کد خبر: ۸۴۴۴۷
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۲۳۶

عزت‌الله ضرغامي: اختلاف احمدي نژاد با صداوسيما خسارت زيادي متوجه کشور کرد

مشرق/ متن پيش رو در مشرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

مهندس عزت‌الله ضرغامي، نيازي به معرفي ندارد. رئيس 10 ســاله رســانه ملي که اين روزها در فراغت سپردن کار به محمد سرافراز به عضويت در شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي فضاي مجازي درآمده است. پيشنهاد گفت‌وگو با مهندس ضرغامي را از شماره‌هاي اول رمز عبور و در دوران مسئوليت وي، مطرح کرده بوديم اما بالاخره پس از چند ماه پيگيري در روزهاي خلوت نوروز در تهران در دفتر او، مهمانش شديم. پيشنهاد موضوع گفت‌وگو هم از مهندس ضرغامي بود و اين پيشنهاد موجب شکل‌گيري پرونده‌اي درباره ماهواره و موضوعات جانبي آن شد.

در مورد ماهواره از ســال 1945 که آقاي آرتور ســي کلارک (Arthur Charles Clarke) متوجه شــد اگر يک ماهواره يا فرســتنده‌اي در فاصله 36 هزار کيلومتري زمين قرار بگيرد، ســرعت زاويــه‌اي زمين به دور خودش و ســرعت زاويه‌اي ماهواره به دور زمين مساوي مي‌شود، يعني آن نقطه مي‌تواند به‌طور ثابت در فضا منطقه ثابتي را پوشــش دهد و تغيير ندهد، تحول عظيمي نه‌فقط در عرصه رســانه بلکه در همه عرصه‌هاي زندگي بشر اتفاق افتاد.

قبل از آن در مدارهاي پايين‌تر اوربيتال‌هاي پايين‌تر در اصطــلاح لــو اوربيــت (Low Orbit) ماهواره‌هاي مختلفي پرتاب‌شده بود باانگيزه‌ها و اهداف مختلف، مثــل ماهواره‌هاي مخابراتي که ارتفاعشــان کمتر از 36 هزار کيلومتر بود. معنايش ايــن بود که وقتي زمين يک دور در 42 ساعت، دور خودش مي‌گردد، آن ماهواره چند دور، دور زمين مي‌گردد؛ اما وقتي ارتفاع گرفتند، متوجه شدند که در اين نقطه در سرعت يکي مي‌شود و اين کشف بزرگي بود.

شــخصاً معتقدم اين کشف چيزي نبود که اگر کلارک کشــف نمي‌کرد، کســي هم متوجه نمي‌شد و اتفاقي نمي‌افتاد، چون بشر در راه شناخت مدارها بالاخره به مدار «سنکرون» مي‌رسيد و به اين مسئله پي مي‌برد.

بعد از کشف اين مسئله و اينکه بشر پي برد اگر يک فرستنده‌اي که بتواند گيرنده هم باشــد و تصاويــر را از آن نقطه 36 هزار کيلومتري بفرستد، يک نقطه ثابت در زمين مي‌تواند فرکانــس را دريافت کند و اســتفاده کند تحول عظيمي رخ داد. همــه دنيا به فکر افتاد تــا بتواند از امکاني که در فضا ايجاد شده اســتفاده کنند. از همين رو سازمان‌هاي بين‌المللي ايجاد و فضا تقسيم شد و حدود 180 نقطه به‌عنوان نقطه مداري تعريف شد؛ يعني در 180 درجه، نقاط مداري تعريف شد و در طول اين مدت 300 ماهواره روي اين مدار قرار گرفت.

با توجه به قوانين بين‌المللي، به دليل محدود بودن نقاط، هر کشوري صاحب يک نقطه يا بيش از يک نقطه شــد و بنابراين قانــون که در ITU تصويب شد، مشخص شد کدام نقاط مربوط به هر کشور است که اين نقاط مانند خاک آن کشور تلقي مي‌شود و آن کشور مي‌تواند ماهواره بگذارد و کشور خود را پوشش دهد.

اوليــن نکته حقوقي اين بود که آيا کشــوري مي‌تواند کشــورهاي ديگر را هم پوشــش دهد و آيــا اين اجازه را دارد؟ اين از مســائل حقوقي است که همواره مطرح است و به خاطر نگاه‌هاي اســتکباري، هميشه مورد بي‌اعتنايي قرارگرفته؛ يعني هر کشــوري در نقطه مداري خود قرار مي‌گيرد ولي منطقه عظيمي از کره زمين را مورد پوشش تصاوير و خبري خود قرار مي‌دهد.

جمهوري اسلامي سه‌نقطه را دريافت کرد. قانوني هم تصويب شــد که اگر ظرف زمان مشخصي مثلاً 15 سال کشــوري از نقطه مداري خود استفاده نکند به کشورهاي ديگر واگذار مي‌شود. متأسفانه در دولت‌هاي گذشته يکي از نقــاط خوب مداري - چون درک درســتي از مســائل ماهواره نشــد و ســرمايه‌گذاري صورت نگرفت و اهميت آن موردتوجه قرار نگرفت - را از دســت داديم. در واقع قســمتي از خاک کشورمان را از دســت داديم و ديگر ما صاحب آن نقطه مداري نيســتيم.

وقتي مسئول سازمان صداوسيما شدم، نقطه دوم که 62 درجه شرقي بود آن‌هم داشــت به سرنوشت نقطه قبلي دچار مي‌شد و تقريباً کار آن تمام‌شده بود و «عرب ست» هم آن نقطه را در اختيــار گرفته بود. تلاش‌هاي زيادي در ســازمان صداوسيما صورت گرفت. معاونت فني سازمان تلاش و مذاکرات زيادي کرد و نگذاشتيم آن نقطه از دست برود و آن نقطه را به‌صورت مشــترک با عربستان اســتفاده کرديم. الآن ماهواره «ايران ست» و «عرب ست» در اين نقطه مستقرشده که نيمي از آن ماهواره مال مــا و نيمي از آن مال عربستان است و همه شبکه‌هاي ما روي اين مدار است و مردم هم مي‌توانند به‌صورت مستقيم برنامه‌ها را ببينند و هم وظيفه سيگنال رساني دارد.

بنابرايــن هميــن الآن ماهواره ايران‌ســت داريم که شبکه‌هاي جمهوري اســلامي روي آن است. نقطه مدار ديگري داريم که در حال مذاکره و در روند قرارداد اســت تــا ماهواره را براي نقطه ســوم در نظر بگيريم که با ايجاد تحريم‌ها مشخصاً با نظر کاخ سفيد به‌شدت اين پروژه دچار مشکل شد و الآن اين کار دوباره به جريان افتاده و کار در اين حوزه پيش مي‌رود.

