کد خبر: ۸۲۶۷۲
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۵۵۹

آتشی که بر جان مسلمانان افتاده است

 غلامرضا کمالی پناه در یادداشتی با عنوان «مسلمان کشی جامه ای است که بر قامت قرن دوخته اند» در ابتکار نوشت:

اسلام دین رحمت است. دینی که در آن کشتن یک نفر انگار کشتن همه انسانهاست. در قرآن آمده است: «به این جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسی را جز به قصاص قتل، یا به جزای فساد در روی زمین بکشد مانند این است که همه مردم را کشته باشد...» (سوره مائده /آیه 32) در دینی که این همه بر حرمت جان انسانها تاکید شده است و پیامبرش «رحمت للعالمین» است جای شرم بسیار است کسانی که خود را مسلمان می‌نامند ادعای پیروی از دین و سیره نبوی دارند این همه کشت و کشتار و خون ریزی و قتل عام و برادر کشی را مباح قلمداد کرده اند. بی گمان در چند دهه اخیر آمار کشتار و قتل عام مسلمانان کمتر از جنگ های صلیبی نبوده است. برای مثال:

*سال هاست که رژیم جنایتکار صهیونیست قطره قطره خون و جان فلسطینی ها را می‌کِشد و می‌کُشد.

*صربهای خونخوار در بوسنی هرزگوین با به راه انداختن نسل کشی روی هیتلر را سفید کردند.
*در میانمار، بوداییان وحشی دندان و چنگال خود را در جان و مال مسلمانان فرو برده و جنایات بسیاری را مرتکب شدند.

*در آفریقای مرکزی، مسیحیان افراطی «آنتی بالاکا» در نسل کشی مسلمانان ید طولانی دارند.

*در چین، مسلمانان معترض در سین کیانگ به شدت سرکوب و کشتار شدند.

*در روسیه، چچنی های مسلمان مظلومانه به تیر غیب گرفتار شدند.

*در نیجریه، بوکوحرام به فعل حرام آدم دزدی و مسلمان کشی دامن بخشیده است.

*در هند، هندوهای تندرو خون مسلمانان را بر خود فرض دیده اند.

*در پاکستان، تندروهای وهابی مسلک، شیعیان را قتل عام می‌کنند.

*در افغانستان، سالهاست مین و بمب اسباب بازی بچه ها شده و قطع پا و دست و... عادت شده است.

*آمریکا، با هواپیمای بی سرنشین در مرز افغانستان و پاکستان، زن و کودک و پیر و جوان را در روستاها به خاک و خون می‌کِشد تا به خیال خود با القاعده بجنگد.

*در سوریه، مسلمانان با اختلاف افکنی بد خواهان به جان هم افتاده اند و همدیگر را به دست هم لت و پار می‌کنند.

*در عراق و ایران، هشت سال مردم مسلمان دو کشور بر اثر دیوانگی صدام بعثی به جان هم افتادند و علاوه بر خسارات بی شمار مالی و اقتصادی، جان بسیاری از مردم دو کشور از بین رفت.

*در عراق، باز بر سر بی خردی صدام و حزب بعث، آمریکا و غرب مردم مظلوم عراق را به خاک و خون کشیدند.

*در عراق باز تفکر وهابیت و داعشی ها و بعثی ها به هم پیوست و هم اکنون مردم را در آتش جهالت و خود خواهی ها می‌سوزانند.

*دریمن، هزاران زن و کودک و پیر و جوان زیر بمب های آل سعود و فتنه های صهیونیست در حال نابودی هستند.

*مردم مصر، لیبی، و تونس به هوای بهار عربی، گلهای امید مردمشان را پرپرکرده اند و به قتل و کشتار مردم خود روی نهاده اند.

*در لبنان هیچگاه آتش اختلاف فروکش نمی‌کند و هر از گاهی چنان شعله ور می‌شود که مسلمانان را هیزم خود می‌کند.

*در اروپا و آمریکا صدای هر ترقه ای به گوش می‌رسد، آن را خرابکاری مسلمانان می‌دانند و با انگ تروریست به آزردن جان و روح مسلمانان کشورهای مزبور روی آورده اند. پروژه اسلام هراسی آنان کمتر از آدم کشی و جنایتکاری های ذکر شده نیست.

واقعاً زمین و زمان از این وضعیت خسته شده است. این چه بلایی است که با فروکش کردن جنگ سرد، باید خون گرم مسلمانان بر زمین ریخته شود ؟ چرا ما اینقدر خوار و ذلیل شده ایم؟ چرا باید این همه قتل و قحط و غارت و اسارت فقط از آسمان امت اسلامی ببارد؟ اگر خوب دقت کنیم حتی طبیعت هم بر ما خشم گرفته است. دست آسمان بر ما بخیل شده است، سینه زمین کمتر برای ما می‌جوشد، دل دریاها بر ما سنگین شده است، بادها عقیم شده، نفتمان کم ارزش شده و خلاصه بدبختی پشت بدبختی است که به سمت مسلمانان سرازیر شده است. بی گمان دلیل اصلی را باید در فاصله گرفتن از قرآن،انسانیت، و اخلاق جست و جو کرد. در لسان عوام است که آنچه قرآن گفته، غربی ها عمل می‌کنند ولی ما فقط حرف و ادعای آن را داریم. بزرگان امت جداً دست به کار شوند. باید ریشه دروغ، نفاق، ربا، فساد، فقر، و... سوزانده شود تا این آتشی را که به جان و مال مسلمانان افتاده است بتوان خاموش کرد.