مجيد مجيدي: فيلم «محمد(ص)» بلوغ سينماي من است
امسال سال مجيدي است. مجيدي فيلمي در جشنواره ندارد، اما مهمترين آدم امسال سينماي ايران است. با ساخت شايد مهمترين فيلم تاريخ سينماي ايران. با مجيدي گريزان از رسانهها گفتگوي کوتاهي داشتيم درباره دو ماجراي اصلي جريان جديد مجيدي در سينما.
امروز 20 بهمن ماه، سرانجام از بزرگترين پروژه تاريخ سينماي ايران در سرزمين ايران رونمايي خواهد شد و لحظهشماري براي تماشاي خروجي تجميع سرمايههاي مادي و معنوي بخش بزرگي از سينماي ايران به پايان ميرسد.
مجيد مجيدي کارگردان مشهور سينماي ايران سالها پيش، درست در روزهايي که فضاي خاص سياسي و امنيتي، خاورميانه را در يکي از ملتهبترين دورانهاي تاريخش قرار داده بود، ساخت فيلمي بهنام محمد(ص) را آغاز کرد و امروز بعد از هفت سال در سينما فرهنگ همراه با تماشاگران سختگير سينماي ايران به تماشاي مجموعهاي بينظير از فعاليتهاي سينمايي در سينماي ايران خواهد نشست. در حاشيه جشنوارهاي که اين بار براي اولين بار رئيس هيئت داوران پيدا کرده است و مجيد مجيدي قرار است سال بيرمق جشنواره را داوري کند.
سالها پيش، در روزگاري که نام مجيدي هنوز با نام فيلم «محمد(ص)» گره نخورده بود، ساخت فيلمي تلخ و رقتبرانگيز بهنام «بدوک» نام مجيدي را به زبانها انداخت، فيلمي بهشدت غمانگيز و سياه که سرنوشت متفاوتي پيدا کرد و نام مجيدي را براي اولين بار بهعنوان يک فيلمساز اجتماعي با دغدغههاي تند و تيز مطرح کرد.
هنوز کسي نميداند که در آن جلسه تاريخي مجيد مجيدي و عوامل تيمش با رهبر انقلاب ايران چه گذشت، اگرچه در گوشه و کنار اشارات غيرواضحي به اين ماجرا ميشود، اما راه مجيدي از «بدوک» به بعد راهي متفاوت شد. مجيدي همچنان عدالتطلبانه به دنيا نگاه ميکرد اما نگاهش بهشدت لطيف و انساني شد. از «بدوک» يک فيلم اجتماعي تلخ جمع و جور تا «محمد(ص)» يک فيلم تاريخي عظيم ظاهراً بايد راهي طولاني طي شده باشد. اما انگار اتفاق جديدي براي مجيدي رخ نداده است. سيري که او از سالها پيش با «بدوک» در سينماي ايران آغاز کرد، حالا اينجا در آرمانگرايانهترين صورت ممکن قرار است يک اتفاق سينمايي عظيم را رقم بزند.
مجيدي سالها بعد، از شنيدن صداي پاي ابتذال در سينماي ايران سخن گفت و «آواز گنجشکها» را ساخت و منتقد مشهوري در نقد فيلمش نوشت: مجيد مجيدي: کار بد نکن، نصف گوجهسبزهايت ميريزد، کنايهاي به آرمانگرايي غريبمانده مجيدي در آن روزگار.
امسال اما سال مجيدي است. مجيدي فيلمي در جشنواره ندارد، اما مهمترين آدم امسال سينماي ايران است. با ساخت شايد مهمترين فيلم تاريخ سينماي ايران. با مجيدي گريزان از رسانهها گفتگوي کوتاهي داشتيم درباره دو ماجراي اصلي جريان جديد مجيدي در سينما.