در حوزه ارسال تصوير و صوت با توجه به نقش مهمي که شبکه‌هاي ماهواره‌اي در شکل‌دهي افکار عمومي دارند، تبديل به ابــزار تأثيرگذار خبري، علمي، فرهنگي، اجتماعي، سياســي و اقتصادي در همه ابعاد زندگي مردم شدند. ايده‌اي است که به اين معتقد است، دليلي که اين‌همه شبکه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان گسترش پيدا کرد به خاطر مقابله با جمهوري اسلامي بود. وجود بيش از 100 شــبکه به زبان فارسي که در شبکه‌هاي ماهواره‌اي رقم بسيار بالايي است نشان مي‌دهد استکبار روي زبان فارسي و جمهوري اسلامي سرمايه‌گذاري کرده است.

پنج ماهواره مهم اســت که ايران را پوشش مي‌دهند
وضعيتي کــه ما در ايران بايد به آن توجه کنيم، از آن 300 ماهواره که تقريباً 12 هزار شبکه ماهواره‌اي را پوشش مي‌دهــد با توجه به پهناي باندي که دارند از زماني که از آنالوگ به ديجيتال تبديل شــد، انقلاب مجددي در اين تغيير فني صورت گرفت.

در ايــران حدود 30 ماهواره را به‌صورت خانگي مي‌توانيم دريافت کنيم و حدود 5 هزار شبکه آزاد، کارتي و تکرار قابل دريافت است .بدون اغراق مي‌توان گفت با حذف شبکه‌هاي تکراري در جمهوري اســلامي مي‌توان با تغييــر زاويه ديش، حــدود 2 هزار شــبکه را دريافت کرد. ارقامي که برخي افراد غيرمسئول مي‌گويند عدد 2 هزار بســيار رقم بالايي است و با 5 هزار فرقي نمي‌کند که از يک حدي به بعد با توجه به کاربري، رقم بسيار بالايي است.

پنج ماهواره مهم اســت که ايران را پوشش مي‌دهند؛ ماهواره «هاتبرد» کــه قديمي‌ترين و متنوع‌ترين ماهواره است، «ترک‌ست»، «عرب‌ســت»، «نايل‌ست» و «اينتل‌ست» که در سال‌هاي اخير «يَح‌ست» هم اضافه‌شده و با توجه به توانمندي و بزرگي، اين ماهواره قدرت زيادي در ارسال تصوير دارد.

شبکه‌هاي خاص سرگرمي که بخش مهمي است براي مخاطبان خاص، تصاوير مبتــذل حتي پورنو گرافي بدون محدوديت در ماهواره هاتبرد در اين شبکه‌ها وجود دارد. شايد يکي از دلايلي که ماهواره يک امکاني است که برخي اســتفاده کنند همين تنوع شبکه‌ها، تعداد بالا ورود در عرصه‌هايي اســت که تلويزيون‌هاي ملي در هيچ کشوري در دنيا از اين تصاوير اســتفاده نمي‌کنند؛ مثلا تلويزيون رســمي ترکيه (TRT) 15 کانال شبکه رسمي ترکيه که زميني هم سيگنال رساني مي‌کند با شبکه‌هاي ماهواره‌اي «ترک‌ست» متفاوت است.

ترکيه به شبکه پورنو گرافي اجازه ورود داد ولي به شبکه هاي ايران، خير
ماهواره ترک ست 450 شبکه دارد. جمهوري اســلامي روي همه ماهواره‌ها از 15 سال قبل بوده تنها جايي که هرگز اجازه نداد شبکه جمهوري اســلامي روي ماهــواره‌اش قرار بگيرد، ترک ســت بوده اســت. ترک‌ها در بهترين زمان رابطه با ايران هرگز اجازه ندادند يک شبکه آذري‌زبان ما که مخاطب بسيار زيادي هم مي‌توانست براي آن‌ها داشــته باشد روي شبکه‌هاي خود قــرار دهند، يا با رقم بالا قــرارداد خوبي ببنديم. به شبکه‌هاي پورنو گرافي اجازه دادند امــا بااينکه مقامات جمهوري اسلامي از آن‌ها خواســتند بازهم اجازه ندادند.

البته هيچ‌وقت اين درخواست ما را به‌صراحت نفي نکردند. مي‌گفتند دستور مي‌دهيم و پيگيري مي‌کنيم ولي هرگز ايــن کار را نکردند. بااينکه روابط بســيار خوبي با رئيسTRT که اخيرا عوض شــدند داشــتم و بارها درباره اين موضوع مذاکــره کردم اين موضوع به نتيجه نرســاندند.

مي‌گفت حتي اردوغان‌ هم دســتور پيگيري داده اســت. ولي کاملاً مشــخص بود. آقاي احمدي‌نژاد در چند جلسه پيگيري کردند اما هيچ‌وقت به نتيجه نرســيد. اين نشان‌دهنده تأثير جمهوري اسلامي است ما روي اين ماهواره‌ها شبکه‌هاي مختلف را گذاشتيم.

کلاً وقتي جنگ رســانه‌اي که جنگ گسترده‌اي است، آغاز مي‌شود، نگاه‌ها به ســمت جنگ نرم و جنگ محتوا مي‌رود که فوق‌العاده مهم اســت؛ امــا به نظر من جنگ سخت يعني بخش سخت‌افزاري جنگ رسانه‌اي. اگر بيشتر از محتوا پيچيدگي و حساسيت نداشته باشد، حتماً کمتر نيست؛ اما بيشتر اخبار اين حوزه موردبحث قرار نمي‌گيرد البته ضروري هم نيســت چون ممکن اســت مورد اقبال عمومي قرار نگيرد.
ما در مقطعي 29 ماهواره را اجاره کرده بوديم و در مقطعي که شبکه‌هاي جمهوري اسلامي مورد محدوديت قرار گرفت، اين 29 تا به يک ماهواره تقليل پيدا کرد و براي کوتاه کردن دست جمهوري اسلامي از ماهواره اصلاً احتياجي به بهانه نداشــتند. هرلحظه که انگيزه و اراده پيدا مي‌کردند، شبکه‌هاي جمهوري اسلامي را قطع مي‌کردند.

