چه عواملي بر آزار زنان در محيط کار تأثيرگذارند؟
در پژوهشي تلاش شد آزار جنسي زنان در محيط کار، علل، پيامدها و شيوههاي مواجهه زنان در اين موقعيتها، به روش کيفي مورد بررسي قرار گيرد.
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، مدتهاست زنان وارد بازار کار و محيطهاي کاري شدهاند و بحث بر سر وارد شدن آنان به محيط کار، جاي خود را به بررسي تجربيات، مسايل و مشکلات آنها داده است. با اينکه بيش از چهار دهه از مطرحشدن آزار جنسي و احساس ناامني ميگذرد، اما همانطورکه شواهد نشان ميدهد، به موضوع احساس ناامني در محيط کار بسيار کم پرداخته شده است و حتي در بعضي جوامع هنوز صحبت کردن از اين قبيل موضوعها، به نوعي تابوي اجتماعي است.
مطابق دادههاي مجله فرصتهاي برابر، از 12 سازمان در انگلستان، 111 سازمان، سياست مبتني بر آزار را که شامل آزار جنسي ميشد، در پيش داشتند؛ در اين گزارش 69 درصد از پاسخدهندگان آزار جنسي را مسئلهاي نسبتاً مهم، 17 درصد آن را مسئلهاي اساسي و 2 درصد آن را به هيچوجه مهم نيست، قلمداد کردند.
بر اساس گزارشي در انگلستان از هر 10 زن، هفت زن در دوره زندگي شغلي خود دچار آزار جنسي بودهاند. نگاه خيره و ادامهدار، صحبتها، تصاوير و فضاي نامناسب، واردشدن به موضوعهاي شخصي و خصوصي، تماسهاي مکرر، پيشنهادها، تهديدها و... محيط کار را براي زنان ناامن ميکند؛ گويي ناامني، در فضاي کاري را جنسيتزده کرده است. از آنجاکه شرايط کاري براي زنان ناپايدار و متزلزل است، عمدتاً زنان جذب مشاغل پارهوقت با درآمد کم شده و علاوهبر آن، به علت محدوديت استخدام رسمي عمدتاً وارد محيطهاي کار خصوصي ميشوند.
در اين پژوهش، با توجه به اهميت امنيت زنان در محيط کار، به سراغ زنان شاغل در تعدادي ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي شهر اصفهان رفتيم و در رابطه با اين موضوع با آنها به مصاحبه پرداختيم. در رابطه با اين موضوع بايد به دو نکته توجه کنيم: اولاً، آمار و اطلاعات دقيقي از ناامني در محيط کار در جامعه ما وجود ندارد و يا اگر هم وجود دارد، در دسترس عام قرار نميگيرد؛ ثانياً، در اکثر مواقع زنان در مواجهه با ايجاد ناامني به خاطر ترس از بيآبرويي و داغ ننگ و نيز ترس از مقصر شناختهشدن خود، سکوت ميکنند.
هدف اين پژوهش، به دست آوردن اطلاعاتي در رابطه با احساس ناامني در محيط کار، دلايل مؤثر بر آن، استراتژيهاي مورد استفاده و نيز پيامدهاي آن است که در ادامه به آن اشاره ميشود.
آزار جنسي چيست؟
آزار جنسي توجه جنسي ناخواسته است و اشکال رفتاري گوناگوني دارد که از راه چشم (نگاه هيز)، لفظي (جوکها، سؤالها يا اظهارنظرها با مضمون جنسي)، فشار ناخواسته براي برقراري ملاقات، لمس ناخواسته، فشار ناخواسته براي موافقت با رابطه جنسي با استفاده از تهديدهاي مرتبط با کار صورت ميپذيرد.
به گزارش کميته فرصتهاي شغلي برابر، آزارهاي جنسي به سه دسته تقسيم ميشوند:
آزارهاي کلامي: گفتن داستانها، شوخيها، طنزهاي جنسي در گفتار، اظهارنظر جنسي در مورد ظاهر و لباس زيبايي زن، ارايه پيشنهاد يا دعوت جنسي ناخواسته، پيشنهاد براي ادامه ارتباط خارج از فضاي کار.
