نسخه چاپی
ارسال به دوستان
درخشان قبل از بازي با آرژانتين گفت تيم ملي آبکش مي شود
مارکار آقاجانيان گفت: در ماجراي انتقاد از تيم ملي، عده اي دنبال منافع شخصي خودشان هستند.چند ايراني به نيمکت تيم ملي رسيدند اما نتوانستند فشار کاري را تحمل کنند. آنها رفتند و نماندند اما در اين بين يکي بود که ايستاد و حالا تبديل به مرد مورد اعتماد کروش شده است؛ مارکار آقاجانيان. او ديروز در خبرورزشي ميهمان ما بود و علاوه بر پاسخ دادن به انتقادها، بحث فني هم کرد.
تيم ملي به ايران بازگشت و نزديک به 3 هزار هوادار به استقبال بازيکنان و مربيان رفتند.
اول از برخورد ايراني هاي مقيم استراليا بگويم. در همه جلسات تمريني، جلوي هتل و همه جا کار تيم ملي بودند. حتي شبي که ساعت 3 صبح به فرودگاه رفتيم، براي بدرقه ما آمدند. تمام آنها تشکر مي کردند و مي گفتند ناحقي است که تيم ملي باخته. از طرف بازيکنان و کادر فني، دست تک تک هواداران را مي بوسم. آنها نشان دادند که فوتبال را خوب مي فهمند. جواب تلاش بازيکنان را اينطوري دادند. اينجا هم واقعا استقبال خوبي از تيم ملي شد.مردم خودشان بلدند که قضاوت خوبي درباره تيم ملي داشته باشند. آنها فوتبال را مي فهمند و برعکس عده اي اند که دنبال منافع شخصي خودشان هستند.
اين ايراني محبوب ترين ناکام تاريخ فوتبال ايران بود. حضور مردم و ابراز احساساتي که داشتند، حاوي چه پيغامي بود؟
يعني مردم خوب فوتبال را مي فهمند و متوجه مي شوند. آنها به کروش اعتقاد دارند و با قلب شان به استقبال تيم ملي آمدند. مطمئنا اين تيم ملي در آينده بهتر خواهد شد.
انتقادها از شب بازي با عراق شروع شد. مي خواهيم با شما در اين باره بحث کنيم. همينطور نظر مخالفان را بگوئيم.
نه قبل از جام ملت ها بود که يکي از مربيان حرف هايي زد و از کادر فني گلايه کرد. بعضي از دوستانه هم که در حين مسابقات انتقاد کردند و تا اينکه رسيد به قبل از بازي با عراق. فکر مي کنم چنين رفتاري نشان دهنده آن است که اين دوستان، منافع شان مهمتر از منافع تيم ملي است. اگر دلشان براي تيم ملي مي سوخت، چنين صحبت هايي نمي کردند و حداقل اجازه مي دادند تيم ملي بدون حاشيه راهش را ادامه بدهد.. وقت براي گلايه هميشه هست ولي آنها در بدترين موقع، اين مسايل را مطرح کردند.
شما فکر مي کنيد هدف شان چه بود؟ شايد انتقادها براي کمک بود و شايد...
من فکر نمي کنم از سر دلسوري و کمک باشد . اگر نه، در شرايط حساس مسابقات و بازي ها اين کار را نمي کردند. من فکر مي کنم کسي دلش براي تيم ملي مي سوخت که سکوت مي کرد و حتي به بازيکنان انگيزه مي داد. براي صحبت کردن هميشه وقت است.