مجبور شديم شبکه سحر را به دليل پخش "فيلم چشمان آبي زهرا"، حذف کنيم
چنــد نکته درباره کارهايي که در طول اين دوره انجام شــد عرض مي‌کنم؛ برخي مواقع شبکه را بدون اطلاع از روي ماهواره قطع مي‌کردند و رسماً اعلام مي‌کردند شبکه را قطع مي‌کنند. برخي مواقع بدون اطلاع شبکه‌ها را قطع مي‌کردند. بعضي مواقع هم خبر مي‌دادند، دو سه سال اول رياســتم بر سازمان شبکه ســحر به خاطر يک فيلم ضد صهيونيستي به اسم «چشــمان آبي زهرا»، اين شبکه را قطع کردند. اگر ما ســحر را قطع نمي‌کرديم، 21 کانال را قطع مي‌کردند و ما خودمان شبکه سحر را حذف کرديم.

بعضي مواقع تمام شبکه‌ها يکجا قطع شد؛ مثلاً «اينتل ست» که وظيفه سيگنال رساني ما را بر عهده داشت، در زمان انتخابات که برنامه‌هاي تبليغاتي کانديداها بود، همه شبکه‌ها را قطع کردند و اگر ما Back Up نداشــتيم، مسئله انتخابات پيچيده مي‌شد.

نقش ماهواره در سيگنال رساني شبکه‌هاي ماهواره دو کار انجام مي‌دهد؛ تصاوير را پخش مي‌کند با فرستنده‌هاي عمومي تصاوير دريافت مي‌شود، اما استفاده مهم وظيفه سيگنال رساني براي فرســتنده‌هاي زميني است؛ يعني وقتــي تصوير توليد مي‌شود توســط توليدکننده براي توزيع در منطقه وسيع به ماهواره داده مي‌شود و ماهواره با فرکانس خاصــي پخش مي‌کند و به‌صورت Local گيرنده‌هاي رسانه‌اي با فرستنده‌هاي کم قدرت آن را در منطقه پخش مي‌کنند.

درگذشته با روش ديش به ديــش به‌صورت لينک بشقاب‌ها همديگر را ببينند در مديريت‌هاي گذشته انجام مي‌شد؛ اما چون بايد نقاط بيشتري پوشش داده مي‌شد، فرســتنده‌ها از 2 هزار و 500 در طول 10 سال به 7 هزار و 500 فرستنده افزايش پيدا کرد؛ يعني بسياري از نقاط کور را که جمهوري اســلامي حضور نداشت، پوشش داده شد. يک دليل آن اين بود که چون از ماهواره‌ها به‌خوبي استفاده شد توانستيم تصوير را بگيريم و به‌صورت منطقه‌اي توزيع کنيم. از همين رو سيگنال رساني براي ما بسيار مهم بود.

چيني ها از ترس آمريکا به راحتي سيگنال رساني ايران را محدود کردند
مثلاً ماهواره آسياست در هنگ‌کنگ که ما از نزديک رفتيم ديديم ماهواره بســيار خوبي بود به لحاظ قيمت و موقعيت جغرافيايي با مبلغ کمي مثلاً دو ميليون دلار براي يک مدت خيلي خوبي ما Transponder را اجاره کرديم و تمام شبکه‌هايمان را روي آسياست گذاشتيم که بعد از تحريم شديد در حوزه ماهواره در جنگ رسانه در منطقه، ازجمله جاهايي که بدون هيچ دليلي قرارداد ما را زير پا گذاشت و قطع کرد و ديگر به ما سرويس نداد و شبکه‌هاي ما قطع شد و سيگنال رساني ما به خطر افتاد، همين «آسياست» بود.

خيلي جالب اســت که در قرارداد ما با آسياست اين نکته ذکرشده بود که اگر اختلافي پيش آمد اين اختلاف را در دادگاهــي در چين قضاوت کنند. چون بخشــي از «آسياست» و سهام‌داران آن آمريکايي هستند، چيني‌ها گفتنــد اگر قطع نکنيم از طــرف آمريکا دچار محدوديت مي‌شويم. پس چيني‌ها و شــرکا ضرر مي‌کردند بنابراين حق را به آمريکا دادند.

پس ما در سيگنال رساني نيازمند ماهواره هستيم. اين توضيح براي اين اســت که برخي قضاوت‌هاي ســطحي مي‌کنند و الفباي مسائل فني سيگنال رساني را نمي‌دانند و قضاوت‌هايي مي‌کنند؛ مثلاً درباره اســتفاده مســتقيم از تصاوير ماهــواره، برخي از خواص کــه به‌ظاهر مطلع هســتند مقايســه‌اي مي‌کنند که اطلاعاتشان در حوزه سيگنال رساني محدود اســت.

پروژه کاملا محرمانه اي در صداوسيما براي حفظ پوشش رسانه اي انجام گرفت
ما به دليل خطري که در مقطع خاصي احساس مي‌کرديم آقاي دکتر عسگري که بسيار خوب کارکردند در حوزه معاونت فني، ما به‌صورت يک پروژه کاملاً محرمانه که الآن ديگر محرمانه نيســت، الآن ديگر به‌عنوان يک رمز عبور که اســم نشــريه شما هم هست، مي‌شود گفت ما چطور از اين‌ها عبور کرديم. بدون اينکه کســي بفهمــد از صرفه‌جويي‌هايي که انجام داديم و البته کمکي که در يک مقطع دولت از يک بودجه اضطراري به ما داد، توانســتيم بخش وسيعي را به‌صورت لينــک و فيبر کار ترکيبي انجام دهيم، به‌طوري‌که وقتي همه شبکه‌هاي ما قطع شــد، در همان لحظه به فاصله چنــد ثانيه 70 درصد پوششمان را حفظ کرديم و اين باعث شد آن‌ها احســاس کنند نمي‌توانند لطمه جدي به سيگنال رساني ما وارد کنند و ما از آن منطقه عبور کرديم. مي‌توانست اين کار انجام نشود و اين پول تزريق نشود و درنهايت بگوييم سيگنال رساني نشد و شبکه‌ها قطع شد؛ اما آن‌ها فهميدند ما محکم ايســتاديم و مي‌توانيم سيگنال ارسال کنيم و اين لينک است. امروز بهترين سيگنال رسان فيبر اســت که در طول اين چند ســال ســازمان خيلي پيگيري کرد که ديگر سيگنال از محلي که توليد مي‌شود تا آخرين مرحله که يک فرســتنده خيلي کوچک است از طريق فيبر برود امنيت فيبر بيشــتر و مديريت در اختيار خودمان است و قابل قطع شــدن نيست.

