ماجراي سانسور نکردن بازي واليبال و تماس دفتر رهبري درباره مصاحبه زنده رئيس جمهوري
در مورد بازي آمريکا و آرژانتين که بازي خيلي مهمي بود و نتيجه آن تکليف
صعود ما را مشخص ميکرد، چنين اغماضي را نميتوانستم انجام دهم و حجت شرعي
براي پخش نامناسب تماشاگران نداشتم.
هفته نام مثلث در ويژه نامه نوروزي خود با عزت الله ضرغامي، رئيس پيشين سازمان صدا و سيما گفت و گويي کرده است که گزيده اي از آنرا در ادامه مي خوانيد:
در دوره چهارم سفرهاي استاني آقاي احمدينژاد، اين احساس در صدا و سيما ايجاد شد که ممکن است اين سفرها کارکرد انتخاباتي داشته باشد بنابراين سياست ديگري درباره اخبار آن سفرها در يش گرفتيم. ديگر سفري انجام نشد. اين يک حرف جدي است که من عليه آقاي احمدينژاد ميزنم ما با افراد کاري نداريم، ما با رهبري و نظام کار داريم. در رابطه با اين موضوعات هم از رهبري سوال نميکنيم، من هميشه معتقد به اجتهاد رسانهاي بودم و معتقدم در رسانه ملي، مدير بايد چارچوب را بشناسد و اجتهاد کند. گاهي اوقات جز رئيس سازمان صدا و سيما هيچ کس شرعي بودن يا نبودن يک اقدام را نميداند. وقتي در مسابقات واليبال جهاني بازي ايران با کشورهاي بزرگ پخش ميشد، تشخيص ميداديم برخي از نکات نظارتي را مورد اغماض قرار دهيم چون اصل بازي براي مردم خيلي مهم بود.
اما در مورد بازي آمريکا و آرژانتين که بازي خيلي مهمي بود و نتيجه آن تکليف صعود ما را مشخص ميکرد، چنين اغماضي را نميتوانستم انجام دهم و حجت شرعي براي پخش نامناسب تماشاگران نداشتم.
ما شبکه HD را راه اندازي کرديم که مسابقات ورزشي را با کيفيت بهتر ببينند. يک بار شبکه سه در حال پخش يکي از مسابقات ورزشي بود و من اين مسابقه را تماشا ميکردم. در ذهن خودم، اين مساله را تجزيه و تحليل کردم و وظيفه شرعي خودم را در نظر گرفتم. بدين ترتيب، اعلام کردم که شبکه سه آن مسابقه را پخش اما شبکه HD، پخش اين مسابقه را قطع کند. وقتي مردم مشاهده کردند که پخش اين مسابقه از شبکه HD قطع شد؛ شبکه سه را تماشا کردند. کسي نميدانست که دقيقاً چه بود اما من ديدم که تصاوير در حال پخش، تصاوير نامانوسي در جمهوري اسلامي ايران است و براي پخش آنها در شبکه HD با رزولوشن و کيفيت بالا مجوز ندارم؛ يعني بين خودم و خداي خودم، مجوزي نميديدم و به همين دليل، جلوي آن را گرفتم.
در حوزه سياست نيز همين طور است. مقام معظم رهبري چارچوبها را براي ما مشخص کردهاند اما در نهايت اين ما هستيم که تصميم ميگيريم. اين نکته را ميتوانيد به حوادث دوران فتنه و دلخوريهاي آقاي سيد حسن خميني و نامه ايشان هم تعميم بدهيد. من برخلاف ميل باطنيام و با وجود علاقهاي که به ايشان دارم و دارم، آن پاسخ روشن را دادم؛ چرا که در تاريخ ثبت ميشد و اين رفاقتي نبود که ما بگوييم کوتاه ميآييم.
ماجراي تاخير در گفتوگوي زنده رئيس جمهور
من قبل از گفتوگوي زنده رئيس جمهور گفتم که درست است که ما بايد مجري را تعيين کنيم اما هر کسي را که بگوييد، ميپذيرم. نه شما اعلام کنيد و نه شما به او بگوييد؛ به ما بگوييد که ما او را توجيه کنيم که چه کار بکند و چه کار نکند. سري اول، آن سه نفر را آوردند و گفتوگوي بسيار بدي شد. حتي آن سه نفر آمدند، مصاحبه کردند و اعلام کردند که ديگر به چنين برنامهاي نخواهند رفت.
