کد خبر: ۶۴۸۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۳۱۳

تمدید مذاکرات و فال نیک

غلامعلی رجایی . مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت

مذاکرات ایران با گروه 1+5، سرانجام آنگونه که انتظار می‌رفت پس از 10ماه به‌جایی رسید و طرفین با ‌‌تعیین 10تیرماه سال‌آینده به‌عنوان سقف‌زمانی مذاکرات به‌ توافق‌کلی و اولیه‌ای رسیدند. مهم‌ترین نتیجه مذاکرات این بود که اروپا و آمریکا پذیرفتند برنامه هسته‌ای ایران آنگونه که سال‌ها در بوق‌وکرنا می‌کردند نه‌تنها برای جهان هراس‌آور نیست که می‌تواند درحد قابل‌قبولی ادامه یابد و می‌یابد و دیگر‌ اینکه تحریم‌ها کماکان ادامه دارند و دارایی‌های ایران به‌تدریج و ماهانه تا‌سقف 700‌میلیون‌دلار از توقیف خارج می‌شوند. البته ایران هم در این مذاکرات پذیرفت غنی‌سازی خود را از 20درصد به پنج‌درصد کاهش دهد. به‌‌نظر من این رویداد را باید به‌ فال‌نیک گرفت چون دوطرف مذاکره در یک واقع‌بینی به ‌چنین نتیجه‌ای رسیدند. آنچه در این ‌میان تقریبا نادیده گرفته شد خبری بود که از یکشنبه‌شب منتشر شد و آن مذاکره وزرای‌خارجه ایران و آمریکا بدون حضور اشتون بود که یکشنبه ‌هم ادامه‌ یافت و در داخل‌وخارج کمتر به ‌آن پرداخته ‌شد. کری و ظریف دو‌بار با ‌هم گفت‌وگو کردند و سرانجام تابوی مذاکره با آمریکا بدون هیچ‌خسارتی شکست.

به‌نظر می‌رسد هدف مهم‌تری در ورای مذاکرات هسته‌ای دنبال شده و می‌شود و آن عادی‌سازی رابطه ایران و آمریکاست که در طول مذاکرات هسته‌ای بدون سر‌و‌صدا دنبال می‌شود. چند‌وقت پیش آقای هاشمی که به‌نظر من یکی از واقع‌گراترین سیاستمداران فعلی، نه‌تنها در منطقه که در جهان معاصر است در دیدار با جوانان می‌گفت وقتی قرآن ما را دعوت به گفت‌وگو با دیگران می‌کند ما چرا باید از مذاکره بترسیم؟ وقتی منطق داریم و منطق خود را هم برتر می‌دانیم این آنها هستند که باید از نتیجه این مذاکرات نگران و دلواپس باشند نه ما. حرف‌ درستی است. همچون خارج، در داخل هم و در تعامل جناح‌های سیاسی با یکدیگر تابوهایی وجود دارند که باید با جرات تمام برداشته شوند و با برداشتن آنها هیچ‌اتفاقی نمی‌افتد.

درست مثل اینکه وقتی اولین‌بار جان کری و ظریف با هم دست دادند - و آه از نهاد بعضی‌ها برآمد که چرا این ‌کار شده است! - با تکرار این دست‌دادن و بالاتر از آن گفت‌وگوی بدون واسطه این‌دو با یکدیگر هم هیچ‌اتفاقی نیفتاد و نمی‌افتد. باید در داخل ‌هم نسیم مذاکره بوزد، بدون هیچ‌بغض و کینه و نفرتی. هیچ‌کس از کینه سود نبرده و نخواهد برد. باید عقلای قوم وساطت کنند و بعضی سلیقه‌ها در اداره کشور و در‌ سطح قوای‌ مختلف برای همیشه ترک شود. وقتی ما با آمریکایی که از سال1332 در دشمنی آشکار با ماست و عداوت او با ملت ما پایانی نداشته و حتما نخواهد داشت، رو‌دررو می‌نشینیم و گفت‌وگو و توافق می‌کنیم، در داخل و در تعامل با خودی‌ها بیشتر باید این چتر گسترده شود. نکته مهم پایانی آن است که باید صادقانه به مردم تاجایی که به‌مصلحت کشور است حقایق مذاکرات را بازگو کرد و گفت که در این مذاکرات چه داده‌ایم و چه گرفته‌ایم قبل‌ از اینکه دیگران پیشدستی کنند و این واقعیت‌ها را پیش از ما به مردم ما بگویند و پیروزی را فقط از آن خود بدانند.