کد خبر: ۵۴۹۲۲
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۴۱۲۸
اندیشکده واشنگتن:

آقای اوباما! چینی ها به ایران آمدند/این مسئله را جدی بگیرید

در بین جنجال‌های سوریه، دو کشتی نیروی دریایی چین ــ یک ناوشکن مجهز به موشک هدایت‌شونده، چانگ چون، و یک ناوچه، شانگزو، روز دوشنبه وارد بندرعباس ایران شدند و یک رزمایش مشترک چهارروزه با نیروهای دریایی ایران را آغاز کردند. بنا بر گزارش نیروی دریایی چین، این اولین حضور چین با کشتی‌های نظامی‌اش در بندرعباس است.
اندیشکده واشنگتن نوشت: در بین جنجال‌های سوریه، دو کشتی نیروی دریایی چین ــ یک ناوشکن مجهز به موشک هدایت‌شونده، چانگ چون، و یک ناوچه، شانگزو، روز دوشنبه وارد بندرعباس ایران شدند و یک رزمایش مشترک چهارروزه با نیروهای دریایی ایران را آغاز کردند. بنا بر گزارش نیروی دریایی چین، این اولین حضور چین با کشتی‌های نظامی‌اش در بندرعباس است.

به گزارش «تیک»، اما این اولین سفر کشتی‌های چین به منطقه نبود. کشتی‌های نیروی دریایی چین در مارس ۲۰۱۰ در بندر زاید امارات متحده عربی پهلو گرفته بودند. آن کشتی‌ها و کشتی‌هایی که این هفته وارد ایران شدند در عملیات ضد دزدی دریایی در خلیج عدن شرکت کردند. چند ماه بعد از سفر بندر زاید، جت‌های چین در مسیر حرکت به رزمایش در ترکیه در ایران سوخت‌گیری کردند که اولین سفر جنگنده‌های چینی به ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹ است. در سال ۲۰۱۱، ناظران بیان کردند که تخلیه هزاران نفر اتباع چینی از لیبی توسط ارتش چین توانایی‌های اعزامی چین را ثابت کرد.

این حضور امنیتی رو به رشد در منطقه فقط یکی از عناصر دخالت عمیق چین در خاورمیانه است که شامل افزایش سفرهای‌ دیپلماتیک و پروژه‌های بلند پروازانه اقتصادی جدید همچون یک توافق تازه برای ساخت یک بندر در اسرائیل می‌شود. در حالی که منافع پکن در خاورمیانه عمدتاً به خاطر بازارها و منابع است ــ وابستگی چین به نفت خارجی به همان سرعتی که وابستگی آمریکا در حال کاهش است، در حال افزایش است ــ کل داستان مربوط به اقتصاد نیست. تکیه بر واردات نفت شامل امنیت انرژی چین است که با تمایل آن برای اعمال‌نفوذ بیشتر جهانی ترکیب شده و منجر شده تا چین نه تنها در جستجوی مشارکت‌های اقتصادی بلکه مشارکت‌های راهبردی نیز باشد.

با این حال رویه پکن برای توسعه نفوذش در خاورمیانه چندان مشخص نیست. تاکنون چین تلاش کرده تا با کشورهای منطقه روابط دوستانه برقرار کند. اما هرچقدر دخالت منطقه‌ای پکن افزایش می‌یابد، احتمالاً پکن توسط فشار متحدان و رخدادها ناگزیر از موضع‌گیری در رابطه با تحولات و حوادث منطقه است. برای نمونه می‌توان به مورد سوریه اشاره کرد که پکن با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از دولت اسد استفاده کرد.

چین نزدیک‌ترین رابطه را با ایران دارد، کشوری که منابع انرژی‌ای در اختیار دارد که هم از دریا و خشکی قابل دسترس است. تهران و پکن دارای روابطی هستند که به قبل از نیاز به واردات نفت برمی‌گردد. ایران نیز تنها کشوری در ناحیه خلیج‌فارس است که با آمریکا متحد نیست، واقعیت بسیار مهمی برای استراتژیست‌های ارتش آزادی خلق که آمریکا را دشمن چین محسوب می‌کنند. همکاری چین و ایران تا حدودی با تحریم‌هایبین‌المللی بر تهران دچار افت شده است اما احتمالاً با توافق هسته‌ای گسترش خواهد یافت.

در واقع، هیچ یک از موارد یاد شده، هشداری برای واشنگتن نیست اما، این یک روند بلندمدت است که آمریکا در بحبوحه مطالبات کوتاه مدت خاورمیانه باید به آن واقف باشد. در حال حاضر، چین از توان (و احتمالاً تمایل) به چالش کشیدن جایگاه آمریکا در خاورمیانه برخوردار نیست. در واقع، حتی چین و آمریکا منافعی را در منطقه دنبال می‌کنند که همچون نفرت مشترک آنها از داعش، با یکدیگر همپوشانی دارند. اما، اکراه چین از پیوستن به کمپین ضد داعش ــ از نظر چین، مبارزه با تروریسم، پوششی برای نمایش قدرت آمریکاست ــ نشان می‌دهد که چگونه تنش‌های دوجانبه و راهبردهای متفاوت آمریکا و چین برای پیشبرد منافعشان، همکاری بین آنها را غیرممکن می‌سازد.اید به ایران داده شود