افسردگي غوطهور در آب پرتقال!
فيلم «پريدن از ارتفاع کم» ساخته حامد رجبي با بازي رامبد جوان و نگار جواهريان که توانست جايزه فيپرشي (فدراسيون بينالمللي منتقدان فيلم) از بخش پانوراماي جشنواره برلين را دريافت کند و نامزد دريافت جايزه بهترين فيلم اول در اين دوره از جشنواره بود، با نقدهاي خوبي نيز روبه رو شد. اين فيلم در حال حاضر در گروه «هنر و تجربه» در ايران روي پرده است.
زولت گاينگ منتقد سايت فيپرشي نيز نقدي بر اين اثر نوشته است که در سايت انجمن جهاني منتقدان سينما منتشر شده است. خواندن اين نقد خالي از لطف نيست.
وي مينويسد: افسردگي و ساير بيماريهاي رواني در سالهاي اخير موضوع فيلمهاي بسياري بودهاند ـ براي نمونه ميتوان به «تريلوژي افسردگي» لارس فونتريه اشاره کرد ـ اما کارگردان ايراني اين فيلم، رويکرد متفاوتي نسبت بدانچه تاکنون به آن عادت داشتهايم، دارد. حامد رجبي، به جاي تمرکز بر تجربه دروني روان آسيب ديده، نشان ميدهد که يک فرد افسرده در روابط اجتماعياش چگونه عمل ميکند و به ويژه محيط پيرامون چگونه با اين موقعيت روبهرو ميشود.
ساختار کلي فيلم بنا دارد به شيوهاي بسيار موشکافانه و دقيق، فرد افسرده و محيط پيرامون وي را تصوير و موقعيتهايي خلق کند که براساس آنها نتوانيم در نهايت هيچ يک از شخصيتها را به طور کامل و قطعي قضاوت کنيم. با مشاهده فيلم نه تنها فرد ناخوش را بهتر درک ميکنيم، بلکه در بيشتر موارد عکسالعملهاي معمول خود در برابر افراد افسرده را نيز بهتر ميشناسيم.
داستان با شخصيت اصلي آغاز ميشود؛ او مطب زنان را با خبر مرگ جنين در رحمش و اينکه در روزهاي آينده سقط جنين خواهد داشت ترک ميکند. با وجود اينکه او ميتواند مستقيم و به طور ناگهاني، ماجرا را به اولين غريبهاي بگويد که در گوشه مطب پزشک نزديکش ميشود، اما پس از آن و در طول فيلم قادر نيست مساله خود را براي نزديکترين افراد خانواده مانند مادر و همسرش بيان کند. دوربين آرام و نماهاي بلند حامد رجبي، اين زن را در روزهاي آينده دنبال ميکند که کارهاي معمول زندگيش را انجام ميدهد مثلا به دنبال آپارتمان جديدي براي خانواده فرضا رو به بزرگ شدنش ميگردد، تا آنجا که قدم به قدم در مقابل جهان خود عصيان ميکند.
اين نکته بسيار مهم است که در ابتداي فيلم متوجه ميشويم که نگار اخيرا از يک دوره افسردگي رنج ميبرده و از آن بهبود يافته است. اين موضوع احتمالا توضيح دهنده اين امراست که چرا خانواده او خيلي ساده به حرفش گوش نميدهند. با وجود اينکه مادر، خواهر و شوهرش به نظر نگران او هستند و مرتب از او ميپرسند که چه مشکلي دارد اما ما ميتوانيم از لحن و رفتار آنها احساس کنيم که خيال ميکنند حال بد نگار تنها دوره کسل کننده ديگري از افسردگياش است و اين لحظهايست که نقد اجتماعي تيز رجبي وارد ميدان ميشود. جوامع شرقي غالبا به سبب نقش مهم خانواده بزرگتر که گاه حتي ميتواند برخي از عملکردهاي سيستم تامين اجتماعي را انجام دهد ستوده ميشوند. با وجود اين، چيزي که در اينجا ميبينيم خانواده اي پر از دخترخاله و پسرخالهها و عمهها و عموهاست که در توجه بر يکي از اعضايش به طور کامل ناتوان است.
