کدام پايه زندگي لرزيد که قبح طلاق ريخت؟
شبکه خبر/ «افزايش آمار طلاق»، «روند افزايشي آمار طلاق در ميان زندگيهايي با عمر کمتر از 5 سال»، «زنگ خطر طلاق به صدا درآمده است»، «مسئولان هوشيار باشند، روند نگران کننده آمار طلاق در کشور»، «وقتي همه گيري طلاق به روستاها هم ميرسد» و ... . تمام اين خبرها و گزارش ها از وقوع اتفاقي در کشور حکايت مي کند؛ وقتي در يک سال آفتي به جان مزارع کشاورزي و باغ ها ميافتد همه هشدار مي دهند و راهکار ارائه مي دهند. وقتي خطر وقوع سيل در شهرهاي حوالي درياها و درياچهها و رودخانهها وجود دارد، تمام مسئولان و مردم تلاش ميکنند اقداماتي صورت دهند تا خرابيهاي و تلفات ناشي از آن را به کمترين حد ممکن برسانند.
زمين لرزه در تهران نيز موضوعي است که هر از چند گاهي مسئولان درباره وقوع آن هشدار ميدهند و از مردم ميخواهند آگاهي خود را درباره آن افزايش دهند و ما مدام اين جمله را از مسئولان ميشنويم که تهران در منطقه زلزله خيز قرار گرفته و ممکن است در هر زماني اين بلاي طبيعي در پايتخت رخ دهد.
چند سالي است که خطر زلزله طلاق در جامعه دچار تحرکاتي شده است که خبر از وقوع اتفاقي ناگوار مي دهد؛ اتفاقي که اگر مسئولان و خانوادهها به موقع جلوي پيشروي آن را نگيرند، به بلايي تبديل مي شود که نميتوان تلفات آن را جبران کرد. «طلاق» اين روزها به آفتي تبديل شده که به جان خانوادهها افتاده و در حال جويدن ريشه استحکام و دوام بنيان خانواده هاست؛ اين آفت به يک پادزهر نياز دارد و بايد از تغذيه آن جلوگيري کرد.
اما نکتهاي که نبايد از آن غفلت کرد، اين است که افزايش آمار طلاق قبح آن را ريخته است و بايد ديد کدام پايههاي زندگي لرزيده است که ديگر مذمومترين حلال خدا در ميان مردم قبحي ندارد؟
وقوع 108 هزار و 249 مورد طلاق در 9 ماه
برابر آمار و مستندات سازمان ثبت احوال کشور در 9 ماهه دوم سال 92 از ميان ازدواج هاي صورت گرفته 108 هزار و 249 مورد به طلاق انجاميده است که در اين ميان 15 هزار و 493 مورد کمتر از يک سال و 53 هزار و 608 مورد کمتر از 5 سال زندگي مشترک داشتهاند.
همچنين در اين مدت بيشترين ترکيب طلاق ثبت شده مربوط به ترکيب سني مردان 25 تا 29 سال با زنان 20 تا 24 ساله بوده که تعداد آن برابر 12 هزار و 53 واقعه است. در خرداد ماه نيز 12 هزار و 442 مورد طلاق رخ داده است که تهران با 2 هزار و 192 مورد رتبه اول، خراسان رضوي با يکهزار و 535 مورد طلاق رتبه دوم و اصفهان با 833 مورد رتبه سوم را به خود اختصاص دادهاند.
اين روزها نبايد ديگر به افزايش آمار طلاق در جامعه فقط به عنوان يک معضل اجتماعي نگاه کرد بلکه بايد به عنوان يک تهديد جدي به آن نگاه کرد، تهديدي که نه فقط سلامت رواني افراد را تحت تأثير قرار ميدهد بلکه سلامت اجتماعي را نيز به مرور خدشه دار ميکند و تلفاتي را در پي خواهد داشت که نميتوان با سياستگذاري و برنامه ريزي آن را مديريت کرد.
افزايش آمار فرزندان طلاق، افزايش آمار زنان سرپرست خانوار، گسترش بي اعتمادي در ميان جوانان و خانوادهها از جمله پيامدهايي است که با گسترش طلاق در جامعه شاهد آنها خواهيم بود.
