کد خبر: ۵۸۵۶۸
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۹
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۱۱۵

از تجاوز گروهی تا سوزاندن در آتش

 "سای رام" اگر در زمانی دیگر و مکانی دیگر متولد شده بود شاید امروز زنده بود. اما او هفتۀ گذشته با مرگی دردناک از دنیا رفت. او قربانیِ دیگری از اختلاف تلخ و کمتر گزارش شده‌ای است که همچنان هر ساله قربانیان فراوانی می‌گیرد.

 به گزارش «تيک»، به نقل از گاردین؛ رام پانزده سال داشت. او در یکی از روستاهای ایالت بهار پدر شرق هندوستان، چوپانی می‌کرد. او یک "دالیت" بود. دالیت‌ها پست‌ترین طبقه* در سلسله مراتب طبقاتی هندوستان محسوب می‌شوند. سلسله مراتبی که همچنان در این قدرت اقتصادی نوظهور زندگی و بعضاً مرگِ میلیونها نفر رقم می‌زند.

متهم به قتل او که در حال حاضر در اختیار پلیس قرار دارد، از طبقه‌ای بالاتر و زمین‌دار است. او زمانی که گوسفندهای پسرک وارد زمین‌هایش شدند و چرا کردند به وی حمله کرد. رام زورش به صاحب زمین و گروه همراهش نرسید و به شدت کتک خورد.

جیوت رام، پدر رام، می‌گوید که روی پسرش بنزین ریخته‌اند و کبریت کشیده‌اند. پدر رام که خود کارگری روزمزد و پنجاه ساله است ادامه می‌دهد: "او ابتدا برای کمک ضجه می‌زد و سپس صدایش قطع شد."

این اتفاق در "روستای موهانپور" در دویست کیلومتری "پاتنا"، پایتخت ایالتِ بهار روی داد. این ناحیه به درگیری‌های طبقاتی معروف است. اتفاقی که برای رام افتاد، تازه‌ترین مورد از موج جدید خشونتهای علیه دالیتهاست و دوباره به بحث دربارۀ مشکلات و تبعیض‌های مرتبط با طبقۀ افراد، به خصوص در نواحی روستایی بی‌قانون و فقیر، دامن زده است.


اوایل ماه میلادی جاری، به پنج زن دالیت در ناحیۀ "بوجپور" در ایالت بهار، به صورت گروهی تجاوز شد. این تجاوز از سوی مردانی از طبقات بالاتر صورت گرفته بود. در ماه سپتامبر امسال، زمانی که مردی از طبقۀ دالیت سعی کرد تا در انتخابات با نامزدهایی از طبقۀ بالاتر رقابت کند، صدها خانوادۀ دالیت مجبور شدند از خانه‌های خود فرار کنند.

چندین عامل اجتماعی و اقتصادی معمولاً در این افزایش خشونت‌های طبقه‌ای نقش دارند. با این وجود یکی از دلایل اتفاقات اخیر در بهار می‌تواند انتصاب جیتان رام مانجی، یک دالیت، به سمت وزیر اعظم ایالت باشد.

مانجی از زمان به قدرت رسیدن اقداماتی را برای کمک به دالیتها انجام داده است و گزارش شده که از هم‌طبقه‌ای های خود خواسته که بچه‌های بیشتری داشته باشند تا به نیرویی قویتر در عرصۀ سیاست بدل شوند.

دالیت‌ها حدود پانزده‌ درصد جمعیت تقریباً 104 میلیونی ایالت بهار را تشکیل می‌دهند.

گویا درخواست مانجی از دالیتها به مذاق سایر طبقه‌ها خوش نیامده است.

شیندرا نارایان، یک عالم اجتماعی ساکن در پاتنا که با کمیسیون ملی حقوق بشر در دهلی همکاری دارد، می‌گوید: "دلیل اصلی این خشونتها این است که دالیتها با دیدن اینکه فردی از میان خودشان به ریاست ایالت رسیده است احساس نیرومندی کرده‌اند و شروع به طلب حقوق خود کرده‌اند. این آشکارا انتقامی از گروههای اجتماعیِ مسلط است."

مانجی مدعیست که پس از بازدیدش از یکی از معابد در شمال بهار، معبد و بت‌های آن را را با آب مقدس شسته‌اند. این مراسم همچنان از سوی طبقات بالا انجام می‌شود تا "نجسی"ای که بازدیدکنندگان برجای گذشته‌اند پاک شود.


مانجیِ هفتاد ساله گفته است: "یک تعصب ریشه‌دار علیه کسانی که در لایه‌های عقب‌نگاه داشته شدۀ جامعه زندگی می‌کنند وجود دارد... من خودم قربانی تعصب طبقه‌ای بوده‌ام."

رقبای او مدعیند که مانجی قصد داشته از اختلافات طبقاتی برای پیشرفت سیاسی خود بهره بگیرید.

