کد خبر: ۸۱۵۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۸۷۲

سن طلاق به 16 سال رسيد

 واژه طلاق از ريشه عربي و به معني «گشودن گره» و «رها کردن» است که در فقه اسلامي زائل کردن قيد ازدواج با لفظ مخصوص تعريف مي‌شود.

به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، طلاق به معني پايان قانوني ازدواج و جدا شدن همسران از يکديگر است و در پي آن حقوق و تکاليف متقابلي که بين زوجين در هنگام ازدواج وجود داشته از ميان مي‌رود. طلاق اغلب وقتي اتفاق مي‌افتد که استحکام رابطه زناشويي از بين مي‌رود و ميان زوجين ناسازگاري و تنش وجود دارد.

طلاق اجتماعي، تغييرات در دوستي‌ها و ساير روابط اجتماعي است که مرد يا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد و طلاق رواني، موقعيتي است که از طريق آن فرد پيوندهاي وابستگي عاطفي به همسرش را قطع کند و به تنها زيستن تن در دهد.

افزايش روزافزون آمار طلاق در کشور از معضلاتي است که تبعات آن نسل آينده را به لحاظ جسمي و روحي به طور جدي تهديد مي کند. دکتر مجيد ابهري، در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي ايسنا منطقه علوم پزشکي تهران، معتقد است:‌ افزايش آمار طلاق ناشي از دو علل رفتاري و محيطي است، علل رفتاري شامل تغيير سبک زندگي، تاثير شبکه هاي ماهواره اي و کم رنگ شدن مسئوليت پذيري است.

اين متخصص علوم رفتاري تورم، بيکاري، گراني، ضعف مهارت هاي رفتاري در مديريت هيجان هاي رفتاري و کنترل خشم را از دلايل محيطي افزايش طلاق مي‌داند و مي‌افزايد: در حال حاضر به ازاي هر شش ازدواج در کشور يک طلاق اتفاق مي افتد و در شهر تهران در مقابل هر چهار ازدواج يک طلاق رخ مي دهد.

وي با اشاره به اينکه سن مطلقه بودن به 16 سالگي رسيده است و خطراتي براي بنيان خانواده ها دارد، ادامه مي‌دهد: متاسفانه به دليل نگاه فرهنگي به ازدواج زنان بيوه، آنها مجبور به ازدواج هاي نامتعارف مانند ازدواج دوم با مردان متاهل، ازدواج سفيد و ازدواج هاي در سايه هستند.

به اعتقاد اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، در ميان سازمان ها و موسسات متولي فقط سازمان بهزيستي با طرح پيشگيري و کاهش طلاق در راستاي مقابله با افزايش آمار طلاق اقداماتي انجام داده است که اين طرح را به طور آزمايشي در استان يزد انجام شده و نتايج آن بسيار مثبت و اميدوار کننده است.
و انتظار مي‌رود سازمان ها، موسسات دولتي و تشکل هاي مردمي در تجميع امکانات سخت افزاري و نرم افزاري خود در حمايت از طرح سازمان بهزيستي اقدام کنند.

ضعف برقراري تفاهم و مشکلات جنسي اصلي ترين علت افزايش طلاق
اين متخصص علوم رفتاري مشکلات اقتصادي، بيکاري و گراني را در افزايش آمار طلاق موثر مي‌داند و در عين حال تاکيد مي‌کند: اين موارد نمي توانند علل اصلي افزايش آمار طلاق باشند بلکه اصلي ترين علت ضعف برقراري تفاهم و مشکلات جنسي است که 75 درصد طلاق ها به دليل مشکلات جنسي بوده است.

راهکار رفع اين معضل به اعتقاد ابهري، بازگو کردن مشکلات جنسي از جانب زن و مرد پيش از ازدواج و برنامه ريزي در چهار مرحله است که اين راستا بايد در مراحل همسر گزيني مناسب، آموزش مهارت هاي زندگي پيش از ازدواج، مشاوره هاي خانواده براي رفع مشکلات پس از ازدواج، مشاوره در حين طلاق و حمايت هاي فکري و مالي پس از ازدواج برنامه ريزي شود.

دکتر علي باصري، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نيز در اين باره معتقد است: گسترش شهرنشيني و صنعتي شدن باعث تغيير در سبک زندگي و ساختار خانواده شده و امروزه طلاق به عنوان يکي از آسيب هاي اساسي و جدي ساختار خانواده را با چالش روبرو کرده است.