با اين حال اگر بخواهيم ريشه هاي گسترش طلاق در جامعه را واکاوي کنيم نبايد ديگر فقط در مسائل اقتصادي و دخالت خانواده ها به دنبال علل افزايش طلاق در جامعه باشيم. در جامعه کنوني شاهد پديدههاي نوظهوري هستيم که چراغ خاموش در ميان خانوادهها نفوذ کرده اند و بي سروصدا زندگيها را در سراشيبي سقوط قرار ميدهند که نتيجه آن چيزي جز افزايش آمار طلاق در جامعه نيست.
دخالتهاي مادر شوهر و خواهر شوهر ديگر دغدغه زندگي زوج ها نيست
به اعتقاد بسياري از کارشناسان و جامعه شناسان عدم شناخت صحيح زوج ها از يکديگر، دوستيهاي خارج از عرف، رشد استفاده از نرم افزارهاي نوين ارتباطي در ميان زوج هاي جوان و پايبند نبودن زوج ها هم اکنون جزء عوامل اصلي افزايش طلاق در کشور است.
به گفته افسانه نيک راد، مشاور امور خانواده و ازدواج، وايبر و تانگو در جامعه کنوني هووي استحکام و آرامش خانواده ها شده است و ميگويد: ديگر در جهان کنوني زوج ها دغدغه مادرشوهر و خواهر شوهر ندارند؛ آنها ديگر مشکل ساز نيستند بلکه اين ابزارهاي نوين است که سوء ظن و بدبيني را در ميان زوج ها گسترش ميدهد.
او ميگويد: از ميان رفتن اعتماد در ميان زوج هايي که در سالهاي ابتدايي زندگي خود قراردارند به عاملي تبديل شده است که کم کم به جدايي آنها مي انجامد.
تنوع طلبي، محصول ارتباطات خارج از عرف
بهمن بهمني، مديرکل دفتر ازدواج و تعالي خانواده وزارت ورزش و جوانان، کم شدن تعهد زوج ها به يکديگر را عاملي براي گسترش طلاق در جامعه دانسته و ميگويد: کم شدن تعهد زوج ها به يکديگر ازدواجها را به دوستيهاي دم دستي تبديل ميکند که از ميان رفتن آنها ديگر بدي ندارد.
وي با اشاره به وجود ارتباطات خارج از عرف در ميان زوج ها ميگويد: هرچند روابط خارج از عرف در جامعه هنوز زياد نشده است اما حتي اگر يک مورد نيز وجود داشته باشد پسنديده نيست و لازم است جوانان را درباره پيامدهاي اين ارتباطات هوشيار کرد، چرا که چنين روابطي ارکان رشد جامعه را ضعيف ميکند و تنها محصول آن تنوع طلبي است.
20 درصد ازدواجها به طلاق منجر ميشود
همچنين طور محمود گلزاري، معاون ساماندهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با بيان اينکه خانواده در دنيا دچار بحران جدي شده است و صاحبنظران عنوان ميکنند در زماني قرار داريم که فروپاشي خانواده از طرف سنتي در حال اتفاق است، ميگويد: در حال حاضر 20 درصد از ازدواجهايي که در کشور صورت ميگيرد به طلاق منجر ميشود و اين آمار در کلانشهرهاي کشور به 45 درصد ميرسد.
60 درصد ازدواجها در شميرانات به طلاق منجر ميشود
معاون سامان دهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان تصريح کرد: بر اساس اعلام سامان ثبت احوال کشور در شهرستان شميرانات 56 تا 60 درصد از ازدواج ها به طلاق مي انجامد و اين آمار در شهر ري 18 درصد است.
گلزاري با اشاره به اينکه بيشترين طلاقها در يک سال نخست ازدواج رخ مي دهد، گفت: برخي جامعهشناسان معتقدند دوران خانواده به سر رسيده است و نيز روان شناسان نظر عکس دارند و اعلام ميکنند اگر خانواده خوب تشکيل شود و محل بروز هيجانهاي مثبت باشد کارآمدي انسانها افزايش مييابد و خانواده نيز تحکيم خواهد يافت.
