«ويشکا آسايش» به دنبال نقش هاي متفاوت
صبا/ ويشکا آسايش براي مخاطب ايراني چهرهاي آشنا و شناخته شده است. حضور او در نقش قطام سريال «امام علي ع»، آنقدر جذاب و خاطرهانگيز بود که تاثير آن حتي با گذشت سالها در ذهن تماشاگران باقي مانده است.
امسال آسايش بعد از مدتها با نقش هدي به تلويزيون آمد و در اولين سريال بهروز شعيبي به نام «پردهنشين» حضور يافت. او شخصيتي را به تصوير کشيد که همچون قطام سرکش و يکدنده بود و خاطره شخصيت ماندگاري چون قطام را در ذهنها زنده کرد. سريال «پردهنشين» که به تازگي پخش آن به اتمام رسيده، به خوبي از سوي تماشاگران مورد استقبال قرار گرفت و ويشکا آسايش باز هم توانست نقشي متفاوت را در کارنامه کارياش به ثبت برساند.
علاوه بر اين دو سريال، آسايش در مجموعههاي «معصوميت از دست رفته»، «مختارنامه» و «نردبام آسمان» حضور پيدا کرده بود که فيلمهايي تاريخي با مضاميني ديني بودند. او با اينکه فارغالتحصيل رشته طراحيصحنه از لندن است، کمتر کار طراحيصحنه انجام ميدهد. آسايش با نقش عروسک در فيلم «ساحره» خوش درخشيد و در فيلمهايي چون «بلوغ»، «عشق +2»، «مسافر ري» و «گل يخ» ظاهر شد، اما با بازي در نقش خانم دارابي فيلم «ورود آقايان ممنوع» موفقيتي دوباره يافت.
بعد از آن او در نقشهاي متفاوتي چون «برف روي کاجها»، «خوابم ميياد»، «نيکان و بچه غول» و «سيزده» بازي کرد. ويشکا آسايش، امسال با فيلم سينمايي «من ديهگو مارادونا هستم» به کارگرداني بهرام توکلي در سيوسومين جشنواره فيلم فجر حضور داشت.
شاهد حضور شما در نقشهاي متفاوتي در سريال «پردهنشين» و فيلم «سيزده» بوديم. به نظر ميرسد اين روند در فيلم جديدي که در جشنواره داشتيد هم ادامه داشت. آيا هميشه دنبال نقشهاي متفاوت هستيد؟
تجربه بازي در نقشهاي متفاوت آرزوي هر بازيگري است. من هم سعي دارم انتخابهاي متفاوتي داشته باشم تا بر تجربياتم بيفزايم. نقشم در «من ديهگو مارادونا هستم» و «نهنگ عنبر» که البته در جشنواره نيست، هم متفاوت هستند.
حضور در فيلم «من ديهگو مارادونا هستم» چگونه بود؟
تجربهاي خوب و عالي. موضوع اين فيلم، موضوعي خانوادگي است و در آن با جمعي از هنرمندان خوب چون گلاب آدينه، بابک حميديان، صابر ابر و هومن سيدي همبازي بودم. تجربه خوبي بود. اين فيلم به زندگي دو خانواده ميپردازد که بر اثر اتفاقي مجبور ميشوند ساعاتي در کنار هم بگذرانند. از آنجا که روايت فيلم مبتني بر کمدي موقعيت يا به نوعي کمدي تلخ است، صحنههايي شکل ميگيرد که ميتواند تماشاگر را جذب کند.
از همکاري با کارگرداني نکتهسنج چون بهرام توکلي بگوييد. اين همکاري چطور بود؟
حضور در آثار توکلي از جمله علاقهمنديهاي هميشگيام بود. خوشحالم امکان اين همکاري در اين فيلم فراهم شد. بهرام توکلي از آن دست کارگردانهايي است که نگاه و سبک ويژهاي در طراحي فضا و کارگرداني دارد و آثاري در کارنامه خود به ثبت رسانده است که به عنوان يک تماشاگر، هميشه پيگير آنها بوده و به عنوان يک بازيگر، علاقهمند به همکاري در اين آثار بودهام.
