نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پرتاب چاقو و قتل، پايان قدرت‌نمايي در خيابان
در پنجم اسفندماه سال جاري جواني به دليل پرتاپ چاقو در يک نزاع خياباني به قتل رسيد.
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، در ساعت 19:00 مورخه 1393/12/5 وقوع يک فقره فوت مشکوک از طريق مرکز فوريت هاي درماني بيمارستان شهداي هفتم تير به کلانتري 167 دولت آباد اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتري در بيمارستان و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد جواني 25 ساله بر اثر اصابت ضربه چاقو به ناحيه شريان حياتي گردن مجروح و توسط دو نفر از دوستانش به بيمارستان منتقل شده اما با وجود انجام اقدامات درماني فوت کرده است.
با انتقال دو همراه مقتول به کلانتري، اين دو نفر بنام‌هاي امير.چ (27 ساله) و علي.ن (25 ساله) در اظهارات خود عنوان داشتند که با تعدادي از جوانان منطقه زورآباد درگير شده‌اند که طي آن و با پرتاب چاقو از سوي آنها، چاقو به گردن مقتول اصابت کرده است.
با شناسايي دقيق محل درگيري، مأمورين اقدام به شناسايي دو نفر از جوانان منطقه زورآباد کردند که در درگيري مشارکت داشتند. آن دو جوان بنام‌هاي جواد (23 ساله) و محمدرضا (24 ساله) دستگير و به کلانتري منتقل شدند.
پرونده در اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ
با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور شعبه هفتم بازپرسي دادسراي شهرري، پرونده به همراه هر چهار متهم دستگير شده در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرارگرفت.
اظهارات دوستان مقتول
در تحقيقات از دوستان مقتول، آنها صراحتا به شرب خمر در روز حادثه اعتراف و عنوان کردند : به همراه مقتول و با خودرو ال 90 متعلق به وي در حال چرخيدن در خيابان بوديم و [در حاليکه به علت شرب خمر در حالت طبيعي قرار نداشتيم] به رهگذران ناسزا مي‌گفتيم که ناگهان مورد حمله چند نفر قرار گرفتيم و آنها اقدام به وارد نمودن خسارت به خودرو مقتول کردند. در مرحله اول از محل فرار کرديم و پس از تهيه چاقو قصد مراجعت دوباره به محل درگيري را داشتيم. همين کار را نيز کرديم اما زمانيکه قصد پياده شدن از ماشين را داشتيم، ناگهان يکي از همان افرادي که با ما درگير شده بود اينبار چاقويش را به سمت ماشين پرتاب کرد. همزمان با پرتاب چاقو، مقتول قصد پياده شدن از ماشين را داشت که چاقو دقيقا به ناحيه گلوي وي برخورد کرد و خون همه جا را برداشت. با ديدن اين صحنه، تصميم گرفتيم تا دوست خودمان (مقتول) را به بيمارستان برسانيم اما او در بيمارستان فوت کرد.
اظهارات متهمين اصلي پرونده
جواد و محمدرضا که در اظهارات اوليه مدعي بيگناهي خود شده بودند، پس از مواجه حضوري با دوستان مقتول و شناسايي شدن توسط آنها صراحتا به مشارکت در نزاع و درگيري منجر به جنايت اعتراف کردند.
محمدرضا.الف که چاقو را به سمت مقتول پرتاب کرده بود، پس از اعتراف صريح در خصوص روز حادثه به کارآگاهان گفت: در مورخه 1393/12/5 در محل ايستاده بوديم که ناگهان يک دستگاه خودرو ال 90 با سه نفر سرنشين از محل عبور کردند. مشخص بود که سرنششينان ال 90 در وضعيت طبيعي قرار ندارند! آنها سر خود را از ماشين بيرون آورده بودند و [در حاليکه اقدام به قدرت نمايي مي کردند] به تمامي رهگذران و اهالي محل ناسزا مي گفتند تا اينکه به ما نزديک شده و به ما نيز دشنام و ناسزا گفتند. چند متر جلوتر و براي چند لحظه کوتاه، ماشين ال 90 در پشت ترافيک چهارراه توقف کرد و همين زمان کافي بود تا من و چند نفر ديگر از بچه محل ها خودمان را به آنها رسانده و با ضربه هاي پا (لگد) اقدام به وارد کردن خسارت به دربهاي ماشين کنيم.
محمدرضا در خصوص نحوه ارتکاب جنايت نيز به کارآگاهان گفت: مي‌دانستيم که سرنشينان ال 90 براي تلافي به محل باز مي گردند و به همين علت، در همان فاصله کوتاه زماني اقدام به تهيه چند قبضه چاقو و قمه کرديم تا اگر سرنشينان خودرو ال 90 براي دعوا به محل بازگشتند، در مقابل آنها کم نياوريم.
همانطور که پيش بيني کرده بوديم، خودرو ال 90 مجددا به محل بازگشت؛ سرنشينان آن قصد پياده شدن از ماشين را داشتند که من در همان لحظه چاقوي خود را به سمت آنها پرتاب کردم و همين موضوع باعث فرار آنها شد؛ در آن لحظه اصلا فکر نمي کرديم که پرتاب چاقو از سوي من منجر به مرگ يکي از آنها خواهد شد تا اينکه مأمورين مرا دستگير کردند.
امير.چ نيز دقيقا همان اظهارات محمدرضا را تأييد کرد و عنوان داشت: اگر محل را ترک مي کرديم و سرنشينان خودرو ال 90 به محل مي آمدند و اقدام به قدرت نمايي مي کردند، ساير بچه هاي محل تصور مي کردند که ما از روي ترس آنجا را ترک کرده ايم.