آزارهاي غيرکلامي: نگاههاي هيز و شهوتآلود، چشمچراني، چشمکزدن، نشان دادن تصاوير نامناسب جنسي.
آزارهاي فيزيکي: لمسکردن بدن، نزديکشدن زياد به زن در موقع کار، برخورد جنسي باز در محيط کار.
روش تحقيق
در اين پژوهش از روش کيفي استفاده شده. شيوه گردآوري دادهها شامل مشاهده، مشاهده مشارکتي و مصاحبه نيمساختيافته است. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از زنان شاغل در ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي شهر اصفهان هستند. علاوهبر آن، نمونهگيري مورد استفاده در اين پژوهش نمونهگيري آسان است که از نوع نمونهگيري غيراحتمالي است. نمونهگيري آسان مبتني بر انتخاب موارد يا افرادي است که دردسترس و داوطلب بوده و به سادگي ميتوانند در نمونه وارد شوند. در اين پژوهش، پژوهشگر به مصاحبه با زنان شاغل در ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي پرداخت.
يافتههاي پژوهش
از خلال 20 مصاحبه انجامشده با زنان شاغل، چهار مقوله محوري محيط کار، سبک زندگي، شگردهاي مواجهه و فرسايش رواني و شغلي و خانوادگي حاصل گرديد. از جمله شرايط علي مهم که به ايجاد ناامني در محيط کار منجر ميشوند، عبارتاند از: محيط کار و سبک زندگي.
محيط کار: مصاحبهشوندگان در رابطه با محيط کار به خصيصههاي آن؛ يعني خصوصي و دولتي بودن آن، کوچک يا بزرگ بودن، شلوغ و خلوت بودن و... اشاره کردند. از نظر آنها مهمترين عامل، خصوصي يا دولتي بودن است. در نظر آنها در محيطهاي خصوصي احساس ناامني و آزار به علت عدم سختگيري براي استخدامها و... بيشتر است. از بين 20 مصاحبهشونده، هر 20 نفر آنان اذعان داشتند در محيطهاي خصوصي به دلايل مذکور احساس ناامني بيشتر است.
براي مثال:
سارا کارمند بخش خصوصي: "احساس ناامني توي محيط کار خصوصي بيشتره نسبت به دولتي، يکي از دلايلش اينکه توي محيطهاي خصوصي ما به صورت موقتي و دورهاي کار ميکنيم و قوانين استخدامي جدي نداريم. به خاطر همين، کارمندها و رئيسها زير ذرهبين نيستند، يه مدت توي يه شرکت و... کار ميکنيم، بعد مييايم بيرون. دايمي کار نميکنيم که به خاطرش خودمون و رئيسها و همکارامون دايم زيرنظر باشيم، اما محيطهاي دولتي براي استخدام امنيت دارند، در کنار اون حراست، منشور اخلاقي و دفتر ولايت فقيه و.... وجود دارند که تا حدي کارمندا رو زير نظر دارند."
از جمله دلايل ديگر ذکرشده از سوي مصاحبهشوندگان کوچکي و بزرگي محيط است. از نظر آنها محيطي که کوچک باشد، هر اتفاقي در آن بيفتد، به سرعت پخش ميشود، اما در محيط بزرگتر، افراد آزادي عمل بيشتري دارند. شايد گمنامياي که گيدنز آن را مطرح ميکند، در ناامني در محيطهاي بزرگتر مؤثر است. همچنين، از دلايل ديگر خلوتبودن و شلوغي محيط است. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محيط شلوغ به خاطر جمعيت زياد، رفت و آمد زياد و گستردگي مراجعه اربابرجوع، احساس ناامني کمتر است؛ ولي در محيطهاي خلوت تعداد و ميزان مراجعتها کمتر است و فرصت بيشتري براي ايجاد ناامني حاصل ميشود.