تسنيم: آقاي مجيدي، از همان هفت سال پيش که خبر رسمي ساخت فيلمي درباره زندگي پيامبر اکرم(ص) در رسانهها اعلام شد مهمترين سؤالي که پيشِروي سينماي ايران قرار گرفت اين بود که سابقه طولاني و درخشان مجيد مجيدي در سينماي اجتماعي ايران چگونه قرار است اينجا در يک فيلم تاريخي خاص با اين عظمت پيوند بخورد. حالا سالها از اعلام اين تصميم گذشته است. دوست دارم از زبان خود شما بشنوم. مجيدي اجتماعيساز محبوب سينماي ايران در اين فيلم تاريخي تفاوت کرده است؟ مسير فيلمسازي مجيدي تغيير کرده است؟
تغييري در فيلمسازي من رخ نداده است. فيلم محمد(ص) در ادامه و تکميل و بلوغ همان سينماي من است. فقط لوکيشن و فضا عوض شده است و حتي عنصر تاريخ هم نتوانسته است سايه بيندازد روي جريان و نوع نگاه فطرياي که در آثار اجتماعي من از اولين فيلم تا «آواز گنجشکها» تا به حال وجود داشته است. فقط نکتهاي که اين وسط وجود دارد اين است که همه ويژگيها و صفات و مشخصاتي که در اين سينما مطرح ميکرديم، حالا تجلي پيدا کرده است در شخصيت مقدسي بهنام وجود پيامبر اکرم(ص) و حالا ديگر ميتوانيم هرچه را از قبل ميگفتيم در وجود يک انسان کامل بهصراحت جمع کنيم و بهعنوان يک انسان کامل مطلق معرفي کنيم. آن سينماي اجتماعي طولاني مقدمه اين کار بود و حالا مجيدي ثمره کارش را ميبيند.
خيليها تعجب ميکنند که مجيدي چطور رفته است فيلم تاريخي ساخته است. نه! تاريخي بودن فيلم فقط در لوکيشن و فضاي فيلم مشهود است والّا شخصيتها و نگاه فيلم همان نگاه معرفتي متعالي به انسان است که اينجا بهشکل کامل و منحصر به فردي تجلي در پيامبر دارد.
تسنيم: آقاي مجيدي، فيلمهاي اجتماعي شما معمولاً با برگ برنده شخصيتپردازي شخصيتهاي ويژهاي که نه آنقدر متفاوت بود که درکش نکنيم و نه آنقدر نزديک که به کليشه و تکرار بيفتد؛ شناخته ميشود. اينجا شما با پردازش شخصيت ويژهاي روبهرو هستيد که اولاً نميتوان آن را ساخت، قبلاً ساخته شده است در ذهينت عمومي و ثانياً دستتان هم زياد باز نيست براي تخيل و پردازش... اگر بر همين شخصيتپردازي تمرکز کنيم چه؟ کار شما ظاهراً بايد خيلي سخت بوده باشد.
پروژه محمد(ص) بهاعتقاد من پروژه سهل و ممتنعي بود. ما با وجود مقدسي روبهرو هستيم که خيلي احتياجي به شخصيت پردازي جديد و ويژه و خاص نداشت؛ نه اينکه اصلاً نياز به شخصيتپردازي نداشته باشد که اين کار سينماست و قطعاً نياز به پرداخت شخصيت وجود دارد. اما ما از ابتدا ميدانيم که شخصيت اصلي ما وجود مقدس پيامبر است، پيامبر بزرگي که سالها دربارهاش شنيديم و حرف زدهايم و خواندهايم. خوب، اين کار را بهتعبيري سادهتر ميکرد و بهتعبيري هم سختتر، بهخصوص در دراماتيزه کردن کار ما نياز به سرمايهگذاري بزرگي داشتيم. حالا اين را هم لحاظ کنيد که ما در اين مسير، چهره شخصيت اصلي را هم نميتوانستيم نشان دهيم و اين هم کار را بهشدت سخت ميکرد. در مجموع بهنظرم فيلم وجوه بسيار سختي داشت که ترجيح ميدهم بهمحض تماشاي فيلم دربارهاش صحبت کنيم.
تسنيم: آقاي مجيدي، مهمترين جنبه فيلم براي ما اين است که اين براي اولين بار ماست که ما در حال تعيين يک زمين بازي تمدني هستيم. در طول اين سالها چندين بار روايت تمدن غرب از تمدن اسلامي را در سينما ديدهايم و در خيلي از مواقع آن را هم پذيرفتهايم. در مقابل در خيلي از اوقات هم ما نشستهايم و ديدهايم که آنها چگونه با ما روبهرو ميشوند و بعد فکر کردهايم به اينکه حالا چه موضعي بگيريم. طبيعي است که خيلي از اين عکس العملهايمان هم بهدليل نداشتن زبان جهاني و ضعف اساساً نتوانسته است در مقام رويارويي قرار گيرد. اما اين بار جهان اسلام خود قرار است توليد کننده موجي باشد که اولاً فرهنگي است و نه مثل هميشه با بيانيههاي سياسي و ديپلماتيک، دوم مخاطبش مردم دنياست و سوم عکسالعمل نيست بلکه خودش باز کردن يک زمين بازي جديد است.