سرهنگ کارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهمين به مشارکت در درگيري منجر به جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي صادر و هر چهار متهم جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته‌اند.
*فارس
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، در ساعت 19:00 مورخه 1393/12/5 وقوع يک فقره فوت مشکوک از طريق مرکز فوريت هاي درماني بيمارستان شهداي هفتم تير به کلانتري 167 دولت آباد اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتري در بيمارستان و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد جواني 25 ساله بر اثر اصابت ضربه چاقو به ناحيه شريان حياتي گردن مجروح و توسط دو نفر از دوستانش به بيمارستان منتقل شده اما با وجود انجام اقدامات درماني فوت کرده است.
با انتقال دو همراه مقتول به کلانتري، اين دو نفر بنام‌هاي امير.چ (27 ساله) و علي.ن (25 ساله) در اظهارات خود عنوان داشتند که با تعدادي از جوانان منطقه زورآباد درگير شده‌اند که طي آن و با پرتاب چاقو از سوي آنها، چاقو به گردن مقتول اصابت کرده است.
با شناسايي دقيق محل درگيري، مأمورين اقدام به شناسايي دو نفر از جوانان منطقه زورآباد کردند که در درگيري مشارکت داشتند. آن دو جوان بنام‌هاي جواد (23 ساله) و محمدرضا (24 ساله) دستگير و به کلانتري منتقل شدند.
پرونده در اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ
با تشکيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور شعبه هفتم بازپرسي دادسراي شهرري، پرونده به همراه هر چهار متهم دستگير شده در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرارگرفت.
اظهارات دوستان مقتول
در تحقيقات از دوستان مقتول، آنها صراحتا به شرب خمر در روز حادثه اعتراف و عنوان کردند : به همراه مقتول و با خودرو ال 90 متعلق به وي در حال چرخيدن در خيابان بوديم و [در حاليکه به علت شرب خمر در حالت طبيعي قرار نداشتيم] به رهگذران ناسزا مي‌گفتيم که ناگهان مورد حمله چند نفر قرار گرفتيم و آنها اقدام به وارد نمودن خسارت به خودرو مقتول کردند. در مرحله اول از محل فرار کرديم و پس از تهيه چاقو قصد مراجعت دوباره به محل درگيري را داشتيم. همين کار را نيز کرديم اما زمانيکه قصد پياده شدن از ماشين را داشتيم، ناگهان يکي از همان افرادي که با ما درگير شده بود اينبار چاقويش را به سمت ماشين پرتاب کرد. همزمان با پرتاب چاقو، مقتول قصد پياده شدن از ماشين را داشت که چاقو دقيقا به ناحيه گلوي وي برخورد کرد و خون همه جا را برداشت. با ديدن اين صحنه، تصميم گرفتيم تا دوست خودمان (مقتول) را به بيمارستان برسانيم اما او در بيمارستان فوت کرد.
اظهارات متهمين اصلي پرونده
جواد و محمدرضا که در اظهارات اوليه مدعي بيگناهي خود شده بودند، پس از مواجه حضوري با دوستان مقتول و شناسايي شدن توسط آنها صراحتا به مشارکت در نزاع و درگيري منجر به جنايت اعتراف کردند.
محمدرضا.الف که چاقو را به سمت مقتول پرتاب کرده بود، پس از اعتراف صريح در خصوص روز حادثه به کارآگاهان گفت: در مورخه 1393/12/5 در محل ايستاده بوديم که ناگهان يک دستگاه خودرو ال 90 با سه نفر سرنشين از محل عبور کردند. مشخص بود که سرنششينان ال 90 در وضعيت طبيعي قرار ندارند! آنها سر خود را از ماشين بيرون آورده بودند و [در حاليکه اقدام به قدرت نمايي مي کردند] به تمامي رهگذران و اهالي محل ناسزا مي گفتند تا اينکه به ما نزديک شده و به ما نيز دشنام و ناسزا گفتند. چند متر جلوتر و براي چند لحظه کوتاه، ماشين ال 90 در پشت ترافيک چهارراه توقف کرد و همين زمان کافي بود تا من و چند نفر ديگر از بچه محل ها خودمان را به آنها رسانده و با ضربه هاي پا (لگد) اقدام به وارد کردن خسارت به دربهاي ماشين کنيم.
محمدرضا در خصوص نحوه ارتکاب جنايت نيز به کارآگاهان گفت: مي‌دانستيم که سرنشينان ال 90 براي تلافي به محل باز مي گردند و به همين علت، در همان فاصله کوتاه زماني اقدام به تهيه چند قبضه چاقو و قمه کرديم تا اگر سرنشينان خودرو ال 90 براي دعوا به محل بازگشتند، در مقابل آنها کم نياوريم.
همانطور که پيش بيني کرده بوديم، خودرو ال 90 مجددا به محل بازگشت؛ سرنشينان آن قصد پياده شدن از ماشين را داشتند که من در همان لحظه چاقوي خود را به سمت آنها پرتاب کردم و همين موضوع باعث فرار آنها شد؛ در آن لحظه اصلا فکر نمي کرديم که پرتاب چاقو از سوي من منجر به مرگ يکي از آنها خواهد شد تا اينکه مأمورين مرا دستگير کردند.
امير.چ نيز دقيقا همان اظهارات محمدرضا را تأييد کرد و عنوان داشت: اگر محل را ترک مي کرديم و سرنشينان خودرو ال 90 به محل مي آمدند و اقدام به قدرت نمايي مي کردند، ساير بچه هاي محل تصور مي کردند که ما از روي ترس آنجا را ترک کرده ايم.
سرهنگ کارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهمين به مشارکت در درگيري منجر به جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي صادر و هر چهار متهم جهت انجام تحقيقات تکميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته‌اند.
*فارس
