مردانی که فحش میخورند و هنر میفروشند
در گرمای تابستان و سرمای زمستان صنایع دستی را کنار خیابان پهن میکنند و از این راه خرج زندگیشان را تامین میکنند، زمانی هم که ماموران شهرداری وارد عمل شوند با پرداخت 100 هزار تومان راضیشان میکنند!
خبرنگار صنایع دستی ایسنا سراغ دستفروشانی رفته که صنایع دستی را در گوشهای از خیابان به حراج گذاشتهاند، هنری که یا خودشان خلق کردهاند و یا خالقش یکی دیگر است.
معلم است، 20 سال سابقه تدریس دارد و در کرج زندگی میکند، هر روز بعد از مدرسه به تهران میآید، گلیم روی دستش میآویزد و کنار خیابان فریاد میزند «گلیم دستباف دارم». هر کدام از گلیمها را با ابعاد یک متر در 60 سانتیمتر را 37 هزار تومان میفروشد.
میگوید: برای آنکه مبادا شاگردانم من را در حال دستفروشی صنایع دستی ببینند، به تهران میآیم و همیشه اهمیت کارهای دستی را برایشان گوشزد میکنم.
گلیمهایش را از گلیمبافان روستایی در اردبیل میخرد و به خاطر علاقهاش به صنایع دستی، آن را برای دستفروشی میآورد. برخی روزها تا یک میلیون تومان هم فروش دارد.
چهار سال است که شغل دومش دستفروشی صنایع دستی است و بیان میکند: اگر صبح تا شب فقط این کار را انجام دهم تا 10 میلیون تومان هم کاسب میشوم. چند بار هم کیف و کفش جاجیمی برای فروش آوردهام که فروش خوبی هم داشته، اما مغازهداران اجازه ندادند این کار را ادامه بدهم.
گلیم کیفیت بهتری دارد
40 سالش است و نیمی از عمرش را صرف دوختن کیف، کفش، جامدادی، حاشیه قاب عکس و ... با جاجیم و گلیم کرده است. جاجیم، گلیم و موج (یک نوع گلیم) را از شهرکرد میخرد. یک طاقه گلیم را 300 هزار تومان، جاجیم را 60 هزار تومان و موج را 30 هزار تومان میخرد.
در ادامه صحبتهایش میگوید: گلیم کیفیت بهتری دارد. زمانی که میخواهم کیف بدوزم، بیرونش را از گلیم و دورش را برای آنکه راحتتر دوخته شود از جاجیم استفاده میکنم.
از فروش کارهایش رضایت دارد، اما معتقد است: سود بیشتر را مغازهداری میبرد که کارها را از من میخرد و با قیمت چند برابر به مشتری میفروشد. اجاره مغازه سنگین است و اگر بخواهم مغازه بزنم، باید هرچه درمیآورم اجاره بدهم؛ اما با دستفروشی ممکن است در یک روز 400 هزار تومان دربیاورم.
او میگوید مشتری خارجی هم دارد و هنگامی که از خارجیها از او قیمت میپرسند، شوکه میشوند و فکر میکنند جنس کیف و کفشهایی که میفروشد با جنسهایی که در مغازه قیمت کردهاند، متفاوت است.
از درآمد کارش راضیست
23 ساله است و میگوید زیورآلاتی که میسازد و میفروشد، طرفداران زیاد دارد و از درآمد خوبش هم راضی است.
کارش را با خرید و فروش دستبندهای دستساز شروع کرده، کمکم به ساخت آن علاقمند شده و یاد گرفته که باید چطور دستبند، گوشواره و گردبند بسازد و در مترو بفروشد.
دستبندهای جاجیمی هم درست میکند و ارزانترین آن را 5 هزار تومان و گرانترینش را 10 هزار تومان میفروشد.
کیف و کفش چرم هم میدوزد و کارهایش را آماده میکند تا در کنار دستبندهایش بفروشد. میگوید: چون کارهایم را نسبت به مغازهدارها ارزانتر میفروشم، مردم خوب خرید میکنند، اما اگر بخواهم مغازهای داشته باشم و اجاره و مالیات بپردازم مجبور میشوم دستسازهایم را با مبلغ بالاتری بفروشم. بنابراین از تعداد مشتریهایم کم میشود، پس ترجیح میدهم شبها کارهایم را بسازم و بعدازظهر فردایش آنها را بفروشم.
از فروش لباس تا صنایع دستی
شغلش کلا دستفروشی است و لباس میفروخته؛ اما شش ماهی است که صنایع دستی میفروشد، به گفته خودش فروش صنایع دستی 100 درصد بهتر از لباس است.
این پسر جوان میگوید: فروش صنایع دستی را یکی از دوستانم پیشنهاد کرد. یک هفته گردسوز آوردم و متوجه شدم در بین مردم طرفدار دارد، بنابراین تصمیم گرفتم آن را ادامه دهم.
او درباره چگونگی ساخت چراغهایی که میفروشد میگوید: شیشههای خرد شده را میخرند، ذوب میکنند، در قالب میریزند و در کوره میپزند و از آن گردسوزهای قدیمی میسازند و بعد از اینکه آماده شد رویش را با رنگ طلایی طراحی میکنند و آنها را برای فروش به کنار خیابان میآورم.
قیمت چراغهایش از 10 هزار تومان شروع میشود. میگوید: میانگین فروشش در یک روز مشخص نیست، اما یک روز 200 هزار تومان میفروشد و یک روز هم هیچی!
صنایع دستی ارزش مادی و معنوی بسیاری دارند، اما وقتی پشت ویترین مغازهها چیده میشوند به نظر گران میآیند و بیننده را حتی از پرسیدن قیمت آن منصرف میکند، اما همین که بیواسطه عرضه شوند، قیمت آن زمین تا آسمان تفاوت خواهد کرد و همهی اقشار جامعه میتوانند از آن استفاده کنند تا از این راه تبلیغی هم برای صنایعدستی کشورمان در نگاه گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند شود.