وي افزود: مشکل ما اين است که جوانان ما نگاه مثبت به خانواده ندارند، زيرا الگوي درستي از خانواده را ارائه نميکنند و همين موضوع سبب ميشود که جوانان از تشکيل خانواده دوري کنند. گلزاري با اشاره به اينکه مسئله اساسي ما پايداري و حفظ خانواده است، گفت: ساليانه 160 هزار واقعه طلاق در کشور صورت مي گيرد و در اثر آن صدها هزار جوان از تشکيل خانواده محروم ميشوند. وي يادآور شد: دختراني که طلاق ميگيرند حدود 14 استرس و مشکل دارند و بايد فرهنگ سازي جدي کنيم که مسئله ازدواج با مطلقه ها منعي ندارد بلکه سفارش جدي شده است.
افزايش طلاق، قبح اجتماعي آن را از ميان برده است
فريبا حاجي علي، کارشناس امور زنان و خانواده گفت: افزايش ميزان طلاق به تدريج قبح اجتماعي و عرفي آن را کاهش داده و اعتماد اجتماعي را که از مولفه هاي مهم سرمايه اجتماعي است، سلب ميکند.
حاجي علي افزود: به نظر ميرسد انجام مطالعات بنيادي و ميداني در مورد طلاق و اشکال گوناگون موجود آن در جامعه، بازنگري در قوانين مربوط به طلاق براساس موازين اسلامي و تأکيد بر اجرايي شدن قانون حمايت از خانواده به ويژه مواد مربوط به «مراکز مشاوره خانواده» پيش از طلاق از اهميت ويژه اي برخوردار است. جلال يونسي، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در اين باره معتقد است: متاسفانه ميزان طلاق در جامعه ما بالاست. براي طلاق همواره 5 تا 6 عامل را بر مي شمارند که يکي از آنها جزئي نگري و ريزبيني و ديگران را با خط کش خود سنجيدن است.
نتايج بررسي که سال 90 روي هزار پرونده طلاق در دادگاههاي جنوب شرق و شمال غرب تهران صورت گرفته، «فقر مهارت هاي ارتباطي» علت 40 تا 45 درصد طلاق هاست. دومين علت نامتناسب بودن ويژگي هاي شخصيتي دختر و پسر است. به طور مثال مرد برون گرا نمي تواند با زن درون گرا زندگي خوبي داشته باشد. سومين علت، اختلاف باليني افسردگي، اضطراب و وسواس هاست. چهارمين علت مباحث اقتصادي است. مشکلات جنسي هم نقش مهمي در طلاق ها دارد. از سوي ديگر رفتارهاي پرخطر مانند اعتياد و دخالت هاي والدين از ديگر عوامل طلاق است.
به اين ترتيب طلاق را ميتوان زلزله خاموش و آفتي دانست که در کمين خانوادههاست و بايد تدبيري انديشيد که قبل از وقوع واقعه آن را علاج کرد و به جايي نرسيم که اقدامات صورت گرفته نوشدارويي پس از مرگ آرامش خانوادهها باشد.
زمين لرزه در تهران نيز موضوعي است که هر از چند گاهي مسئولان درباره وقوع آن هشدار ميدهند و از مردم ميخواهند آگاهي خود را درباره آن افزايش دهند و ما مدام اين جمله را از مسئولان ميشنويم که تهران در منطقه زلزله خيز قرار گرفته و ممکن است در هر زماني اين بلاي طبيعي در پايتخت رخ دهد.
چند سالي است که خطر زلزله طلاق در جامعه دچار تحرکاتي شده است که خبر از وقوع اتفاقي ناگوار مي دهد؛ اتفاقي که اگر مسئولان و خانوادهها به موقع جلوي پيشروي آن را نگيرند، به بلايي تبديل مي شود که نميتوان تلفات آن را جبران کرد. «طلاق» اين روزها به آفتي تبديل شده که به جان خانوادهها افتاده و در حال جويدن ريشه استحکام و دوام بنيان خانواده هاست؛ اين آفت به يک پادزهر نياز دارد و بايد از تغذيه آن جلوگيري کرد.
اما نکتهاي که نبايد از آن غفلت کرد، اين است که افزايش آمار طلاق قبح آن را ريخته است و بايد ديد کدام پايههاي زندگي لرزيده است که ديگر مذمومترين حلال خدا در ميان مردم قبحي ندارد؟
وقوع 108 هزار و 249 مورد طلاق در 9 ماه
برابر آمار و مستندات سازمان ثبت احوال کشور در 9 ماهه دوم سال 92 از ميان ازدواج هاي صورت گرفته 108 هزار و 249 مورد به طلاق انجاميده است که در اين ميان 15 هزار و 493 مورد کمتر از يک سال و 53 هزار و 608 مورد کمتر از 5 سال زندگي مشترک داشتهاند.
