موسويان: توقف دستيابي به توافق هستهاي، اشتباه بزرگ قدرتهاي جهاني خواهد بود
سيد حسين موسويان تاکيد کرد در زماني که هيچ مناقشه اي بر سر اقدامات مربوط به معاهده انپيتي وجود نداشته باشد اين اشتباه بزرگ قدرتهاي جهاني است که بخواهند دستيابي به توافق هستهاي را متوقف کنند.
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، سيد حسين موسويان عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان در گفت و گو با روزنامه آلماني دي ولت، در خصوص دور جديد مذاکرات هستهاي ايران و گروه 1+5 در ژنو گفت: من نسبت به اين موضوع اميدوارم چون هيچ مناقشهاي بر سر اقدامات مربوط به معاهده ان پي تي وجود ندارد. مسائل باقيمانده در خصوص اقداماتي فراتر از انپيتي و مدت زمان اجراي اقدامات اعتماد سازي است. اساس کار بر معاهده انپي تي است و بايد باشد پس تا زمانيکه مناقشهاي بر سر اين اقدامات وجود ندارد توقف اين توافق اشتباهي بزرگ از سوي قدرتهاي جهاني خواهد بود.
موسويان همچنين در پاسخ به اين سوال که آيا از عدم حصول توافق و تمديد مذاکرات در 24 نوامبر نااميد شده بود، گفت: من ميدانستم که آنها نميتوانند به يک توافق جامع با جزييات دست پيدا کنند اما بسيار اميدوار بودم که ميتوانند اصول دستيابي به اين توافق را نهايي کنند. از نظر من آنها به نقطهاي رسيدهاند که بتوانند يک توافق اساسي را که خود توافق سياسي مينامند را امضا کنندکه اصول مهم توافق نهايي را تعيين ميکند و شامل چارچوب اصلي توافق، به ويژه اقدامات شفاف سازي از طريق آژانس بينالمللي انرژي اتمي و انپيتي در بالاترين سطح ممکن، اقدامات مضاعف براي بررسي ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهاي ايران ( مطالعات ادعايي آژانس)، تغييرات فني در راکتور آب سنگين اراک، تبديل تاسيسات فردو از يک سايت غني سازي به يک مرکز تحقيق و توسعه، محدوديت در ذخيره اورانيوم غني شده و نگه داشتن غني سازي اورانيوم در سطح پنج درصد خواهد بود. گروه 3+3 در ازاء حق غني سازي اورانيوم در ايران براي رفع نيازهاي عملياش را به رسميت ميشناسد و تحريمها را لغو خواهد کرد. آنها آماده بودند که توافق در اين نقطه امضا و اعلام کنند که تمام طرفهاي مذاکره کننده به يک درک مشترک رسيدهاند. تنها دو مساله باقي مانده است: اولي ظرفيت غني سازي و ديگري ترتيب لغو تحريمها، در برنامه اقدام مشترک که در
نوامبر 2013 ميان اين هفت کشور به امضاء رسيد آمده است که ظرفيت غنيسازي ايران بايد در حد رفع نيازهاي عملياش باشد.
وي ادامه داد: اکنون آنها در حال مذاکره براي تعريف نيازهاي عملي هستند. ايران يک راکتور هستهاي در بوشهر دارد. قراردادي ميان ايران و روسيه وجود دارد که سوخت مورد نياز اين راکتور را تامين ميکند و در سال 2021 پايان خواهد يافت. بنابراين پس از آن ايران نيازمند تامين سوخت نيروگاه بوشهر در داخل است. آمريکاييها ميگويند روسيه ميتواند اين قرارداد را تمديد کند. ايران ميگويد قطعا که ميتواند اما خود داراي تاسيسات لازم، کارشناسان و تکنولوژي کافي براي اين کار هست، بنابراين چرا بايد اين سوخت را بخرد. اين يک نياز عملي داخلي است چرا ما بايد آن را از بيرون تامين ميکنيم.
اين عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اين که چرا ايران تمديد اين قرارداد را قبول نميکند؟ چون گاهي قراردادهاي هستهاي تا 60 سال ادامه دارند، اظهار کرد: ما تاسيسات لازم را داريم،ما مهندسان را در اختيار داريم و ما روش را نيز بلديم آن وقت شما ميگوييد که همه اينها را کنار بگذاريد و سوخت را از بيرون تهيه کنيد. براي نيروگاههاي بعدي اين کار ميتواند منطقي باشد. اگر توافقي صورت گيرد ايران ميتواند برنامههايي را تعيين کند و سوخت را از بازار بينالملل تهيه کند و در نيروگاههاي غني سازي جديد سرمايه گذاري نخواهد کرد. اما غرب 30 سال است که دسترسي ايران به بازارهاي جهاني سوخت را محدود کرده است. ما خواهان غني سازي اورانيوم توسط خود ما نبوديم. در دهه 1990 من يک سفير ايراني در آلمان بودم و بيش از 300 ديدار با مقامات آلماني انجام دادم. به آنها گفتم اگر شما بوشهر را تکميل کنيد، در حاليکه هزينه آن يعني 7/8 ميليارد مارک را دريافت کردهايد، در اين صورت نيازي نيست از روسيه بخواهيم اين کار را انجام دهد و نيازي نداشتيم اورانيوم را خود غني سازي کنيم. اما آمريکا و اروپا يک اشتباه استراتژيک بزرگ کردند و ما را عليرغم وجود اين قرار داد و پولي که بابت آن پرداخته بوديم هدف تحريم قرار دادند. اين اتفاق هيچ گزينه ديگري جز رفتن به سوي خودکفايي براي ايران نگذاشت. ما در اين راه سرمايهگذاري کردهايم و نمي توانيم نيروگاه نطنز را داخل خليج فارس بيندازيم.