در زمان دولت آقاي احمدي‌نژاد کار خيلي خوبي که انجام گرفت پروژه فيبر نوري براي مخابرات از تهران به تمام مراکز استان‌ها کشيده شــد. اين اتفاق خيلي بزرگ و زيربنايي در حوزه فني بود. ما آمديم از محل مراکز مخابراتي به محل مرکز صداوسيما فيبر نوري کشيديم و افتتاح کرديم؛ درآن‌واحد از 30 استان تصاوير از فيبر آمد و به‌صورت موازي با سيگنال رساني فيبر نوري تست کرديم.

مرحله بعد اين بود که ســيگنال از محل مرکز صداوسيما که توليد مي‌شود، به فرســتنده‌هاي ما در استان مقصد برود، اين پروژه بســيار مهمي است که ناقص است که گزارش آن را به رهبر معظم انقلاب دادم و ايشان يک ســاعت گزارش من را به‌دقت و علاقه اســتماع فرمودند و دســتوراتي دادند و يک دســتور اين بود که اين پروژه سيگنال رساني - که پروژه ســنگيني هم نيست و در آن مقطع 300 ميليارد تومان نياز داشت اما فوق‌العاده حياتي است و هنوز تکميل‌نشده است- را انجام دهيم.

اين پروژه در انتهــاي دولت قبــل متوقف شــد و در اين دولت هم انجام‌نشده است. البته مجلس هم در سال قبل بودجه‌اي گذاشت و اين پروژه به جريان افتاده که اگر اين کار انجام شــود، ما تا حد زيادي مسئله‌مان با فيبر حل مي‌شود و فازبندي‌ها صورت گرفته و بر اساس اعتبارات فازبندي شده است و اين مسئله کامل مي‌شود، عملياتي شود.

** برخي مي‌گويند نقاطي هست حدود 10 درصد قابليت دريافت سيگنال‌هاي پوشش کشور را ندارد آيا اين صحت دارد؟ عدد منطقي و واقعي آن چقدر است؟

ما نقاط کور در کشــور داريم با تعداد جمعيت خيلي کم. چون ارســال ســيگنال ما زميني است. ما ماهواره‌اي را مي‌گيريم و به‌صورت فرستنده زميني توزيع مي‌کنيم. جاهايي که زمين کوهستاني است، سيگنال‌ها به‌درستي نمي‌رسد و در وضعيتي از توپوگرافي هســتند که قابل پوشش نيســتند که مي‌توانيم فرستنده بگذاريم ولي اين هزينه زيادي مي‌برد.

امــروز در جمهــوري اســلامي بــه خاطــر اينکــه سيگنال رساني، زميني است، هزينه بســيار بالايي دارد، يعني مردمي کــه نگران فرهنگ هســتند و مي‌خواهند وقتي فرزندانشــان از تلويزيون استفاده مي‌کنند، از يک حداقل امنيت فکري برخوردار باشــند و نمي‌خواهند وارد شبکه‌هاي خانمان‌برانداز شوند، جمهوري اسلامي در حال پرداخت هزينه بســيار بالايي اســت؛ يعني اگر فرستنده زميني را قطــع کنيم و فقط از ماهواره اســتفاده کنيم، هزينه بسيار کمي مي‌برد، اما هزينه زياد فني ما به خاطر 7500 ايستگاهي اســت که عوامل دارد. بعضي اعتبارات و يا مثلا تعداد کارمندان صداوسيما را نگاه مي‌کنند خيال مي‌کنند اين‌ها بدون اينکه کار کنند حقوق مي‌گيرند. همين تعداد فرستنده‌اي که مي‌بينيد بالاخره عوامل دارد، نيروي فني مي‌خواهد، جاده مي‌خواهد، بعضي‌اوقات اين فرســتنده‌ها در ارتفاعي قرار دارند که جز ماشين صداوسيما هيچ‌کس آنجا نمي‌تواند برود.

بخشي از مردمي که ماهواره دارند اتفاقاً براي دريافت تصاوير سيماي جمهوري اسلامي است
بخش زيادي از اين ايستگاه‌ها مرزي است و مظلوميت مردم ما در مناطق مرزي اين اســت که پس از 36 ســال از پيروزي انقلاب اســلامي هنوز نمي‌توانند شبکه‌هاي تلويزيوني را از طريق زميني دريافت کنند. اين حق مردم اســت که صداوسيماي جمهوري اسلامي را ببينند. به همين دليل اســت بخش زيادي از مردمي که از ماهواره استفاده مي‌کنند، براي اســتفاده از شبکه‌هاي جمهوري اســلامي اســت؛ در دو بعد: يک بعد در نقاطي است که شبکه‌ها در برخي از استان‌ها پخش نمي‌شود. در بعد ديگر هم شبکه‌هاي استاني است که امروز شبکه‌هاي استاني ما مخاطب زيادي دارد. شبکه‌هاي ترک‌زبان ما، شبکه‌هاي کردي و استاني‌ها که مردم به‌شدت به آن‌ها علاقه‌مند هستند و مردم ســؤال مي‌کنند ما فکر مي‌کرديم که ديجيتال راه بيفتد، شبکه‌هاي استاني هم راه‌اندازي مي‌شود که به آن‌ها توضيح مي‌داديم به جهت هزينه‌ها اين امکان وجود ندارد.

بنابراين بخشي از مردمي که ماهواره دارند اتفاقاً براي دريافت تصاوير سيماي جمهوري اسلامي است، بخصوص آن شبکه‌هايي که ما به‌صورت زميني سيگنال رساني نمي‌کنيم.

برگرديم به بحث ماهــواره. در ماهواره در مقطعي که فيبر کامل نشده و لينک هم قديمي بود و پايداري پاييني هم داشت، امکان سيگنال رساني بسيار قوي و پرحجم و باکيفيتي داشت که ما از آن استفاده کرديم که متأسفانه، اين‌ها با مواردي که گفتم براي ما مشکل درست کردند.

ارسال وسيع پارازيت‌هاي پرقدرت از سوي کشورهاي منطقه روي شبکه‌هاي برون‌مرزي در حوادثي که بخش زيادي از آن مربوط به بيداري اسلامي که عربستان نقش محوري در تخريب آن داشت با پارازيت‌هاي زياد از محل ترانســپوندر توانســت جلوي برنامه‌هاي ما را بگيرد. هيچ اعتراضي هم پذيرفته نمي‌شد. هر وقت به اين نهادهاي بين‌المللي اعتراض مي‌کرديم، هيچ اقدامي نمي‌کردند.