بيش از نيمي از مصاحبهشوندگان به اين مقوله؛ يعني کوچک و بزرگ و شلوغ و خلوت بودن محيط کار، اشاره کردند.
اعظم کارمند بخش دولتي: "همکار من از فرصتهاي خلوتي محيط کار سوءاستفاده ميکنه، چون کسي نيست که رفتار و کردارشو ببينه، آزاد و راحت حرف ميزنه. اين آزاد و راحت بودن اون منو اذيت ميکنه..."
دومين مقوله محوري سبک زندگي است. سبک زندگي عبارت است از تلاش براي شناخت مجموعهاي منظم از رفتارها يا الگوهاي کنش، که افراد آنها را انتخاب کردهاند. در اين پژوهش سبک زندگي دربرگيرنده دو مقوله تجلي رفتاري جنسيتزده در شکل دادن به سبک زندگي افراد حايز اهميت است.
تجلي رفتاري، هم مردان و هم رفتار زنان را شامل ميشود. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محيطهاي کاري هم رفتار مردان مهم است و هم زنان؛ ولي به اتفاق برآن بودند که در ايجاد ناامني، رفتار مردان حايز اهميت بيشتري است. رفتار مردان شامل بيان مسايل خصوصي و شخصي و پرسش از زنان، نوع نگاه، تماسهاي بيمورد، برخوردهاي متفاوت با همکاران و... در ايجاد ناامني مؤثر است.
هر 20 نفر مصاحبهشونده به رفتار مردان (تجلي رفتار جنسيتزده) به عنوان يک علت مهم در ايجاد احساس ناامني زنان اشاره کردند. علاوهبر آن 10 نفر از آنان نيز به رفتار و پوشش زنان (تجلي رفتاري و نماي ظاهري) در ايجاد ناامني در محيط کار اشاره کردند.
ثريا: "همکارم يدفعه شروع ميکنه به حرف زدن در مورد مسايل شخصي و خصوصي خودش و از منم سؤال ميپرسه، تو اين مواقع با اينکه فقط داره صحبت ميکنه، ولي من احساس ميکنم هر لحظه داره برام ناامن ميشه، احساس بدي بهم دست ميده، حس ميکنم امنيت ندارم."
اعظم از ديگر مصاحبهشوندگان: "همکارم با تماسهاي بيمورد و اومدن بيعلت به اتاق من، امنيت ذهني و جسمي را ازم گرفته، بيمورد زنگ ميزنه يا بيعلت ميياد توي اتاق من."
آذين، مدير عامل شرکت خصوصي: "زن در محيط کار نبايد آنچه نشاني از زنانگي دارد، نشان دهد، زيرا کوچکترين رفتارش هميشه زير نظر مردان فرصتطلب است: مثلاً لحن صدا، خنديدن بيمورد و آرايش نامناسب و تند و لباس متفاوت از بقيه."
فاطمه: "به نظرم لباس محيط کار بايد فرم باشد؛ يعني مدلدار نباشه. رنگش هم مناسب باشه؛ خوب بالاخره همه خانمها فرق لباس ساده و رسمي و لباس مدلدار و رنگي رو ميدونن ديگه؛ بهنظرم لباس محيط کار و بايد از لباس مهموني جدا کرد؛ در مورد آرايشم همينهايي که گفتم صدق ميکنه؛ آرايش زياد و استفاده زياد از زيورآلات و کفشهاي پاشنهدار صدادار هرچند محبوب خانمهاست، ولي متأسفانه باعث جلب توجه آقايون ميشه که نتيجه اين همون ناامني خود خانمهاست."
