«درباره الي» از نگاه منتقد نيويورکتايمز
مهر/ به مناسبت اکران فيلم «درباره الي» در آمريکا منتقد نيويورک تايمز يادداشتي مفصل درباره اين اثر اصغر فرهادي نوشت.
به نقل از نيويورک تايمز، شش سال پس از ساخته شدن و نمايش فيلم «درباره الي» استيون هولدن منتقد نشريه نيويورک تايمز همزمان با اکران آن در سينماهاي آمريکا، نقدي درباره اين فيلم نوشته است که خواندن آن خالي از لطف نيست.
او نوشته است: اگر داستان کلي فيلم نابودکننده اصغر فرهادي فيلمساز ايراني يعني «درباره الي» آشنا به نظر ميرسد، به خاطر اين است که داستان زن جواني که طي يک تعطيلات آخر هفته در يک اقامتگاه ساحلي ناپديد ميشود، شباهتهايي به داستان کلاسيک «ماجرا» (L'Avventura) از ميکلآنجلو آنتونيوني دارد. در هر دو فيلم يک جستجوي ديوانهوار و بياثر شکل ميگيرد.
اما در فيلم «ماجرا» اين جستجو به زودي رها ميشود. در «درباره الي» تنشها افزايش پيدا ميکند و تهمتها زده ميشوند که چه کسي مقصر اصلي است. در حاليکه پاي آبرو در ميان است، دروغهاي زيادي گفته ميشود. وقتي مسافران - که سه زوج ازدواج کرده هستند که کودکانشان را هم با خودشان آوردهاند - با اين امکان روبهرو ميشوند که الي ممکن است غرق شده باشد، آن هم شايد از قصد، رفاقت بين آنها تبديل به خصومت و عداوت ميشود و وجودشان همينطور بيشتر و بيشتر با ترس و احساس گناه پر ميشود.
آقاي فرهادي که با يک فيلم پيچيده و خارقالعاده ديگر يعني «جدايي» که بعد از «درباره الي» ساخته شد، موفق به کسب شهرت بينالمللي شد، از داستان به منظورهاي ديگري استفاده ميکند. در حاليکه فيلم آنتونيوني کسالتهاي متافيزيکال طبقه مرفه ايتاليا در دوران بعد از جنگ اين کشور را ارايه ميکند، «درباره الي» کرنشهاي بين سنتها از يک سو و مدرنيسم موجود در طبقه مياني ثروتمند و پيچده ايران را در سوي ديگر نشان ميدهد.
از يک زاويه ديگر، فيلم آقاي فرهادي داستاني از آشنا کردن و جور کردن دو نفر با هم است که به شدت به مشکل برميخورد. يکي از سازماندهندگان اين سفر، سپيده (گلشيفته فراهاني)، الي (ترانه عليدوستي) را که معلم پيشدبستاني خجالتي و جذاب دخترش است، تحت فشار قرار داده تا با آنها به تعطيلاتي سه روزه در اقامتگاهي در کنار درياي خزر برود. يکي از دلايل اين است که الي را به احمد خوشتيپ (شهاب حسيني) معرفي کنند که در آلمان زندگي ميکند و ازدواج اخيرش با يک زن آلماني از هم پاشيده است. با کلمات خود احمد ميتوان گفت: يه پايان تلخ بهتر از تلخي بيپايانه.
صحنههاي اوليه فيلم ما را وارد بگو مگوها و رفتارهاي شاد اجتماعي دوستانه ميکند، هنگامي که مسافران خوشحال از تهران رسيدهاند و وارد خانهاي شدهاند که از آن چيزي که انتظارش را داشتند بسيار قديميتر است. همينطور که گروه واليبال و بازيهاي ديگر انجام ميدهد، الي که مودب اما نگران است در کنار گوشهها به آرامي حرکت ميکند. سپيده از اينکه احمد و ديگران از او خوششان ميآيد خيالش راحت ميشود.
يک دروغ بزرگ از همين الان گفته شده است. زن مسني که خانه ساحلي را به آنها اجاره داده باور دارد که احمد و الي به تازگي با هم ازدواج کردهاند و ملفحههاي اتاقشان را ميآورد. الي که کلا دوست نداشت بيايد از همان ابتدا به آنها ميگويد که تنها يک روز ميتواند بماند.
فاجعهها پشت سر هم اتفاق ميافتند. در حاليکه مردها دارند کنار ساحل واليبال بازي ميکنند، الي قبول ميکند از کودکان مراقبت کند. وقتي دارد به يکي از آنها کمک ميکند بادباکش را هوا کند، لحظهاي حواسش از پسر کوچکي که به سمت صخرههاي سخت ميرود پرت ميشود. بچههاي ديگر سر و صدا ميکنند و بزرگسالها به سرعت به سمت آب ميروند و در لحظه آخر جان او را نجات ميدهند. صحنه نجات دادن کودک بسيار هيجانانگيز است؛ فيلمبرداري به نحوي است که باعث ميشود احساس کنيد در حاليکه آب از روي دوربين در حال لرزش عبور ميکند، خودتان هم در شرف غرق شدن هستيد.