مورد بعدي، تهديد علني و کتبي عرب‌ســت در مورد قطع ماهواره مشترک ايران‌ست که نتوانستند اين کار را بکنند، مي‌گفتند اگر روال العالم همين باشــد، ايران‌ست را که محل آن در عربســتان اســت، قطع مي‌کنند؛ عدم همکاري شــرکت ساخت و پرتاب ماهواره در عقد قرارداد با جمهوري اســلامي؛ ممانعت جدي و گسترده با فروش قطعات فني و مدرن مورد نياز جمهوري اسلامي در مورد ماهــواره بود کــه البته خيلي از اين‌ها بعــداً در جمهوري اسلامي ساخته شد، اما الآن همان نکته‌اي که رهبر معظم انقلاب مي‌فرمودند همان نگاه جهادي بود که بســياري از قطعات و امکاناتي را که ما براي سيگنال رساني ماهواره نياز داشــتيم، آن‌ها قطع کردند، همه آن‌ها را در داخل ساختيم و الآن هيچ مشــکلي نداريم.

ايران در فرستنده‌هاي ديجيتال به خودکفايي کامل رسيده است
ما در فرستنده‌هاي ديجيتال که پيچيده هم هســت، به خودکفايي کامل رســيديم و فرستنده‌هاي پرقدرت ديجيتال ساخته شد. بيش از 50 شــرکت روي آن کار مي‌کنند و ما اين فرستنده‌ها را با کيفيت بهتر و ارزان‌تر آماده صدور به کشــورهايي کرديم که با ما مذاکره مي‌کنند. فقط بايد «برند» ما جا بيفتد تا بتواند جهاني شود. همه اين‌ها در دوره تحريم انجام شد ولي آن‌ها قطع کردند که مانع سيگنال رساني شوند.

در سيگنال رســاني که به‌صورت آنالوگ بود، در طول دهه گذشــته تلاش بسيار جدي صورت گرفت که کل اين اعتبار يک هزار ميليارد تومان بود که بايســتي صرف توليد، ارسال و دريافت ديجيتال مي‌شد، پرداخت نشد؛ اما آينده‌نگري خوبي که در رســانه ملي صورت گرفت، آرام‌آرام توانســتيم بخش‌هاي کليدي سيگنال رساني را حل کنيم.

اولين مرحله دريافت مردم بود؛ چون ما بنا نداشتيم وقتي ارسال ديجيتال انجام مي‌دهيم، مردم بروند تلويزيون جديد بخرند. اين خود هزينه زيادي بود، لذا دستگاه مبدل ديجيتال که آنالوگ را به ديجيتال تبديل کرد که داستان مفصلي دارد و کار بســيار بزرگي بود و بعد عمومي کردن اين سيســتم که در عرض مدت کمي نواقص آن برطرف شد و مردم توانســتند تصاوير را دريافت کنند. چون اين سيستم به‌قدري بايد ساده باشد که مردم در روستاها هم از آن اســتفاده کنند. لذا مــردم تلويزيون خود را تعويض نکردند و با همان تلويزيون توانســتند تصاوير را به‌صورت ديجيتال دريافت کنند؛ مرحله بعد «توليد» است. الآن توليد ديجيتال در صداوسيما بسيار گســترده است. راديو کاملاً ديجيتال شد و بعد به‌مرورزمان بخش‌هاي تلويزيون هم ديجيتالي شد.

امروز سيستم توليد ما مسئله ديجيتال را حل کرده و امروز سازمان به سمت HD مي‌رود. اين سيستم DH به اعتبار نيــاز دارد. درباره بخش فني ايــن موضوع توضيح بدهم، وقتي سيستم ديجيتال مي‌شود، کيفيت خيلي بالا مي‌رود و خود اين توانست با ماهواره بسيار رقابت کند. چون يکي از ويژگي‌هاي ماهواره کيفيت تصوير اســت. در سيســتم آنالوگ که مردم بايد آنتن در پشت‌بام نصب مي‌کردند و آن را جابه‌جا مي‌کردند و در آخــر باز چند کانال برفکي مي‌شد، الآن ديگر چنين چيزي وجود ندارد. منتهي بسته‌هايي که سيگنال ديجيتال را ارسال مي‌کند، 8 شبکه را به‌طور طبيعي SD نه HD که پهناي باند آن 3 برابر SD دارد ارسال مي‌کند.

لــذا در تهران اولين دو تا باکس 8 تايي را راه انداختيم و 16 کانــال تحويــل داديم. بعدهــا بــا روش انترپوله (Interpolation) طراحي کردند 4 شــبکه را با طراحي خودمان با TS8 تايي اضافه مي‌کنيم و آرام‌آرام در تمام مراکز اســتاني 2TS و 20 کانال را دارند. در تهران يک TS ديگر گذاشــتيم که مجموعاً تا 30 شبکه را دريافت مي‌کنند که به نظر من امروز اگر جمهوري اسلامي هزينه چند صدميلياردي (حتماً بالاي 500 ميليارد اســت) بگذارد همه استان‌ها مي‌توانند TS سوم را بگذارند و تا 30 شبکه برسند.

پــس امروز ازنظر توان ســاخت افزايش شبکه‌هاي جمهوري اسلامي هيچ مشکلي ندارد. فرستنده‌ها ساخته‌شده و دريافت‌کننده‌ها تجهيز شــده‌اند. الآن نيمي از مردم مــا تصاوير ديجيتــال را از تلويزيون‌هاي ديجيتال مي‌گيرند. اکثر خانه‌ها الآن دو تلويزيون دارند که همه تلويزيون ديجيتال خريــداري مي‌کنند که احتياج به آن SetUp Box هــم ندارد. امروز هم اين توان را داريم که شبکه‌هاي استاني را روي شبکه‌هاي ديجيتال قرار دهيم. يکي از مهم‌ترين روش‌هاي مبارزه با ماهواره و شبکه‌هاي ماهواره‌اي راه‌اندازي شبکه‌هاي ديجيتالي و تنوع موضوعي آن است.

مــا در ماهواره يک احســاس تکليفي مي‌کرديم و اين مبارزه تنها به عهده صداوسيما نبود اما ما احساس تکليف مي‌کرديم. حس مي‌کرديم نقش محوري داريم در مبارزه با ماهواره؛ لذا سياسـتمان را در همــان روز اول- 6 ماه اول- تهديدات و فرصت‌ها و نقاط ضعف و قوت را مشخص کرديم و در اولين جلسه افق رسانه تمام راهبردها را توضيح داديم و مهم‌ترين راهبرد و سياست ما، «سياست رقابتي» بود که براي سازمان تعريف کرديم.

