نيازهاي مشترک در ازدواج
يکي ازاهداف ازدواج تامين نيازهاي اساسي زنان و مردان است و اگر افراد متاهل در زندگي مشترکشان براي تامين نيازهاي همسرشان تلاش کنند در بهبود صميميت در رابطه زناشوييشان پيشرفت چشمگيري ايجاد خواهد شد.
اما قبل از اين که به اين جا برسيد، چه طور بايد بفهميد نيازهاي زندگي چيست و مهم تر از همه شدت اين نيازها در طرف مقابل چقدر است؟
نيازهاي مشترک در ازدواج
نياز جنسي شايد به عنوان اصلي ترين نياز ازدواج شناخته شود اما واقعيت اين است که به جز اين نياز مهم، نيازهاي ديگري هم هستند که ما به خاطر آنها ازدواج مي کنيم. نياز به داشتن خانواده، نياز به حمايت، نياز به توليد مثل و ادامه نسل، نياز به تاييد شدن و دوست داشته شدن و نياز به استقلال از خانواده پدري و ساختن خانواده خود. حتي در ادامه حس هاي پدرانه و مادرانه اي که سراغ ما مي آيند، ما را وادار مي کنند تا از تنها راه شرعي و قانوني آن استفاده کرده و اين حس شيرين را تجربه کنيم.
تمام اين حس ها براي زن و مرد مشترک است. اما نيازهاي اساسي تري هم وجود دارند که ما به خاطر آنها زندگي و تلاش مي کنيم. در واقع اگر عمل ازدواج کردن براي پاسخگويي به نيازهايي که در بالا گفتيم صورت مي گيرد، کل زندگي و حرکت هايي که مي کنيم هم به خاطر يک سري نياز ديگر انجام مي شوند. نيازهايي که به عنوان نيازهاي پايه اي شناخته شده و کم و زياد بودن شدت آنها باعث مي شود که شما در زندگي مشترکتان سازگارانه تر و با احساس خوشبختي بيشتري با هم زندگي کنيد.
نيازهاي اوليه زندگي
معمولاً همه انسانها در طول زندگي براي پاسخ به ۵ نياز اوليه خود، تلاش ميکنند؛ اين نيازها عبارت است از:
1. نياز بقا
2. نياز عشق و محبت
3. نياز قدرت
4. نياز آزادي
5. نياز به تفريح
نياز بقا، نياز به تامين مسائل اقتصادي، توجه به بهداشت و سلامت جسماني و مانند اين ها است.
نياز آزادي، نياز به انجام کارهاي مورد علاقه است. پاسخ به اين نياز در زندگي مشترک بدين گونه است که همسر خود را مدام تحت کنترل شديد و افراطي قرار ندهيد.
نياز به قدرت، تمايل به تسلط بر امور مختلف زندگي، پيشرفت و مديريت زندگي است. ما براي حفظ مسير زندگيمان ميجنگيم و ديگران را به علت مخالفت با خودمان تنبيه ميکنيم؛ بنابراين اگر در زندگي مشترک مورد احترام قرار بگيريم نياز به قدرتمان بهتر پاسخ داده ميشود.
نياز به عشق، محبت و همچنين تفريح نيازهايي است که سهلتر از ديگر نيازها در ازدواج تامين ميشود. اين نيازها را ميتوان با راههاي مختلف برآورده ساخت و نبايد در پاسخ به اين نياز همسر، بيتوجه بود.
خوشبختي با تناسب در اولويت ها
۵ نيازي که به آنها اشاره شد به ميزانهاي متفاوتي در افراد مختلف وجود دارد. آگاهي از ميزان هر کدام از اين نيازها در همسرتان، به شما در تامين و پاسخ به آنها کمک ميکند. سعي کنيد در عين اين که مکمل او هستيد همجهت با او قدم برداريد. يعني همسري را انتخاب کنيد که نيازهاي شما نيازهاي او هم باشد و اولويت هايتان يکسان باشند.
اگر همسرتان نياز به قدرت بالايي دارد، شما هم بايد فردي جاه طلب باشيد و در فعاليت هاي اجتماعي تان خواستار پيشرفت و قدرت باشيد. اما در زندگي مشترک بايد سعي کنيد در اين نياز توازن ايجاد کنيد تا سنگ روي سنگ بند شود. يعني با ميل قدرت خود، در زندگي پيش نرويد بلکه سعي کنيد مکمل همديگر باشيد و نسبت به يکديگر متواضعانه رفتار کنيد.