به محض اينکه همه دارند نفس راحتي ميکشند تازه متوجه ميشوند اثري از الي يافت نميشود و در حاليکه دارند سعي ميکنند ببيند الي موقع نجات کودک غرق شده يا بدون خداحافظي آنها را ترک کرده، جستجوي دوم آغاز ميشود. رازهاي عميقي به وجود ميآيند. اگر همانطور که گفته بود آنجا را ترک کرده پس چرا وسايلش را پشت سر گذاشته است
سپيده که بيشتر فيلم را در شرف گريه کردن سپري ميکند، و همسر سفت و سختش امير (ماني حقيقي)، وقتي گستره رازها آشکار ميشوند تا مرز جدايي پيش ميروند. فيلم وقتي تلقين ميکند که تلاش سپيده براي متحد کردن الي و احمد در واقع عملي اعتراضي و مقاومتآميز بوده و تنش زيرپوستي بين زوجها، حالت کلي ازدواج در طبقه مياني شهرنشين ايران را نشان ميدهد، يک بعد سياسي نيز به اين عمل او ميبخشد. در هر لحظه، حق امتياز موروثي پدرسالانه ممکن است منفجر و به بدرفتاري بدل شود و زير آن چهره متمدن زندگي زناشويي ايراني، امکان جنگ جنسي خشونتواري وجود دارد.
با ظاهر شدن دوست و نامزد پريشان الي، تمام رازها و دروغها پيچيدهتر و گستردهتر ميشوند و بيننده شروع به فکر کردن درباره اين موضوع ميکند که تا چه حد اين فيلم دارد از تمام جامعهاي انتقاد ميکند که در آن توافق بين سنت و مدرنيته تطبيقناپذير است.
نگاه کردن به «درباره الي» زيباست. آسمان و درياي هميشه در حال تغيير به فيلم نوعي احساس دمدمي بودن را ميبخشد که آنقدر قابل حس کردن است که به نظر ميرسد خود اقليم هم يکي از شخصيتهاي اصلي فيلم باشد و دارد اتفاقهايي را که ميافتند ديکته ميکند؛ اين آب و هوا است که حکمراني ميکند.
«درباره الي» ۸ آوريل (۱۹ فروردين) در گردهمايي فيلم نيويورک روي پرده رفت و پس از آن اکران سراسري فيلم از پنجشنبه گذشته در سينماهاي آمريکا شروع شد.
به نقل از نيويورک تايمز، شش سال پس از ساخته شدن و نمايش فيلم «درباره الي» استيون هولدن منتقد نشريه نيويورک تايمز همزمان با اکران آن در سينماهاي آمريکا، نقدي درباره اين فيلم نوشته است که خواندن آن خالي از لطف نيست.
او نوشته است: اگر داستان کلي فيلم نابودکننده اصغر فرهادي فيلمساز ايراني يعني «درباره الي» آشنا به نظر ميرسد، به خاطر اين است که داستان زن جواني که طي يک تعطيلات آخر هفته در يک اقامتگاه ساحلي ناپديد ميشود، شباهتهايي به داستان کلاسيک «ماجرا» (L'Avventura) از ميکلآنجلو آنتونيوني دارد. در هر دو فيلم يک جستجوي ديوانهوار و بياثر شکل ميگيرد.
اما در فيلم «ماجرا» اين جستجو به زودي رها ميشود. در «درباره الي» تنشها افزايش پيدا ميکند و تهمتها زده ميشوند که چه کسي مقصر اصلي است. در حاليکه پاي آبرو در ميان است، دروغهاي زيادي گفته ميشود. وقتي مسافران - که سه زوج ازدواج کرده هستند که کودکانشان را هم با خودشان آوردهاند - با اين امکان روبهرو ميشوند که الي ممکن است غرق شده باشد، آن هم شايد از قصد، رفاقت بين آنها تبديل به خصومت و عداوت ميشود و وجودشان همينطور بيشتر و بيشتر با ترس و احساس گناه پر ميشود.
آقاي فرهادي که با يک فيلم پيچيده و خارقالعاده ديگر يعني «جدايي» که بعد از «درباره الي» ساخته شد، موفق به کسب شهرت بينالمللي شد، از داستان به منظورهاي ديگري استفاده ميکند. در حاليکه فيلم آنتونيوني کسالتهاي متافيزيکال طبقه مرفه ايتاليا در دوران بعد از جنگ اين کشور را ارايه ميکند، «درباره الي» کرنشهاي بين سنتها از يک سو و مدرنيسم موجود در طبقه مياني ثروتمند و پيچده ايران را در سوي ديگر نشان ميدهد.