برخي‌ها معتقد به اين موضــوع نبودند حتي برخي خواص. مي‌گفتند برنامه‌هاي خوب را در چند کانال براي مردم بفرســتيد و چه‌کار داريد که ديگران چه‌کار مي‌کنند، ولي همان موقع تشخيص اين بود که سياست‌ها بايد رقابتي باشد تا مردم بتوانند انتخاب کنند. چون اين تصاوير مي‌آيد و دريافت مي‌شود و مردم بايد انتخــاب کنند. امروز که با شــما صحبت مي‌کنم 3 سياست به‌پيش رفته است؛ سياست اول اين بود تا جايي که مي‌توانيم تلاش کنيم از گســترش ديش‌هاي ماهواره جلوگيري کنيم. امروز در ســطح ملي 40 درصد- به‌طور ميانگين- مردم از ديش ماهواره استفاده مي‌کنند که اين رقم حفظ‌شده اســت که اگر اين اقدامات انجام نمي‌شد، اين رقم مي‌توانست به دو برابر برسد ولي چنين اتفاقي نيفتاد.

دوم اينکه مردم ديش ماهواره داشــته باشند اما زمان اســتفاده از ماهواره به حداقل برســد؛ يعني برنامه‌ها به حدي باشد که مردم با تماشا و استفاده از برنامه‌هاي صداوسيماي خودمان، نيازي براي اســتفاده از ماهواره پيدا نکنند. وقتي‌که اين شبکه‌ها راه‌اندازي شــد در کوچه و خيابان که مي‌رفتم و با مردم صحبت مي‌کردم مي‌گفتند فلاني ما ماهواره داريم ولي اين‌قدر تلويزيون ما برنامه خوب دارد وقت نمي‌کنيم نگاه کنيم.

نکته سوم برنامه‌هايي است که ماهواره پخش مي‌کند که بايد آن‌ها را خنثي کنيم و خنثي کردن آن توسط راديو و تلويزيون بود که بازهم بســياري حتي از دلسوزان ‌هم اهميت يک برنامه را نمي‌دانند که چرا ساخته مي‌شود.

** دربــاره آمارهايي که دربــاره موفقيت يا عدم موفقيت اين برنامه‌ها وجود دارد، صحبت کنيد. چون منطق اين آمارها را که نگاه مي‌کنيم شايد به دست آوردن آمار دقيق کساني که ماهواره دارند و نگاه مي‌کنند يا نمي‌کنند هم موردشک قرار بگيرد. آيا آماري که بتوان به آن اتکا کرد وجود دارد؟ آيا اين آمار براي صداوسيماســت و يا نهاد ديگري آمارها را تهيه مي‌کند؟ چطور مي‌شود آماري داشته باشيم که بدون اينکه تخمين بزنيم بدانيم حدوداً چند درصد مردم ماهواره نگاه مي‌کنند؟

در مورد سازمان صداوسيما امروز در کشور ثابت‌شده نظرسنجي‌هايي که توســط مرکز تحقيقات صداوسيما انجام مي‌شود از علمي‌ترين نظرسنجي‌ها است.

در انتخابات نيز چنين چيزهايي داشــتيم و وضعيت جامعه را تحليل مي‌کرديم و در دوران فتنه هم رئيس مرکز تحقيقات در برنامه تلويزيوني شرکت کرد و نظرسنجي‌ها را ارائه دادند. صداوسيما نمي‌تواند بدون نظرسنجي پيش برود. هفتگي از فيلم و سريال‌ها نظرسنجي مي‌شود. شهرستاني و ملي و صداوسيما اين گزارشات و نتايج را به دستگاه‌ها و مقامات مســئول هم ارائه مي‌کنند و مقامات نظارتي مسئول اين گزارشات طبقه‌بندي‌شده ما را مي‌گيرند که ممکن است اعلام نشود و اعتماد بالايي به آن است.

بواسطه برنامه هاي متنوع، 5 تا 8 درصد آمار بينندگان ماهواره کمتر شد
درباره ماهواره در زمان‌هايي که مي‌خواستيم اهداف خاصي را دنبال کنيم، نهادهايي مثل بســيج، نيروي انتظامــي، وزارت اطلاعات و صداوسيما چند بخش خصوصي با هم نظرســنجي مي‌کردند و طبق برآوردهاي کلي، نظرسنجي‌ها به هم مي‌خورد. اشکالي که پيش مي‌آمد، اين بود که برخي افراد مصاحبه مي‌کردند که يک‌بار به وزير ارشاد گفتم که وقتي شما آمار تهران را به استفاده از ماهواره ميگوييد، اشتباه است. راديوي ما پرشنونده‌ترين راديو در مهاباد است اما از گذشــته دور همان زمان که ماهواره آنالوگ بود، ماهواره در مهابــاد زياد بود از همين رو نمي‌توان اين آمار را به کشور تســري داد. ما در مقطعي شبکه‌هاي متنوعي که ايجاد کرديم. در يک نظرســنجي بين 5 تا 8 درصد آمار بينندگان ماهواره کمتر شد.

ما در منازل نمي‌رويم بنابراين مردم نگراني ندارند. روش‌هاي علمي ما روش‌هاي ميداني اســت؛ فقط مناطق مختلف را ميانگيــن مي‌گيريم. براي ما مهم کســاني هستند که ماهواره مي‌بينند. براي همين ســؤال ما اين است که دسترســي به ماهواره داريم و اين آمار در کشــور 40 درصد اســت و اين در مقاطع مختلف فرق مي‌کند. در تهران اين آمار بالاي 60 درصد اســت. در تهــران آن‌ها که ماهواره دارنــد 15، درصد گفته‌اند که ما به خاطر شبکه‌هاي استاني ماهواره مي‌بينيم. امروز در دنيــاي آزاد اطلاعات اين براي ما مهم اســت. ما برخورد قهري با ماهواره در کشــور نمي‌بينيم، البته ازنظر قانوني ممنوعيت دارد. مردم هم ديش دارند و استفاده مي‌کنند و من بر اين اســاس برنامه‌ريزي مي‌کنم که اگر ماهواره را دارند حتي‌المقدور از برنامه‌هاي رسانه ملي استفاده کنند.

وقتي‌که ما در حوزه ورزشي مي‌بينيم بسياري از مخاطبان ماهواره براي اينکه شبکه‌هاي ورزشي ماهواره که 40 -30 شبکه ورزشــي بود تمايل به ديدن برنامه‌هاي ورزشي را ببينند، اصلاً به برنامه‌هاي ديگر علاقه‌مند نيستند. اين افراد وقتي شــبکه ورزش ايجاد شد، نيازي نداشتند به ماهواره مراجعه کنند. اين مهم است. اين اتفاق که افتاد، بسياري از کساني که کانال‌هاي ورزشي را مي‌گشتند تا يک برنامه ورزشي ببينند اين نيازشان پاسخ داده مي‌شد. من معتقدم اين شبکه‌ها بايد تکثير پيدا کنند. حتماً سياست تکثير شبکه‌ها سياســت درستي اســت و البته اين را به تأييد نهادهاي نظارتي رســانديم.