در اوتار پرادش، ایالت وسیعی که در همسایگی ایالت بهار قرار دارد، هم بحث طبقه مسئلۀ سیاسی مهمی است. قدرت در این ایالت عرصۀ رقابت دو حزب است که هر کدام نمایندۀ طبقات مختلفی هستند. حزب مایاواتی آشکارا برای دالیتها فعالیت می‌کنند، در حالی که حزب حاکم ساماجوادی از سوی بسیاری نمایندۀ جامعۀ "یاداو"ها تلقی می‌شود.

مسئلۀ طبقه در انتخابات سراسریِ اخیر نیز خود را نشان داد. نارندا مودی، از خانواده‌ای فقیر متعلق به طبقۀ "قانچیک" می‌آید که معمولاً شغلشان نفت‌فروشی است. مسیری که وی از گذشتۀ مستضعفانه به رهبری کشوری یک میلیارد و دویست‌وپنجاه میلیون نفری طی کرده بسیاری را تحت تاثیر قرار داده، اما در عین حال تحقیر از سوی سیاستمداران برجسته را که گذشتۀ او را مورد تمسخر قرار داده‌اند نیز بدنبال داشته است.

ریشه‌های نظام طبقاتی هند محل مناقشه است. برخی آن را به کتب مذهبی باستانی مربوط می‌دانند، و برخی دیگر دلیل آن را طبقه‌بندی سفت‌وسختی که حاکمان استعمارگر بریتانیایی با استفاده تعاریف محلی از جوامع و هویت ایجاد کردند می‌دانند. واژۀ "کاست" (طبقه) ریشۀ پرتغالی دارد.

این کلمه، فارغ از ریشۀ لغویش، همچنان توان جنجال‌آفرینی دارد. "آروندهاتی روی"، نویسندۀ زنِ هندی برندۀ جایزۀ بوکر، اخیراً ماهاتما گاندی، رهبر استقلال هند، را به روا داشتن تبعیض متهم کرد و خواستار آن شد که موسساتی که نام او را بر خود دارند، به خاطر رفتار او در قبال طبقات، نام خود را عوض کنند.

او می‌گوید: "وقت آن رسیده تا چند حقیقت دربارۀ فردی که دکترین پرهیز از خشونتش برپایۀ پذیرش وحشیانه‌ترین سلسله‌مراتبِ اجتماعیِ شناخته شده، یعنی نظام طبقاتی، شکل گرفته بود آشکار شود. واقعاً چرا باید نام این فرد را روی دانشگاه‌هایمان بگذاریم؟"

جامعه‌شناسان معتقدند که رشد سریع شهرنشینی در هند، نظام طبقاتی را ضعیف کرده است. چرا که واقعیت‌های زندگی در شهرهای پرجمعیت هند باعث شده تا امکان اعمال جداسازی اجتماعی و تبعیض از طریق آیین‌های مذهبی و خشونت بسیار سخت‌تر شود.

اما زمانی که تغییر به جاهایی مثل مناطق روستایی ایالت بهار می‌رسد، معمولاً با خشونت همراه است.

در ماه اکتبر سال گذشته، "سونی پاندی"، زمین‌داری که متهم شده بود در سال 1994 برای تامین منافع طبقات بالا دست به تشکیل گروه شبه‌نظامی زده است، بوسیلۀ یک بمب کنار جاده‌ای کشته شد. او این اواخر فعالیت چندانی نداشت.

شبه نظامیان "رانویر سنا" را که از مردانی متعلق به طبقۀ "بومیهار" تشکیل شده بود، مسئول چندین مورد قتل‌عام دالیت‌ها در دهۀ نود می‌دانند. این جنایات با کشته شدن 58 زن، مرد و کودک در روستای "لاکشمن باث" به اوج خونبار خود رسید. رانویر سنا و پاندی مقصران این حادثه شناخته شدند.

سال گذشته، بیست‌وچهار نفر توانستند تا با درخواست تجدیدنظر از دادگاه عالی ایالت بهار، از خود رفع محکومیت کنند. اتفاقی که خود به درگیری‌هایی دامن زد.

مقامات خواستار اجرای سریع عدالت در مورد "رام"، نوجوان پانزده ساله‌ای هفتۀ گذشته زنده‌زنده سوزانده شد، شده‌اند. اما از میان هفده‌ هزار پرونده‌ای که در بهار با موضوع اعمال خشونت علیه دالیتها مطرح است، تنها ده درصدشان در سال گذشته به نتیجه رسیدند.

چاندان کومار کوشوا، رییس پلیس محلی دربارۀ پروندۀ رام گفته است که "ما قصد داریم به سرعت روند دادرسی پرونده را انجام دهیم" و در عین حال وزیر اعظم ایالت بهار (مانجی) نیز اعلام داشته که شخصا پرونده را پیگیری می‌کند.

مانجی گفته است: "من با رییس پلیس ایالت و رییس پلیس ناحیۀ مربوطه صحبت کرده‌ام و به او دستور داده‌ام که به سرعت عدالت را در حق خانوادۀ قربانی اجرا کنند."

با این همه، هیچ چیز نمی‌تواند مرگ پسر نوجوان را برای پدرش جبران کند. او می‌گوید: "همۀ دنیایم نابود شد".

*فرارو