خبرنگار دي ولت در ادامه به سخنان حسن روحاني در سال 2005 اشاره کرد که گفته بود جامعه جهاني همانگونه که با پاکستان و برزيل رفتار کرده است تا زمانيکه شما به چرخه سوخت دست پيدا نکنيد براي شما مشکل ساز خواهد بود و پس از آن نه!
موسويان در پاسخ به اين سوال که آيا هنوز ايران اين گونه فکر ميکند تصريح کرد؟ قدرتهي جهاني تاکنون مرتکب بزرگترين تخلفات از معاهده انپيتي شدهاند که هدف اصلي آن منع اشاعه هستهاي است اما اکنون 22 هزار بمب اتم در دستان قدرتهاي جهاني وجود دارد. حتي بعد از گذشت 50 سال از عمر انپيتي آنها خواهان نابودي اين تسليحات هم نيستند. اين در حالي است که انپيتي اساسا براي منع اشاعه است اما پاکستان، هند و رژيم صهيونيستي خلاف آن عمل کردند و بمب ساختند. قدرتهاي جهاني نيز بهترين ارتباط را با آنها دارند و بيشترين فشارها را بر ايران قرار ميدهد که اين معاهده را امضاء کرده، بمبي در اختيار ندارد و بنابر گزارشات آژانش هيچ اسناد و شواهدي که ثابت کند ايران به سمت ساخت سلاح هستهاي انحرافي داشته است وجود ندارد. حتي ارزيابيهاي اطلاعات مالي آمريکا در سال 2007 و 2011 تاييد کرد که هيچ شواهدي دال بر تصميم سياسي ايران براي ساخت بمب وجود ندارد.
وي افزود: ايران بيش از کره شالي هدف تحريم قرار گرفته است در حالي که پيونگ يانگ از معاهده خارج شده و سلاح هستهاي توليد کرده است. شما چطور ميتوانيد به قدرتهايي که بمب در اختيار دارند اعتماد کنيد ؟ ما ايرانيها ميگوييم، مشکل شما هستيد! شمايي که ميخواهيد دربارهي صلح جهاني مذاکره کنيد در حاليکه 22 هزار بمب در اختيار داريد! شما اين تکنولوژي را توليد کرده و به ديگر کشورها داديد. شما ما را حتي بيشتر از کره شمالي تحريم ميکنيد و اين مسخره است.
حيسن موسويان در ادامه در پاسخ به سوالي دربارهي گزارش نوامبر آژانس که در آن گفته شده است ايران دست به تحقيق و توسعه براي تسليحات هستهاي زده است و به نظر ميآيد به آن ادامه ميدهد، گفت: نه ! اين چيزي نيست که گزارش آژانس ميگويد. در گزارش نوامبر آژانس آمده است: ايران دست به تحقيق و توسعهاي زده که ميتواند کاربرد دوگانه شامل اهداف نظامي و غير نظامي داشته باشد. آنها خواهان بازرسيهايي فراي انپيتي براي راستي آزمايي هستند. علاوه بر اين قابل توجه است که تحقيق و توسعه براي تسليحات هستهاي طبق معاهده ان پيتي ممنوع نيست. ان پيتي از ساخت، ذخيره و استفاده از سلاح هستهاي جلوگيري ميکند. آلمان سالها است که در حال انجام تحقيق و توسعه براي تسليحات هسته اي و استفاده از آن است. چون برلين خواهان اطلاع از پيامدهاي استفاده احتمالي از بمب عليه کشورش است. اين کار در شرايطي که قدرتهاي هسهاي هزاران بمب اتم در اختيار دارند قانوني است.
وي دربارهي اين که يا اين طرز تفکر موجب نميشود ايران ظرفيت گريز هستهاي داشته باشد، تاکيد کرد: نه! اگر ما بايد اتمام بخواهيم ظرفيت آن را داريم. همه اين را ميدانند که اگر ايران بخواهد بمب توليد کند اين کار را ميکند. ما صراحتا گفتهايم که سلاح هستهاي نميخواهيم چون عضو معاهده انپي تي هستيم. ايران تنها کشوري است که با تکيه بر زمينههاي ديني و از طريق بالاترين سطوح ديني – سياسي توليد اين سلاحها را ممنوع کرده است. حضرت آيتالله خامنهاي در اين زمينه فتوايي صادر کردهاند. اگر کسي به اين فتوا شکي دارد ميتواند به مسالهاي مشابه که در سالهاي جنگ ايران و عراق اتفاق افتاد رجوع کند. در دهه 1980 صدام حسين از گازهاي سمي عليه غير نظاميان و نيروهاي نظامي ايراني استفاده کرد که تکنولوژي آن را از کشورهاي غربي گرفته بود. آلمان نيز در ميان اين کشورها قرار داشت. آلمانيها، آمريکاييها و ديگر غربيها اين کار را کردند. شما با اين روش بيش از 100 هزار ايراني را کشته يا زخمي کرديد. فرماندهان نظامي ايران در آن زمان به رهبر خود، يعني آيتالله خميني مراجعه کردند و از وي خواستند اجازه استفاده از تسليحات شيميايي را بدهد. اما امام خميني گفتند اين کار يعني استفاده از سلاحهاي هاي کشتار جعي حرام ( ممنوع) است. آيا تضمين بهتري براي عدم استفاده از اين گونه سلاحها در حملات تلافي جويانهمان وجود دارد؟
خبرنگار دي ولت در اينجا اين پرسش را مطرح کرد که به عنوان مثال اگر ايران آماده است بپذيرد که يک سال تا گريز هستهاي فاصله دارد، مدت زماني که براي ساخت بمب کافي است. اما به نظر ميآيد کشور شما نميخواهد اين را بپذيرد.
