اينترنت يا فيسبوک؛ کاربران کداميک بيشتر است؟
اندازهگيري نفوذ فيسبوک در برابر نفوذ اينترنت کمي مشکل است چرا که نفوذ اينترنت توسط ناظران ملي و از طريق اتحاديه بينالمللي مخابرات تخمين زده ميشود در حاليکه منبع آمار فيسبوک بخش تبليغاتي اين شرکت است که مقوله بسيار متفاوتي است.
سه سال پيش هلاني گالپايا براي اولين بار مطالعهاي را روي ساکنان اندونزي انجام داد و متوجه شد که آنها از اينکه از اينترنت استفاده ميکنند بيخبرند و از باور عجيب درصد بالايي از افراد گزارش داد که تصور ميکنند کاربر فيسبوک هستند اما از اينترنت استفاده نميکنند.
در واقع به نظر ميرسد که اين افراد وقتي از مدت زماني که در فيسبوک سپري ميکنند صحبت به ميان ميآورند، اصلا از وجود اينترنت بياطلاعند و گمان ميکنند که فقط فيسبوک وجود دارد!
پس از آن، کريستوف استورک مطالعه مشابهي را در آفريقا انجام داد و متوجه شد که تعداد افرادي که در نظرسنجي خود را کاربر فيسبوک معرفي کردهاند،از تعداد افرادي که اظهار داشتند از اينترنت استفاده ميکنند بسيار بيشتر است.به گفته استورک،اين تناقض ۳ تا ۴ درصد کاربران تلفن هاي همراه را نيز شامل ميشود.
دستکم از سال ۲۰۱۳ تا کنون فيسبوک از متصل کردن کل دنيا به اينترنت صحبت به ميان آورده است.اما با اين حال حتي شرل سندبرگ، مدير عملياتي فيسبوک تأييد ميکند که برخي از کاربران فيسبوک از اينکه به اينترنت متصل هستند آگاهي ندارند.
بنابراين سؤالي که اينجا مطرح ميشود اين است که با توجه به اينکه بسياري از کاربران فيسبوک هيچ تصوري از بکارگيري اينترنت ندارند، آيا فيسبوک در دستيابي به هدف خود موفق خواهد بود؟
مسأله دوم اين است که اگر اکثريت جمعيت آنلاين جهان در آينده از طريق فيسبوک به دنياي وب متصل شوند و تنها بر اساس قوانين اين شرکت از اينترنت استفاده کنند، اين اتفاق چه اثري روي گسترش اينترنت خواهند گذاشت؟
واضح است که در اينصورت همه افرادي که با اينگونه کاربران در ارتباط هستند اعم از سياستمداران و تاجران و بنگاههاي انتشاراتي همگي از فيسبوک به اينترنت وارد ميشوند و بنابراين آنها هم طبق قوانين همين شرکت عمل خواهند کرد که اين امر مشکلات زيادي را براي همه ما به همراه خواهد داشت.
در واقع اندازهگيري نفوذ فيسبوک در برابر نفوذ اينترنت کمي مشکل است چرا که نفوذ اينترنت توسط ناظران ملي و از طريق اتحاديه بينالمللي مخابرات تخمين زده ميشود در حاليکه منبع آمار فيسبوک بخش تبليغاتي اين شرکت است که مقوله بسيار متفاوتي است.
بعبارت ديگر مسائلي از قبيل اينکه برخي افراد بيش از يک حساب کاربري در فيسبوک دارند که بعضي از آنها بسيار به ندرت مورد استفاده قرار ميگيرند و همچنين کاربراني که تنها از طريق تلفنهاي همراه خود که قابليتهاي آنلاين محدودي دارند به فيسبوک دسترسي مييابند، بحث در مورد اينکه اين دسته از افراد آيا واقعاَ بصورت معناداري از اينترنت استفاده ميکنند يا خير را مشکل ميسازد.
در مطالعه ديگري که توسط جئوپول در اندونزي و نيجريه انجام شد از افراد پرسيده شد که آيا در ۳۰ روز گذشته از اينترنت و يا فيسبوک استفاده کردهاند يا خير. نتايج بدست آمده از اين بررسي بسيار جالب است.