کارلوس کروش 4 سال مقابل تندترين و بدترين انتقادها سکوت کرد و حرفي نزد. اما چه اتفاقي مي افتد که بعد از جام ملت ها، ناگهان تغيير رفتار مي دهد؟
در اين سوال خيلي چيزها نهفته است. در اين 4 سال و به ويژه قبل از جام جهاني مشکلات زيادي داشتيم. با اين مشکلات خيلي دست و پنجه نرم کرديم. از لحاظ امکانات، بازي هاي دوستانه و... هميشه عقب بوديم و هستيم. همه مشکلات هم روي دوش کادر فني بود. سعي مي کرديم به آن صورت وارد بحث نشويم تا آرامش تيم بهم بخورد. هدف ما موفقيت تيم ملي بود. من خودم را بگويم که بارها شده حقوق نگرفته ام يا درباره پاداش ها مشکل داشتيم ولي حرفي نزدم و سکوت کرد. کروش هم مدت ها سکوت کرد ولي بالاخره يک جا لازم بود که جواب بدهد. بازي ها تمام شده بود و فکر مي کنم مرد بايد بعضي از حقايق را مي شنيدند. ما به اين مسئله واقف بوديم که به خاطر مشکلات تحريم، پول هاي بين المللي فدراسيون نمي آيد و مشکلاتي هست. من خودم 8 سال پيش در تيم ملي بودم، يعني زماني که فدراسيون تعليق بود. آن زمان شرايط مالي خيلي بهتر از همين حالا بود.
جدي ترين منتقد کروش، حميد درخشان سرمربي پرسپوليس است. او معتقد بود که ايران بايد 10 نفره عراق را شکست مي داد. انتقادهاي او را فني مي دانيد يا فکر مي کنيد دلايل ديگري دارد؟ آيا پاسخي به انتقادهايش مي دهيد؟
حميد درخشان از مربيان ليگ برتري است، قبلا هم بازيکن تيم ملي بوده و من برايش احترام زيادي قابل هستم. اما معتقدم مردم با حمايتي که از تيم ملي کردند، جواب ايشان را دادند. خيلي از کارشناس ها هم منصف بودند. از نوع بازي تيم ملي هم تعريف کردند. من فکر مي کنم بهتر است هرکس تمرکزش روي تيم خودش باشد. ما روي تيم ملي تمرکز کنيم و آقاي درخشان هم به پرسپوليس فکر کند. من نمي خواهم مثل خود آقاي درخشان برخورد کنم ولي ايشان قبل از بازي با آرژانتين هم رفتار خوبي با تيم ملي نداشتند. ديگر مردم خودشان شنيدند که ايشان در تلويزيون چه گفتند. در يک برنامه تلويزيوني که ميکروفن باز بود، گفتند تيم ملي مقابل آرژانتين آبکش مي شود. من براي ايشان احترام قايلم ولي بهتر است بدانند که مردم به تيم ملي کشورشان علاقه دارند. مردم مي توانند بگويند تيم ملي خوب بود يا بد. آنها با رفتارشان و با نظري که در راي گيري ها مي دهند، نشان مي دهند تيم ملي و کروش خوب بودند يا نه. کارلوس کروش کارش را درست انجام داده و با بضاعتي که داشتيم، بازي هاي خوبي انجام داديم. من ايمان دارم اگر در بازي با عراق 10 نفره نمي شديم، مي توانستيم اين مسابقه را با اختلاف سه گل ببريم. در آخر به آقاي درخشان مي گويم، اگر کسي تيم ملي کشورش را دوست داشته باشد و به آن احترام بگذارد، هرگز نمي گويد «آبکش» مي شود.
او و بعضي از منتقدان البته بحث فني هم مي کنند. مي گويند تيم ملي در دفاع فوق العاده است ولي در حمله هنوز با ضعف هايي روبروست. شما چه برنامه هايي براي تقويت تيم ملي داريد؟
اول از همه بايد بگويم، تغييرات نياز به زمان دارد. ما زمان داشتيم ولي تدارک نداشتيم. شما ببيند همين عراق با آن شرايطش، بعد از تايم جام جهاني 10 بازي دوستانه انجام داد. ولي ما چطور؟ بدون بازي دوستانه، کروش اينقدر شهامت داشت که جوان ها را بازي داد. برعکس بعضي از دوستان که مي گويند کروش ليگ را نمي بيند، اگر نمي ديد امثال پورعلي گنجي، وريا غفوري، رامين رضائيان، خانزاده و... چطور به تيم ملي رسدند؟ اتفاقا او خوب بازي ها را ارزيابي کرد و مطمئن باشيد درهاي تيم ملي رو به جوان ها باز است. من براي شما يک نمونه بيارم. بازيکن شماره 15 عراق که 22 ساله است، 30 بازي ملي داشت ولي بازيکن جوان ما 3 بازي ملي دارد. همين نشان مي دهد ما بازي دوستانه کم داشتيم. اگر مي خواهيم تيم بهتري داشته باشيم و قدرت تهاجمي مان تقويت شود، نياز به بازي هاي بيشتري داريم.