از يک زاويه ديگر، فيلم آقاي فرهادي داستاني از آشنا کردن و جور کردن دو نفر با هم است که به شدت به مشکل برميخورد. يکي از سازماندهندگان اين سفر، سپيده (گلشيفته فراهاني)، الي (ترانه عليدوستي) را که معلم پيشدبستاني خجالتي و جذاب دخترش است، تحت فشار قرار داده تا با آنها به تعطيلاتي سه روزه در اقامتگاهي در کنار درياي خزر برود. يکي از دلايل اين است که الي را به احمد خوشتيپ (شهاب حسيني) معرفي کنند که در آلمان زندگي ميکند و ازدواج اخيرش با يک زن آلماني از هم پاشيده است. با کلمات خود احمد ميتوان گفت: يه پايان تلخ بهتر از تلخي بيپايانه.
صحنههاي اوليه فيلم ما را وارد بگو مگوها و رفتارهاي شاد اجتماعي دوستانه ميکند، هنگامي که مسافران خوشحال از تهران رسيدهاند و وارد خانهاي شدهاند که از آن چيزي که انتظارش را داشتند بسيار قديميتر است. همينطور که گروه واليبال و بازيهاي ديگر انجام ميدهد، الي که مودب اما نگران است در کنار گوشهها به آرامي حرکت ميکند. سپيده از اينکه احمد و ديگران از او خوششان ميآيد خيالش راحت ميشود.
يک دروغ بزرگ از همين الان گفته شده است. زن مسني که خانه ساحلي را به آنها اجاره داده باور دارد که احمد و الي به تازگي با هم ازدواج کردهاند و ملفحههاي اتاقشان را ميآورد. الي که کلا دوست نداشت بيايد از همان ابتدا به آنها ميگويد که تنها يک روز ميتواند بماند.
فاجعهها پشت سر هم اتفاق ميافتند. در حاليکه مردها دارند کنار ساحل واليبال بازي ميکنند، الي قبول ميکند از کودکان مراقبت کند. وقتي دارد به يکي از آنها کمک ميکند بادباکش را هوا کند، لحظهاي حواسش از پسر کوچکي که به سمت صخرههاي سخت ميرود پرت ميشود. بچههاي ديگر سر و صدا ميکنند و بزرگسالها به سرعت به سمت آب ميروند و در لحظه آخر جان او را نجات ميدهند. صحنه نجات دادن کودک بسيار هيجانانگيز است؛ فيلمبرداري به نحوي است که باعث ميشود احساس کنيد در حاليکه آب از روي دوربين در حال لرزش عبور ميکند، خودتان هم در شرف غرق شدن هستيد.
به محض اينکه همه دارند نفس راحتي ميکشند تازه متوجه ميشوند اثري از الي يافت نميشود و در حاليکه دارند سعي ميکنند ببيند الي موقع نجات کودک غرق شده يا بدون خداحافظي آنها را ترک کرده، جستجوي دوم آغاز ميشود. رازهاي عميقي به وجود ميآيند. اگر همانطور که گفته بود آنجا را ترک کرده پس چرا وسايلش را پشت سر گذاشته است
سپيده که بيشتر فيلم را در شرف گريه کردن سپري ميکند، و همسر سفت و سختش امير (ماني حقيقي)، وقتي گستره رازها آشکار ميشوند تا مرز جدايي پيش ميروند. فيلم وقتي تلقين ميکند که تلاش سپيده براي متحد کردن الي و احمد در واقع عملي اعتراضي و مقاومتآميز بوده و تنش زيرپوستي بين زوجها، حالت کلي ازدواج در طبقه مياني شهرنشين ايران را نشان ميدهد، يک بعد سياسي نيز به اين عمل او ميبخشد. در هر لحظه، حق امتياز موروثي پدرسالانه ممکن است منفجر و به بدرفتاري بدل شود و زير آن چهره متمدن زندگي زناشويي ايراني، امکان جنگ جنسي خشونتواري وجود دارد.
با ظاهر شدن دوست و نامزد پريشان الي، تمام رازها و دروغها پيچيدهتر و گستردهتر ميشوند و بيننده شروع به فکر کردن درباره اين موضوع ميکند که تا چه حد اين فيلم دارد از تمام جامعهاي انتقاد ميکند که در آن توافق بين سنت و مدرنيته تطبيقناپذير است.
نگاه کردن به «درباره الي» زيباست. آسمان و درياي هميشه در حال تغيير به فيلم نوعي احساس دمدمي بودن را ميبخشد که آنقدر قابل حس کردن است که به نظر ميرسد خود اقليم هم يکي از شخصيتهاي اصلي فيلم باشد و دارد اتفاقهايي را که ميافتند ديکته ميکند؛ اين آب و هوا است که حکمراني ميکند.
«درباره الي» ۸ آوريل (۱۹ فروردين) در گردهمايي فيلم نيويورک روي پرده رفت و پس از آن اکران سراسري فيلم از پنجشنبه گذشته در سينماهاي آمريکا شروع شد.