مقوله محوري سوم شگردهاي مواجهه است. اين مقوله در برگيرنده استرانژيهايي است که زنان در هنگام احساس ناامني از آنها استفاده ميکنند. از اولين مواردي که در طي مصاحبهها حاصل شد، مرزبندي است که شامل موارد زير ميشود: مصاحبهشوندگان بر اين ادعا بودند که وقتي در محيط کار احساس ناامني ميکنيم، اولين کاري که شايد بتوان انجام داد، عدم رفتار صميمي و رابطه صميمانه، عدم صحبتهاي شخصي، بيتفاوت نشان دادن خود در رابطه و رفتار با مردان، قطع تماسهاي تلفني و پيامک است، اخم و چشم غره رفتن، رفتار جدي و گاهي تند و خشن، تذکر لفظي به مردان و نيز در موارد حادتر، اطلاع دادن به حراست يا نگهباني يا رييس؛ در مواردي نيز آرايش و پوشش مناسبتر، شناخت محيط کار و شناخت ديد مردان از ديگر مواردي است که زنان در هنگام احساس ناامني از آن ها استفاده ميکنند.
مصاحبهشوندگان علاوهبر اين موارد، به ترک محيط کار به طور موقتي، تغيير محيط کار و در موارد حادتر نيز به ترک شغل و محيط کار براي هميشه اشاره کردند. البته، اين سه مورد اخير در شرايطي است که محيط کار براي آنها غيرقابل تحمل است.
مصاحبهشوندگان در خصوص اشاره به شگردهاي مواجهه خود با اين احساس ناامني به چند دسته تقسيم شدند: دسته اول که البته اکثريت زنان را شامل ميشد، زناني بودند که احساس ميکردند اگر موارد ناامني را چه به خود آزاردهنده، چه به حراست يا رييس و... اطلاع دهند، ضرر بيشتري به خود آنان وارد ميشود و آن داغ بيآبرويي هم در محيط کار و هم در خانواده است؛ پس صبر و سکوت ميکردند.
دسته دوم افرادي بودند که به شخص با جديت و به روشني تذکر ميدادند و در صورت عدم تصحيح رفتار به حراست يا رييس اطلاع ميدادند.
دسته سوم شامل زناني است که در لفافه رفتار نامناسب مردان آزاردهنده را به آنان ميفهماندند و رفتار غيرصميمي و عدم صحبتهاي شخصي و قطع تماسهاي تلفني و...را از خود نشان ميدادند، که تعداد آنها از گروه اول کمتر و از گروه دوم بيشتر است.
در هر سه گروه زناني بودند که عليرغم استراتژيهاي بهکار گرفته شده محيط کار را تغيير يا ترک ميکنند.
مقوله محوري چهارم که در واقع پيامد احساس ناامني است، فرسايش رواني و شغلي و خانوادگي زنان است. يکي از منابع مهم استرس و فشار زندگي، مسايل محيط کار است و از جمله مسايل محيط کار، احساس ناامني در آن است. اکثريت زنان به اين مقولههاي کليدي اشاره کردند که وقتي زن در محيط کار احساس ناامني کند، اين حس سراسر زندگي او را تحتتأثير قرار ميدهد و باعث افسردگي، اضطراب و ترس و تشويش، نگرانيهاي بيمورد، بياعتمادي، تحليل اعتمادبهنفس و حتي عدم اعتمادبهنفس، عذاب وجدان و احساس گناه، احساس مخدوششدن تعهدات خانوادگي، داغ ننگ و بدنامي، بيحوصلگي و دلزدگي از کار و بدخلقي در محيط کار و محيط خانواده و... ميشود.
درحاليکه مصاحبهشوندگان عنوان کردند امنيت در محيط کار باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس، انجام دادن مناسبتر کارها و استفاده بهتر از توانمنديهاي زنان و شکوفاسازي تواندمنديهاي بالقوه آنها و... ميشود و نيز در کنار آن زنان به راحتي بين محيط کاري و شغل و زندگي خانوادگي تعادل برقرار ميکنند.
لازم به ذکر است پژوهش فوق با عنوان کامل چگونگي آزار زنان در محيط کار؛ بهکارگيري روششناسي کيفي نظريه دادهبنياد براي بررسي احساس ناامني زنان در محيط کار توسط مريم مکتوبيان و علي رباني خوراسگاني انجام و سال 1393 در فصلنامه علي- پژوهشي پژوهشهاي راهبردي امنيت و نظم اجتماعي منتشر شده است.