در فيلم «نهنگ عنبر» در نقشي کوتاه ظاهر شديد، چطور شد اين نقش را پذيرفتيد؟
اين نقش را به دليل ارتباط دوستانهاي که با گروه سازنده داشتم، پذيرفتم و حضوري کاملا افتخاري در اين فيلم دارم. به نظرم اين فيلم هم با توجه به تخصص آقاي مقدم و حضور بازيگراني خوب، شانس بالايي در گيشه خواهد داشت. به ويژه اينکه حضور بازيگري چون رضا عطاران ميتواند در جذب مخاطب بسيار اثرگذار باشد.
اصلي يا فرعي بودن نقش چقدر براي شما اهميت دارد؟
حضور و تاثير نقش در فيلم و فيلمنامه برايم اهميت بيشتري دارد تا اصلي يا فرعي بودن آن! اولويت انتخاب براي من بر همين اصل است. اگر نقشي از جذابيت لازم برخوردار باشد و متفاوت از نقشهايي که تاکنون بازي کردهام باشد، ترديد نميکنم و به فرعي و اصلي بودن نقش کمتر توجه ميکنم. گاهي يک نقش فرعي از نقش اصلي، پررنگتر و تاثيرگذارتر عمل ميکند.
در بسياري از فيلمها شاهد حضور نقشهاي اصلياي بودهايم که تاثير ويژهاي در روند اثر نداشتهاند و در عوض نقشهاي فرعيايي که بيشترين اثرگذاري و ماندگاري را در ذهن مخاطب داشتهاند.
علاوه بر تفاوت و جذابيت نقش، چه عامل ديگري ميتواند به ماندگاري آن کمک کند؟
اين تاثير را ابتدا بايد در فيلمنامه و قصه جستوجو کرد ولي علاوه بر قصه خوب و بازيگر توانا، نقش هدايتکننده کارگردان هم خيلي اهميت دارد. خودم را بازيگري ميدانم که نوع بازي و توانايياش وابسته به هدايت و توانايي کارگردان دارد و اصولا در پي گفتوگوها و تعامل با کارگردان ميتوانم در ايفاي نقشم موفقتر عمل کنم. وقتي نقشي را بر عهده ميگيرم، ايدهها و مسائلي به ذهنم خطور ميکنند که لازم ميدانم آنها را با کارگردان در ميان بگذارم تا به شناخت بهتر و درستتري از شخصيت برسم.
البته بسياري از کارگردانها اين روش را نميپسندند يا توجهي به اين ايدهها ندارند. در واقع بازيگر تکنيکي که بخواهد بدون کشف و شناخت شخصيت، نقشي را بازي کند، نيستم. همانطور که در تلاشم نقشم را درک کنم و با شناخت نقش را اجرا کنم، نياز به هدايت و راهنماييهاي کارگردان هم دارم.
بعد از سالها شاهد حضور شما در تلويزيون بوديم. تجربه حضور در سريال «پردهنشين» چطور بود؟
آثار بهروز شعيبي نگاهي خاص و انساني را روايت ميکنند. همين نگاه و البته توانمندي کارگرداني ايشان بود که باعث پيوستنم به اين سريال بعد از مدتها دوري از تلويزيون شد. همکاري با اين گروه تجربه خوبي بود و شناخت از کارگردان و حساسيتي که در اجراي کار از ايشان سراغ داشتم، باعث شد به اين کار علاقهمند شوم. همين حساسيت و دقت در کارگرداني و حمايت دفتر توليد بود که باعث شد اين سريال به نسبت ديگر سريالها، کندتر و با آرامش پيش برود.
متاسفانه بسياري از سريالها خالي از هر گونه تلاش مضاعف و حساسيتهاي لازم هستند، اما کار در مجموعه «پرده نشين» با نگاه و حساسيتي که در يک کار سينمايي اعمال ميشد، صورت گرفت و همان طور که مشاهده کرديد از کيفيت قابل قبولي برخوردار بود.
