در هشتادوششمين سالروز تولد سهراب
سپهري به همان اندازه که درباره دفاتر شعر مجعول منتسب شده به او نگراني
وجود دارد، درباره کثرت قابل توجه تابلوهاي جعلي منتسب به اين هنرمند معاصر
کشورمان گفتارهاي فراواني مطرح ميشود و در عين حال همچنان ولع بازار هنر
اين تابلوهاي جعلي را ميبلعد.
از پانزدهم مهرماه 1307
که سهراب سپهري در کاشان ديده به جهان گذشت تا اين زمان که هشتاد و شش سال
از تولد و بيش از سي و چهار سال از وداعش با عالم خاکي ميگذرد، شاعر آب و
آيينه همواره تاثيرگذار بوده و چندين نسل به ستايش آثار اين چهره برجسته
فرهنگ معاصر ايران پرداختهاند که پيش از آنکه به قله تشاهر برسد، از انظار
پنهان شد.
با گذر سالها و دههها از رفتن سهراب و سپس
دوستان و نزديکانش به نزد او، آهسته آهسته خاطره ديدارها، دستنوشتهها،
اشعار انتشار نيافته و طرحهاي ديده نشده، يک به يک رونمايي شد و عجيب آنکه
هر دههاي که سپري ميشود، حجم اين برگهاي رونشده از دوران حيات اين شاعر
و نقاش معاصر گستردهتر ميشود و اهالي بازار مکارهاي که حول نام او شکل
گرفته، پرحرارتتر از قبل بساط ميگسترند.
کثرت آثار
جعلي منتسب به سهراب سپهري آنچنان رو به فزوني نهاده که بسياري از مجموعه
داران حرفهاي با ترديد جدي نسبت به هر نوشته يا طرحي که به او منتسب شود
مينگرند اما بسياري از نوسرمايه داران که با پولهاي بادآورده قصد خريد
تابلوهاي ارزشمند به قصد ژست فرهنگي و همچنين برخي سرمايه گذاران تازه وارد
در مبادلات اينچنيني به قصد تجارت فرهنگي، به عنوان مشتريان اصلي اين
بازارها خودنمايي ميکنند و در نهايت آنچه به دست ميآورند، يک اثر جعلي
است.
هنوز فراموش نشده که در نخستين اکسپوي هنري تهران،
يک اثر به نام سهراب سپهري پس از برخي حواشي و اعتراضها از ديوار پايين
کشيده شد و البته به سادگي از کنار اين اتفاق گذر شد تا همچنان شاهد تکرار
اين اتفاقات باشيم و دامنهاش نيز به واسطه عدم وجود متولي رسمي براي
پيگيرد جاعلان آثار هنري و تاريخي گسترش يابد.اين سوداگري منجر به رسوايي
در سطح بينالمللي نيز شده و ارديبهشت ماه سال گذشته و اندکي پس از پايان
حراج دو روزه بهاري کريستي دوبي، شايعاتي در خصوص جعلي بودن برخي از آثار
ايراني به فروش رفته در اين حراج منتشر شد که با ترديدهايي همراه بود اما
در نهايت مشخص شد که تابلوي «سهراب سپهري» و نقاشي-خط «فرامرز پيلآرام»
در اين نمايشگاه جعلي است و بستگان درجه يک اين دو هنرمند، بر جعلي بودن
اين آثار تاکيد کردند.
پروانه سپهري، خواهر اين شاعر و
نقاش کشورمان پيش از اين گفته بود حدود 463 تابلو، طرح و لوازم شخصي سهراب
را به وزارت ارشاد اهدا کرده است و آنها نيز اين آثار را در موزه هنرهاي
معاصر کرمان نگهداري ميکنند. او با تاکيد بر اين موضوع که سهراب در بند
ماديات نبود از يکي از گالريداران مشهور تهران (که چند سال پيش فوت کرد)
ياد کرده بود که با رفتن به کاشان و حداقل هزينه آثار سهراب را ميخريد و
با بالاترين قيمت آنها را ميفروخت.خواهر سهراب سپهري با بيان اين که سهراب
حتي نقاشيهاي بزرگش را اغلب امضا نميکرد، افزوده بود: «او در بند اسم و
رسم نبود و نقاشيهاي بزرگ و مطرحش را به زور امضا ميکرد چه برسد به
طرحها و اتودهاي کوچک که متاسفانه ميبينم که اين روزها در بعضي گالريها
طرحهايي را با امضاي سهراب عرضه ميکنند.» و با اين اوصاف مشخص نيست، چطور
برخي طرحهاي ساده و اتودهاي آثار سهراب با امضاي پررنگ او فروخته ميشود.
يکي
از چهرههاي فعال در اين زمينه به «تابناک» اطلاع داد که گفته هاي پروانه
سپهري صحت دارد اما در عين حال برخي از اين اتودها اصالت دارند و اگر با
شيوههاي معمول به بررسي تاريخ اين آثار بپردازند، در مييابند که اين آثار
با تاريخچه ارائه شده درباره آنها نسبتي دارند و تنها براي آنکه خريداران
اطمينان حاصل کنند، در جريان طي چند دهه دست به دست شدن، توسط برخي مجموعه
داران با امضاي سهراب سپهري همراه شده باشد که اگر اين ادعا حقيقت داشته
باشد، در نوع خود ابتکار جالبي است!
اين موضوع در خصوص
اشعار سهراب سپهري نيز به صورت ويژهاي مطرح است و مجموعههاي متعددي از
اشعارش در اين چند دهه منتشر شده که فاقد اصالت بوده و در بعضي اوقات حتي
نثر اين نوشتارها نيز شباهت عميقي به اشعار سهراب سپهري ندارد و البته اين
موضوع در خصوص برخي ديگر از چهرههاي معاصر نيز مطرح است.