موسويان در اين باره گفت: در واقع اين تنها يک مسأله سياسي است. آمريکا ميداند که ايران به سراغ غنيسازي اورانيوم رفت چون شما ما را از سوخت محروم کرديد. شما به صدام حسين موشک داديد و وي از هزاران موشک دوربرد عليه ما استفاده کرد. بنابراين ما مجبور شديم تا به سمت گسترش موشک براي جبران برويم. چون موشکها سلاحهاي غيرهستهاي هستند و تسليحات کشتار دسته جمعي نيستند. اين در حالي است که شهروندان زيادي از ما هدف بيش از 1800 راکت قرار گرفتند. غرب به صدام مواد و تکنولوژي براي موشک داد و در ازا ما را براي برنامه موشکيمان تحريم کرد. امروز ما يکي از قويترين توليدکنندگان موشک هستيم و اگر بخواهيم کلاهک هستهاي در موشکهايمان داشته باشيم اين کار را ميتوانيم انجام دهيم.
وي افزود: مذاکره کننده ارشد انگليس يک روز به من گفت ما انگليسيها اولين تسليحات هستهاي خود را با 16 سانتريفيوژ توليد کرديم. همه ميدانند که ساخت بمب حتي با 40 يا 50 سانتريفيوژ ساده است و آمريکاييها ميخواهند تنها به دليل نقطه موسوم به گريز هستهاي ظرفيت غنيسازيمان را به 1000 تا 15 هزار سانتريفيوژ محدود کنند. اين يک بازي است. 6 ماه يا يک سال، اگر تصميمي سياسي براي ساخت بمب وجود نداشته باشد اين مدت زمان اصلاً مهم نيست و اگر ما بخواهيم ميتوانيم بمب توليد کنيم.
وي ادامه داد: اگر ايران با بالاترين سطوح شفافسازي براي جلوگيري از ابعاد نظامي احتمالي موافقت کند و اگر محدود شدن غنيسازي را در سطح 5 درصد و عدم برخورداري از تأسيسات بازفرآوري را بپذيرد اين اقدامات براي از بين بردن نگرانيها بر سر برنامه هستهاي ايران کافي خواهد بود.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا اين سطح از شفافسازي شامل بازرسي از تأسيسات نظامي نيز ميشود، اظهار کرد: بالاترين سطوح شفاف سازي به معني بالاترين سطوح تعريف شده در معاهده انپيتي و پروتکل الحاقي آن است. حتي شما آلمانيها نيز به آژانس اجازه نميدهيد که از تأسيسات نظاميتان بازرسي کنند اما ايران از سال 2003 تاکنون بيش از 37 بار اجازه بازرسي به آژانس از سايتها نظامياش را داده است که اين مسأله در طول تاريخ فعاليت آژانس بيسابقه بوده و تاکنون هيچ کشوري همانند ايران به آژانس اجازه بازرسي نداده است.
موسويان افزود: شايد شما آلمانيها اين کار را بکنيد اما آمريکا، فرانسه و يا کشورهاي بسيار ديگري اين کار را نخواهند کرد. ما حتي دو بار به آژانس اجازه دادهايم به تأسيسات پارچين که يک مرکز نظامي است و اتهاماتي درباره وجود آزمايشات تسليحاتي در آن مطرح ميشود دسترسي پيدا کند.
وي ادامه داد: ما همچنين در يک توافق نهايي و نه الان به آژانس پيشنهاد ميدهيم که به تأسيسات نظاميمان در صورت لزوم دسترسي داشته باشد تا بتواند مسائل مربوط به ابعاد نظامي احتمالي را حل کند.
اين عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان بيان کرد: ايران و آژانس تا کنون تحت يک دسترسي مديريت شده بر سر اين بازرسيها توافق کردهاند. ايران نيازمند ليستي از تأسيساتي است که آنها ميخواهند از آن بازرسي کنند و سپس ما ميتوانيم به آن رسيدگي کنيم. اما در اين صورت پرونده وجود ابعاد نظامي احتمالي بايد کاملاً بسته شود. مسائل مربوط به اين پرونده به دهه 1980 بازميگردد بنابراين، اين يک مقوله بزرگ نيست. اين مسأله مربوط به گذشته و نه اکنون است. قدرتهاي جهاني پذيرفتهاند که برنامه هستهاي کنوني ايران صلحآميز است و اين اقدامات براي تضمين آن کافي است.
خبرنگار روزنامه دي ولت در ادامه با اشاره به گزارشات پيشين آژانس اين سوال را مطرح کرد که حدود سه سال قبل آژانس در تحقيقات خود درباره ساخت سلاح شامل توليد کلاهکهاي هستهاي و اشتعال گفت که ايران دست کم تا سال 2013 اين فعاليتهاي خود را ادامه داده و ممکن است تا به امروز نيز ادامه داشته باشد.
موسويان در پاسخ به اين سوال تصريح کرد: نه اين چيزي نيست که آژانس گفته بود. مرکز ارزيابي اطلاعات ملي آمريکا اعلام کرد از پاييز سال 2003 تاکنون ايران برنامه تسليحات هستهاياش را متوقف کرده است. شايد آژانس نيز بر اين باور باشد اما تاکنون اسناد و شواهدي که ثابت کند برنامه هستهاي ايران به سمت تسليحات انحراف داشته پيدا نکرده است.