عوامل سردي- رواني، فرهنگي-اجتماعي و حقوقي- قضايي از علل تاثير گذار در شکل گيري طلاق است که اين جامعه شناس به آن اشاره دارد و مي‌افزايد: به طور کلي عوامل گوناگوني در شکل گيري و بروز طلاق نقش دارند که اختلاف نگرش بين زن و مرد، اعتياد، مشکلات جسماني، رابطه نامشروع همسران، مشکلات رواني، تعدد زوجين، دخالت اطرافيان، عدم پرداخت نفقه، بالا رفتن سطح توقع زنان ازآن جمله هستند. همچنين به دست آوردن شغل و جايگاه جديد توسط زنان، محل سکونت، اختلافات فرهنگي، عدم توجه رواني مرد به زن و گرايش شديد به فضاهاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي از ديگر عوامل بروز طلاق است.

اين استاد دانشگاه بااشاره به آمارهاي طلاق، ادامه مي‌دهد: به طور تقريبي آمارها نشان مي دهد که از هر پنج ازدواج رسمي يکي از آنها منجر به طلاق مي شود اما نکته اساسي در زندگي امروزي توجه به مفهوم طلاق عاطفي است که امروزه به دلايل گوناگون با آن مواجه هستيم.

باصري با تاکيد بر اينکه طلاق را بايد به عنوان يک آسيب اجتماعي و مشکل موجود بر سر راه خانواده مورد بررسي قرار داد، خاطر نشان مي‌کند: براي کاهش آسيب هاي اجتماعي نهاد خانواده بايد نقش هاي حمايتي و هدايتي گروه هاي اجتماعي، تغيير در نگرش افراد، حمايت دولت مردان و پايين آوردن سطح توقع دختران و پسران از شکل گيري زندگي مجدد را مورد توجه قرار داد و شکل گيري خانواده هاي امروزي و خانواده هاي زناشويي بايد متناسب با شرايط اجتماعي باشد.

ازدواج يک مقطع نيست بلکه جريان است
دکتر شيوا دولت آبادي، رييس انجمن روانشناسي ايران نيز عدم شناخت کافي نسبت به همسر را پيش درآمدي براي مشکل طلاق مي‌داند و به ايسنا مي‌گويد: بسياري از اختلاف نظرها به دليل عدم شناخت متقابل است که ناشي از باورهاي اشتباه افراد از زندگي مشترک و فعاليت هاي موجود در آن است.

وي با تاکيد بر اينکه ازدواج شروع يک فرايند ارتباطي است، تاکيد مي‌کند: ازدواج يک مقطع نيست بلکه جريان است بنابراين وقتي افراد تصميم به ازدواج مي گيرند بايد علاوه بر خود، طرف مقابل را نيز بشناسند تا ويژگي هاي مشترک، باورهاي مشترک و اهداف مشترک را در خود و طرف مقابل پيدا کنند چرا که باعث ارتباط قوي تر ميان آنها مي شود.

به اعتقاد اين روانشناس، بعضي از اختلاف ها بين زن و مرد به دليل آغاز زندگي مشترک بدون فکر است که منجر به پيدايش اختلاف نظر ها و سليقه ها در زندگي مشترک مي شود. اما در عين حال بسياري از علل افزايش طلاق به مسائل اقتصادي، ناهنجاري اجتماعي مانند سو مصرف مواد، خشونت، عدم پايداري به عهد، بي وفايي و عدم شناخت کامل مرتبط مي شود که به نسبت شناخته شده هستند.

دولت آبادي با بيان اينکه روانشناسان مي توانند براي داشتن يک ازدواج موفق به افراد بسيار کمک کنند، ادامه مي‌دهد: مشاوره پيش از ازدواج به افراد کمک مي کند تا نسبت به جنبه هاي لازم براي شناخت يکديگر آگاه شوند تا ازدواج موفق داشته باشند.

شناخت کافي و پختگي براي ازدواج مهم ترين مسئله براي کاهش آمار طلاق است که رييس انجمن روانشناسي ايران به آنها اشاره مي‌کند و مي‌گويد: افرادي که در سنين پايين ازدواج مي کنند به دليل اينکه در طي مراحل رشد دچار تغييراتي مي شوند؛ مي توانند منجر به ايجاد سو تفاهم هايي در زندگي مشترک شود.

وي با اشاره به نقش موثر خانواده ها براي حل مشکلات افراد و کاهش طلاق به برنامه‌هاي سازمان بهزيستي در اين باره اشاره مي‌کند و مي‌گويد: در حال حاضر سازمان بهزيستي مشاوره هايي را پيش از طلاق براي حل مشکلات در بستر خانواده به افراد مي دهند که اين هم پيشگيري از وخيم تر شدن شرايط و هم پيشگيري از بحران طلاق است و مي تواند تاثير مثبت داشته باشد.

*ايسنا