با اينکه درصد استفاده از اينترنت بيشتر از فيسبوک گزارش شده بود (%۶۹ در برابر %۶۵ در اندونزي و %۷۸ در برابر %۷۵ در نيجريه) و بر خلاف اينکه اين نتيجه کاملا منطقي است، اما بررسي دقيقتر جزئيات آمار بدست آمده نکات جالبي را نشان ميدهد.
%۱۱ اندونزياييها و %۹ نيجريهايهايي که اظهار داشتند از فيسبوک استفاده کردهاند ولي از اينترنت استفاده نکردهاند، عمدتا افراد جواني با متوسط سن ۲۵ سال در اندونزي و ۲۲ سال در نيجريه بودند.
همچنين اين مطالعه تا حدي رفتارهايي مشابه آنچه که توسط استورک و گالپايا شرح داده شد را نشان ميدهد.بر اساس آمار بدست آمده از اين دو کشور،درصد قابل توجهي از کاربران فيسبوک (حدود %۱۰ کاربراني که در اين مطالعه شرکت داشتهاند) به شيوهاي مشابه با مطالعات قبلي از عدم آگاهي نسبت به اينترنت رنج ميبرند.
اين ناآگاهي در نتايج اين بررسي مشهود است چرا که در هر دو کشور بيش از نيمي از افرادي که نسبت به استفاده از اينترنت بيخبر بودند، اذعان داشتند که «هرگز» لينکهاي خارج از فيسبوک را دنبال نکردهاند.
اين آمار در مورد افرادي که هم از فيسبوک و هم از اينترنت استفاده ميکردند به يک چهارم يا کمتر ميرسد. بايد توجه داشت که خارج نشدن افراد از يک سرويس خاص ميتواند باعث شود که تبليغات و ساير خدمات مربوطه نيز منحصر به همان سرويس شده و به مرور سرويسهاي ديگر کنار گذاشته شوند.
چگونه فيسبوک تبديل به اينترنت شد
بنا به گفته برخي از مديران فيسبوک،در دنياي در حال توسعه امروز «مردم گاهي فيسبوک را با اينترنت اشتباه ميگيرند» و در واقع «ميزان آگاهي از اينترنت در کشورهاي در حال توسعه بسيار محدود بوده و از آنجا که اغلب فيسبوک تنها برنامه قابل دسترس است، براي بسياري از کاربران، فيسبوک به منزله اينترنت است.»
بايد گفت که مهمترين دليل براي اينکه «فيسبوک اغلب تنها برنامه قابل دسترس است» اين است که اين شرکت تمام تلاش خود را در راستاي دستيابي به نهايت سهولت و کم هزينه بودن دسترسي به اين برنامه انجام داده است.
امروزه فيسبوک با پشتيباني از internet.org در راستاي فراهم کردن امکان اينترنت براي دو سوم جمعيت جهان، که در حال حاضر به شبکه دسترسي ندارند، تلاش ميکند.
بعنوان يک نمونه از کار internet.org، در تقريباَ شش کشور جهان اکنون برنامهاي وجود دارد که امکان دسترسي رايگان فقط به فيسبوک، فيسبوک مسنجر و برخي خدمات ديگر را که اغلب مربوط به حقوق زنان، مشاغل و اطلاعات سلامت در بارداري است فراهم ميآورد.
ويکيپديا و جستجوي گوگل نيز تنها امکانات غيرفيسبوکي دسترسي به وب در اين برنامه محسوب ميشوند و کليک کردن روي نتيجه يک جستجو در گوگل نيازمند پرداخت هزينه اضافه توسط کاربر است. بنابراين به نظر ميرسد که internet.org برخلاف نامش يک مقوله غيرانتفاعي نبوده و تا حد بسيار زيادي بخشي از شرکت فيسبوک محسوب ميشود.
لازم به ذکر است که شرکتهاي مخابراتي نيز در کشورهاي در حال توسعه با ارائه بستههاي دادهاي که فقط شبکههاي اجتماعي را در بر ميگيرند به اين مسأله دامن ميزنند. بعنوان مثال، در هند در ازاء پرداخت ۲/۵ دلار در سال بسته دادهاي فقط شامل فيسبوک ارائه ميشود در حاليکه ارزانترين بسته کامل داده ۱۰ دلار در سال هزينه دارد.