وي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينکه اگر ظرفيت گريز هستهاي ارتباطي با اين موضوع نداشته باشد پس کاهش سانتريفيوژهاي ايران چه فايدهاي دارد چون هزار تا شش هزار سانتريفيوژ براي سوخت بوشهر کافي نخواهد بود، گفت: سوال واقعي اين است که شما نياز عملي را چگونه تعريف کنيد چون بعد از سال 2021 ما به سانتريفيوژهاي بيشتري نياز خواهيم داشت و تعريف نيازهاي عملي از قبل مشخص ميکند که ما در آن سال به چه تعداد سانتريفيوژ نياز خواهيم داشت.
موسويان ادامه داد: تعداد سانتريفيوژها اصليترين موضوع مورد اختلاف است. براي تامين سوخت نيروگاه بوشهر ايران در صورت استفاده از سانتريفيوژهاي نسل IR1 به 19 هزار تا و در صورت استفاده از نسل پيشرفته IR8 به 20 هزار سانتريفيوژ براي تامين سوخت بوشهر نياز دارد که اين نياز عملي واقعي ايران است.
عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران درباره انتظارات ايران از اتحاديه اروپا در خصوص لغو تحريمها بيان کرد: اروپاييها براي اين کار بايد به اندازه کافي شجاع و صادق باشند. ايران در سال 2012 خواهان واردات ميلههاي سوختي غني شده در سطح 20 درصد براي راکتور تحقيقاتي تهران شد که توسط آمريکاييها در سال 1967 براي اهداف پزشکي ساخته شد.
وي افزود: ايران خواهان توليد اين سوخت به صورت بومي نبود. شما براي توليد ميلههاي سوختي نيازمند غنيسازي اورانيوم 20 درصدي هستيد. غرب گفت که ايران در حال بلوف زدن است و نميتواند غني سازي در سطح 20 درصد انجام دهد اما اتحاديه اروپا طي چند ماه متوجه شد که ايران غني سازي 20 درصد انجام داد و اين ميلهها را توليد کرد. آنها به دليل قضاوت نادرستشان از اين موضوع شوکه شدند.
وي همچنين گفت: تنها به اين دليل بود که آنها بانک مرکزي ايران، صادرات نفتمان و عضويتمان در سيستم انتقال بانکي در سطوح بينالملل (سوئيفت) را هدف تحريم قرار دادند و اين تنها به اين دليل بود که اروپاييها ميترسيدند ايران به سمت غني سازي ايران در سطح 90 درصد برود که براي استفادههاي نظامي مناسب است. کشور ما در حال حاضر غني سازي اورانيوم در سطح 20 درصد را نيز متوقف کرده و حاضر است به اين کار خود ادامه دهد چون ميلههاي سوختي را توليد کرده است بنابراين هيچ توجيه قانوني براي ادامه تحريمهاي اتحاديه اروپا وجود ندارد.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي علاوه بر اين در خصوص تاسيسات فردو و اين ادعا که ايران در گذشته بخشي از فعاليتهاي هستهاياش را پنهان کرده، گفت: تنها بر اساس پروتکل الحاقي ايران موظف بود تا اين تاسيسات را پيش از سال 2009 آشکار کند اما ايران در آن سال پروتکل الحاقي را اجرا نميکرد که هنوز اين موضوع يک مساله مورد مناقشه است.
وي ادامه داد: آنچه آژانس تاييد کرده است اين است که ايران غني سازي خود را در حال حاضر در سطح پنج درصد حفظ و بخش اعظم ذخيره اورانيوم با غناي 20 درصد را تبديل کرده است. ما تا چندين سال آينده به اين کار ادامه ميدهيم و ظرفيت محدودي از اورانيوم 20 درصدي را در اختيار خواهيم داشت.
حسين موسويان در پاسخ به اين سوال که اروپا چه کاري بايد انجام بدهد، اظهار کرد: اگر دولت آمريکا متقاعد شده باشد که ايران با کاهش دادن سطح غني سازي اورانيوم خود و تبديل ذخيره اورانيوم غني شدهاش حسن نيت نشان داده است اما نميتواند کنگره خود را متقاعد کند پس دست کم نبايد اروپاييها را براي لغو تحريمها در حوزه نفت، بانک مرکزي و سيستم سوئيفت مجازات کند.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران همچنين گفت: به ياد داشته باشيد اروپاييها پيش از آمريکاييها اين تحريمها را اجرا کردند بنابراين لغو تحريمهاي آنها حتي پيش از توافق نهايي کار آساني است. ايران غني سازي اورانيوم را در سطح پنج درصد نگه ميدارد ذخيره اورانيوم 20 درصدياش را محدود ميکند و اتحاديه اروپا بايد تحريمهاي سال 2012 را لغو کند.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران در پاسخ به آخرين سوال خبرنگار ديولت در خصوص عاديسازي روابط با اسرائيل، بيان کرد: من متعجم که چرا مردم هنوز اين سوال را مطرح ميکنند. ما در دنيا 57 کشور مسلمان داريم که 50 تاي آنها اسرائيل را به رسميت نميشناسند و برخيشان شامل عربستان سعودي از همپيمانان آمريکا هستند.