*مهرخانه
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، مدتهاست زنان وارد بازار کار و محيطهاي کاري شدهاند و بحث بر سر وارد شدن آنان به محيط کار، جاي خود را به بررسي تجربيات، مسايل و مشکلات آنها داده است. با اينکه بيش از چهار دهه از مطرحشدن آزار جنسي و احساس ناامني ميگذرد، اما همانطورکه شواهد نشان ميدهد، به موضوع احساس ناامني در محيط کار بسيار کم پرداخته شده است و حتي در بعضي جوامع هنوز صحبت کردن از اين قبيل موضوعها، به نوعي تابوي اجتماعي است.
مطابق دادههاي مجله فرصتهاي برابر، از 12 سازمان در انگلستان، 111 سازمان، سياست مبتني بر آزار را که شامل آزار جنسي ميشد، در پيش داشتند؛ در اين گزارش 69 درصد از پاسخدهندگان آزار جنسي را مسئلهاي نسبتاً مهم، 17 درصد آن را مسئلهاي اساسي و 2 درصد آن را به هيچوجه مهم نيست، قلمداد کردند.
بر اساس گزارشي در انگلستان از هر 10 زن، هفت زن در دوره زندگي شغلي خود دچار آزار جنسي بودهاند. نگاه خيره و ادامهدار، صحبتها، تصاوير و فضاي نامناسب، واردشدن به موضوعهاي شخصي و خصوصي، تماسهاي مکرر، پيشنهادها، تهديدها و... محيط کار را براي زنان ناامن ميکند؛ گويي ناامني، در فضاي کاري را جنسيتزده کرده است. از آنجاکه شرايط کاري براي زنان ناپايدار و متزلزل است، عمدتاً زنان جذب مشاغل پارهوقت با درآمد کم شده و علاوهبر آن، به علت محدوديت استخدام رسمي عمدتاً وارد محيطهاي کار خصوصي ميشوند.
در اين پژوهش، با توجه به اهميت امنيت زنان در محيط کار، به سراغ زنان شاغل در تعدادي ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي شهر اصفهان رفتيم و در رابطه با اين موضوع با آنها به مصاحبه پرداختيم. در رابطه با اين موضوع بايد به دو نکته توجه کنيم: اولاً، آمار و اطلاعات دقيقي از ناامني در محيط کار در جامعه ما وجود ندارد و يا اگر هم وجود دارد، در دسترس عام قرار نميگيرد؛ ثانياً، در اکثر مواقع زنان در مواجهه با ايجاد ناامني به خاطر ترس از بيآبرويي و داغ ننگ و نيز ترس از مقصر شناختهشدن خود، سکوت ميکنند.
هدف اين پژوهش، به دست آوردن اطلاعاتي در رابطه با احساس ناامني در محيط کار، دلايل مؤثر بر آن، استراتژيهاي مورد استفاده و نيز پيامدهاي آن است که در ادامه به آن اشاره ميشود.
آزار جنسي چيست؟
آزار جنسي توجه جنسي ناخواسته است و اشکال رفتاري گوناگوني دارد که از راه چشم (نگاه هيز)، لفظي (جوکها، سؤالها يا اظهارنظرها با مضمون جنسي)، فشار ناخواسته براي برقراري ملاقات، لمس ناخواسته، فشار ناخواسته براي موافقت با رابطه جنسي با استفاده از تهديدهاي مرتبط با کار صورت ميپذيرد.
به گزارش کميته فرصتهاي شغلي برابر، آزارهاي جنسي به سه دسته تقسيم ميشوند:
آزارهاي کلامي: گفتن داستانها، شوخيها، طنزهاي جنسي در گفتار، اظهارنظر جنسي در مورد ظاهر و لباس زيبايي زن، ارايه پيشنهاد يا دعوت جنسي ناخواسته، پيشنهاد براي ادامه ارتباط خارج از فضاي کار.
