کد خبر: ۷۳۱۰۵
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۹۸۷

آرزوي بورس؛ بازگشت به روزهاي اوج

مجيد سليمي‌بروجني کارشناس اقتصادی
طي چند سال اخير شاهد بوده‌ايم كه بازار بورس كه به مثابه دماسنج اقتصاد ايران بوده با فراز و نشيب‌هاي متعددي دست و پنجه نرم كرده است. نزديك به يك‌سال از شروع سقوط‌هاي پي در پي شاخص بورس مي‌گذرد. در روزهاي آغازين زمستان ٩٢ زماني كه شاخص بورس تهران هر روز شاهد صعود شاخص‌ها بود، حتي بدبين‌ترين سرمايه‌گذاران نيز تصور نمي‌كردند يك‌سال پس از آن روزها، همين بورس، سرمايه‌گذاران خود را متحمل زيان ٢٥درصدي كند. اين روزها درحالي‌كه پاي به زمستان ٩٣ گذاشته‌ايم، كابوس سهامداران به حقيقت پيوسته و بورس تهران بيش از ٩٠هزار ميليارد تومان از دارايي سهامداران خود را دود كرده است.

بورس تهران كه در گذشته‌اي نه چندان دور  جزوگروه بورس‌هاي پر بازده دنيا بود، امروز شاهد سقوط ارزشش به زير ٣٠٠هزار ميليارد تومان است. با توجه به افت‌هاي مكرر شاخص در چند ماه اخير و نزديك شدن به پايان سال ٩٣، به نظر مي‌رسد كه هيچ اميدي براي احياي دوباره اين بازار در سال‌جاري وجود نداشته باشد. پس از تغيير رويه شاخص، چشم‌اندازهاي مثبتي كه براي بورس اوراق بهادار پيش‌بيني شده بود نه تنها هيچ‌كدام از آنها به حقيقت مبدل نشد بلكه با آغاز روند منفي، بازار مهيج سهام را با بازار كسل‌كننده‌اي مواجه كرده است؛ بازاري كه سال گذشته بسياري از مردم عادي را به يك سهامدار بورس اوراق بهادار ايران تبديل كرده بود، درحال حاضر فعالان بورسي را از خود نااميد كرده، با همه اين اوصاف بايد ديد كه اين سريال تكراري تا چه زماني ادامه مي‌يابد و واقعا كف بورس تهران در كجا قرار خواهد گرفت؟ دراين‌باره كارشناسان بر اين باورند كه پيش‌بيني براي ثابت ماندن شاخص امري ناپسنديده است، چرا كه اين امر موج نااميدي بيشتري را بر بورس تحميل خواهد كرد. از سويي ديگر با توجه به اين‌كه بسياري از نمادهاي پالايشگاهي متوقف شده‌اند، به نظر مي‌رسد با بازگشايي اين نمادها شاخص باز هم مدار نزولي را ادامه دهد.

به نظر مي‌رسد دليل اصلي روند نزولي شاخص در شرايط فعلي كمبود نقدينگي در بازار باشد. با وجود اين‌كه دلايل افت شاخص كم نيستند، اما سرعت ريزش شاخص نيز چندان توجيه‌پذير نشان نمي‌دهند. بلاتكليفي بودجه دولت در سال ٩٤، سود بالاي سپرده‌هاي بانكي، نرخ خوراك پتروشيمي‌ها، كاهش قيمت نفت و چشم‌انداز نزولي آن در سال آينده، امكان بروز كسري بودجه در سال آينده، نرخ بهره مالكانه معادن و مشكلات بانك‌ها در جذب سپرده؛ همه دلايل وضعيت فعلي بازار سرمايه هستند. به همه اين مشكلات، مسأله مذاكرات هسته‌اي و دلسردي فعالان بازار از نتيجه‌اي مثبت براي كشور را نيز اضافه كنيد. عملا دليلي وجود ندارد كه معاملات سهام از رونق خاصي برخوردار باشد. مي‌توان گفت تنها راهي كه براي جلوگيري از افت شاخص باقي مي‌ماند، استفاده از سرمايه‌هاي خود سرمايه‌گذاران حقيقي است كه متأسفانه اين راه هم به دليل سياست‌هاي نادرست سازمان طي دو سال گذشته در دسترس نيست. نتيجه حمايت‌هاي دستوري و دستكاري قيمتي كه باعث شد بازي فرسايشي اصلاح قيمتي در بازار سهام تا اين حد به طول انجامد، امروز روشن مي‌شود. چطور مي‌توان از سرمايه‌گذاران حقيقي، كه عموما غير‌حرفه‌اي و هيجاني تصميم‌گيري مي‌كنند، انتظار داشت درحالي‌كه بازار درست ١٢ ماه ريزش داشته است، در بورس سرمايه‌گذاري كنند؟ حربه‌اي كه نه تنها موجب كند شدن افت شاخص شد، بلكه اعتمادها را از بورس نابود كرده است. عملا راهي نمي‌ماند كه بتواند جلوي ريزش بازار را بگيرد. تغيير روند بورس طي ماه‌هاي پيش‌رو با توجه به انتظار ثبات نسبي سودآوري شركت‌ها در سال ٩٤ تابع كاهش جذابيت سرمايه‌گذاري در بازارهاي رقيب به ويژه بانك از طريق كاهش نرخ سود سپرده‌گذاري است. كاهش نرخي كه بايد به صورت غيردستوري و تحت تأثير متغيرهاي كلان اقتصادي به صورت درون‌زا صورت پذيرد كه در اين ميان يكي از اصلي‌ترين روزنه‌هاي اميد براي بورس، كاهش نرخ سود بانكي درپي حل كامل پرونده هسته‌اي است.

*شهروند