بدون وردربايستي، بزرگترين ضعف ايران در جام ملت ها چه بود؟
همين که بازي تدارکاتي نداشتيم. شما مطمئن باشيد اگر بازيکنان جوان ما بيشتر بازي کنند، کيفيت تيم ملي هم بالاتر مي رود.
يکي از منتقدان تيم ملي به تاکتيک ايران در رقابت ها خنديد، اين در حالي است که تيم او با همين تاکتيک بيشتر گل هايش را زده؛ ضربات کاشته و کرنر. منتقدان تيم ملي مي گويند اين که تاکتيک نيست.
به نظر من اين صحبت ها کارشناسي نيست. ضربات ايستگاهي و کرنر جزيي از فوتبال است. ما هم بايد از داشته هاي خودمان استفاده کنيم. وقتي توانش را داريم، چرا استفاده نکنيم؟ ما با فکر، روي چنين تاکتيکي کار کرديم. بهتر است اين مسئله را باز نکنم ولي مي گويم پشت اين تاکتيک هم مسئله مهمي نهفته بود. ما به طور قطع در آينده هم از اين تاکتيک استفاده لازم را مي بريم و نياز باشد تاکتيک هاي مختلفي را اضافه مي کنيم.
تيم ملي در وقت هاي اضافه بازي با عراق دو بار عقب افتاد و جبران کرد. منتقدان هم از اين اتفاق تعريف و تمجيد کرده اند. در 5 دقيقه آخر وقتي گل سوم را خورديم، کمتر کسي فکر مي کرد بتوانيم جبران کنيم ولي باز هم گل زديم.
اول از همه متاسفم داور آن اشتباه را کرد. بازيکن شماره 2 عراق دقيقه 57 بايد اخراج مي شد. در اين حالت شرايط مساوي بود. مي شد که بازي را دوباره به دست بگيريم. من فکر نمي کنم کاري که ما کرديم، حداقل در سطح آسيا اتفاق افتاده باشد. دو بار 10 نفره آن هم در وقت هاي اضافه، گل خورده را جبران کرديم. بازي خيلي فشرده بود. در تورنمنتي ها که تيم ها با تجهيزات کامل مي آيند، از دست دادن يک بازيکن واقعا تاثيرگذار است. تازه ما دو تعويض اجباري داشتيم، مثل تعويض اشکان به خاطر کمر درد. سعي ما اين بود که 10 نفره دوباره منطقي بازي کنيم. مساوي کردن بازي آن هم دو بار، نشان مي دهد که بچه ها با روج جنگندگي و با تمام توان کار کردند. ايجاد روحيه در تيم تزريقي نيست. نمي توانيم با يک آمپول آن را تزريق کنيم. شما اگر تجربه مربيگري داشته باشيد، مي دانيد در ن شرايط چقدر کار سخت است. يک ملت اميدوار هستند و منتظر، شما بايد در زمين موفق باشيد. در اين تيم همدلي وجود داشت. از نيمکت بگيريد تا بازيکنان داخل زمين، يکدل بودند. جا دارد همين جاز بازيکنان بزرگ تيم از جمله نکونام،آندو، سيد جلال و...هم تشکر کنم که انصافا در شکل دادن اين جو، تلاش کردند.
داور واقعا مي خواست بازنده شويم؟
من وارد مسايل داوري نمي شويم. فقط مي گويم او اشتباه کرد. ولي کلا شک برانگيز بود.