«پريدن از ارتفاع کم» فيلمي کند با زباني نرم است که در آن ريتم صحنهها، رنگهاي بيفروغ و ترکيب بندي مينيمال نماها به شيوهاي بسيار آگاهانه براي نشان دادن موضوع مورد نظر نظام يافته اند. در اينجا طراحي فضا نقش بسيار مهمي ايفا ميکند، چرا که بيشتر صحنهها يا در آپارتمان قديمي زن و شوهر که آماده اسباب کشي هستند و يا در آپارتمان جديدي که هنوز خالي است اتفاق ميافتد. اين دو محيط سرد و خالي به کارگردان کمک ميکنند که از لحاظ بصري فضايي افسرده را به شکلي خلق کند که ما همچنان بتوانيم در زمينه واقعگرايانه فيلم باقي بمانيم.
انتخاب نماهاي بلند، انتخابي جسورانه است، آنهم وقتي که در فيلمهاي ديگر معمولا براي تصوير کردن وضعيت روانپريش و رنجآور شخصيتها از جامپ کاتهاي سريع استفاده ميشود. در اين راستا، مجيد گرجيان تصويربردار فيلم، دوربين روي دست بسيار سياري را به کار برده که ميتواند قهرمان را غالبا بدون کات زدن در صحنه ها در همه جا دنبال کند و اين جايي است که مي توانيم متوجه مهمترين انتخاب بصري کل فيلم شويم و آن اين که دوربين حتي براي يک لحظه به نهال اجازه خارج شدن از قاب را نميدهد. اصرار لجوجانه تصوير براي نشان دادن نهال به شکلي حيرت آور و عميق، فروماندگي زن براي گذشتن از کودک مرده اش را بازسازي ميکند.
تمامي اينها مي تواند تنها بازنمايي واقع گرايانه و موشکافانه اي از يکي از وضعيتهاي زندگي باشد که از بازيهاي شايان توجه و ترکيب بندي بصري پالوده استفاده کرده است. اما آنچه اين فيلم را بالاتر از بيشتر فيلمهاي ديده شده در برليناله امسال قرار داد صحنه بونوئلي مهماني آب پرتقال است که همزمان سورئال، خندهدار و ناخوشايند و وحشتآور است. در اينجا حامد رجبي توانسته است که خود و فيلم خود را از داستان و شخصيتها فراتر برده و ما را به انديشيدن در مورد موضوعي گسترده تر وا دارد.
«پريدن از ارتفاع کم» اولين اثر کارگرداني با توانايي فوقالعاده نوشتن و سبک بصري به شدت سنجيده است که ميتواند با آن بخش از سينماي ايران که اکنون با آثار اصغر فرهادي شناخته ميشود مقايسه شود.
*سينما خبر
زولت گاينگ منتقد سايت فيپرشي نيز نقدي بر اين اثر نوشته است که در سايت انجمن جهاني منتقدان سينما منتشر شده است. خواندن اين نقد خالي از لطف نيست.
وي مينويسد: افسردگي و ساير بيماريهاي رواني در سالهاي اخير موضوع فيلمهاي بسياري بودهاند ـ براي نمونه ميتوان به «تريلوژي افسردگي» لارس فونتريه اشاره کرد ـ اما کارگردان ايراني اين فيلم، رويکرد متفاوتي نسبت بدانچه تاکنون به آن عادت داشتهايم، دارد. حامد رجبي، به جاي تمرکز بر تجربه دروني روان آسيب ديده، نشان ميدهد که يک فرد افسرده در روابط اجتماعياش چگونه عمل ميکند و به ويژه محيط پيرامون چگونه با اين موقعيت روبهرو ميشود.
ساختار کلي فيلم بنا دارد به شيوهاي بسيار موشکافانه و دقيق، فرد افسرده و محيط پيرامون وي را تصوير و موقعيتهايي خلق کند که براساس آنها نتوانيم در نهايت هيچ يک از شخصيتها را به طور کامل و قطعي قضاوت کنيم. با مشاهده فيلم نه تنها فرد ناخوش را بهتر درک ميکنيم، بلکه در بيشتر موارد عکسالعملهاي معمول خود در برابر افراد افسرده را نيز بهتر ميشناسيم.