تنوع شبکه‌ها يکي از راه‌هاي جدي مقابله با شبکه‌هاي بيگانه است و بعضي‌ها به دليل اينکه مسئله را محدودتر نگاه کردند گفتند اگر شبکه‌هاي موضوعــي را زياد کنيد بعضي از شبکه‌ها را که بايد در برنامه‌ها باشد وقتي شبکه‌ها متنوع باشد، بيننده‌ها کم مي‌شود و اين تصميم صد در صد مکانيکي است.

اين شبکه‌ها سرجمع، مخاطبان جمهوري اسلامي را بالا مي‌برند وقتي مخاطب بالا برود، اين‌ها همه متعلق به يک خانواده هستند چون شبکه‌هاي تخصصي بيننده‌هاي خوبي هم دارد.

در انتخابات 92 که توانستيم عملکرد خوبي داشته باشيم اتفاقاً به دليل وجود همين شبکه‌هاي تخصصي بود چون اين شبکه‌هاي تخصصي بيننده‌هاي خوب هم دارد و ما همان برنامه‌ها و هر چيزي که براي آگاهي مردم براي انتخابات بود، مديريت مي‌کرديم.

شبکه هاي فيلم و سريال، شبکه هاي مجاني صدا و سيما هستند
مديريت واحد انجام مي‌گرفت و اين مديريت واحد، اين هم‌خانواده بودن و اين هم‌افزايي مخاطب جمهوري اسلامي را نسبت به مخاطبان بيگانه افزايش مي‌دهد؛ اما بايد نگران اين باشيم که نتوانيم اين سبد را آماده کنيم، اگر اين سبد آماده نشد، مردم ميوه خود را از ديگر سبدها تهيه مي‌کنند، آرام‌آرام از اين سبد استفاده نمي‌کنند و فراموش مي‌شود؛ اما امروز وقتي تلويزيون را روشن مي‌کنند، مردم خبر مي‌بينند و خوشبختانه در نظرسنجي‌هايي که انجام‌شده است اخبار ما هميشه در بالاترين درجه مخاطب بوده و بالاي 70 درصد در سياسي‌ترين حالت جامعه است؛ اما درصدي از مردم هستند که اصلاً نمي‌خواهند اخبار ببينند. وقتي تلويزيون را روشن مي‌کنند مي‌خواهند فيلم يا سريال ببينند. من شبکه فيلم و سريال را مستقل گذاشته بودم. اين شبکه‌ها اتفاقاً بسيار ارزان‌قيمت هستند. من به اين شبکه‌ها، شبکه‌هاي مجاني مي‌گويم. مثل شبکه تماشا؛ يعني اين شبکه که مخاطبان بسياري پيدا کرد در طول شبانه‌روز 6 سريال تکراري نشان مي‌داد.

ما اصلاً سريال جديد نداشتيم. منتهي آن سريال‌ها درست انتخاب مي‌شد، هارموني مخاطبان در نظر گرفته مي‌شد و نسل جديد سريال‌هايي بود که خانواده‌ها به آن‌ها علاقه‌مند بودند. مدير شبکه، اين شبکه را با 8 نفر اداره مي‌کرد و ساختمان کوچک 12 اسفند براي همين شبکه‌ها راه‌اندازي شد.

به اين ساختمان مي‌گفتيم ساختمان پخش پلي اوتي (Playout) که استوديو ندارد؛ يعني نوارها از قبل آماده است و با خروجي ديجيتال روي آنتن مي‌رود. اکثر کارمندان آنجا هم کارمندان خود سازمان هستند که وقت خالي خود را صرف کمک به آن شبکه مي‌کردند.

اين‌ها کمترين ميزان اعتبار را دارند؛ بنابراين اين ادعا را داريم که شبکه‌هاي جديد براي ما مجاني تمام شد البته مجاني نه ولي در برابر هزار و 500 ميليارد بودجه صداوسيما هزينه بسيار محدودي است.
برخي‌ها مي‌گويند فلان ماهواره با اين هزينه‌ها فلان اندازه بيننده دارد اين قياس، بسيار قياس مع‌الفارقي است. اولاً آن شبکه روي ماهواره است، ماهواره فرستنده زميني ندارد آن هزينه سنگين روي فرستنده زميني است. بله اگر ماهواره آزاد بود و جمهوري اسلامي تشخيص مي‌داد 20 شبکه را از ماهواره ببيند و هزار شبکه فاسد را ببينند. نکته دوم اينکه آن‌ها اصلاً توليد ندارند به‌جز چند تا برنامه، همه آماده را مي‌گيرند و پخش مي‌کنند.

ما در جمهوري اسامي با هزينه‌هاي بالا توسط خود رسانه سريال سازي مي‌کنيم. در دنيا شرکت‌هاي سريال سازي وجود دارد که سريال مي‌سازند و به کشورهاي مختلف مي‌فروشند؛ اما ما فقط براي مخاطب داخلي صداوسيما سريال توليد مي‌کنيم. خود اين سريال‌ها هزينه بسيار بالايي دارد. ما نمي‌توانيم از فيلم‌هاي سينمايي استفاده کنيم از 100 فيلمي که در سال ساخته مي‌شود، حتي 10 فيلم را نمي‌توانيم پخش‌کنيم. خود مردم اجازه نمي‌دهند فيلم‌هايي که در حال اکران است را در تلويزيون ببينيم. به لحاظ اخلاقي، سياسي و اجتماعي سرمايه‌گذاري کرديم روي تله‌فيلم؛ الآن توانمندي سازمان تا ساخت 300 تله‌فيلم در سال است که در مقابل فيلم‌هاي سينمايي ارزان‌قيمت است.

از همين رو ما بايد برويم سراغ رقابت و به سمت توليد برويم. ميانگين ديدن کي فيلم تلويزيوني در تلويزيون 3 تا 4 درصد است و در تمام دنيا اين‌گونه است. وقتي فيلمي 3 تا 4 درصد مخاطب دارد، آيا نبايد برود در شبکه‌اي تکرار شود و مردم آن را ببينند. من خودم بااينکه کي بيننده حرفه‌اي هستم، علاقه‌مند به فيلم هستم، من همه اين‌ها را مي‌بينم، مسئول باشم يا نباشم من همه اين فيلم‌ها را مي‌بينم، بااين‌حال شب وقتي ساعت 11 فيلم سينمايي مي‌بينم و بااينکه شبکه‌هاي ما هميشه در حال
تکرار است 95 درصد فيلم‌هايي که در تلويزيون مي‌بينم، براي من جديد است و قبلاً نديدم؛ يعني در نوروز 100 فيلم جديد پخش‌شده است و ما همه آن‌ها را نديده‌ايم.