اما قبل از اين که به اين جا برسيد، چه طور بايد بفهميد نيازهاي زندگي چيست و مهم تر از همه شدت اين نيازها در طرف مقابل چقدر است؟
نيازهاي مشترک در ازدواج
نياز جنسي شايد به عنوان اصلي ترين نياز ازدواج شناخته شود اما واقعيت اين است که به جز اين نياز مهم، نيازهاي ديگري هم هستند که ما به خاطر آنها ازدواج مي کنيم. نياز به داشتن خانواده، نياز به حمايت، نياز به توليد مثل و ادامه نسل، نياز به تاييد شدن و دوست داشته شدن و نياز به استقلال از خانواده پدري و ساختن خانواده خود. حتي در ادامه حس هاي پدرانه و مادرانه اي که سراغ ما مي آيند، ما را وادار مي کنند تا از تنها راه شرعي و قانوني آن استفاده کرده و اين حس شيرين را تجربه کنيم.
تمام اين حس ها براي زن و مرد مشترک است. اما نيازهاي اساسي تري هم وجود دارند که ما به خاطر آنها زندگي و تلاش مي کنيم. در واقع اگر عمل ازدواج کردن براي پاسخگويي به نيازهايي که در بالا گفتيم صورت مي گيرد، کل زندگي و حرکت هايي که مي کنيم هم به خاطر يک سري نياز ديگر انجام مي شوند. نيازهايي که به عنوان نيازهاي پايه اي شناخته شده و کم و زياد بودن شدت آنها باعث مي شود که شما در زندگي مشترکتان سازگارانه تر و با احساس خوشبختي بيشتري با هم زندگي کنيد.
نيازهاي اوليه زندگي
معمولاً همه انسانها در طول زندگي براي پاسخ به ۵ نياز اوليه خود، تلاش ميکنند؛ اين نيازها عبارت است از:
1. نياز بقا
2. نياز عشق و محبت
3. نياز قدرت
4. نياز آزادي
5. نياز به تفريح
نياز بقا، نياز به تامين مسائل اقتصادي، توجه به بهداشت و سلامت جسماني و مانند اين ها است.
نياز آزادي، نياز به انجام کارهاي مورد علاقه است. پاسخ به اين نياز در زندگي مشترک بدين گونه است که همسر خود را مدام تحت کنترل شديد و افراطي قرار ندهيد.
نياز به قدرت، تمايل به تسلط بر امور مختلف زندگي، پيشرفت و مديريت زندگي است. ما براي حفظ مسير زندگيمان ميجنگيم و ديگران را به علت مخالفت با خودمان تنبيه ميکنيم؛ بنابراين اگر در زندگي مشترک مورد احترام قرار بگيريم نياز به قدرتمان بهتر پاسخ داده ميشود.
نياز به عشق، محبت و همچنين تفريح نيازهايي است که سهلتر از ديگر نيازها در ازدواج تامين ميشود. اين نيازها را ميتوان با راههاي مختلف برآورده ساخت و نبايد در پاسخ به اين نياز همسر، بيتوجه بود.
خوشبختي با تناسب در اولويت ها
۵ نيازي که به آنها اشاره شد به ميزانهاي متفاوتي در افراد مختلف وجود دارد. آگاهي از ميزان هر کدام از اين نيازها در همسرتان، به شما در تامين و پاسخ به آنها کمک ميکند. سعي کنيد در عين اين که مکمل او هستيد همجهت با او قدم برداريد. يعني همسري را انتخاب کنيد که نيازهاي شما نيازهاي او هم باشد و اولويت هايتان يکسان باشند.
اگر همسرتان نياز به قدرت بالايي دارد، شما هم بايد فردي جاه طلب باشيد و در فعاليت هاي اجتماعي تان خواستار پيشرفت و قدرت باشيد. اما در زندگي مشترک بايد سعي کنيد در اين نياز توازن ايجاد کنيد تا سنگ روي سنگ بند شود. يعني با ميل قدرت خود، در زندگي پيش نرويد بلکه سعي کنيد مکمل همديگر باشيد و نسبت به يکديگر متواضعانه رفتار کنيد.