داستان با شخصيت اصلي آغاز ميشود؛ او مطب زنان را با خبر مرگ جنين در رحمش و اينکه در روزهاي آينده سقط جنين خواهد داشت ترک ميکند. با وجود اينکه او ميتواند مستقيم و به طور ناگهاني، ماجرا را به اولين غريبهاي بگويد که در گوشه مطب پزشک نزديکش ميشود، اما پس از آن و در طول فيلم قادر نيست مساله خود را براي نزديکترين افراد خانواده مانند مادر و همسرش بيان کند. دوربين آرام و نماهاي بلند حامد رجبي، اين زن را در روزهاي آينده دنبال ميکند که کارهاي معمول زندگيش را انجام ميدهد مثلا به دنبال آپارتمان جديدي براي خانواده فرضا رو به بزرگ شدنش ميگردد، تا آنجا که قدم به قدم در مقابل جهان خود عصيان ميکند.
اين نکته بسيار مهم است که در ابتداي فيلم متوجه ميشويم که نگار اخيرا از يک دوره افسردگي رنج ميبرده و از آن بهبود يافته است. اين موضوع احتمالا توضيح دهنده اين امراست که چرا خانواده او خيلي ساده به حرفش گوش نميدهند. با وجود اينکه مادر، خواهر و شوهرش به نظر نگران او هستند و مرتب از او ميپرسند که چه مشکلي دارد اما ما ميتوانيم از لحن و رفتار آنها احساس کنيم که خيال ميکنند حال بد نگار تنها دوره کسل کننده ديگري از افسردگياش است و اين لحظهايست که نقد اجتماعي تيز رجبي وارد ميدان ميشود. جوامع شرقي غالبا به سبب نقش مهم خانواده بزرگتر که گاه حتي ميتواند برخي از عملکردهاي سيستم تامين اجتماعي را انجام دهد ستوده ميشوند. با وجود اين، چيزي که در اينجا ميبينيم خانواده اي پر از دخترخاله و پسرخالهها و عمهها و عموهاست که در توجه بر يکي از اعضايش به طور کامل ناتوان است.
«پريدن از ارتفاع کم» فيلمي کند با زباني نرم است که در آن ريتم صحنهها، رنگهاي بيفروغ و ترکيب بندي مينيمال نماها به شيوهاي بسيار آگاهانه براي نشان دادن موضوع مورد نظر نظام يافته اند. در اينجا طراحي فضا نقش بسيار مهمي ايفا ميکند، چرا که بيشتر صحنهها يا در آپارتمان قديمي زن و شوهر که آماده اسباب کشي هستند و يا در آپارتمان جديدي که هنوز خالي است اتفاق ميافتد. اين دو محيط سرد و خالي به کارگردان کمک ميکنند که از لحاظ بصري فضايي افسرده را به شکلي خلق کند که ما همچنان بتوانيم در زمينه واقعگرايانه فيلم باقي بمانيم.
انتخاب نماهاي بلند، انتخابي جسورانه است، آنهم وقتي که در فيلمهاي ديگر معمولا براي تصوير کردن وضعيت روانپريش و رنجآور شخصيتها از جامپ کاتهاي سريع استفاده ميشود. در اين راستا، مجيد گرجيان تصويربردار فيلم، دوربين روي دست بسيار سياري را به کار برده که ميتواند قهرمان را غالبا بدون کات زدن در صحنه ها در همه جا دنبال کند و اين جايي است که مي توانيم متوجه مهمترين انتخاب بصري کل فيلم شويم و آن اين که دوربين حتي براي يک لحظه به نهال اجازه خارج شدن از قاب را نميدهد. اصرار لجوجانه تصوير براي نشان دادن نهال به شکلي حيرت آور و عميق، فروماندگي زن براي گذشتن از کودک مرده اش را بازسازي ميکند.
تمامي اينها مي تواند تنها بازنمايي واقع گرايانه و موشکافانه اي از يکي از وضعيتهاي زندگي باشد که از بازيهاي شايان توجه و ترکيب بندي بصري پالوده استفاده کرده است. اما آنچه اين فيلم را بالاتر از بيشتر فيلمهاي ديده شده در برليناله امسال قرار داد صحنه بونوئلي مهماني آب پرتقال است که همزمان سورئال، خندهدار و ناخوشايند و وحشتآور است. در اينجا حامد رجبي توانسته است که خود و فيلم خود را از داستان و شخصيتها فراتر برده و ما را به انديشيدن در مورد موضوعي گسترده تر وا دارد.
«پريدن از ارتفاع کم» اولين اثر کارگرداني با توانايي فوقالعاده نوشتن و سبک بصري به شدت سنجيده است که ميتواند با آن بخش از سينماي ايران که اکنون با آثار اصغر فرهادي شناخته ميشود مقايسه شود.
*سينما خبر