با داور بازي هم حرف زديد؟
نه حرفي نزديم ولي فيلم را چند بار بازبيني کرديم. در آن صحنه، داور اصلا سوت نزد. تازه وقتي گلر حريف با مشت به سينه مهرداد کوبيد، داور سوتش را به صدا در آورد. يعني اگر براي اين صحنه سوت زده، بايد به گلر حريف کارت بدهد نه مهرداد. به نظر من درباره داوري حرف نزنم بهتر است. کارشناس ها نظرشان را گفتند. حتي شبکه فاکس نيوز استراليا هم بين دو نيمه گفته بود که او بزرگترين اشتباه را کرده. در تلويزيون استراليا گفتند که او نتيجه بازي را تغيير داد.
فکر مي کنيم مهمترين نتيجه بازي ها گروهي اين بود که باور کنيم تيم هاي عربي پيشرفت زيادي کرده اند، از جمله امارات. خيلي ها بعد از بازي با آنها مي گفتند چرا بايد تيم ملي مقابل شان اينطوري بازي کند؟
ديديد که امارات به رده بندي رسيد. ما بايد واقعيت ها را بپذيريم و پيشرفت را ببينيم. بازيکنان امارات 8 سال است با اين مربي کار کرده اند و چشم بسته همديگر را در زمين پيدا مي کنند. بهترين امکانات را هم دارند و هر جا مي خواهند اردو مي زنند. طبيعتا نتيجه بهتري هم مي گيرند. ما در عوض استعداد زيادي داريم ولي امکانات مان کم است. ما بايد بيشتر بازي کنيم. عملکرد بچه ها در استراليا نشان داد که حس مسئوليت زيادي دارند. ما از اين جام يک درس گرفتيم و آن اين بود که بايد کار کنيم و کار کنيم. ما در اين يکي دو ساله در جام باشگاههاي آسيا چکار کرده ايم؟ 4 هفته ليگ را سال قبل تعطيل کرديم و تيم ها به ليگ قهرمانان رفتند. نتيجه اي چه بود؟ بازيکنان که خيلي از روزهاي سال را در اختيار باشگاه هستند، اما چرا نتيجه نگرفتيم؟ پس باشگاه بايد کار کنند تا عقب نيفتيم. باشگاههاي ما جلوي همين تيم هاي عربي نتيجه نمي گيرند. بهتر است واقعيت ها را به مردم بگوئيد و مدام دروغ بافي نکنيم که ما قدرت اول آسيا هستيم و بايد عرب ها را با اختلاف چند گل ببريم.
کسي پيش بيني نمي کرد پورعلي گنجي يا وريا اينطور بازي کنند.
اول از همه بايد از تمام بازيکنان تيم تشکر کنيم. از سردار آزمون جوان ترين بازيکن تيم گرفته تا جواد نکونام کاپيتان مان. من يک نکته به شما بگويم. انصافا چه کسي پورعلي گنجي هافبک را به عنوان دفاع آخر بازي مي داد؟! کسي بود که او را در پست غير تخصصي اش بازي دهد؟ ولي او ريسک بزرگي کرد. ديد کروش بسيار وسيع است. ديديد که مرتضي خوب بازي کرد يا جوان هاي ديگر از جمله وريا، اميري، سروش، سردار و.. هم خوب بودند.
و اما حرف آخر.
فکر مي کنم الان بايد به آينده نگاه کنيم. يک دل و متحد باشيم. حرف هايي زده شده، فراموش نکنيم مهم اين است که دوباره با هم کار خواهيم کرد. بايد از همين حالا به جام جهاني 2018 فکر کنيم. يکسري جوان به تيم ملي اضافه شده اند و مي توانيم تيم بهتري در آسنده بسازيم. بايد کم کم بازيکنان شايسته ديگري را هم به تيم اضافه کنيم. بايد از باشگاهها هم يک تشکر ويژه کنيم که بازيکنان را پرورش دادند و زحمت کشيدند. بايد تعامل خوبي بين تيم ملي و باشگاهها باشد. در آخر هم بار ديگر از مردم به خاطر حمايت هايشان تشکر مي کنم. از طرف خودم، بازيکنان و کادر فني هم يک هدايت ويژه از آقاي هدايتي دارم که واقعا به تيم ملي کمک کردند.