نقشي که در فيلم «سيزده» داشتيد اشاره به عشق ممنوعي است که بعضي از نوجوانان در اين سن و سال درگير آن ميشوند. چه شد بازي در اين نقش به خصوص را پذيرفتيد؟
بازي در اين فيلم را تجربهاي متفاوت در زمينه بازيگريام ميدانم. نقشي که در اين فيلم داشتم، کوتاه اما منطبق بر واقعيات جامعه بود. اين نقش در نهايت بسيار کوتاه و کمرنگ شده، ولي روايت علاقهمندي آن هم در اوج کودکي و جواني پسر داستان، نمايش بخشي از مسائل زندگي نوجوانان و واقعيتهاي جامعهاي است که در آن زندگي ميکنيم.
پرداخت به اين نوع از معضلات جامعه در فيلمها چقدر در رفع آنها موثر خواهد بود؟
مسائل نوجوانان مسئله مهمي است و فرهنگ و سينما بايد به آن بپردازند. تقويت خانوادهها در حفظ روابط، سلامت جامعه و بچهها خواهد بود و فکر ميکنم بچهها نياز به توجه ويژهاي دارند و لازم است خانوادهها با برنامههاي مفيد و ورزشي، اوقاتشان را پر کنند تا سالم و ايمن بزرگ شوند.
اگر پيشنهادي براي بازي نداشته باشيد، چگونه اوقاتتان را ميگذرانيد؟ آيا سراغ طراحي صحنه ميرويد؟
در صورتي که پيشنهادي براي بازي در فيلم نداشته باشم خودم را با مجسمهسازي مشغول ميکنم و کمتر مسئوليت طراحيصحنه فيلمها را ميپذيرم. طراحيصحنه فيلمها به نوعي به چيدمان تبديل شدهاند و از طراحي به معناي واقعي دور شدهاند. براي همين کمتر طراحيصحنه در فيلمها را ميپذيرم و گاهي طراحي تئاتر که بيشتر بر اساس طرحها صورت ميگيرد را انجام ميدهم.
امسال آسايش بعد از مدتها با نقش هدي به تلويزيون آمد و در اولين سريال بهروز شعيبي به نام «پردهنشين» حضور يافت. او شخصيتي را به تصوير کشيد که همچون قطام سرکش و يکدنده بود و خاطره شخصيت ماندگاري چون قطام را در ذهنها زنده کرد. سريال «پردهنشين» که به تازگي پخش آن به اتمام رسيده، به خوبي از سوي تماشاگران مورد استقبال قرار گرفت و ويشکا آسايش باز هم توانست نقشي متفاوت را در کارنامه کارياش به ثبت برساند.
علاوه بر اين دو سريال، آسايش در مجموعههاي «معصوميت از دست رفته»، «مختارنامه» و «نردبام آسمان» حضور پيدا کرده بود که فيلمهايي تاريخي با مضاميني ديني بودند. او با اينکه فارغالتحصيل رشته طراحيصحنه از لندن است، کمتر کار طراحيصحنه انجام ميدهد. آسايش با نقش عروسک در فيلم «ساحره» خوش درخشيد و در فيلمهايي چون «بلوغ»، «عشق +2»، «مسافر ري» و «گل يخ» ظاهر شد، اما با بازي در نقش خانم دارابي فيلم «ورود آقايان ممنوع» موفقيتي دوباره يافت.
بعد از آن او در نقشهاي متفاوتي چون «برف روي کاجها»، «خوابم ميياد»، «نيکان و بچه غول» و «سيزده» بازي کرد. ويشکا آسايش، امسال با فيلم سينمايي «من ديهگو مارادونا هستم» به کارگرداني بهرام توکلي در سيوسومين جشنواره فيلم فجر حضور داشت.
