کد خبر: ۶۴۱۶۵
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۲۷۰

محسن غرويان: تفکر انجمن "حجتيه" زنده و فعال است

محسن غرويان درباره فعاليت تفکر حجتيه به «آفتاب» مي‌گويد: تفکر انجمن حجتيه تفکري است که در بسياري از گروه هاي مختلف ديده مي‌شود ولو اينکه به نام انجمن حجتيه نباشد. در حقيقت نوع نگاه آنها به مسائل سياسي اجتماعي نگاه آنها به انقلاب و نظام نگاه مشترک است. گروه‌هاي ديگري هم ممکن است باشند با عناوين و نام‌هاي ديگري ولي همان تفکر را داشته باشند. منظور از فعاليت اين است و اين وجود دارد.
بار ديگر خبر از فعاليت‌هاي پشت پرده منتشر شده است. اين بار اما موضوع بر سر انجمن حجتيه است. انجمني که در سال 62 و بعد از انتقاد امام خميني (ره) به آن با دستور محمود حلبي رييس آن منحل اعلام شد. روز گذشته روزنامه جمهوري اسلامي در ستون "جهت اطلاع" خود از فعاليت اين انجمن در شهرستان‌ها و با شرايط خاص خبر داده است.

 "دور جديد تحرکات انجمن حجتيه در شهرهاي مختلف آغاز شده است. براساس بخشنامه‌هاي رهبران اين انجمن به زيرمجموعه خود، پيروان اين انجمن در شهرهاي مختلف بايد مواردي را رعايت کنند تا بتوانند بدون برخورد با مانع به فعاليت‌هاي خود ادامه دهند. اول آنکه ملاحظات حفاظتي را با استفاده از کدهاي ايمني ويژه هر شهر به هنگام رفت و آمد رعايت نمايند. دوم آنکه در جلسات خود با نصب عکس‌هائي از امام خميني و آيت‌الله خامنه‌اي، حساسيت‌ها نسبت به خود را کاهش دهند. و سوم آنکه با طبقه‌بندي اطلاعات ماهيت واقعي انجمن حجتيه مخفي نگهداشته شود. انجمن حجتيه در دوران رژيم پهلوي زير پوشش مبارزه با بهائيت و ترويج مهدويت، با سياست‌هاي آن رژيم همراهي مي‌کرد و به ترويج اسلام منهاي سياست مي‌پرداخت و پرهيز از هرگونه تعرض به شاه، آمريکا و اسرائيل بخشي از منشور اين انجمن بود."

با وجود انحلال اين انجمن در سال‌هاي دور اما گويا تفکر وابسته به اين انجمن همچنان فعال است.در همين زمينه گفت‌وگويي با محسن غرويان انجام شده است. محسن غرويان از مدرسان حوزه علميه مطرح مي‌کند که اين تفکر همچنان باقي و درحال فعاليت است.

اين گروه امکان فعاليت دارند؟

اگر منظور شما از امکان فعاليت اين است که آن تفکر و نگاه همچنان باقي است و افرادي علاقه به آن تفکر و نگاه انجمن حجتيه دارند؛ بله. در حال حاضر هم در حد جذب افراد، جلسه گذاشتن، مقاله و سخنراني اين امکان وجود دارد و واقع هم مي شود. تفکر انجمن حجتيه تفکري است که در بسياري از گروه هاي مختلف ديده مي شود ولو اينکه به نام انجمن حجتيه نباشد. در حقيقت نوع نگاه آنها به مسائل سياسي اجتماعي نگاه آنها به انقلاب و نظام نگاه مشترک است. گروه هاي ديگري هم ممکن است باشند با عناوين و نام هاي ديگري ولي همان تفکر را داشته باشند. منظور از فعاليت اين است و اين وجود دارد.

اين انجمن در چه شرايط و سازوکاري شروع به فعاليت مي‌کنند؟ آيا چارچوب خاصي را مي‌طلبد؟

نه، به نظر من در هر شرايطي اين انجمن فعاليت‌هايي مي‌کنند و جلساتي دارند. مثلا به شکل دعا؛ دعاي ندبه دعاي کميل. اين بحث‌ها را مي کنند. اما ريز فعاليت‌ها يکسان نيست. البته ساختار تشکيلات انجمن حجتيه در همان اوايل پيروزي انقلاب که امام فرمودند اين تفکر، تفکر غلطي است؛ خود مرحوم شيخ محمود حلبي که رييس انجمن حجتيه بود رسما اعلام کرد که ما ديگر تشکيلاتي به نام انجمن حجتيه نداريم.

انجمن حجتيه هم ابتدا تشکيلاتي بود فعال در سراسر کشور براي مبارزه با بهاييت، مبارزه با تفکر بهايي و بابي‌گري. بيشتر انجمن مربوط به امام زمان بود و انجمن حجتيه‌اي‌ها را به نام انجمن امام زماني‌ها مي‌شناختند. پس از صحبت‌هاي امام (ره) شيخ محمود حلبي رسما اعلام کرد که ديگر چنين تشکيلات و انجمني نداريم. ولي تفکر آنها همچنان در عده‌اي باقي است و عمده آن هم مسئله جدايي ديانت از سياست است.