بار دوم من در جلسات هيات دولت، به طور خصوصي از آقاي روحاني پرسيدم چه کسي مد نظر شماست؟ بگوييد تا او را بخواهيم و با او صحبت کنيم. گفت که مهم نيست اما برخي از بچهها روي برخي افراد نظر دارند، گفتم؛ چه کساني؟ گفت؛ فلاني و فلاني. گفتم برويم و با آنها صحبت کنيم. اتفاقاً يک روز يکي از اينها ـ آقاي روحانينژاد ـ را صدا کردم تا با او صحبت کنيم. به او گفتم؛ ايشان رئيس جمهور است و احترام دارد. ايشان تا آن دوره خبرنگار بود؛ در حالي که مجري گفتوگوي زنده تلويزيوني با رئيس جمهور يک جايگاهي دارد. اينها مسائلي است که بايد گفته شود. بايد احترام بگذاري، در ميان صحبت رئيس جمهور وارد نشوي و شأن رئيس جمهور را حفظ کني. حتي براي اين کار، کلاسي براي مجري برنامه تشکيل داديم. اينها خيال ميکردند که وقتي ما يک مجري براي اين برنامه در نظر ميگيريم، به او ميگوييم که برو، بزن! اما بعدها متوجه شدند و الان هر کسي را معرفي کنيد، قبول ميکنند.
ما که در اين حوزه حرفهاي، جايگاه رئيس جمهور را ميدانيم. آن شب با وجود هماهنگيهايي که انجام شده بود، ناگهان به ما اعلام کردند که نيم ساعت قبل از آغاز گفتوگو، خانم پوريامين از مجريان زن صدا و سما را صدا کردهاند تا مجري گفتوگو با رئيس جمهور باشد. من گفتم که قرار نبود ايشان برود و ما با فرد ديگري بستهايم؛ اين طور نميشود. صدا و سيما مستقل است، رئيس دارد و اوست که در اين باره تصميم ميگيرد؛ البته رئيس جمهور هم محترم است. اين مسأله را منتقل کرديم اما آنها جدي نگرفتند.
برنامه سر زمان مقرر آغاز شد و آمدند و در حالي که همه چيز آماده بود، اين برنامه پخش نشد. عدهاي زنگ زدند و پيگيري يا سفارش کردند اما من گفتم که اتفاقا اينجا از جمله مواردي است که حرمت رسانه ملي و ماموريتي که دارد، نبايد مخدوش شود. انتخاب مجري به عهده صدا و سيماست و اگر فرد خاصي مد نظر شماست، بگوييد که با شما همکاري کنيم؛ اما اينکه فرد خاصي را ببريد، ايزوله کنيد و با او حرف بزنيد، به نفع شما نيست. آنها فکر کردند که ما شوخي ميکنيم و مسئولان دفتر رئيس جمهور چندين بار تماس گرفتند. من با هيچ کدام از آنها صحبت نکردم؛ حتي آقاي صادق، آقاي فريدون و آقاي آشنا. شايد فقط آقاي نهاونديان خيلي اصرار کرد و من به ايشان گفتم که با شما هيچ بحثي ندارم؛ اگر اين خانم بيرون برود، برنامه پخش ميشود.
آقاي روحاني که ديده بود اين طور است، ناراحت شده بود. حتي با دفتر رهبري تماس گرفته بودند و دو بار با آقاي حجازي صحبت کرده بودند. آقاي حجازي هم حرفي که به من زد اين بود که آيا چنين صحبتي پيش آمده است؟ شما مستقل هستيد، قانون داريد و هر برداشتي که خودتان داريد، انجام دهيد. منظور من همان اجتهاد رسانهاي است. برخي تصورشان بر اين است که صدا و سيما نشسته است و به او ميگويند که فلان کار را بکن و فلان کار را نکن، در حالي که هرگز اين طور نيست.
من به خاطر ندارم که در طول اين ده سال و نيم در خصوص سياستها و اقدامات اصلي گفته باشند که بايد اين کار را انجام بدهي يا ندهي. البته ممکن است در خصوص سياستهاي کلي صحبت کنيم و در راستاي مصالح ملي به جمع بندي برسيم اما هرگز اين گونه نبوده که بخواهند به طور موردي بحث کنند. آقاي حجازي به من گفتند استدلال آقاي رئيس جمهور اين بوده اما شما خودتان بررسي کنيد و اقدام مناسب را انجام بدهيد. گفتم حالا که رئيس جمهور با دفتر رهبري صحبت کرده و کار مقداري به تاخير افتاده است، روشن شده کاري ميخواهد انجام شود که از نظر ما خلاف قانون است و با کسب نظر شوراي نظارت مشکل حل ميشد.