شاهد حضور شما در نقشهاي متفاوتي در سريال «پردهنشين» و فيلم «سيزده» بوديم. به نظر ميرسد اين روند در فيلم جديدي که در جشنواره داشتيد هم ادامه داشت. آيا هميشه دنبال نقشهاي متفاوت هستيد؟
تجربه بازي در نقشهاي متفاوت آرزوي هر بازيگري است. من هم سعي دارم انتخابهاي متفاوتي داشته باشم تا بر تجربياتم بيفزايم. نقشم در «من ديهگو مارادونا هستم» و «نهنگ عنبر» که البته در جشنواره نيست، هم متفاوت هستند.
حضور در فيلم «من ديهگو مارادونا هستم» چگونه بود؟
تجربهاي خوب و عالي. موضوع اين فيلم، موضوعي خانوادگي است و در آن با جمعي از هنرمندان خوب چون گلاب آدينه، بابک حميديان، صابر ابر و هومن سيدي همبازي بودم. تجربه خوبي بود. اين فيلم به زندگي دو خانواده ميپردازد که بر اثر اتفاقي مجبور ميشوند ساعاتي در کنار هم بگذرانند. از آنجا که روايت فيلم مبتني بر کمدي موقعيت يا به نوعي کمدي تلخ است، صحنههايي شکل ميگيرد که ميتواند تماشاگر را جذب کند.
از همکاري با کارگرداني نکتهسنج چون بهرام توکلي بگوييد. اين همکاري چطور بود؟
حضور در آثار توکلي از جمله علاقهمنديهاي هميشگيام بود. خوشحالم امکان اين همکاري در اين فيلم فراهم شد. بهرام توکلي از آن دست کارگردانهايي است که نگاه و سبک ويژهاي در طراحي فضا و کارگرداني دارد و آثاري در کارنامه خود به ثبت رسانده است که به عنوان يک تماشاگر، هميشه پيگير آنها بوده و به عنوان يک بازيگر، علاقهمند به همکاري در اين آثار بودهام.
در فيلم «نهنگ عنبر» در نقشي کوتاه ظاهر شديد، چطور شد اين نقش را پذيرفتيد؟
اين نقش را به دليل ارتباط دوستانهاي که با گروه سازنده داشتم، پذيرفتم و حضوري کاملا افتخاري در اين فيلم دارم. به نظرم اين فيلم هم با توجه به تخصص آقاي مقدم و حضور بازيگراني خوب، شانس بالايي در گيشه خواهد داشت. به ويژه اينکه حضور بازيگري چون رضا عطاران ميتواند در جذب مخاطب بسيار اثرگذار باشد.
اصلي يا فرعي بودن نقش چقدر براي شما اهميت دارد؟
حضور و تاثير نقش در فيلم و فيلمنامه برايم اهميت بيشتري دارد تا اصلي يا فرعي بودن آن! اولويت انتخاب براي من بر همين اصل است. اگر نقشي از جذابيت لازم برخوردار باشد و متفاوت از نقشهايي که تاکنون بازي کردهام باشد، ترديد نميکنم و به فرعي و اصلي بودن نقش کمتر توجه ميکنم. گاهي يک نقش فرعي از نقش اصلي، پررنگتر و تاثيرگذارتر عمل ميکند.
در بسياري از فيلمها شاهد حضور نقشهاي اصلياي بودهايم که تاثير ويژهاي در روند اثر نداشتهاند و در عوض نقشهاي فرعيايي که بيشترين اثرگذاري و ماندگاري را در ذهن مخاطب داشتهاند.
علاوه بر تفاوت و جذابيت نقش، چه عامل ديگري ميتواند به ماندگاري آن کمک کند؟
اين تاثير را ابتدا بايد در فيلمنامه و قصه جستوجو کرد ولي علاوه بر قصه خوب و بازيگر توانا، نقش هدايتکننده کارگردان هم خيلي اهميت دارد. خودم را بازيگري ميدانم که نوع بازي و توانايياش وابسته به هدايت و توانايي کارگردان دارد و اصولا در پي گفتوگوها و تعامل با کارگردان ميتوانم در ايفاي نقشم موفقتر عمل کنم. وقتي نقشي را بر عهده ميگيرم، ايدهها و مسائلي به ذهنم خطور ميکنند که لازم ميدانم آنها را با کارگردان در ميان بگذارم تا به شناخت بهتر و درستتري از شخصيت برسم.