آزارهاي غيرکلامي: نگاههاي هيز و شهوتآلود، چشمچراني، چشمکزدن، نشان دادن تصاوير نامناسب جنسي.
آزارهاي فيزيکي: لمسکردن بدن، نزديکشدن زياد به زن در موقع کار، برخورد جنسي باز در محيط کار.
روش تحقيق
در اين پژوهش از روش کيفي استفاده شده. شيوه گردآوري دادهها شامل مشاهده، مشاهده مشارکتي و مصاحبه نيمساختيافته است. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از زنان شاغل در ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي شهر اصفهان هستند. علاوهبر آن، نمونهگيري مورد استفاده در اين پژوهش نمونهگيري آسان است که از نوع نمونهگيري غيراحتمالي است. نمونهگيري آسان مبتني بر انتخاب موارد يا افرادي است که دردسترس و داوطلب بوده و به سادگي ميتوانند در نمونه وارد شوند. در اين پژوهش، پژوهشگر به مصاحبه با زنان شاغل در ادارات، شرکتها، مؤسسات و دفاتر خصوصي و دولتي پرداخت.
يافتههاي پژوهش
از خلال 20 مصاحبه انجامشده با زنان شاغل، چهار مقوله محوري محيط کار، سبک زندگي، شگردهاي مواجهه و فرسايش رواني و شغلي و خانوادگي حاصل گرديد. از جمله شرايط علي مهم که به ايجاد ناامني در محيط کار منجر ميشوند، عبارتاند از: محيط کار و سبک زندگي.
محيط کار: مصاحبهشوندگان در رابطه با محيط کار به خصيصههاي آن؛ يعني خصوصي و دولتي بودن آن، کوچک يا بزرگ بودن، شلوغ و خلوت بودن و... اشاره کردند. از نظر آنها مهمترين عامل، خصوصي يا دولتي بودن است. در نظر آنها در محيطهاي خصوصي احساس ناامني و آزار به علت عدم سختگيري براي استخدامها و... بيشتر است. از بين 20 مصاحبهشونده، هر 20 نفر آنان اذعان داشتند در محيطهاي خصوصي به دلايل مذکور احساس ناامني بيشتر است.
براي مثال:
سارا کارمند بخش خصوصي: "احساس ناامني توي محيط کار خصوصي بيشتره نسبت به دولتي، يکي از دلايلش اينکه توي محيطهاي خصوصي ما به صورت موقتي و دورهاي کار ميکنيم و قوانين استخدامي جدي نداريم. به خاطر همين، کارمندها و رئيسها زير ذرهبين نيستند، يه مدت توي يه شرکت و... کار ميکنيم، بعد مييايم بيرون. دايمي کار نميکنيم که به خاطرش خودمون و رئيسها و همکارامون دايم زيرنظر باشيم، اما محيطهاي دولتي براي استخدام امنيت دارند، در کنار اون حراست، منشور اخلاقي و دفتر ولايت فقيه و.... وجود دارند که تا حدي کارمندا رو زير نظر دارند."
از جمله دلايل ديگر ذکرشده از سوي مصاحبهشوندگان کوچکي و بزرگي محيط است. از نظر آنها محيطي که کوچک باشد، هر اتفاقي در آن بيفتد، به سرعت پخش ميشود، اما در محيط بزرگتر، افراد آزادي عمل بيشتري دارند. شايد گمنامياي که گيدنز آن را مطرح ميکند، در ناامني در محيطهاي بزرگتر مؤثر است. همچنين، از دلايل ديگر خلوتبودن و شلوغي محيط است. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محيط شلوغ به خاطر جمعيت زياد، رفت و آمد زياد و گستردگي مراجعه اربابرجوع، احساس ناامني کمتر است؛ ولي در محيطهاي خلوت تعداد و ميزان مراجعتها کمتر است و فرصت بيشتري براي ايجاد ناامني حاصل ميشود.
بيش از نيمي از مصاحبهشوندگان به اين مقوله؛ يعني کوچک و بزرگ و شلوغ و خلوت بودن محيط کار، اشاره کردند.