همچنين در اين مدت بيشترين ترکيب طلاق ثبت شده مربوط به ترکيب سني مردان 25 تا 29 سال با زنان 20 تا 24 ساله بوده که تعداد آن برابر 12 هزار و 53 واقعه است. در خرداد ماه نيز 12 هزار و 442 مورد طلاق رخ داده است که تهران با 2 هزار و 192 مورد رتبه اول، خراسان رضوي با يکهزار و 535 مورد طلاق رتبه دوم و اصفهان با 833 مورد رتبه سوم را به خود اختصاص دادهاند.
اين روزها نبايد ديگر به افزايش آمار طلاق در جامعه فقط به عنوان يک معضل اجتماعي نگاه کرد بلکه بايد به عنوان يک تهديد جدي به آن نگاه کرد، تهديدي که نه فقط سلامت رواني افراد را تحت تأثير قرار ميدهد بلکه سلامت اجتماعي را نيز به مرور خدشه دار ميکند و تلفاتي را در پي خواهد داشت که نميتوان با سياستگذاري و برنامه ريزي آن را مديريت کرد.
افزايش آمار فرزندان طلاق، افزايش آمار زنان سرپرست خانوار، گسترش بي اعتمادي در ميان جوانان و خانوادهها از جمله پيامدهايي است که با گسترش طلاق در جامعه شاهد آنها خواهيم بود.
با اين حال اگر بخواهيم ريشه هاي گسترش طلاق در جامعه را واکاوي کنيم نبايد ديگر فقط در مسائل اقتصادي و دخالت خانواده ها به دنبال علل افزايش طلاق در جامعه باشيم. در جامعه کنوني شاهد پديدههاي نوظهوري هستيم که چراغ خاموش در ميان خانوادهها نفوذ کرده اند و بي سروصدا زندگيها را در سراشيبي سقوط قرار ميدهند که نتيجه آن چيزي جز افزايش آمار طلاق در جامعه نيست.
دخالتهاي مادر شوهر و خواهر شوهر ديگر دغدغه زندگي زوج ها نيست
به اعتقاد بسياري از کارشناسان و جامعه شناسان عدم شناخت صحيح زوج ها از يکديگر، دوستيهاي خارج از عرف، رشد استفاده از نرم افزارهاي نوين ارتباطي در ميان زوج هاي جوان و پايبند نبودن زوج ها هم اکنون جزء عوامل اصلي افزايش طلاق در کشور است.
به گفته افسانه نيک راد، مشاور امور خانواده و ازدواج، وايبر و تانگو در جامعه کنوني هووي استحکام و آرامش خانواده ها شده است و ميگويد: ديگر در جهان کنوني زوج ها دغدغه مادرشوهر و خواهر شوهر ندارند؛ آنها ديگر مشکل ساز نيستند بلکه اين ابزارهاي نوين است که سوء ظن و بدبيني را در ميان زوج ها گسترش ميدهد.
او ميگويد: از ميان رفتن اعتماد در ميان زوج هايي که در سالهاي ابتدايي زندگي خود قراردارند به عاملي تبديل شده است که کم کم به جدايي آنها مي انجامد.
تنوع طلبي، محصول ارتباطات خارج از عرف
بهمن بهمني، مديرکل دفتر ازدواج و تعالي خانواده وزارت ورزش و جوانان، کم شدن تعهد زوج ها به يکديگر را عاملي براي گسترش طلاق در جامعه دانسته و ميگويد: کم شدن تعهد زوج ها به يکديگر ازدواجها را به دوستيهاي دم دستي تبديل ميکند که از ميان رفتن آنها ديگر بدي ندارد.
وي با اشاره به وجود ارتباطات خارج از عرف در ميان زوج ها ميگويد: هرچند روابط خارج از عرف در جامعه هنوز زياد نشده است اما حتي اگر يک مورد نيز وجود داشته باشد پسنديده نيست و لازم است جوانان را درباره پيامدهاي اين ارتباطات هوشيار کرد، چرا که چنين روابطي ارکان رشد جامعه را ضعيف ميکند و تنها محصول آن تنوع طلبي است.