قيمت بستههاي فيسبوکي در فيليپين نيز يک پنجم بستههاي ديگر است.همچنين در غنا شرکت مخابراتي تايگو گوشي فيسبوک را به فروش رساند که بسيار شبيه به گوشيهاي بلکبري بود که يک «F» بزرگ آبيرنگ را روي دگمه مرکزي خود داشت.
حتي در آمريکا نيز شرکت اسپرينت بسته دادهاي ارائه ميکند که تنها قابليت دسترسي به فيسبوک و توييتر را دارا ميباشد.
بنابراين ميتوان گفت که پديده «Facebook Zero» حتي از internet.org هم پيشي گرفته و به کاربران تلفنهاي ساده نيز امکان دسترسي بدون هزينه به فيسبوک را ميدهد.
اهميت موضوع
روزنامه تايم به نقل از مارک زوکربرگ در پاسخ به اين پرسش که آيا internet.org ابزاري در جهت منافع شخصي شرکت فيسبوک است يا خير مينويسد: «وقتي کسي کار سودمندي را براي مردم جهان انجام ميدهد، در طول زمان منافعي نيز عايد او خواهد شد.»
در اين رابطه ديو ونر،مدير مالي اين شرکت، پاسخ صريحتري را ارائه کرده و ميگويد: «به تصور من تمرکز کردن روي ايجاد ارتباط براي مردم قطعاَ به مرور زمان موقعيت تجاري خوبي را براي ما به همراه خواهد داشت و به مرور ما از سود آنچه که فراهم کردهايم بهرهمند خواهيم شد.»
گرچه دنبال کردن چنين هدفي براي هر شرکتي عادلانه به نظر ميرسد و بعلاوه دسترسي داشتن به شبکه در هر حدي بهتر از نداشتن آن است، اما جان ناتن از روزنامه گاردين با چنين استدلالي مخالف بوده و در اين رابطه مينويسد: «چنين استدلالي در واقع خطرناک بوده و بايد در برابر آن مقاومت کرد.
هدف همه سياستهاي عمومي بايد افزايش دسترسي به اينترنت باشد و اين بايد کل اينترنت را شامل شود نه فقط يک شرکت خاص. پذيرفتن اينگونه سرويسهاي کمهزينه، به منزله محکوميت به بردگي مادامالعمر زوکربرگ خواهد بود.ما ميتوانيم و بايد بهتر از اين عمل کنيم.»
*باشگاه خبرنگاران
سه سال پيش هلاني گالپايا براي اولين بار مطالعهاي را روي ساکنان اندونزي انجام داد و متوجه شد که آنها از اينکه از اينترنت استفاده ميکنند بيخبرند و از باور عجيب درصد بالايي از افراد گزارش داد که تصور ميکنند کاربر فيسبوک هستند اما از اينترنت استفاده نميکنند.
در واقع به نظر ميرسد که اين افراد وقتي از مدت زماني که در فيسبوک سپري ميکنند صحبت به ميان ميآورند، اصلا از وجود اينترنت بياطلاعند و گمان ميکنند که فقط فيسبوک وجود دارد!
پس از آن، کريستوف استورک مطالعه مشابهي را در آفريقا انجام داد و متوجه شد که تعداد افرادي که در نظرسنجي خود را کاربر فيسبوک معرفي کردهاند،از تعداد افرادي که اظهار داشتند از اينترنت استفاده ميکنند بسيار بيشتر است.به گفته استورک،اين تناقض ۳ تا ۴ درصد کاربران تلفن هاي همراه را نيز شامل ميشود.
دستکم از سال ۲۰۱۳ تا کنون فيسبوک از متصل کردن کل دنيا به اينترنت صحبت به ميان آورده است.اما با اين حال حتي شرل سندبرگ، مدير عملياتي فيسبوک تأييد ميکند که برخي از کاربران فيسبوک از اينکه به اينترنت متصل هستند آگاهي ندارند.