*خبرآنلاين
تيم ملي به ايران بازگشت و نزديک به 3 هزار هوادار به استقبال بازيکنان و مربيان رفتند.
اول از برخورد ايراني هاي مقيم استراليا بگويم. در همه جلسات تمريني، جلوي هتل و همه جا کار تيم ملي بودند. حتي شبي که ساعت 3 صبح به فرودگاه رفتيم، براي بدرقه ما آمدند. تمام آنها تشکر مي کردند و مي گفتند ناحقي است که تيم ملي باخته. از طرف بازيکنان و کادر فني، دست تک تک هواداران را مي بوسم. آنها نشان دادند که فوتبال را خوب مي فهمند. جواب تلاش بازيکنان را اينطوري دادند. اينجا هم واقعا استقبال خوبي از تيم ملي شد.مردم خودشان بلدند که قضاوت خوبي درباره تيم ملي داشته باشند. آنها فوتبال را مي فهمند و برعکس عده اي اند که دنبال منافع شخصي خودشان هستند.
اين ايراني محبوب ترين ناکام تاريخ فوتبال ايران بود. حضور مردم و ابراز احساساتي که داشتند، حاوي چه پيغامي بود؟
يعني مردم خوب فوتبال را مي فهمند و متوجه مي شوند. آنها به کروش اعتقاد دارند و با قلب شان به استقبال تيم ملي آمدند. مطمئنا اين تيم ملي در آينده بهتر خواهد شد.
انتقادها از شب بازي با عراق شروع شد. مي خواهيم با شما در اين باره بحث کنيم. همينطور نظر مخالفان را بگوئيم.
نه قبل از جام ملت ها بود که يکي از مربيان حرف هايي زد و از کادر فني گلايه کرد. بعضي از دوستانه هم که در حين مسابقات انتقاد کردند و تا اينکه رسيد به قبل از بازي با عراق. فکر مي کنم چنين رفتاري نشان دهنده آن است که اين دوستان، منافع شان مهمتر از منافع تيم ملي است. اگر دلشان براي تيم ملي مي سوخت، چنين صحبت هايي نمي کردند و حداقل اجازه مي دادند تيم ملي بدون حاشيه راهش را ادامه بدهد.. وقت براي گلايه هميشه هست ولي آنها در بدترين موقع، اين مسايل را مطرح کردند.
شما فکر مي کنيد هدف شان چه بود؟ شايد انتقادها براي کمک بود و شايد...
من فکر نمي کنم از سر دلسوري و کمک باشد . اگر نه، در شرايط حساس مسابقات و بازي ها اين کار را نمي کردند. من فکر مي کنم کسي دلش براي تيم ملي مي سوخت که سکوت مي کرد و حتي به بازيکنان انگيزه مي داد. براي صحبت کردن هميشه وقت است.
کارلوس کروش 4 سال مقابل تندترين و بدترين انتقادها سکوت کرد و حرفي نزد. اما چه اتفاقي مي افتد که بعد از جام ملت ها، ناگهان تغيير رفتار مي دهد؟
در اين سوال خيلي چيزها نهفته است. در اين 4 سال و به ويژه قبل از جام جهاني مشکلات زيادي داشتيم. با اين مشکلات خيلي دست و پنجه نرم کرديم. از لحاظ امکانات، بازي هاي دوستانه و... هميشه عقب بوديم و هستيم. همه مشکلات هم روي دوش کادر فني بود. سعي مي کرديم به آن صورت وارد بحث نشويم تا آرامش تيم بهم بخورد. هدف ما موفقيت تيم ملي بود. من خودم را بگويم که بارها شده حقوق نگرفته ام يا درباره پاداش ها مشکل داشتيم ولي حرفي نزدم و سکوت کرد. کروش هم مدت ها سکوت کرد ولي بالاخره يک جا لازم بود که جواب بدهد. بازي ها تمام شده بود و فکر مي کنم مرد بايد بعضي از حقايق را مي شنيدند. ما به اين مسئله واقف بوديم که به خاطر مشکلات تحريم، پول هاي بين المللي فدراسيون نمي آيد و مشکلاتي هست. من خودم 8 سال پيش در تيم ملي بودم، يعني زماني که فدراسيون تعليق بود. آن زمان شرايط مالي خيلي بهتر از همين حالا بود.