درست است، دنياي غرب ما را هميشه به واکنش وادار کرده است، يعني در واقع ابتکار عمل را به دست گرفته است، صورت مسئله را خودشان مطرح کرده است، طرح موضوع کرده است و ما را به چالش کشيده است. ما هم هميشه بهجاي اينکه خودمان از اساس تعريف و قرائت خودمان را مطرح کنيم مجبور به واکنش و عکس العمل بودهايم. و بعد هم خيلي جالب است که خود همين عکس العمل را ميگيرند و فيلم ميکنند و در جهان نشان ميدهند و دوباره همين يک ميدان بازي جديد ميشود.
خوب، به هر حال وقتي با احساسات مردمي که همه وجودشان درگير آن مسئله هست بازي ميَشود، مردم هم با تمام احساساتشان وارد اين ماجرا ميشوند، بهواسطه آن وجوه احساسي عصباني ميشوند، پرچم آتش ميزنند، شعار ميدهند و فرياد ميزنند. آنها هم از خداخواسته همان را ميگيرند و دوباره نشان ميدهند و ميگويند که ببينيد اينها همان مسلمانان هستند که قبلاً برايتان تعريف کرديم، اين هم واکنششان. من ميگويم که ما بايد ابتکار عمل را دست بگيريم يعني جهاني اسلام بايد بيايد به ميدان، اين روش ديگر فايده ندارد.
در تمام اين سالها هم معلوم شده است که اين روند عکسالعملي نه تنها فايدهاي براي ما ندارد بلکه عملاً موجب تضعيف ما هم شده است. ما مجبوريم با قواعد آنها و نتيجتاً با روايت آنها دينمان، پيامبرمان را معرفي کنيم و طبيعتاً قواعد اين بازي جوري چيده شده است که ما راه به جايي نخواهيم برد. به اين ترتيب بهنظرم فيلم محمد(ص) آغاز يک روند است، روندي که معتقد است اگر ما خودمان، پيامبرمان، دينمان را معرفي کنيم، روايت خودمان را از اين ماجرا طرح کنيم، فطرت آگاه و دستنخورده مردم دنيا به اين سمت خواهد آمد، شک نکنيد.
تسنيم: آقاي مجيدي، مثل هميشه نگرانيهايي هم در اين مسير وجود دارد. اين که اختلافات جهان اسلام روي مسئلهاي به اين استراتژيکي هم سايه بيندازد. هنوز فيلم مطرح نشده زمزمههايي مبني بر مخالفت جاهايي مثل الازهر شنيده ميشود.
الازهر اعلام کرده است که نگران است. بهنظر من اين نگراني فينفسه بد نيست. همه نگرانند که تصوير پيامبرشان در دنيا چگونه منعکس ميشود. ما هم نگرانيم، اما نتيجه اين نگراني چيست؟ اينکه بيايند و فيلمي را که هنوز نديدهاند تضعيف کنند. خوب، اين ديگر اسمش نگراني نيست. بهنظرم اين يک موقعيت خاص در جهان اسلام است. همه بايد بيايند و کمک کنند تا اسلام واقعي را دوباره تعريف کنيم. اگر واقعاً اعتقاد قلبي دارند بيايند و به ما کمک کنند. ما دست ياري بهسمت تمام جهان اسلام دراز ميکنيم. بيايند حتي به لوکيشن فيلم، بيايند در فضاي من بيايند و کمک کنند به اين کار بزرگي که در حال انجام است و نياز به کمک دارد.
تسنيم: آقاي مجيدي، چقدر اميدواريد که ساخت فيلم محمد(ص) شروع يک جريان فرهنگي دنبالهدار در دنياي اسلام باشد؟
بايد يک جريان فرهنگي درست و قوي و متحد راهاندازي کنيم تا بتوانيم از آن باورها و انديشههاي درست خودمان دفاع کنيم. چهکسي در ضرورت راهاندازي اين جريان شک دارد؟ ما بايد حقانيت اسلام را نشان دهيم و من معتقدم که پيام جهان اسلام با دريافتي که من از وجود مقدس حضرت محمد(ص) دارم اين است که پيامبر فقط براي گروه و فرقهاي خاص نيامده است.
پيامبر منحصراً براي مسلمانان نيست، براي همه بشريت است. ما بايد دنياي غرب را دعوت کنيم که بياييد و ببينيد که ما با چه وجود عظيم و شگرفي سروکار داريم. راهش هم معلوم است، بايد درست تبليغ کنيم، درست نمايش دهيم.