پس اين سازوکارها هيچ ربطي به دولت خاص يا شرايط فرهنگي اجتماعي ندارد که گفته شود در يک دولت خاص ممکن است فعال شوند و در دولت بعد ديگر فعال نباشند يا در اين شرايط فرهنگي اجتماعي فعال شوند و با تغيير شرايط از فعاليت باز بمانند؟

به هر حال دولت‌هايي هم که بر سر کار مي‌آيند از آدم‌هايي درست شده است. مثلا دولت قبل آقاي احمدي‌نژاد و آقاي مشايي کارهايي مي‌کردند به اسم امام زمان و اينکه با امام زمان ارتباط دارند. صندلي خالي در جلسه هيات دولت قرار مي‌دادند و مدعي بودند که اين صندلي امام زمان است. حرف‌هايي مي‌زدند که اينها غرابت زيادي به تفکرات انجمن حجتيه داشت. لذا مي‌گفتند انجمن حجتيه در زمان آقاي احمدي‌نژاد بروز و ظهور پيدا کرد و نفوذ و زمينه فعاليت پيدا کردند. اگر منظورتان به اين معنا است، چرا انجمن حجتيه در بعضي دولت‌ها زمينه را مساعد مي‌بيند و آن تفکر بيشتر بروز مي‌کند اما در بعضي از دولت‌ها نه کمرنگ تر مي‌شود.

شما که خود در حوزه‌هاي علميه فعال هستيد، نشاني از اين تحرکاتي که اعلام شده است را ديده‌ايد؟

من خود قبل از انقلاب و قبل از طلبه شدن در انجمن حجتيه بودم. آنجا درس مي‌خواندم و در جلسات شرکت مي‌کردم و بعد از آن خود نيز در اين انجمن مدرس شدم. اما اينها براي قبل از پيروزي انقلاب است. از بعد از انقلاب من وارد حوزه شدم بنابراين ارتباط نزديکي با آنها نداشتم و ندارم. الان هم تحرک خيلي باز و روشني به نام انجمن حجتيه نمي بينم. آنچه که مي‌بينم گاهي همان تفکرات اين انجمن است. تفکرات حجتيه اي است که در گروه‌هاي مختلف مذهبي، حوزه و خارج حوزه گاهي رگه هايي از تفکرات را مي‌بينم که به آن اشاره کردم.

آيا امکان وجود مرکز يا موسسه‌اي که اعضاي اين انجمن و تفکر آنها در آن فعاليت کنند، چيزي مانند اتاق فکر وجود دارد؟

نه به اين اندازه من در اين مورد اطلاع ندارم. البته شنيده‌ام که انجمن حجتيه سايت و تشکيلات دارد و افرادي هستند در تهران اصفهان، مشهد و جاهاي مختلف که همين حرف‌ها را مي‌زنند و همين افکار را پخش مي‌کنند؛ به نام انجمن حجتي‌اي. اما اينکه سازمان يا مرکز خاص خيلي آشکار و واضح باشد اطلاعي ندارم. شايد هم وجود دارد من خبر ندارم. من چون خيلي وقت ندارم و سروکارم در درس و بحث‌هاي خودم هست خيلي به دنبال کشف آن حلقه‌ها و اتاق فکرها نبوده‌ام.

گروه‌هايي که از آنها ياد مي‌کنيد چه گروه‌هايي هستند و چه رگه‌هايي از اين تفکرات را دارند؟

گروه‌هايي که به ولايت فقيه معتقد نيستند. مطرح مي‌کنند که در زمان غيبت نبايد فعاليت سياسي کرد و تشکيل حکومت به عهده ما نيست بلکه خود امام زمان بايد بيايند و تشکيل حکومت ديني بدهند. جدايي دين از سياست را مطرح مي‌کنند. اينکه دين از سياست جدا است و وظيفه ما فقط دعا کردن و نمازخواندن است. اينکه نمي توانيم جامعه را اصلاح کنيم، يا تفکراتي که به عنوان نمونه تلويزيون نگاه کردن را حرام مي‌دانند. يا درس خواندن خانم‌ها يا فعاليت سياسي خانم‌ها را حرام مي دانند و مورد اشکال قرار مي‌دهند. معتقدند که زن فقط بايد در خانه محبوس باشد. اينها همه رگه‌هاي مختلفي از نوع تفکر انجمن حجتيه هستند.

نمونه ديگري را نام ببرم که خودم نيز با آن سروکار دارم. بعضي از اين گروه هايي که تفکر حجتيه اي دارند با فلسفه، عرفان، فيلسوفان و اساتيد فلسفه مخالفت مي کنند. يکي از رگه‌هاي اصلي انجمن حجتيه اين است که با خواندن فلسفه و عرفان مخالف هستند و بيشتر تکيه بر خواندن احاديث دارند. الان هم در حوزه ها و شهرهاي مختلف افرادي اينچنين هستند. اين هم يک وجه نسبت دادن افراد و گروه ها به انجمن حجتيه است. گرچه به نظر من کليت ندارد يعني نمي شود هر کسي را که با فلسفه و عرفان و مسائل عقلي و عرفاني مخالفت مي کند بگوييم حجتيه اي است. اما غالبا در انجمن حجتيه تفکر غالب مخالفت با فلسفه و فيلسوفان و عرفا و عرفان است.

عمده‌ترين خطر فکري اين انجمن جدايي دين از سياست است يا موارد ديگري را هم شامل مي‌شود؟

عمده‌ترين خطر فکري آنها همين است. حالت اخباري گري، تفکرات ضد حضرت امام و مقام معظم رهبري در مسائل سياسي اجتماعي، تفکرات ضد فلسفه و عرفان و گرايش‌هاي افراطي به اخباري‌گري نيز هست که اينها خطرات اعتقادي و زيربنايي اين انجمن است.