جدي ترين منتقد کروش، حميد درخشان سرمربي پرسپوليس است. او معتقد بود که ايران بايد 10 نفره عراق را شکست مي داد. انتقادهاي او را فني مي دانيد يا فکر مي کنيد دلايل ديگري دارد؟ آيا پاسخي به انتقادهايش مي دهيد؟
حميد درخشان از مربيان ليگ برتري است، قبلا هم بازيکن تيم ملي بوده و من برايش احترام زيادي قابل هستم. اما معتقدم مردم با حمايتي که از تيم ملي کردند، جواب ايشان را دادند. خيلي از کارشناس ها هم منصف بودند. از نوع بازي تيم ملي هم تعريف کردند. من فکر مي کنم بهتر است هرکس تمرکزش روي تيم خودش باشد. ما روي تيم ملي تمرکز کنيم و آقاي درخشان هم به پرسپوليس فکر کند. من نمي خواهم مثل خود آقاي درخشان برخورد کنم ولي ايشان قبل از بازي با آرژانتين هم رفتار خوبي با تيم ملي نداشتند. ديگر مردم خودشان شنيدند که ايشان در تلويزيون چه گفتند. در يک برنامه تلويزيوني که ميکروفن باز بود، گفتند تيم ملي مقابل آرژانتين آبکش مي شود. من براي ايشان احترام قايلم ولي بهتر است بدانند که مردم به تيم ملي کشورشان علاقه دارند. مردم مي توانند بگويند تيم ملي خوب بود يا بد. آنها با رفتارشان و با نظري که در راي گيري ها مي دهند، نشان مي دهند تيم ملي و کروش خوب بودند يا نه. کارلوس کروش کارش را درست انجام داده و با بضاعتي که داشتيم، بازي هاي خوبي انجام داديم. من ايمان دارم اگر در بازي با عراق 10 نفره نمي شديم، مي توانستيم اين مسابقه را با اختلاف سه گل ببريم. در آخر به آقاي درخشان مي گويم، اگر کسي تيم ملي کشورش را دوست داشته باشد و به آن احترام بگذارد، هرگز نمي گويد «آبکش» مي شود.
او و بعضي از منتقدان البته بحث فني هم مي کنند. مي گويند تيم ملي در دفاع فوق العاده است ولي در حمله هنوز با ضعف هايي روبروست. شما چه برنامه هايي براي تقويت تيم ملي داريد؟
اول از همه بايد بگويم، تغييرات نياز به زمان دارد. ما زمان داشتيم ولي تدارک نداشتيم. شما ببيند همين عراق با آن شرايطش، بعد از تايم جام جهاني 10 بازي دوستانه انجام داد. ولي ما چطور؟ بدون بازي دوستانه، کروش اينقدر شهامت داشت که جوان ها را بازي داد. برعکس بعضي از دوستان که مي گويند کروش ليگ را نمي بيند، اگر نمي ديد امثال پورعلي گنجي، وريا غفوري، رامين رضائيان، خانزاده و... چطور به تيم ملي رسدند؟ اتفاقا او خوب بازي ها را ارزيابي کرد و مطمئن باشيد درهاي تيم ملي رو به جوان ها باز است. من براي شما يک نمونه بيارم. بازيکن شماره 15 عراق که 22 ساله است، 30 بازي ملي داشت ولي بازيکن جوان ما 3 بازي ملي دارد. همين نشان مي دهد ما بازي دوستانه کم داشتيم. اگر مي خواهيم تيم بهتري داشته باشيم و قدرت تهاجمي مان تقويت شود، نياز به بازي هاي بيشتري داريم.