وي ادامه داد: عربستان کسي است که بيشترين تجهيزات نظامي را از آمريکا دريافت ميکند اما چرا زماني که حتي پذيرفتن اسرائيل براي سعوديها غيرممکن است ايران بايد چنين کاري انجام دهد.
*ايسنا
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، سيد حسين موسويان عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان در گفت و گو با روزنامه آلماني دي ولت، در خصوص دور جديد مذاکرات هستهاي ايران و گروه 1+5 در ژنو گفت: من نسبت به اين موضوع اميدوارم چون هيچ مناقشهاي بر سر اقدامات مربوط به معاهده ان پي تي وجود ندارد. مسائل باقيمانده در خصوص اقداماتي فراتر از انپيتي و مدت زمان اجراي اقدامات اعتماد سازي است. اساس کار بر معاهده انپي تي است و بايد باشد پس تا زمانيکه مناقشهاي بر سر اين اقدامات وجود ندارد توقف اين توافق اشتباهي بزرگ از سوي قدرتهاي جهاني خواهد بود.
موسويان همچنين در پاسخ به اين سوال که آيا از عدم حصول توافق و تمديد مذاکرات در 24 نوامبر نااميد شده بود، گفت: من ميدانستم که آنها نميتوانند به يک توافق جامع با جزييات دست پيدا کنند اما بسيار اميدوار بودم که ميتوانند اصول دستيابي به اين توافق را نهايي کنند. از نظر من آنها به نقطهاي رسيدهاند که بتوانند يک توافق اساسي را که خود توافق سياسي مينامند را امضا کنندکه اصول مهم توافق نهايي را تعيين ميکند و شامل چارچوب اصلي توافق، به ويژه اقدامات شفاف سازي از طريق آژانس بينالمللي انرژي اتمي و انپيتي در بالاترين سطح ممکن، اقدامات مضاعف براي بررسي ابعاد نظامي احتمالي در برنامه هستهاي ايران ( مطالعات ادعايي آژانس)، تغييرات فني در راکتور آب سنگين اراک، تبديل تاسيسات فردو از يک سايت غني سازي به يک مرکز تحقيق و توسعه، محدوديت در ذخيره اورانيوم غني شده و نگه داشتن غني سازي اورانيوم در سطح پنج درصد خواهد بود. گروه 3+3 در ازاء حق غني سازي اورانيوم در ايران براي رفع نيازهاي عملياش را به رسميت ميشناسد و تحريمها را لغو خواهد کرد. آنها آماده بودند که توافق در اين نقطه امضا و اعلام کنند که تمام طرفهاي مذاکره کننده به يک درک مشترک رسيدهاند. تنها دو مساله باقي مانده است: اولي ظرفيت غني سازي و ديگري ترتيب لغو تحريمها، در برنامه اقدام مشترک که در
نوامبر 2013 ميان اين هفت کشور به امضاء رسيد آمده است که ظرفيت غنيسازي ايران بايد در حد رفع نيازهاي عملياش باشد.
وي ادامه داد: اکنون آنها در حال مذاکره براي تعريف نيازهاي عملي هستند. ايران يک راکتور هستهاي در بوشهر دارد. قراردادي ميان ايران و روسيه وجود دارد که سوخت مورد نياز اين راکتور را تامين ميکند و در سال 2021 پايان خواهد يافت. بنابراين پس از آن ايران نيازمند تامين سوخت نيروگاه بوشهر در داخل است. آمريکاييها ميگويند روسيه ميتواند اين قرارداد را تمديد کند. ايران ميگويد قطعا که ميتواند اما خود داراي تاسيسات لازم، کارشناسان و تکنولوژي کافي براي اين کار هست، بنابراين چرا بايد اين سوخت را بخرد. اين يک نياز عملي داخلي است چرا ما بايد آن را از بيرون تامين ميکنيم.
اين عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اين که چرا ايران تمديد اين قرارداد را قبول نميکند؟ چون گاهي قراردادهاي هستهاي تا 60 سال ادامه دارند، اظهار کرد: ما تاسيسات لازم را داريم،ما مهندسان را در اختيار داريم و ما روش را نيز بلديم آن وقت شما ميگوييد که همه اينها را کنار بگذاريد و سوخت را از بيرون تهيه کنيد. براي نيروگاههاي بعدي اين کار ميتواند منطقي باشد. اگر توافقي صورت گيرد ايران ميتواند برنامههايي را تعيين کند و سوخت را از بازار بينالملل تهيه کند و در نيروگاههاي غني سازي جديد سرمايه گذاري نخواهد کرد. اما غرب 30 سال است که دسترسي ايران به بازارهاي جهاني سوخت را محدود کرده است. ما خواهان غني سازي اورانيوم توسط خود ما نبوديم. در دهه 1990 من يک سفير ايراني در آلمان بودم و بيش از 300 ديدار با مقامات آلماني انجام دادم. به آنها گفتم اگر شما بوشهر را تکميل کنيد، در حاليکه هزينه آن يعني 7/8 ميليارد مارک را دريافت کردهايد، در اين صورت نيازي نيست از روسيه بخواهيم اين کار را انجام دهد و نيازي نداشتيم اورانيوم را خود غني سازي کنيم. اما آمريکا و اروپا يک اشتباه استراتژيک بزرگ کردند و ما را عليرغم وجود اين قرار داد و پولي که بابت آن پرداخته بوديم هدف تحريم قرار دادند. اين اتفاق هيچ گزينه ديگري جز رفتن به سوي خودکفايي براي ايران نگذاشت. ما در اين راه سرمايهگذاري کردهايم و نمي توانيم نيروگاه نطنز را داخل خليج فارس بيندازيم.