*فردا
هفته نام مثلث در ويژه نامه نوروزي خود با عزت الله ضرغامي، رئيس پيشين سازمان صدا و سيما گفت و گويي کرده است که گزيده اي از آنرا در ادامه مي خوانيد:
در دوره چهارم سفرهاي استاني آقاي احمدينژاد، اين احساس در صدا و سيما ايجاد شد که ممکن است اين سفرها کارکرد انتخاباتي داشته باشد بنابراين سياست ديگري درباره اخبار آن سفرها در يش گرفتيم. ديگر سفري انجام نشد. اين يک حرف جدي است که من عليه آقاي احمدينژاد ميزنم ما با افراد کاري نداريم، ما با رهبري و نظام کار داريم. در رابطه با اين موضوعات هم از رهبري سوال نميکنيم، من هميشه معتقد به اجتهاد رسانهاي بودم و معتقدم در رسانه ملي، مدير بايد چارچوب را بشناسد و اجتهاد کند. گاهي اوقات جز رئيس سازمان صدا و سيما هيچ کس شرعي بودن يا نبودن يک اقدام را نميداند. وقتي در مسابقات واليبال جهاني بازي ايران با کشورهاي بزرگ پخش ميشد، تشخيص ميداديم برخي از نکات نظارتي را مورد اغماض قرار دهيم چون اصل بازي براي مردم خيلي مهم بود.
اما در مورد بازي آمريکا و آرژانتين که بازي خيلي مهمي بود و نتيجه آن تکليف صعود ما را مشخص ميکرد، چنين اغماضي را نميتوانستم انجام دهم و حجت شرعي براي پخش نامناسب تماشاگران نداشتم.
ما شبکه HD را راه اندازي کرديم که مسابقات ورزشي را با کيفيت بهتر ببينند. يک بار شبکه سه در حال پخش يکي از مسابقات ورزشي بود و من اين مسابقه را تماشا ميکردم. در ذهن خودم، اين مساله را تجزيه و تحليل کردم و وظيفه شرعي خودم را در نظر گرفتم. بدين ترتيب، اعلام کردم که شبکه سه آن مسابقه را پخش اما شبکه HD، پخش اين مسابقه را قطع کند. وقتي مردم مشاهده کردند که پخش اين مسابقه از شبکه HD قطع شد؛ شبکه سه را تماشا کردند. کسي نميدانست که دقيقاً چه بود اما من ديدم که تصاوير در حال پخش، تصاوير نامانوسي در جمهوري اسلامي ايران است و براي پخش آنها در شبکه HD با رزولوشن و کيفيت بالا مجوز ندارم؛ يعني بين خودم و خداي خودم، مجوزي نميديدم و به همين دليل، جلوي آن را گرفتم.
در حوزه سياست نيز همين طور است. مقام معظم رهبري چارچوبها را براي ما مشخص کردهاند اما در نهايت اين ما هستيم که تصميم ميگيريم. اين نکته را ميتوانيد به حوادث دوران فتنه و دلخوريهاي آقاي سيد حسن خميني و نامه ايشان هم تعميم بدهيد. من برخلاف ميل باطنيام و با وجود علاقهاي که به ايشان دارم و دارم، آن پاسخ روشن را دادم؛ چرا که در تاريخ ثبت ميشد و اين رفاقتي نبود که ما بگوييم کوتاه ميآييم.
ماجراي تاخير در گفتوگوي زنده رئيس جمهور
من قبل از گفتوگوي زنده رئيس جمهور گفتم که درست است که ما بايد مجري را تعيين کنيم اما هر کسي را که بگوييد، ميپذيرم. نه شما اعلام کنيد و نه شما به او بگوييد؛ به ما بگوييد که ما او را توجيه کنيم که چه کار بکند و چه کار نکند. سري اول، آن سه نفر را آوردند و گفتوگوي بسيار بدي شد. حتي آن سه نفر آمدند، مصاحبه کردند و اعلام کردند که ديگر به چنين برنامهاي نخواهند رفت.
