کد خبر: ۵۹۵۵۲
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۷۷۱

مرگ خاموش در کمین آثار تاریخی

باران‌هایی که با آلاینده‌های مخرب همراه می‌شوند علاوه‌بر آنکه برای انسان، حیوانات و گیاهان خطرناکند برای آثار تاریخی صدها ساله نیز تهدید هستند. برای نمونه سال‌هاست که مرمت‌گران از تخریب تدریجی کاشی‌های کاخ موزه گلستان که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده و در مرکز آلودگی تهران قرار دارد، شکایت می‌کنند. با این حال همچنان هیچ پژوهش جدی‌ای درباره چگونگی تاثیر آلودگی هوا و باران‌های اسیدی روی آثار تاریخی صورت نگرفته است.
 
به گزارش فرهیختگان آنلاین (FDN.ir)، به گفته کارشناسان میراث فرهنگی گستردگی شهرها و ساخت کارخانه‌های متعدد در اطراف اماکن تاریخی در سال‌های اخیر سبب شده با شروع بارندگی‌ها تخریب تدریجی نیز گریبان آثار را بگیرد که نمونه بارز آن تخت جمشید و نقش رستم است، به‌طوری که آلاینده‌ها و ترکیبات شیمیایی که از کارخانه پتروشیمی مرودشت خارج می‌شود در هوا معلق مانده و با رطوبت ترکیب می‌شود و سپس به‌صورت باران اسیدی بر تخت جمشید و نقش رستم می‌بارد. این باران‌ها، پوسیدگی املاح و تخریب آرام و پایدار آثار تاریخی را به همراه دارد.


  راه چاره‌ای وجود ندارد
مجتبی رضازاده، مدیرگروه پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس که دکتری مرمت دارد و سال‌ها در این زمینه فعالیت کرده است، درباره آسیب‌های وارد شده به بناهای تاریخی به دلیل بارش باران‌های اسیدی می‌گوید: «اگر واقع‌بینانه به موضوع نگاه کنید متوجه می‌شوید که نه می‌شود مانع بارش باران شد و نه متوجه ترکیبات باران در موقع بارش، از این رو با بارش باران آسیب به بناهای تاریخی وارد می‌شود.»
او تاکید می‌کند: «تا چند سال پیش ما با چنین پدیده‌ای مواجه نبودیم و آسیبی که به بناها وارد می‌شد به دلیل کهنه بودن بنا بود اما یکی از علل بارش باران‌های اسیدی آلودگی‌هایی است که به دلیل وجود کارخانه‌ها و شهرک‌های صنعتی به وجود می‌آید که متاسفانه قابل پیشگیری نیست و آسیب‌های جدی‌ای به بناهای تاریخی وارد می‌کند.»
او یادآور می‌شود: «برای حفاظت از بناهای تاریخی نه می‌توان روی آن را با چیزی پوشاند و نه می‌توان برای آن چتری قرار دارد که از گزند باران‌های اسیدی در امان باشند اما اگر جدی‌تر به موضوع نگاه کنیم شاید بتوان برای آن درمانی پیدا کرد.»
این استاد مرمتگر می‌گوید: «مصالح بناهای تاریخی به‌گونه‌ای ساخته شده‌اند که با آب، خاک و آتش سازگاری دارند و باید نفس بکشند و اگر عواملی مانع نفس‌کشیدن‌شان شود خطرات جدی برای بناهای تاریخی به همراه خواهد داشت.»
رضازاده برای نمونه به مرمت بنای تئاترشهر اشاره می‌کند و می‌گوید: «در پژوهش‌هایی که روی این بنا صورت گرفته، مشخص شده است که مصالح این بنا بر اثر بارش برف و باران آسیب جدی دیده و راهی به غیر از تعویض مصالح باقی نمانده و بی‌شک این تغییر بر شکل و ظاهر بنا تاثیر می‌گذارد.»
مدیرگروه پژوهش دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه در مرمت نمی‌توان پنهان‌کاری کرد، می‌گوید: «این موضوع باید از دید زیبایی‌شناسی مورد بررسی قرار گیرد؛ هرچند مقوله پیچیده‌ای است اما در مرمت تئاترشهر مورد توجه قرار گرفته شده است.»
او معتقد است: «مرمت آثار تاریخی در دنیا آنقدر حائز اهمیت است که برای آن آزمایشگاه‌های تخصصی راه‌اندازی می‌کنند. برای مثال رفع آلودگی اسب برنزی که چندی پیش در آلمان کشف شده بود منجر به ایجاد آزمایشگاه آثار تاریخی در این کشور شد.»
رضازاده تاکید کرد: «در کلیساها و بناهایی که قدمت مذهبی و دینی دارند به دلیل روشن شدن شمع آلودگی‌هایی ایجاد می‌شود و کشورهای اروپایی برای رفع این آلودگی سال‌ها در آزمایشگاه‌ها کار پژوهشی انجام دادند.»
حال این پرسش پیش می‌آید که ایران با داشتن تاریخ چند هزار ساله و بناهای تاریخی ارزشمند چرا از داشتن آزمایشگاه‌های تخصصی محروم است، درحالی که کشورهای دیگر تنها با داشتن چند اثر تاریخی گوی رقابت را در تمام زمینه‌ها از ایرانی‌ها ربوده‌اند و در ارائه آثار تاریخی و جذب گردشگر حرف اول را می‌زنند، اما ایران همچنان اندرخم یک کوچه است.