خبرنگار دي ولت در ادامه به سخنان حسن روحاني در سال 2005 اشاره کرد که گفته بود جامعه جهاني همانگونه که با پاکستان و برزيل رفتار کرده است تا زمانيکه شما به چرخه سوخت دست پيدا نکنيد براي شما مشکل ساز خواهد بود و پس از آن نه!
موسويان در پاسخ به اين سوال که آيا هنوز ايران اين گونه فکر ميکند تصريح کرد؟ قدرتهي جهاني تاکنون مرتکب بزرگترين تخلفات از معاهده انپيتي شدهاند که هدف اصلي آن منع اشاعه هستهاي است اما اکنون 22 هزار بمب اتم در دستان قدرتهاي جهاني وجود دارد. حتي بعد از گذشت 50 سال از عمر انپيتي آنها خواهان نابودي اين تسليحات هم نيستند. اين در حالي است که انپيتي اساسا براي منع اشاعه است اما پاکستان، هند و رژيم صهيونيستي خلاف آن عمل کردند و بمب ساختند. قدرتهاي جهاني نيز بهترين ارتباط را با آنها دارند و بيشترين فشارها را بر ايران قرار ميدهد که اين معاهده را امضاء کرده، بمبي در اختيار ندارد و بنابر گزارشات آژانش هيچ اسناد و شواهدي که ثابت کند ايران به سمت ساخت سلاح هستهاي انحرافي داشته است وجود ندارد. حتي ارزيابيهاي اطلاعات مالي آمريکا در سال 2007 و 2011 تاييد کرد که هيچ شواهدي دال بر تصميم سياسي ايران براي ساخت بمب وجود ندارد.
وي افزود: ايران بيش از کره شالي هدف تحريم قرار گرفته است در حالي که پيونگ يانگ از معاهده خارج شده و سلاح هستهاي توليد کرده است. شما چطور ميتوانيد به قدرتهايي که بمب در اختيار دارند اعتماد کنيد ؟ ما ايرانيها ميگوييم، مشکل شما هستيد! شمايي که ميخواهيد دربارهي صلح جهاني مذاکره کنيد در حاليکه 22 هزار بمب در اختيار داريد! شما اين تکنولوژي را توليد کرده و به ديگر کشورها داديد. شما ما را حتي بيشتر از کره شمالي تحريم ميکنيد و اين مسخره است.
حيسن موسويان در ادامه در پاسخ به سوالي دربارهي گزارش نوامبر آژانس که در آن گفته شده است ايران دست به تحقيق و توسعه براي تسليحات هستهاي زده است و به نظر ميآيد به آن ادامه ميدهد، گفت: نه ! اين چيزي نيست که گزارش آژانس ميگويد. در گزارش نوامبر آژانس آمده است: ايران دست به تحقيق و توسعهاي زده که ميتواند کاربرد دوگانه شامل اهداف نظامي و غير نظامي داشته باشد. آنها خواهان بازرسيهايي فراي انپيتي براي راستي آزمايي هستند. علاوه بر اين قابل توجه است که تحقيق و توسعه براي تسليحات هستهاي طبق معاهده ان پيتي ممنوع نيست. ان پيتي از ساخت، ذخيره و استفاده از سلاح هستهاي جلوگيري ميکند. آلمان سالها است که در حال انجام تحقيق و توسعه براي تسليحات هسته اي و استفاده از آن است. چون برلين خواهان اطلاع از پيامدهاي استفاده احتمالي از بمب عليه کشورش است. اين کار در شرايطي که قدرتهاي هسهاي هزاران بمب اتم در اختيار دارند قانوني است.
وي دربارهي اين که يا اين طرز تفکر موجب نميشود ايران ظرفيت گريز هستهاي داشته باشد، تاکيد کرد: نه! اگر ما بايد اتمام بخواهيم ظرفيت آن را داريم. همه اين را ميدانند که اگر ايران بخواهد بمب توليد کند اين کار را ميکند. ما صراحتا گفتهايم که سلاح هستهاي نميخواهيم چون عضو معاهده انپي تي هستيم. ايران تنها کشوري است که با تکيه بر زمينههاي ديني و از طريق بالاترين سطوح ديني – سياسي توليد اين سلاحها را ممنوع کرده است. حضرت آيتالله خامنهاي در اين زمينه فتوايي صادر کردهاند. اگر کسي به اين فتوا شکي دارد ميتواند به مسالهاي مشابه که در سالهاي جنگ ايران و عراق اتفاق افتاد رجوع کند. در دهه 1980 صدام حسين از گازهاي سمي عليه غير نظاميان و نيروهاي نظامي ايراني استفاده کرد که تکنولوژي آن را از کشورهاي غربي گرفته بود. آلمان نيز در ميان اين کشورها قرار داشت. آلمانيها، آمريکاييها و ديگر غربيها اين کار را کردند. شما با اين روش بيش از 100 هزار ايراني را کشته يا زخمي کرديد. فرماندهان نظامي ايران در آن زمان به رهبر خود، يعني آيتالله خميني مراجعه کردند و از وي خواستند اجازه استفاده از تسليحات شيميايي را بدهد. اما امام خميني گفتند اين کار يعني استفاده از سلاحهاي هاي کشتار جعي حرام ( ممنوع) است. آيا تضمين بهتري براي عدم استفاده از اين گونه سلاحها در حملات تلافي جويانهمان وجود دارد؟
خبرنگار دي ولت در اينجا اين پرسش را مطرح کرد که به عنوان مثال اگر ايران آماده است بپذيرد که يک سال تا گريز هستهاي فاصله دارد، مدت زماني که براي ساخت بمب کافي است. اما به نظر ميآيد کشور شما نميخواهد اين را بپذيرد.
