کد خبر: ۵۸۹۸۶
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۱۰۵

قربانی‌اسیدپاشی: سَرَم‌سوراخ‌شده!

اسید، مایعی است که در کشور ما به راحتی در دسترس قرار می‌گیرد و قوانین موجود هم قدرت بازدارندگی را ندارند. به همین دلیل سالانه شاهد چند قربانی اسیدپاشی هستیم که اغلب به دلیل خصومت‌های شخصی صورت می‌گیرد.

 به گزارش «تيک»؛ «یک قسمت از سر من سوراخ شده، یکی از قرنیه‌هایم را از دست داده‌ام و بدنم به شدت آسیب دیده است.

من بارها سوختن دست را با بخار آب یا قابلمه و ... تجربه کردم اما این سوختن متفاوت بود.

لباس‌هایم در تنم پودر شد...

مردم من را به مغازه‌ای بردند و سریع به صورتم آب پاشیدند.»

این گوشه‌ای از بیان حادثه توسط یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است.

حقیقتا بسیار تاسف‌انگیز و تاثربرانگیر بود.

با نگاهی به آمار از بین 13 مورد اسیدپاشی‌ای که در ده سال گذشته اتفاق افتاده است و البته به صورت رسمی اعلام شده است، 10 مورد آن انگیزه‌های شخصی بوده و 3 مورد هم انگیزه عامل اسیدپاشی نامعلوم بود.

انگیزه‌هایی از قبیل جواب رد شنیدن در خواستگاری، انتقام پدر شوهر از عروسش به خاطر طلاق از پسر، تصمیم جدایی از همسر، ظلم پدرانه، ازدواج همسر، تصور اشتباه درباره مزاحمت تلفنی برای همسر اسیدپاش، اعتیاد پدر قربانی و فروش جهاز دختر و حسادت زنانه مسیر زندگی قربانیان را تغییر داد.

اگر انسان می‌خواهد عمق فاجعه را درک کند در کنار شنیدن ماوقع حادثه و دیدن عکس‌های موجود باید خود را یا خانواده خود را در چنین موقعیتی تصور کند تا ذره‌ای درد و رنج قربانی و خانواده‌اش را درک کند.

زیبایی، شنوایی، چشم، پوست، نقص عضو، تخریب گردن و صورت و قفسه سینه تنها گوشه‌ای از پیامدهای این حرکت وحشیانه است.

در این روزها همه فقط حرف اسیدپاشی را می‌زنند و تنها به اظهار همدردی اکتفا می‌کنند اما تنهایی، نگاه‌های خاص مردم، گوشه‌گیری و شاید تغییر مسیر زندگی سهم قربانی از دنیا باشد.

دیگر قربانی می‌ماند و آیینه‌ای که حتی دلش نمی‌خواهد در آن نگاه کند.

دیگر قربانی می‌ماند و پارچه‌ای که نیمی از صورتش را می‌پوشاند.

دیگر قربانی می‌ماند و قربانی...

«برای این‌که خانواده‌ام را کمتر آزار دهم سعی می‌کنم سکوت کنم و از درد ناله نکنم.»

*فارس