بنابراين سؤالي که اينجا مطرح ميشود اين است که با توجه به اينکه بسياري از کاربران فيسبوک هيچ تصوري از بکارگيري اينترنت ندارند، آيا فيسبوک در دستيابي به هدف خود موفق خواهد بود؟
مسأله دوم اين است که اگر اکثريت جمعيت آنلاين جهان در آينده از طريق فيسبوک به دنياي وب متصل شوند و تنها بر اساس قوانين اين شرکت از اينترنت استفاده کنند، اين اتفاق چه اثري روي گسترش اينترنت خواهند گذاشت؟
واضح است که در اينصورت همه افرادي که با اينگونه کاربران در ارتباط هستند اعم از سياستمداران و تاجران و بنگاههاي انتشاراتي همگي از فيسبوک به اينترنت وارد ميشوند و بنابراين آنها هم طبق قوانين همين شرکت عمل خواهند کرد که اين امر مشکلات زيادي را براي همه ما به همراه خواهد داشت.
در واقع اندازهگيري نفوذ فيسبوک در برابر نفوذ اينترنت کمي مشکل است چرا که نفوذ اينترنت توسط ناظران ملي و از طريق اتحاديه بينالمللي مخابرات تخمين زده ميشود در حاليکه منبع آمار فيسبوک بخش تبليغاتي اين شرکت است که مقوله بسيار متفاوتي است.
بعبارت ديگر مسائلي از قبيل اينکه برخي افراد بيش از يک حساب کاربري در فيسبوک دارند که بعضي از آنها بسيار به ندرت مورد استفاده قرار ميگيرند و همچنين کاربراني که تنها از طريق تلفنهاي همراه خود که قابليتهاي آنلاين محدودي دارند به فيسبوک دسترسي مييابند، بحث در مورد اينکه اين دسته از افراد آيا واقعاَ بصورت معناداري از اينترنت استفاده ميکنند يا خير را مشکل ميسازد.
در مطالعه ديگري که توسط جئوپول در اندونزي و نيجريه انجام شد از افراد پرسيده شد که آيا در ۳۰ روز گذشته از اينترنت و يا فيسبوک استفاده کردهاند يا خير. نتايج بدست آمده از اين بررسي بسيار جالب است.
با اينکه درصد استفاده از اينترنت بيشتر از فيسبوک گزارش شده بود (%۶۹ در برابر %۶۵ در اندونزي و %۷۸ در برابر %۷۵ در نيجريه) و بر خلاف اينکه اين نتيجه کاملا منطقي است، اما بررسي دقيقتر جزئيات آمار بدست آمده نکات جالبي را نشان ميدهد.
%۱۱ اندونزياييها و %۹ نيجريهايهايي که اظهار داشتند از فيسبوک استفاده کردهاند ولي از اينترنت استفاده نکردهاند، عمدتا افراد جواني با متوسط سن ۲۵ سال در اندونزي و ۲۲ سال در نيجريه بودند.
همچنين اين مطالعه تا حدي رفتارهايي مشابه آنچه که توسط استورک و گالپايا شرح داده شد را نشان ميدهد.بر اساس آمار بدست آمده از اين دو کشور،درصد قابل توجهي از کاربران فيسبوک (حدود %۱۰ کاربراني که در اين مطالعه شرکت داشتهاند) به شيوهاي مشابه با مطالعات قبلي از عدم آگاهي نسبت به اينترنت رنج ميبرند.
اين ناآگاهي در نتايج اين بررسي مشهود است چرا که در هر دو کشور بيش از نيمي از افرادي که نسبت به استفاده از اينترنت بيخبر بودند، اذعان داشتند که «هرگز» لينکهاي خارج از فيسبوک را دنبال نکردهاند.
اين آمار در مورد افرادي که هم از فيسبوک و هم از اينترنت استفاده ميکردند به يک چهارم يا کمتر ميرسد. بايد توجه داشت که خارج نشدن افراد از يک سرويس خاص ميتواند باعث شود که تبليغات و ساير خدمات مربوطه نيز منحصر به همان سرويس شده و به مرور سرويسهاي ديگر کنار گذاشته شوند.
چگونه فيسبوک تبديل به اينترنت شد
بنا به گفته برخي از مديران فيسبوک،در دنياي در حال توسعه امروز «مردم گاهي فيسبوک را با اينترنت اشتباه ميگيرند» و در واقع «ميزان آگاهي از اينترنت در کشورهاي در حال توسعه بسيار محدود بوده و از آنجا که اغلب فيسبوک تنها برنامه قابل دسترس است، براي بسياري از کاربران، فيسبوک به منزله اينترنت است.»