بدون وردربايستي، بزرگترين ضعف ايران در جام ملت ها چه بود؟
همين که بازي تدارکاتي نداشتيم. شما مطمئن باشيد اگر بازيکنان جوان ما بيشتر بازي کنند، کيفيت تيم ملي هم بالاتر مي رود.
يکي از منتقدان تيم ملي به تاکتيک ايران در رقابت ها خنديد، اين در حالي است که تيم او با همين تاکتيک بيشتر گل هايش را زده؛ ضربات کاشته و کرنر. منتقدان تيم ملي مي گويند اين که تاکتيک نيست.
به نظر من اين صحبت ها کارشناسي نيست. ضربات ايستگاهي و کرنر جزيي از فوتبال است. ما هم بايد از داشته هاي خودمان استفاده کنيم. وقتي توانش را داريم، چرا استفاده نکنيم؟ ما با فکر، روي چنين تاکتيکي کار کرديم. بهتر است اين مسئله را باز نکنم ولي مي گويم پشت اين تاکتيک هم مسئله مهمي نهفته بود. ما به طور قطع در آينده هم از اين تاکتيک استفاده لازم را مي بريم و نياز باشد تاکتيک هاي مختلفي را اضافه مي کنيم.
تيم ملي در وقت هاي اضافه بازي با عراق دو بار عقب افتاد و جبران کرد. منتقدان هم از اين اتفاق تعريف و تمجيد کرده اند. در 5 دقيقه آخر وقتي گل سوم را خورديم، کمتر کسي فکر مي کرد بتوانيم جبران کنيم ولي باز هم گل زديم.
اول از همه متاسفم داور آن اشتباه را کرد. بازيکن شماره 2 عراق دقيقه 57 بايد اخراج مي شد. در اين حالت شرايط مساوي بود. مي شد که بازي را دوباره به دست بگيريم. من فکر نمي کنم کاري که ما کرديم، حداقل در سطح آسيا اتفاق افتاده باشد. دو بار 10 نفره آن هم در وقت هاي اضافه، گل خورده را جبران کرديم. بازي خيلي فشرده بود. در تورنمنتي ها که تيم ها با تجهيزات کامل مي آيند، از دست دادن يک بازيکن واقعا تاثيرگذار است. تازه ما دو تعويض اجباري داشتيم، مثل تعويض اشکان به خاطر کمر درد. سعي ما اين بود که 10 نفره دوباره منطقي بازي کنيم. مساوي کردن بازي آن هم دو بار، نشان مي دهد که بچه ها با روج جنگندگي و با تمام توان کار کردند. ايجاد روحيه در تيم تزريقي نيست. نمي توانيم با يک آمپول آن را تزريق کنيم. شما اگر تجربه مربيگري داشته باشيد، مي دانيد در ن شرايط چقدر کار سخت است. يک ملت اميدوار هستند و منتظر، شما بايد در زمين موفق باشيد. در اين تيم همدلي وجود داشت. از نيمکت بگيريد تا بازيکنان داخل زمين، يکدل بودند. جا دارد همين جاز بازيکنان بزرگ تيم از جمله نکونام،آندو، سيد جلال و...هم تشکر کنم که انصافا در شکل دادن اين جو، تلاش کردند.
داور واقعا مي خواست بازنده شويم؟
من وارد مسايل داوري نمي شويم. فقط مي گويم او اشتباه کرد. ولي کلا شک برانگيز بود.