موسويان در اين باره گفت: در واقع اين تنها يک مسأله سياسي است. آمريکا ميداند که ايران به سراغ غنيسازي اورانيوم رفت چون شما ما را از سوخت محروم کرديد. شما به صدام حسين موشک داديد و وي از هزاران موشک دوربرد عليه ما استفاده کرد. بنابراين ما مجبور شديم تا به سمت گسترش موشک براي جبران برويم. چون موشکها سلاحهاي غيرهستهاي هستند و تسليحات کشتار دسته جمعي نيستند. اين در حالي است که شهروندان زيادي از ما هدف بيش از 1800 راکت قرار گرفتند. غرب به صدام مواد و تکنولوژي براي موشک داد و در ازا ما را براي برنامه موشکيمان تحريم کرد. امروز ما يکي از قويترين توليدکنندگان موشک هستيم و اگر بخواهيم کلاهک هستهاي در موشکهايمان داشته باشيم اين کار را ميتوانيم انجام دهيم.
وي افزود: مذاکره کننده ارشد انگليس يک روز به من گفت ما انگليسيها اولين تسليحات هستهاي خود را با 16 سانتريفيوژ توليد کرديم. همه ميدانند که ساخت بمب حتي با 40 يا 50 سانتريفيوژ ساده است و آمريکاييها ميخواهند تنها به دليل نقطه موسوم به گريز هستهاي ظرفيت غنيسازيمان را به 1000 تا 15 هزار سانتريفيوژ محدود کنند. اين يک بازي است. 6 ماه يا يک سال، اگر تصميمي سياسي براي ساخت بمب وجود نداشته باشد اين مدت زمان اصلاً مهم نيست و اگر ما بخواهيم ميتوانيم بمب توليد کنيم.
وي ادامه داد: اگر ايران با بالاترين سطوح شفافسازي براي جلوگيري از ابعاد نظامي احتمالي موافقت کند و اگر محدود شدن غنيسازي را در سطح 5 درصد و عدم برخورداري از تأسيسات بازفرآوري را بپذيرد اين اقدامات براي از بين بردن نگرانيها بر سر برنامه هستهاي ايران کافي خواهد بود.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا اين سطح از شفافسازي شامل بازرسي از تأسيسات نظامي نيز ميشود، اظهار کرد: بالاترين سطوح شفاف سازي به معني بالاترين سطوح تعريف شده در معاهده انپيتي و پروتکل الحاقي آن است. حتي شما آلمانيها نيز به آژانس اجازه نميدهيد که از تأسيسات نظاميتان بازرسي کنند اما ايران از سال 2003 تاکنون بيش از 37 بار اجازه بازرسي به آژانس از سايتها نظامياش را داده است که اين مسأله در طول تاريخ فعاليت آژانس بيسابقه بوده و تاکنون هيچ کشوري همانند ايران به آژانس اجازه بازرسي نداده است.
موسويان افزود: شايد شما آلمانيها اين کار را بکنيد اما آمريکا، فرانسه و يا کشورهاي بسيار ديگري اين کار را نخواهند کرد. ما حتي دو بار به آژانس اجازه دادهايم به تأسيسات پارچين که يک مرکز نظامي است و اتهاماتي درباره وجود آزمايشات تسليحاتي در آن مطرح ميشود دسترسي پيدا کند.
وي ادامه داد: ما همچنين در يک توافق نهايي و نه الان به آژانس پيشنهاد ميدهيم که به تأسيسات نظاميمان در صورت لزوم دسترسي داشته باشد تا بتواند مسائل مربوط به ابعاد نظامي احتمالي را حل کند.
اين عضو سابق تيم مذاکره کننده هستهاي کشورمان بيان کرد: ايران و آژانس تا کنون تحت يک دسترسي مديريت شده بر سر اين بازرسيها توافق کردهاند. ايران نيازمند ليستي از تأسيساتي است که آنها ميخواهند از آن بازرسي کنند و سپس ما ميتوانيم به آن رسيدگي کنيم. اما در اين صورت پرونده وجود ابعاد نظامي احتمالي بايد کاملاً بسته شود. مسائل مربوط به اين پرونده به دهه 1980 بازميگردد بنابراين، اين يک مقوله بزرگ نيست. اين مسأله مربوط به گذشته و نه اکنون است. قدرتهاي جهاني پذيرفتهاند که برنامه هستهاي کنوني ايران صلحآميز است و اين اقدامات براي تضمين آن کافي است.
خبرنگار روزنامه دي ولت در ادامه با اشاره به گزارشات پيشين آژانس اين سوال را مطرح کرد که حدود سه سال قبل آژانس در تحقيقات خود درباره ساخت سلاح شامل توليد کلاهکهاي هستهاي و اشتعال گفت که ايران دست کم تا سال 2013 اين فعاليتهاي خود را ادامه داده و ممکن است تا به امروز نيز ادامه داشته باشد.
موسويان در پاسخ به اين سوال تصريح کرد: نه اين چيزي نيست که آژانس گفته بود. مرکز ارزيابي اطلاعات ملي آمريکا اعلام کرد از پاييز سال 2003 تاکنون ايران برنامه تسليحات هستهاياش را متوقف کرده است. شايد آژانس نيز بر اين باور باشد اما تاکنون اسناد و شواهدي که ثابت کند برنامه هستهاي ايران به سمت تسليحات انحراف داشته پيدا نکرده است.