من معتقدم که اگر فقط همين قرآن را بتوانيم به دنيا معرفي کنيم کار را تمام کردهايم.
و انشاءالله اين مسير جلو خواهد رفت.
*تسنيم
امروز 20 بهمن ماه، سرانجام از بزرگترين پروژه تاريخ سينماي ايران در سرزمين ايران رونمايي خواهد شد و لحظهشماري براي تماشاي خروجي تجميع سرمايههاي مادي و معنوي بخش بزرگي از سينماي ايران به پايان ميرسد.
مجيد مجيدي کارگردان مشهور سينماي ايران سالها پيش، درست در روزهايي که فضاي خاص سياسي و امنيتي، خاورميانه را در يکي از ملتهبترين دورانهاي تاريخش قرار داده بود، ساخت فيلمي بهنام محمد(ص) را آغاز کرد و امروز بعد از هفت سال در سينما فرهنگ همراه با تماشاگران سختگير سينماي ايران به تماشاي مجموعهاي بينظير از فعاليتهاي سينمايي در سينماي ايران خواهد نشست. در حاشيه جشنوارهاي که اين بار براي اولين بار رئيس هيئت داوران پيدا کرده است و مجيد مجيدي قرار است سال بيرمق جشنواره را داوري کند.
سالها پيش، در روزگاري که نام مجيدي هنوز با نام فيلم «محمد(ص)» گره نخورده بود، ساخت فيلمي تلخ و رقتبرانگيز بهنام «بدوک» نام مجيدي را به زبانها انداخت، فيلمي بهشدت غمانگيز و سياه که سرنوشت متفاوتي پيدا کرد و نام مجيدي را براي اولين بار بهعنوان يک فيلمساز اجتماعي با دغدغههاي تند و تيز مطرح کرد.
هنوز کسي نميداند که در آن جلسه تاريخي مجيد مجيدي و عوامل تيمش با رهبر انقلاب ايران چه گذشت، اگرچه در گوشه و کنار اشارات غيرواضحي به اين ماجرا ميشود، اما راه مجيدي از «بدوک» به بعد راهي متفاوت شد. مجيدي همچنان عدالتطلبانه به دنيا نگاه ميکرد اما نگاهش بهشدت لطيف و انساني شد. از «بدوک» يک فيلم اجتماعي تلخ جمع و جور تا «محمد(ص)» يک فيلم تاريخي عظيم ظاهراً بايد راهي طولاني طي شده باشد. اما انگار اتفاق جديدي براي مجيدي رخ نداده است. سيري که او از سالها پيش با «بدوک» در سينماي ايران آغاز کرد، حالا اينجا در آرمانگرايانهترين صورت ممکن قرار است يک اتفاق سينمايي عظيم را رقم بزند.
مجيدي سالها بعد، از شنيدن صداي پاي ابتذال در سينماي ايران سخن گفت و «آواز گنجشکها» را ساخت و منتقد مشهوري در نقد فيلمش نوشت: مجيد مجيدي: کار بد نکن، نصف گوجهسبزهايت ميريزد، کنايهاي به آرمانگرايي غريبمانده مجيدي در آن روزگار.
امسال اما سال مجيدي است. مجيدي فيلمي در جشنواره ندارد، اما مهمترين آدم امسال سينماي ايران است. با ساخت شايد مهمترين فيلم تاريخ سينماي ايران. با مجيدي گريزان از رسانهها گفتگوي کوتاهي داشتيم درباره دو ماجراي اصلي جريان جديد مجيدي در سينما.
تسنيم: آقاي مجيدي، از همان هفت سال پيش که خبر رسمي ساخت فيلمي درباره زندگي پيامبر اکرم(ص) در رسانهها اعلام شد مهمترين سؤالي که پيشِروي سينماي ايران قرار گرفت اين بود که سابقه طولاني و درخشان مجيد مجيدي در سينماي اجتماعي ايران چگونه قرار است اينجا در يک فيلم تاريخي خاص با اين عظمت پيوند بخورد. حالا سالها از اعلام اين تصميم گذشته است. دوست دارم از زبان خود شما بشنوم. مجيدي اجتماعيساز محبوب سينماي ايران در اين فيلم تاريخي تفاوت کرده است؟ مسير فيلمسازي مجيدي تغيير کرده است؟
تغييري در فيلمسازي من رخ نداده است. فيلم محمد(ص) در ادامه و تکميل و بلوغ همان سينماي من است. فقط لوکيشن و فضا عوض شده است و حتي عنصر تاريخ هم نتوانسته است سايه بيندازد روي جريان و نوع نگاه فطرياي که در آثار اجتماعي من از اولين فيلم تا «آواز گنجشکها» تا به حال وجود داشته است. فقط نکتهاي که اين وسط وجود دارد اين است که همه ويژگيها و صفات و مشخصاتي که در اين سينما مطرح ميکرديم، حالا تجلي پيدا کرده است در شخصيت مقدسي بهنام وجود پيامبر اکرم(ص) و حالا ديگر ميتوانيم هرچه را از قبل ميگفتيم در وجود يک انسان کامل بهصراحت جمع کنيم و بهعنوان يک انسان کامل مطلق معرفي کنيم. آن سينماي اجتماعي طولاني مقدمه اين کار بود و حالا مجيدي ثمره کارش را ميبيند.