با داور بازي هم حرف زديد؟
نه حرفي نزديم ولي فيلم را چند بار بازبيني کرديم. در آن صحنه، داور اصلا سوت نزد. تازه وقتي گلر حريف با مشت به سينه مهرداد کوبيد، داور سوتش را به صدا در آورد. يعني اگر براي اين صحنه سوت زده، بايد به گلر حريف کارت بدهد نه مهرداد. به نظر من درباره داوري حرف نزنم بهتر است. کارشناس ها نظرشان را گفتند. حتي شبکه فاکس نيوز استراليا هم بين دو نيمه گفته بود که او بزرگترين اشتباه را کرده. در تلويزيون استراليا گفتند که او نتيجه بازي را تغيير داد.
فکر مي کنيم مهمترين نتيجه بازي ها گروهي اين بود که باور کنيم تيم هاي عربي پيشرفت زيادي کرده اند، از جمله امارات. خيلي ها بعد از بازي با آنها مي گفتند چرا بايد تيم ملي مقابل شان اينطوري بازي کند؟
ديديد که امارات به رده بندي رسيد. ما بايد واقعيت ها را بپذيريم و پيشرفت را ببينيم. بازيکنان امارات 8 سال است با اين مربي کار کرده اند و چشم بسته همديگر را در زمين پيدا مي کنند. بهترين امکانات را هم دارند و هر جا مي خواهند اردو مي زنند. طبيعتا نتيجه بهتري هم مي گيرند. ما در عوض استعداد زيادي داريم ولي امکانات مان کم است. ما بايد بيشتر بازي کنيم. عملکرد بچه ها در استراليا نشان داد که حس مسئوليت زيادي دارند. ما از اين جام يک درس گرفتيم و آن اين بود که بايد کار کنيم و کار کنيم. ما در اين يکي دو ساله در جام باشگاههاي آسيا چکار کرده ايم؟ 4 هفته ليگ را سال قبل تعطيل کرديم و تيم ها به ليگ قهرمانان رفتند. نتيجه اي چه بود؟ بازيکنان که خيلي از روزهاي سال را در اختيار باشگاه هستند، اما چرا نتيجه نگرفتيم؟ پس باشگاه بايد کار کنند تا عقب نيفتيم. باشگاههاي ما جلوي همين تيم هاي عربي نتيجه نمي گيرند. بهتر است واقعيت ها را به مردم بگوئيد و مدام دروغ بافي نکنيم که ما قدرت اول آسيا هستيم و بايد عرب ها را با اختلاف چند گل ببريم.
کسي پيش بيني نمي کرد پورعلي گنجي يا وريا اينطور بازي کنند.
اول از همه بايد از تمام بازيکنان تيم تشکر کنيم. از سردار آزمون جوان ترين بازيکن تيم گرفته تا جواد نکونام کاپيتان مان. من يک نکته به شما بگويم. انصافا چه کسي پورعلي گنجي هافبک را به عنوان دفاع آخر بازي مي داد؟! کسي بود که او را در پست غير تخصصي اش بازي دهد؟ ولي او ريسک بزرگي کرد. ديد کروش بسيار وسيع است. ديديد که مرتضي خوب بازي کرد يا جوان هاي ديگر از جمله وريا، اميري، سروش، سردار و.. هم خوب بودند.
و اما حرف آخر.
فکر مي کنم الان بايد به آينده نگاه کنيم. يک دل و متحد باشيم. حرف هايي زده شده، فراموش نکنيم مهم اين است که دوباره با هم کار خواهيم کرد. بايد از همين حالا به جام جهاني 2018 فکر کنيم. يکسري جوان به تيم ملي اضافه شده اند و مي توانيم تيم بهتري در آسنده بسازيم. بايد کم کم بازيکنان شايسته ديگري را هم به تيم اضافه کنيم. بايد از باشگاهها هم يک تشکر ويژه کنيم که بازيکنان را پرورش دادند و زحمت کشيدند. بايد تعامل خوبي بين تيم ملي و باشگاهها باشد. در آخر هم بار ديگر از مردم به خاطر حمايت هايشان تشکر مي کنم. از طرف خودم، بازيکنان و کادر فني هم يک هدايت ويژه از آقاي هدايتي دارم که واقعا به تيم ملي کمک کردند.
*خبرآنلاين