اعظم کارمند بخش دولتي: "همکار من از فرصتهاي خلوتي محيط کار سوءاستفاده ميکنه، چون کسي نيست که رفتار و کردارشو ببينه، آزاد و راحت حرف ميزنه. اين آزاد و راحت بودن اون منو اذيت ميکنه..."
دومين مقوله محوري سبک زندگي است. سبک زندگي عبارت است از تلاش براي شناخت مجموعهاي منظم از رفتارها يا الگوهاي کنش، که افراد آنها را انتخاب کردهاند. در اين پژوهش سبک زندگي دربرگيرنده دو مقوله تجلي رفتاري جنسيتزده در شکل دادن به سبک زندگي افراد حايز اهميت است.
تجلي رفتاري، هم مردان و هم رفتار زنان را شامل ميشود. مصاحبهشوندگان عنوان کردند که در محيطهاي کاري هم رفتار مردان مهم است و هم زنان؛ ولي به اتفاق برآن بودند که در ايجاد ناامني، رفتار مردان حايز اهميت بيشتري است. رفتار مردان شامل بيان مسايل خصوصي و شخصي و پرسش از زنان، نوع نگاه، تماسهاي بيمورد، برخوردهاي متفاوت با همکاران و... در ايجاد ناامني مؤثر است.
هر 20 نفر مصاحبهشونده به رفتار مردان (تجلي رفتار جنسيتزده) به عنوان يک علت مهم در ايجاد احساس ناامني زنان اشاره کردند. علاوهبر آن 10 نفر از آنان نيز به رفتار و پوشش زنان (تجلي رفتاري و نماي ظاهري) در ايجاد ناامني در محيط کار اشاره کردند.
ثريا: "همکارم يدفعه شروع ميکنه به حرف زدن در مورد مسايل شخصي و خصوصي خودش و از منم سؤال ميپرسه، تو اين مواقع با اينکه فقط داره صحبت ميکنه، ولي من احساس ميکنم هر لحظه داره برام ناامن ميشه، احساس بدي بهم دست ميده، حس ميکنم امنيت ندارم."
اعظم از ديگر مصاحبهشوندگان: "همکارم با تماسهاي بيمورد و اومدن بيعلت به اتاق من، امنيت ذهني و جسمي را ازم گرفته، بيمورد زنگ ميزنه يا بيعلت ميياد توي اتاق من."
آذين، مدير عامل شرکت خصوصي: "زن در محيط کار نبايد آنچه نشاني از زنانگي دارد، نشان دهد، زيرا کوچکترين رفتارش هميشه زير نظر مردان فرصتطلب است: مثلاً لحن صدا، خنديدن بيمورد و آرايش نامناسب و تند و لباس متفاوت از بقيه."
فاطمه: "به نظرم لباس محيط کار بايد فرم باشد؛ يعني مدلدار نباشه. رنگش هم مناسب باشه؛ خوب بالاخره همه خانمها فرق لباس ساده و رسمي و لباس مدلدار و رنگي رو ميدونن ديگه؛ بهنظرم لباس محيط کار و بايد از لباس مهموني جدا کرد؛ در مورد آرايشم همينهايي که گفتم صدق ميکنه؛ آرايش زياد و استفاده زياد از زيورآلات و کفشهاي پاشنهدار صدادار هرچند محبوب خانمهاست، ولي متأسفانه باعث جلب توجه آقايون ميشه که نتيجه اين همون ناامني خود خانمهاست."
