرد که میبایست هنگامی که به سراغ نمایشنامههایی که در گذشته نوشته شده اند میرویم، مناسبتهای آن آثار را امروزی کنیم و به دراماتورژی آن آثار بپردازیم.
مهدی یاورمنش هم با وجود آن که موضوع و حرف نمایشنامه «فرجام سفر طولانی طوبا» را درست و کامل دانست، اما چگونگی ارائه آن را مشکلدار توصیف کرد. او بر شلوغی بیش از حد نمایشنامه، تعداد زیاد شخصیت ها، رویدادها، دیالوگها تاکید کرد و افزود: «این نمایشنامه نیاز به هرس کردن و وجین کردن دارد. بعضی از شخصیتها و صحنههایش به علاوه بخشی از دیالوگها قابل حذف هستند. این فشردگی متن، بلای جان اجرا هم شده و کارگردان مجبور شده است ریتمی تند به کار بدهد که با چنین متن تراژیکی سازگار نیست. بازنگری دوباره در متن، بیش از همه به خود نمایشنامه کمک میکند.»
در پایان، مهرداد رایانی مخصوص، با تاکید بر پارهای از ایدههای نو در طراحی صحنه، کار گروه نمایشی «فرجام سفر طولانی طوبا» را خوب و ارزشمند توصیف کرد و مهدی یاورمنش هم میزانسنهای خوب و سنجیده کارگردان و بازی شایسته بازیگران را از نقاط قوت اجرا دانست.
نشست نقد و بررسی نمایش «فرجام سفر طولانی طوبی» با ادامه گفت وگو و تبادل نظر میان منتقدان، عوامل نمایش و حاضران در نشست ادامه یافت و ۷۷ دقیقه به درازا انجامید.
نشست آینده برنامههای «دوشنبههای نقد تئاتر» کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، دوشنبه ۱۴ مهرماه، برگزار خواهد شد و به نقد و بررسی نمایش «P2» به کارگردانی مرتضی میرمنتظمی میپردازد.
*خبرآنلاین