بايد گفت که مهمترين دليل براي اينکه «فيسبوک اغلب تنها برنامه قابل دسترس است» اين است که اين شرکت تمام تلاش خود را در راستاي دستيابي به نهايت سهولت و کم هزينه بودن دسترسي به اين برنامه انجام داده است.
امروزه فيسبوک با پشتيباني از internet.org در راستاي فراهم کردن امکان اينترنت براي دو سوم جمعيت جهان، که در حال حاضر به شبکه دسترسي ندارند، تلاش ميکند.
بعنوان يک نمونه از کار internet.org، در تقريباَ شش کشور جهان اکنون برنامهاي وجود دارد که امکان دسترسي رايگان فقط به فيسبوک، فيسبوک مسنجر و برخي خدمات ديگر را که اغلب مربوط به حقوق زنان، مشاغل و اطلاعات سلامت در بارداري است فراهم ميآورد.
ويکيپديا و جستجوي گوگل نيز تنها امکانات غيرفيسبوکي دسترسي به وب در اين برنامه محسوب ميشوند و کليک کردن روي نتيجه يک جستجو در گوگل نيازمند پرداخت هزينه اضافه توسط کاربر است. بنابراين به نظر ميرسد که internet.org برخلاف نامش يک مقوله غيرانتفاعي نبوده و تا حد بسيار زيادي بخشي از شرکت فيسبوک محسوب ميشود.
لازم به ذکر است که شرکتهاي مخابراتي نيز در کشورهاي در حال توسعه با ارائه بستههاي دادهاي که فقط شبکههاي اجتماعي را در بر ميگيرند به اين مسأله دامن ميزنند. بعنوان مثال، در هند در ازاء پرداخت ۲/۵ دلار در سال بسته دادهاي فقط شامل فيسبوک ارائه ميشود در حاليکه ارزانترين بسته کامل داده ۱۰ دلار در سال هزينه دارد.
قيمت بستههاي فيسبوکي در فيليپين نيز يک پنجم بستههاي ديگر است.همچنين در غنا شرکت مخابراتي تايگو گوشي فيسبوک را به فروش رساند که بسيار شبيه به گوشيهاي بلکبري بود که يک «F» بزرگ آبيرنگ را روي دگمه مرکزي خود داشت.
حتي در آمريکا نيز شرکت اسپرينت بسته دادهاي ارائه ميکند که تنها قابليت دسترسي به فيسبوک و توييتر را دارا ميباشد.
بنابراين ميتوان گفت که پديده «Facebook Zero» حتي از internet.org هم پيشي گرفته و به کاربران تلفنهاي ساده نيز امکان دسترسي بدون هزينه به فيسبوک را ميدهد.
اهميت موضوع
روزنامه تايم به نقل از مارک زوکربرگ در پاسخ به اين پرسش که آيا internet.org ابزاري در جهت منافع شخصي شرکت فيسبوک است يا خير مينويسد: «وقتي کسي کار سودمندي را براي مردم جهان انجام ميدهد، در طول زمان منافعي نيز عايد او خواهد شد.»
در اين رابطه ديو ونر،مدير مالي اين شرکت، پاسخ صريحتري را ارائه کرده و ميگويد: «به تصور من تمرکز کردن روي ايجاد ارتباط براي مردم قطعاَ به مرور زمان موقعيت تجاري خوبي را براي ما به همراه خواهد داشت و به مرور ما از سود آنچه که فراهم کردهايم بهرهمند خواهيم شد.»
گرچه دنبال کردن چنين هدفي براي هر شرکتي عادلانه به نظر ميرسد و بعلاوه دسترسي داشتن به شبکه در هر حدي بهتر از نداشتن آن است، اما جان ناتن از روزنامه گاردين با چنين استدلالي مخالف بوده و در اين رابطه مينويسد: «چنين استدلالي در واقع خطرناک بوده و بايد در برابر آن مقاومت کرد.
هدف همه سياستهاي عمومي بايد افزايش دسترسي به اينترنت باشد و اين بايد کل اينترنت را شامل شود نه فقط يک شرکت خاص. پذيرفتن اينگونه سرويسهاي کمهزينه، به منزله محکوميت به بردگي مادامالعمر زوکربرگ خواهد بود.ما ميتوانيم و بايد بهتر از اين عمل کنيم.»
*باشگاه خبرنگاران