انتقاد به رئیسجمهور با تفسیر وارونه
یکی از مهمترین شاخصهها و کارویژههای روزنامهنگاری، نقد اصحاب قدرت و رویکردها و عملکردهای آنهاست، وظیفه و رسالتی که باید آن را پاس داشت و گرامی شمرد اما منوط به رعایت یک شرط و آن نقد منصفانه و به دور از نگرشهای منفعتمحورانه طیفی و جناحی است. رئیسجمهوری به عنوان یک مجتهد و منبری چنددههای در سفر استانی خود به زنجان، پیرامون عبرتهای عاشورا و قیام حسینی و آموزههای آن در بستر فعل و انفعالات امروز عرصه سیاسی و اجتماعی سخن گفت. او هر دو شرط لازم برای صاحب نظری در این عرصه را دارد. دکتر حسن روحانی دانشآموخته مکتب فقاهت شیعی است و از سوی دیگر به عنوان رئیس جمهوری ایران در متن و بطن فعل و انفعالات عرصههای مختلف است و با همین اشراف یکی از عبرتها و درسهای قیام حسینی را چنین عنوان کرد: «یک درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است.» حال سرمقاله یک روزنامه صبح به دور از آداب مرسوم و بدون توجه به جایگاه و شأن منتخب ملت و نیز رسالت و وظیفه ذاتی روزنامهنگاری به این جمله رئیس جمهوری ایراد وارد کرده و از منظر و مقام یک عالم متبحر، در تقابل با آنچه حسن روحانی به عنوان یکی از عبرتهای حادثه کربلا عنوان کرده، مطلبی را ارائه کرده که جای تامل دارد.
سرمقالهنویس سعی وافری کرده تا مذاکره آن دوران را دور از چارچوب مذاکره به زبان رایج فعلی و ملهم از بده بستان عنوان کند و از همین حیث سخنان روحانی را فاقد ارزش و اعتبار خوانده است. این کشف در حالی جامه عمل پوشیده که مذاکره مفهوم خاص خود را دارد. حال چگونه ایشان چنین معنای شاقی را مستفاد و آن را دستمایه اعتراض به رئیسجمهوری منتخب کرده، نکتهای است که خود ایشان باید پاسخ بگوید و البته مشخص کند که چرا برای ایراد گیری از رقبای سیاسی پای تفاسیر شاذ من عندی را به میان میکشد. مشخص نیست چرا در قاموس عدهای هرگونه مذاکره، ذنب لایغفر است بیآنکه توجه شود هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. وی در ادامه سرمقاله خود با هجمه به فرازی از سخنان دکتر روحانی که پیرامون ماجرای توبه حر و پذیرش آن اختصاص یافته و جامعه را بدان واسطه به گذشت و پذیرش خطاهای یکدیگر توصیه کرده، این سخنان را با موضوع حوادث سال 88 گره زده و با سخنانی تکراری رئیسجمهور را مورد عتاب قرار داده است.
نکته جالب در این میانه آنکه سرمقالهنویس از جناب خود مصادیق سخن را کشف کرده و سپس از منظر دیدگاه و نگرش خودش آن را به چالش کشیده و در نهایت آن را دستمایه سخنان تند و گزنده کرده است. حال آنکه مقدمه و موخره این سخنان به موضوع مورد اشاره سرمقاله نویس ارتباطی نداشته و نمیتوان چنین تطابقی را مقرون به صحت دانست، مضاف بر آنکه رئیس دولت در مواردی که پیرامون این موضوع به اظهارنظر پرداخته رک و صریح نظر خود را ابراز داشته و نیازی به انطباق تاریخی ندارد. هر چه هست این گفتارها و نقدها اگر بر پایه موازین اخلاقی و اصول حرفهای باشد همگان از آن استقبال میکنند اما نقدها گاه تنها روی آنچه ایشان میپسندد شکل میگیرد و البته نقد اینچنین به رئیسجمهوری که تا چندی پیش نیز اصولگرا خوانده میشد، جای تعجب فراوان دارد.
*آرمان
سرمقالهنویس سعی وافری کرده تا مذاکره آن دوران را دور از چارچوب مذاکره به زبان رایج فعلی و ملهم از بده بستان عنوان کند و از همین حیث سخنان روحانی را فاقد ارزش و اعتبار خوانده است. این کشف در حالی جامه عمل پوشیده که مذاکره مفهوم خاص خود را دارد. حال چگونه ایشان چنین معنای شاقی را مستفاد و آن را دستمایه اعتراض به رئیسجمهوری منتخب کرده، نکتهای است که خود ایشان باید پاسخ بگوید و البته مشخص کند که چرا برای ایراد گیری از رقبای سیاسی پای تفاسیر شاذ من عندی را به میان میکشد. مشخص نیست چرا در قاموس عدهای هرگونه مذاکره، ذنب لایغفر است بیآنکه توجه شود هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. وی در ادامه سرمقاله خود با هجمه به فرازی از سخنان دکتر روحانی که پیرامون ماجرای توبه حر و پذیرش آن اختصاص یافته و جامعه را بدان واسطه به گذشت و پذیرش خطاهای یکدیگر توصیه کرده، این سخنان را با موضوع حوادث سال 88 گره زده و با سخنانی تکراری رئیسجمهور را مورد عتاب قرار داده است.
نکته جالب در این میانه آنکه سرمقالهنویس از جناب خود مصادیق سخن را کشف کرده و سپس از منظر دیدگاه و نگرش خودش آن را به چالش کشیده و در نهایت آن را دستمایه سخنان تند و گزنده کرده است. حال آنکه مقدمه و موخره این سخنان به موضوع مورد اشاره سرمقاله نویس ارتباطی نداشته و نمیتوان چنین تطابقی را مقرون به صحت دانست، مضاف بر آنکه رئیس دولت در مواردی که پیرامون این موضوع به اظهارنظر پرداخته رک و صریح نظر خود را ابراز داشته و نیازی به انطباق تاریخی ندارد. هر چه هست این گفتارها و نقدها اگر بر پایه موازین اخلاقی و اصول حرفهای باشد همگان از آن استقبال میکنند اما نقدها گاه تنها روی آنچه ایشان میپسندد شکل میگیرد و البته نقد اینچنین به رئیسجمهوری که تا چندی پیش نیز اصولگرا خوانده میشد، جای تعجب فراوان دارد.
*آرمان