البته بسياري از کارگردانها اين روش را نميپسندند يا توجهي به اين ايدهها ندارند. در واقع بازيگر تکنيکي که بخواهد بدون کشف و شناخت شخصيت، نقشي را بازي کند، نيستم. همانطور که در تلاشم نقشم را درک کنم و با شناخت نقش را اجرا کنم، نياز به هدايت و راهنماييهاي کارگردان هم دارم.
بعد از سالها شاهد حضور شما در تلويزيون بوديم. تجربه حضور در سريال «پردهنشين» چطور بود؟
آثار بهروز شعيبي نگاهي خاص و انساني را روايت ميکنند. همين نگاه و البته توانمندي کارگرداني ايشان بود که باعث پيوستنم به اين سريال بعد از مدتها دوري از تلويزيون شد. همکاري با اين گروه تجربه خوبي بود و شناخت از کارگردان و حساسيتي که در اجراي کار از ايشان سراغ داشتم، باعث شد به اين کار علاقهمند شوم. همين حساسيت و دقت در کارگرداني و حمايت دفتر توليد بود که باعث شد اين سريال به نسبت ديگر سريالها، کندتر و با آرامش پيش برود.
متاسفانه بسياري از سريالها خالي از هر گونه تلاش مضاعف و حساسيتهاي لازم هستند، اما کار در مجموعه «پرده نشين» با نگاه و حساسيتي که در يک کار سينمايي اعمال ميشد، صورت گرفت و همان طور که مشاهده کرديد از کيفيت قابل قبولي برخوردار بود.
نقشي که در فيلم «سيزده» داشتيد اشاره به عشق ممنوعي است که بعضي از نوجوانان در اين سن و سال درگير آن ميشوند. چه شد بازي در اين نقش به خصوص را پذيرفتيد؟
بازي در اين فيلم را تجربهاي متفاوت در زمينه بازيگريام ميدانم. نقشي که در اين فيلم داشتم، کوتاه اما منطبق بر واقعيات جامعه بود. اين نقش در نهايت بسيار کوتاه و کمرنگ شده، ولي روايت علاقهمندي آن هم در اوج کودکي و جواني پسر داستان، نمايش بخشي از مسائل زندگي نوجوانان و واقعيتهاي جامعهاي است که در آن زندگي ميکنيم.
پرداخت به اين نوع از معضلات جامعه در فيلمها چقدر در رفع آنها موثر خواهد بود؟
مسائل نوجوانان مسئله مهمي است و فرهنگ و سينما بايد به آن بپردازند. تقويت خانوادهها در حفظ روابط، سلامت جامعه و بچهها خواهد بود و فکر ميکنم بچهها نياز به توجه ويژهاي دارند و لازم است خانوادهها با برنامههاي مفيد و ورزشي، اوقاتشان را پر کنند تا سالم و ايمن بزرگ شوند.
اگر پيشنهادي براي بازي نداشته باشيد، چگونه اوقاتتان را ميگذرانيد؟ آيا سراغ طراحي صحنه ميرويد؟
در صورتي که پيشنهادي براي بازي در فيلم نداشته باشم خودم را با مجسمهسازي مشغول ميکنم و کمتر مسئوليت طراحيصحنه فيلمها را ميپذيرم. طراحيصحنه فيلمها به نوعي به چيدمان تبديل شدهاند و از طراحي به معناي واقعي دور شدهاند. براي همين کمتر طراحيصحنه در فيلمها را ميپذيرم و گاهي طراحي تئاتر که بيشتر بر اساس طرحها صورت ميگيرد را انجام ميدهم.