وي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينکه اگر ظرفيت گريز هستهاي ارتباطي با اين موضوع نداشته باشد پس کاهش سانتريفيوژهاي ايران چه فايدهاي دارد چون هزار تا شش هزار سانتريفيوژ براي سوخت بوشهر کافي نخواهد بود، گفت: سوال واقعي اين است که شما نياز عملي را چگونه تعريف کنيد چون بعد از سال 2021 ما به سانتريفيوژهاي بيشتري نياز خواهيم داشت و تعريف نيازهاي عملي از قبل مشخص ميکند که ما در آن سال به چه تعداد سانتريفيوژ نياز خواهيم داشت.
موسويان ادامه داد: تعداد سانتريفيوژها اصليترين موضوع مورد اختلاف است. براي تامين سوخت نيروگاه بوشهر ايران در صورت استفاده از سانتريفيوژهاي نسل IR1 به 19 هزار تا و در صورت استفاده از نسل پيشرفته IR8 به 20 هزار سانتريفيوژ براي تامين سوخت بوشهر نياز دارد که اين نياز عملي واقعي ايران است.
عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران درباره انتظارات ايران از اتحاديه اروپا در خصوص لغو تحريمها بيان کرد: اروپاييها براي اين کار بايد به اندازه کافي شجاع و صادق باشند. ايران در سال 2012 خواهان واردات ميلههاي سوختي غني شده در سطح 20 درصد براي راکتور تحقيقاتي تهران شد که توسط آمريکاييها در سال 1967 براي اهداف پزشکي ساخته شد.
وي افزود: ايران خواهان توليد اين سوخت به صورت بومي نبود. شما براي توليد ميلههاي سوختي نيازمند غنيسازي اورانيوم 20 درصدي هستيد. غرب گفت که ايران در حال بلوف زدن است و نميتواند غني سازي در سطح 20 درصد انجام دهد اما اتحاديه اروپا طي چند ماه متوجه شد که ايران غني سازي 20 درصد انجام داد و اين ميلهها را توليد کرد. آنها به دليل قضاوت نادرستشان از اين موضوع شوکه شدند.
وي همچنين گفت: تنها به اين دليل بود که آنها بانک مرکزي ايران، صادرات نفتمان و عضويتمان در سيستم انتقال بانکي در سطوح بينالملل (سوئيفت) را هدف تحريم قرار دادند و اين تنها به اين دليل بود که اروپاييها ميترسيدند ايران به سمت غني سازي ايران در سطح 90 درصد برود که براي استفادههاي نظامي مناسب است. کشور ما در حال حاضر غني سازي اورانيوم در سطح 20 درصد را نيز متوقف کرده و حاضر است به اين کار خود ادامه دهد چون ميلههاي سوختي را توليد کرده است بنابراين هيچ توجيه قانوني براي ادامه تحريمهاي اتحاديه اروپا وجود ندارد.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي علاوه بر اين در خصوص تاسيسات فردو و اين ادعا که ايران در گذشته بخشي از فعاليتهاي هستهاياش را پنهان کرده، گفت: تنها بر اساس پروتکل الحاقي ايران موظف بود تا اين تاسيسات را پيش از سال 2009 آشکار کند اما ايران در آن سال پروتکل الحاقي را اجرا نميکرد که هنوز اين موضوع يک مساله مورد مناقشه است.
وي ادامه داد: آنچه آژانس تاييد کرده است اين است که ايران غني سازي خود را در حال حاضر در سطح پنج درصد حفظ و بخش اعظم ذخيره اورانيوم با غناي 20 درصد را تبديل کرده است. ما تا چندين سال آينده به اين کار ادامه ميدهيم و ظرفيت محدودي از اورانيوم 20 درصدي را در اختيار خواهيم داشت.
حسين موسويان در پاسخ به اين سوال که اروپا چه کاري بايد انجام بدهد، اظهار کرد: اگر دولت آمريکا متقاعد شده باشد که ايران با کاهش دادن سطح غني سازي اورانيوم خود و تبديل ذخيره اورانيوم غني شدهاش حسن نيت نشان داده است اما نميتواند کنگره خود را متقاعد کند پس دست کم نبايد اروپاييها را براي لغو تحريمها در حوزه نفت، بانک مرکزي و سيستم سوئيفت مجازات کند.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران همچنين گفت: به ياد داشته باشيد اروپاييها پيش از آمريکاييها اين تحريمها را اجرا کردند بنابراين لغو تحريمهاي آنها حتي پيش از توافق نهايي کار آساني است. ايران غني سازي اورانيوم را در سطح پنج درصد نگه ميدارد ذخيره اورانيوم 20 درصدياش را محدود ميکند و اتحاديه اروپا بايد تحريمهاي سال 2012 را لغو کند.
اين عضو سابق تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران در پاسخ به آخرين سوال خبرنگار ديولت در خصوص عاديسازي روابط با اسرائيل، بيان کرد: من متعجم که چرا مردم هنوز اين سوال را مطرح ميکنند. ما در دنيا 57 کشور مسلمان داريم که 50 تاي آنها اسرائيل را به رسميت نميشناسند و برخيشان شامل عربستان سعودي از همپيمانان آمريکا هستند.
وي ادامه داد: عربستان کسي است که بيشترين تجهيزات نظامي را از آمريکا دريافت ميکند اما چرا زماني که حتي پذيرفتن اسرائيل براي سعوديها غيرممکن است ايران بايد چنين کاري انجام دهد.
*ايسنا