20 درصد ازدواجها به طلاق منجر ميشود
همچنين طور محمود گلزاري، معاون ساماندهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با بيان اينکه خانواده در دنيا دچار بحران جدي شده است و صاحبنظران عنوان ميکنند در زماني قرار داريم که فروپاشي خانواده از طرف سنتي در حال اتفاق است، ميگويد: در حال حاضر 20 درصد از ازدواجهايي که در کشور صورت ميگيرد به طلاق منجر ميشود و اين آمار در کلانشهرهاي کشور به 45 درصد ميرسد.
60 درصد ازدواجها در شميرانات به طلاق منجر ميشود
معاون سامان دهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان تصريح کرد: بر اساس اعلام سامان ثبت احوال کشور در شهرستان شميرانات 56 تا 60 درصد از ازدواج ها به طلاق مي انجامد و اين آمار در شهر ري 18 درصد است.
گلزاري با اشاره به اينکه بيشترين طلاقها در يک سال نخست ازدواج رخ مي دهد، گفت: برخي جامعهشناسان معتقدند دوران خانواده به سر رسيده است و نيز روان شناسان نظر عکس دارند و اعلام ميکنند اگر خانواده خوب تشکيل شود و محل بروز هيجانهاي مثبت باشد کارآمدي انسانها افزايش مييابد و خانواده نيز تحکيم خواهد يافت.
وي افزود: مشکل ما اين است که جوانان ما نگاه مثبت به خانواده ندارند، زيرا الگوي درستي از خانواده را ارائه نميکنند و همين موضوع سبب ميشود که جوانان از تشکيل خانواده دوري کنند. گلزاري با اشاره به اينکه مسئله اساسي ما پايداري و حفظ خانواده است، گفت: ساليانه 160 هزار واقعه طلاق در کشور صورت مي گيرد و در اثر آن صدها هزار جوان از تشکيل خانواده محروم ميشوند. وي يادآور شد: دختراني که طلاق ميگيرند حدود 14 استرس و مشکل دارند و بايد فرهنگ سازي جدي کنيم که مسئله ازدواج با مطلقه ها منعي ندارد بلکه سفارش جدي شده است.
افزايش طلاق، قبح اجتماعي آن را از ميان برده است
فريبا حاجي علي، کارشناس امور زنان و خانواده گفت: افزايش ميزان طلاق به تدريج قبح اجتماعي و عرفي آن را کاهش داده و اعتماد اجتماعي را که از مولفه هاي مهم سرمايه اجتماعي است، سلب ميکند.
حاجي علي افزود: به نظر ميرسد انجام مطالعات بنيادي و ميداني در مورد طلاق و اشکال گوناگون موجود آن در جامعه، بازنگري در قوانين مربوط به طلاق براساس موازين اسلامي و تأکيد بر اجرايي شدن قانون حمايت از خانواده به ويژه مواد مربوط به «مراکز مشاوره خانواده» پيش از طلاق از اهميت ويژه اي برخوردار است. جلال يونسي، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در اين باره معتقد است: متاسفانه ميزان طلاق در جامعه ما بالاست. براي طلاق همواره 5 تا 6 عامل را بر مي شمارند که يکي از آنها جزئي نگري و ريزبيني و ديگران را با خط کش خود سنجيدن است.
نتايج بررسي که سال 90 روي هزار پرونده طلاق در دادگاههاي جنوب شرق و شمال غرب تهران صورت گرفته، «فقر مهارت هاي ارتباطي» علت 40 تا 45 درصد طلاق هاست. دومين علت نامتناسب بودن ويژگي هاي شخصيتي دختر و پسر است. به طور مثال مرد برون گرا نمي تواند با زن درون گرا زندگي خوبي داشته باشد. سومين علت، اختلاف باليني افسردگي، اضطراب و وسواس هاست. چهارمين علت مباحث اقتصادي است. مشکلات جنسي هم نقش مهمي در طلاق ها دارد. از سوي ديگر رفتارهاي پرخطر مانند اعتياد و دخالت هاي والدين از ديگر عوامل طلاق است.
به اين ترتيب طلاق را ميتوان زلزله خاموش و آفتي دانست که در کمين خانوادههاست و بايد تدبيري انديشيد که قبل از وقوع واقعه آن را علاج کرد و به جايي نرسيم که اقدامات صورت گرفته نوشدارويي پس از مرگ آرامش خانوادهها باشد.