خيليها تعجب ميکنند که مجيدي چطور رفته است فيلم تاريخي ساخته است. نه! تاريخي بودن فيلم فقط در لوکيشن و فضاي فيلم مشهود است والّا شخصيتها و نگاه فيلم همان نگاه معرفتي متعالي به انسان است که اينجا بهشکل کامل و منحصر به فردي تجلي در پيامبر دارد.
تسنيم: آقاي مجيدي، فيلمهاي اجتماعي شما معمولاً با برگ برنده شخصيتپردازي شخصيتهاي ويژهاي که نه آنقدر متفاوت بود که درکش نکنيم و نه آنقدر نزديک که به کليشه و تکرار بيفتد؛ شناخته ميشود. اينجا شما با پردازش شخصيت ويژهاي روبهرو هستيد که اولاً نميتوان آن را ساخت، قبلاً ساخته شده است در ذهينت عمومي و ثانياً دستتان هم زياد باز نيست براي تخيل و پردازش... اگر بر همين شخصيتپردازي تمرکز کنيم چه؟ کار شما ظاهراً بايد خيلي سخت بوده باشد.
پروژه محمد(ص) بهاعتقاد من پروژه سهل و ممتنعي بود. ما با وجود مقدسي روبهرو هستيم که خيلي احتياجي به شخصيت پردازي جديد و ويژه و خاص نداشت؛ نه اينکه اصلاً نياز به شخصيتپردازي نداشته باشد که اين کار سينماست و قطعاً نياز به پرداخت شخصيت وجود دارد. اما ما از ابتدا ميدانيم که شخصيت اصلي ما وجود مقدس پيامبر است، پيامبر بزرگي که سالها دربارهاش شنيديم و حرف زدهايم و خواندهايم. خوب، اين کار را بهتعبيري سادهتر ميکرد و بهتعبيري هم سختتر، بهخصوص در دراماتيزه کردن کار ما نياز به سرمايهگذاري بزرگي داشتيم. حالا اين را هم لحاظ کنيد که ما در اين مسير، چهره شخصيت اصلي را هم نميتوانستيم نشان دهيم و اين هم کار را بهشدت سخت ميکرد. در مجموع بهنظرم فيلم وجوه بسيار سختي داشت که ترجيح ميدهم بهمحض تماشاي فيلم دربارهاش صحبت کنيم.
تسنيم: آقاي مجيدي، مهمترين جنبه فيلم براي ما اين است که اين براي اولين بار ماست که ما در حال تعيين يک زمين بازي تمدني هستيم. در طول اين سالها چندين بار روايت تمدن غرب از تمدن اسلامي را در سينما ديدهايم و در خيلي از مواقع آن را هم پذيرفتهايم. در مقابل در خيلي از اوقات هم ما نشستهايم و ديدهايم که آنها چگونه با ما روبهرو ميشوند و بعد فکر کردهايم به اينکه حالا چه موضعي بگيريم. طبيعي است که خيلي از اين عکس العملهايمان هم بهدليل نداشتن زبان جهاني و ضعف اساساً نتوانسته است در مقام رويارويي قرار گيرد. اما اين بار جهان اسلام خود قرار است توليد کننده موجي باشد که اولاً فرهنگي است و نه مثل هميشه با بيانيههاي سياسي و ديپلماتيک، دوم مخاطبش مردم دنياست و سوم عکسالعمل نيست بلکه خودش باز کردن يک زمين بازي جديد است.