بار دوم من در جلسات هيات دولت، به طور خصوصي از آقاي روحاني پرسيدم چه کسي مد نظر شماست؟ بگوييد تا او را بخواهيم و با او صحبت کنيم. گفت که مهم نيست اما برخي از بچهها روي برخي افراد نظر دارند، گفتم؛ چه کساني؟ گفت؛ فلاني و فلاني. گفتم برويم و با آنها صحبت کنيم. اتفاقاً يک روز يکي از اينها ـ آقاي روحانينژاد ـ را صدا کردم تا با او صحبت کنيم. به او گفتم؛ ايشان رئيس جمهور است و احترام دارد. ايشان تا آن دوره خبرنگار بود؛ در حالي که مجري گفتوگوي زنده تلويزيوني با رئيس جمهور يک جايگاهي دارد. اينها مسائلي است که بايد گفته شود. بايد احترام بگذاري، در ميان صحبت رئيس جمهور وارد نشوي و شأن رئيس جمهور را حفظ کني. حتي براي اين کار، کلاسي براي مجري برنامه تشکيل داديم. اينها خيال ميکردند که وقتي ما يک مجري براي اين برنامه در نظر ميگيريم، به او ميگوييم که برو، بزن! اما بعدها متوجه شدند و الان هر کسي را معرفي کنيد، قبول ميکنند.
ما که در اين حوزه حرفهاي، جايگاه رئيس جمهور را ميدانيم. آن شب با وجود هماهنگيهايي که انجام شده بود، ناگهان به ما اعلام کردند که نيم ساعت قبل از آغاز گفتوگو، خانم پوريامين از مجريان زن صدا و سما را صدا کردهاند تا مجري گفتوگو با رئيس جمهور باشد. من گفتم که قرار نبود ايشان برود و ما با فرد ديگري بستهايم؛ اين طور نميشود. صدا و سيما مستقل است، رئيس دارد و اوست که در اين باره تصميم ميگيرد؛ البته رئيس جمهور هم محترم است. اين مسأله را منتقل کرديم اما آنها جدي نگرفتند.
برنامه سر زمان مقرر آغاز شد و آمدند و در حالي که همه چيز آماده بود، اين برنامه پخش نشد. عدهاي زنگ زدند و پيگيري يا سفارش کردند اما من گفتم که اتفاقا اينجا از جمله مواردي است که حرمت رسانه ملي و ماموريتي که دارد، نبايد مخدوش شود. انتخاب مجري به عهده صدا و سيماست و اگر فرد خاصي مد نظر شماست، بگوييد که با شما همکاري کنيم؛ اما اينکه فرد خاصي را ببريد، ايزوله کنيد و با او حرف بزنيد، به نفع شما نيست. آنها فکر کردند که ما شوخي ميکنيم و مسئولان دفتر رئيس جمهور چندين بار تماس گرفتند. من با هيچ کدام از آنها صحبت نکردم؛ حتي آقاي صادق، آقاي فريدون و آقاي آشنا. شايد فقط آقاي نهاونديان خيلي اصرار کرد و من به ايشان گفتم که با شما هيچ بحثي ندارم؛ اگر اين خانم بيرون برود، برنامه پخش ميشود.
آقاي روحاني که ديده بود اين طور است، ناراحت شده بود. حتي با دفتر رهبري تماس گرفته بودند و دو بار با آقاي حجازي صحبت کرده بودند. آقاي حجازي هم حرفي که به من زد اين بود که آيا چنين صحبتي پيش آمده است؟ شما مستقل هستيد، قانون داريد و هر برداشتي که خودتان داريد، انجام دهيد. منظور من همان اجتهاد رسانهاي است. برخي تصورشان بر اين است که صدا و سيما نشسته است و به او ميگويند که فلان کار را بکن و فلان کار را نکن، در حالي که هرگز اين طور نيست.
من به خاطر ندارم که در طول اين ده سال و نيم در خصوص سياستها و اقدامات اصلي گفته باشند که بايد اين کار را انجام بدهي يا ندهي. البته ممکن است در خصوص سياستهاي کلي صحبت کنيم و در راستاي مصالح ملي به جمع بندي برسيم اما هرگز اين گونه نبوده که بخواهند به طور موردي بحث کنند. آقاي حجازي به من گفتند استدلال آقاي رئيس جمهور اين بوده اما شما خودتان بررسي کنيد و اقدام مناسب را انجام بدهيد. گفتم حالا که رئيس جمهور با دفتر رهبري صحبت کرده و کار مقداري به تاخير افتاده است، روشن شده کاري ميخواهد انجام شود که از نظر ما خلاف قانون است و با کسب نظر شوراي نظارت مشکل حل ميشد.
*فردا