مقوله محوري سوم شگردهاي مواجهه است. اين مقوله در برگيرنده استرانژيهايي است که زنان در هنگام احساس ناامني از آنها استفاده ميکنند. از اولين مواردي که در طي مصاحبهها حاصل شد، مرزبندي است که شامل موارد زير ميشود: مصاحبهشوندگان بر اين ادعا بودند که وقتي در محيط کار احساس ناامني ميکنيم، اولين کاري که شايد بتوان انجام داد، عدم رفتار صميمي و رابطه صميمانه، عدم صحبتهاي شخصي، بيتفاوت نشان دادن خود در رابطه و رفتار با مردان، قطع تماسهاي تلفني و پيامک است، اخم و چشم غره رفتن، رفتار جدي و گاهي تند و خشن، تذکر لفظي به مردان و نيز در موارد حادتر، اطلاع دادن به حراست يا نگهباني يا رييس؛ در مواردي نيز آرايش و پوشش مناسبتر، شناخت محيط کار و شناخت ديد مردان از ديگر مواردي است که زنان در هنگام احساس ناامني از آن ها استفاده ميکنند.
مصاحبهشوندگان علاوهبر اين موارد، به ترک محيط کار به طور موقتي، تغيير محيط کار و در موارد حادتر نيز به ترک شغل و محيط کار براي هميشه اشاره کردند. البته، اين سه مورد اخير در شرايطي است که محيط کار براي آنها غيرقابل تحمل است.
مصاحبهشوندگان در خصوص اشاره به شگردهاي مواجهه خود با اين احساس ناامني به چند دسته تقسيم شدند: دسته اول که البته اکثريت زنان را شامل ميشد، زناني بودند که احساس ميکردند اگر موارد ناامني را چه به خود آزاردهنده، چه به حراست يا رييس و... اطلاع دهند، ضرر بيشتري به خود آنان وارد ميشود و آن داغ بيآبرويي هم در محيط کار و هم در خانواده است؛ پس صبر و سکوت ميکردند.
دسته دوم افرادي بودند که به شخص با جديت و به روشني تذکر ميدادند و در صورت عدم تصحيح رفتار به حراست يا رييس اطلاع ميدادند.
دسته سوم شامل زناني است که در لفافه رفتار نامناسب مردان آزاردهنده را به آنان ميفهماندند و رفتار غيرصميمي و عدم صحبتهاي شخصي و قطع تماسهاي تلفني و...را از خود نشان ميدادند، که تعداد آنها از گروه اول کمتر و از گروه دوم بيشتر است.
در هر سه گروه زناني بودند که عليرغم استراتژيهاي بهکار گرفته شده محيط کار را تغيير يا ترک ميکنند.
مقوله محوري چهارم که در واقع پيامد احساس ناامني است، فرسايش رواني و شغلي و خانوادگي زنان است. يکي از منابع مهم استرس و فشار زندگي، مسايل محيط کار است و از جمله مسايل محيط کار، احساس ناامني در آن است. اکثريت زنان به اين مقولههاي کليدي اشاره کردند که وقتي زن در محيط کار احساس ناامني کند، اين حس سراسر زندگي او را تحتتأثير قرار ميدهد و باعث افسردگي، اضطراب و ترس و تشويش، نگرانيهاي بيمورد، بياعتمادي، تحليل اعتمادبهنفس و حتي عدم اعتمادبهنفس، عذاب وجدان و احساس گناه، احساس مخدوششدن تعهدات خانوادگي، داغ ننگ و بدنامي، بيحوصلگي و دلزدگي از کار و بدخلقي در محيط کار و محيط خانواده و... ميشود.
درحاليکه مصاحبهشوندگان عنوان کردند امنيت در محيط کار باعث بالا رفتن اعتمادبه نفس، انجام دادن مناسبتر کارها و استفاده بهتر از توانمنديهاي زنان و شکوفاسازي تواندمنديهاي بالقوه آنها و... ميشود و نيز در کنار آن زنان به راحتي بين محيط کاري و شغل و زندگي خانوادگي تعادل برقرار ميکنند.
لازم به ذکر است پژوهش فوق با عنوان کامل چگونگي آزار زنان در محيط کار؛ بهکارگيري روششناسي کيفي نظريه دادهبنياد براي بررسي احساس ناامني زنان در محيط کار توسط مريم مکتوبيان و علي رباني خوراسگاني انجام و سال 1393 در فصلنامه علي- پژوهشي پژوهشهاي راهبردي امنيت و نظم اجتماعي منتشر شده است.
*مهرخانه