درست است، دنياي غرب ما را هميشه به واکنش وادار کرده است، يعني در واقع ابتکار عمل را به دست گرفته است، صورت مسئله را خودشان مطرح کرده است، طرح موضوع کرده است و ما را به چالش کشيده است. ما هم هميشه بهجاي اينکه خودمان از اساس تعريف و قرائت خودمان را مطرح کنيم مجبور به واکنش و عکس العمل بودهايم. و بعد هم خيلي جالب است که خود همين عکس العمل را ميگيرند و فيلم ميکنند و در جهان نشان ميدهند و دوباره همين يک ميدان بازي جديد ميشود.
خوب، به هر حال وقتي با احساسات مردمي که همه وجودشان درگير آن مسئله هست بازي ميَشود، مردم هم با تمام احساساتشان وارد اين ماجرا ميشوند، بهواسطه آن وجوه احساسي عصباني ميشوند، پرچم آتش ميزنند، شعار ميدهند و فرياد ميزنند. آنها هم از خداخواسته همان را ميگيرند و دوباره نشان ميدهند و ميگويند که ببينيد اينها همان مسلمانان هستند که قبلاً برايتان تعريف کرديم، اين هم واکنششان. من ميگويم که ما بايد ابتکار عمل را دست بگيريم يعني جهاني اسلام بايد بيايد به ميدان، اين روش ديگر فايده ندارد.
در تمام اين سالها هم معلوم شده است که اين روند عکسالعملي نه تنها فايدهاي براي ما ندارد بلکه عملاً موجب تضعيف ما هم شده است. ما مجبوريم با قواعد آنها و نتيجتاً با روايت آنها دينمان، پيامبرمان را معرفي کنيم و طبيعتاً قواعد اين بازي جوري چيده شده است که ما راه به جايي نخواهيم برد. به اين ترتيب بهنظرم فيلم محمد(ص) آغاز يک روند است، روندي که معتقد است اگر ما خودمان، پيامبرمان، دينمان را معرفي کنيم، روايت خودمان را از اين ماجرا طرح کنيم، فطرت آگاه و دستنخورده مردم دنيا به اين سمت خواهد آمد، شک نکنيد.
تسنيم: آقاي مجيدي، مثل هميشه نگرانيهايي هم در اين مسير وجود دارد. اين که اختلافات جهان اسلام روي مسئلهاي به اين استراتژيکي هم سايه بيندازد. هنوز فيلم مطرح نشده زمزمههايي مبني بر مخالفت جاهايي مثل الازهر شنيده ميشود.
الازهر اعلام کرده است که نگران است. بهنظر من اين نگراني فينفسه بد نيست. همه نگرانند که تصوير پيامبرشان در دنيا چگونه منعکس ميشود. ما هم نگرانيم، اما نتيجه اين نگراني چيست؟ اينکه بيايند و فيلمي را که هنوز نديدهاند تضعيف کنند. خوب، اين ديگر اسمش نگراني نيست. بهنظرم اين يک موقعيت خاص در جهان اسلام است. همه بايد بيايند و کمک کنند تا اسلام واقعي را دوباره تعريف کنيم. اگر واقعاً اعتقاد قلبي دارند بيايند و به ما کمک کنند. ما دست ياري بهسمت تمام جهان اسلام دراز ميکنيم. بيايند حتي به لوکيشن فيلم، بيايند در فضاي من بيايند و کمک کنند به اين کار بزرگي که در حال انجام است و نياز به کمک دارد.
تسنيم: آقاي مجيدي، چقدر اميدواريد که ساخت فيلم محمد(ص) شروع يک جريان فرهنگي دنبالهدار در دنياي اسلام باشد؟
بايد يک جريان فرهنگي درست و قوي و متحد راهاندازي کنيم تا بتوانيم از آن باورها و انديشههاي درست خودمان دفاع کنيم. چهکسي در ضرورت راهاندازي اين جريان شک دارد؟ ما بايد حقانيت اسلام را نشان دهيم و من معتقدم که پيام جهان اسلام با دريافتي که من از وجود مقدس حضرت محمد(ص) دارم اين است که پيامبر فقط براي گروه و فرقهاي خاص نيامده است.
پيامبر منحصراً براي مسلمانان نيست، براي همه بشريت است. ما بايد دنياي غرب را دعوت کنيم که بياييد و ببينيد که ما با چه وجود عظيم و شگرفي سروکار داريم. راهش هم معلوم است، بايد درست تبليغ کنيم، درست نمايش دهيم.
من معتقدم که اگر فقط همين قرآن را بتوانيم به دنيا معرفي کنيم کار را تمام کردهايم.
و انشاءالله اين مسير جلو خواهد رفت.
*تسنيم