نسخه چاپی
ارسال به دوستان
واکنش کیهان به انتشار عکس نرگس آبیار در کنار سیدمحمد خاتمی/خاتمی بدون اطلاع قبلی به دفترش آمد!
کیهان نوشت:
از روز دوشنبه تصاویری از دریافت جایزه توسط نرگس آبیار از یکی از سران کودتای سال 88 در فضای مجازی منتشر شده است. تصاویری که بازتاب منفی فراوانی در بین اقشار متدین جامعه داشته است. این در حالی است که این رخداد بخشی از طرح ایجاد تفرقه میان هنرمندان مستقل و بدنه جریان انقلاب است که پیش از این درباره برخی دیگر از هنرمندان هم اتفاق افتاده بود، این بار علیه نرگس آبیار برگزار شد.
بر اساس این گزارش، برگزار کنندگان جشنواره اخلاق و نیایش، از سازندگان فیلم «شیار 143» به عنوان یکی از برگزیدگان این جشنواره دعوت کردند تا برای دریافت جایزه خود به محل برگزاری مراسم اختتامیه بروند، بدون اینکه درباره حضور محمد خاتمی در این مراسم اطلاعی بدهند. اما در میان مراسم و بدون اطلاع قبلی «محمد خاتمی» حضور پیدا کرد و مثل همیشه برای جبران آبروی از دست رفته خویش به سوءاستفاده از هنرمندان نام‌آشنا پرداخت.
از روز دوشنبه تصاویری از دریافت جایزه توسط نرگس آبیار از یکی از سران کودتای سال 88 در فضای مجازی منتشر شده است. تصاویری که بازتاب منفی فراوانی در بین اقشار متدین جامعه داشته است. این در حالی است که این رخداد بخشی از طرح ایجاد تفرقه میان هنرمندان مستقل و بدنه جریان انقلاب است که پیش از این درباره برخی دیگر از هنرمندان هم اتفاق افتاده بود، این بار علیه نرگس آبیار برگزار شد.
بر اساس این گزارش، برگزار کنندگان جشنواره اخلاق و نیایش، از سازندگان فیلم «شیار 143» به عنوان یکی از برگزیدگان این جشنواره دعوت کردند تا برای دریافت جایزه خود به محل برگزاری مراسم اختتامیه بروند، بدون اینکه درباره حضور محمد خاتمی در این مراسم اطلاعی بدهند. اما در میان مراسم و بدون اطلاع قبلی «محمد خاتمی» حضور پیدا کرد و مثل همیشه برای جبران آبروی از دست رفته خویش به سوءاستفاده از هنرمندان نام‌آشنا پرداخت.
ای که مهجوری عشاق روا می‌داری
عاشقان را ز بر خویش جدا می‌داری
تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
به امیدی که در این ره به خدا می‌داری
دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا می‌داری
ساغر ما که حریفان دگر می‌نوشند
ما تحمل نکنیم ار تو روا می‌داری
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا می‌داری
بیچاره کیهان