اين‌ها را که مي‌گويم برخي رسانه‌ها يا نمي‌دانند يا مغرض هستند که بسياري از شبکه‌هاي معروف ماهواره‌اي نه فارسي‌زبان، مثل شبکه‌هاي آلماني، يک فيلم سينمايي جديد را از يک ماه قبل دائماً تبليغ مي‌کنند. هيچ‌کدام مثل جمهوري اسلامي امکان تصويري فراهم نکرده است. براي همين بايد براي بار دوم پخش شود و اين نياز مردم است و مردم هم هميشه حقش ناس هستند و طبق نظرسنجي‌ها، اقبال مردم از شبکه‌هاي جديد فوق‌العاده است. مثلاً شبکه نسيم که نوآوري جديد خود ما است، گلچيني از برنامه‌هاي مفرح است. طنز در شبکه نسيم گرفت. اين برنامه در استان پخش شد و مردم توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و در برآوردهاي ما جزو پربيننده‌ترين برنامه‌هاي نسيم، برنامه‌هاي طنز استاني بود.

** با توجه به اينکه شبکه نسيم سبک جديدي بود، قبول دارم که ما برخي از برنامه‌هايي که مي‌سازيم باهدف خنثي کردن برنامه‌هاي ماهواره‌اي است، برخي شبکه‌ها باهدف پاسخگويي هستند و برخي داراي مشابهت‌ها و تقليدي هستند. به نظر شما آيا حرفه‌اي است؟

در جلسات افق رسانه يکي از کارهاي ما نقد کارهاي خودمان بود و در جلسه آخر که عملکرد خود را ارائه مي‌داديم، نقد کارها بود براي مدير بعدي که مي‌آيد. اين حرف که خيلي حرف درستي است. ولي بايد از تجربه‌هاي خوب استفاده شود؛ اما اينکه تقليد ناشيانه و دست چندمي شود، حتماً کار غلطي است. براي ما برداشت آن آدم مهم است. در رسانه برداشت از واقعيت مهم است نه خود واقعيت. همين‌جا تأکيد کنم کساني که به دنبال فضاسازي غيرواقعي هستند که از سوژه‌اي که قصد خاصي در آن نبوده، بهره‌برداري خاصي کنند و ناامني ايجاد کنند و فضاي منفي بسازند، بحث ديگري است. بحث ما مردم است. همين‌که يک آدم سالم يعني يک بيننده بي‌غرض که نمي‌خواهد رسانه را متهم کند و ماهواره هم مي‌بيند، اگر برنامه‌اي را ديد و گفت بهتر از آن در ماهواره است، يعني روش ما نادرست است. احتمال دارد اين اتفاق بيفتد.

در اين‌همه برنامه‌سازي‌ها ممکن است فردي چيزي را کپي کند. البته چون نظارت ما بسيار قوي است، مي‌تواند اين مسئله به‌سرعت حل شود؛ اما حتماً اين نکته مي‌تواند يکي از اشکالات باشد.

** درباره نظرسنجي‌ها و بحث رقابت و تأثيرگذاري گفتيد، برخي مخاطبان شبکه‌هاي ورزشي و... بوده برخي از شبکه‌هاي ما برون‌مرزي است شبکه‌هاي خبر و العالم و پرستي وي مي‌بينيم با آن برخورد مي‌شود؛ آيا آمار مخاطبان را در کشورهاي منطقه داريد به‌خصوص درباره بيداري اسلامي؟

در انقلاب مصر که شايد از جديدترين اتفاقاتي بود که رخ داد و حکومت مبارک سرنگون شد - که متأسفانه به علت ناداني و تکبر رهبران آن، انقلاب به بيراهه رفت - در ميدان التحرير که مرکز تجمعات بود، 3 شبکه را روي مانيتور گذاشته بودند. شبکه العالم يکي از اين شبکه‌ها بود و اين نشان‌دهنده اهميت و تأثيرگذاري‌اش بود. بعد از پيروزي انقلاب در مصر مصاحبه‌هاي فراوان رهبران اخوان از نقش رسانه‌هاي جمهوري اسلامي مثل العالم و پرستي وي پخش شد. در منطقه عربي شبکه‌هاي ما اثرگذار است البته مثل داخل امکان نظرسنجي دائمي نيست در کشوري مثل لبنان چون شبکه‌هاي لبنان اخبار لبنان را خوب پوشش مي‌دهند. العالم آنجا اول نمي‌شود آن مهم نيست؛ مهم اين است که مردم در کنار شبکه‌هاي خودشان العالم را هم ببينند، اين‌ها بودجه مي‌خواهد. ما به خاطر کمبود بودجه خيلي از کارهاي تحقيقاتي خود را تعطيل کرديم.

وقتي ما را با الجزيره مقايسه مي‌کنيد اين شبکه در 80 کشور دنيا به معناي واقعي «دفتر» دارد؛ يعني اس.ان.جي، واحد سيار و خبرنگار دارند. مقايسه کنيد با العالم که در آن زمان ما در 3 کشور دفتر داشتيم. آن موقع هم وقتي بچه‌ها به مأموريت مي‌رفتند و در درگيري‌ها تجهيزات آن‌ها از بين مي‌رفت، پولي براي جايگزين کردن آن‌ها نداشتيم.

با اضافه شدن پرس تي وي، رويه شبکه هاي غربي بهم ريخت
آقاي جبلي، معاون سياسي سازمان درگذشته مسئول دفتر در لبنان بود. مي‌ديديم با چه محدوديت‌هايي همه کارها را خودشان انجام مي‌دادند. نمي‌خواهم شعار بدهم ولي ما حرف متفاوت مي‌زنيم، العالم حرف متفاوت مي‌زند، براي همين حتماً بيننده دارد، شبکه‌اي که حرف متفاوت مي‌زند، مخاطب دارد. چون امپرياليسم خبري و امپراتوري رسانه‌اي استکبار، خودش يک موضوع مهمي است. وقتي مي‌خواهند عمليات کنند واقعاً در حوزه رسانه‌اي عمليات مي‌کنند؛ چطور وقتي مي‌خواهند کاري پيش ببرند، همه کشورهاي اروپايي و آمريکايي باهم متحد مي‌شوند حتي با حکومت مرتجع عربستان که ازلحاظ حقوق بشري وحشتناک است و هيچ جاي دفاعي ندارد، اما اين‌ها براي پيشبرد اهدافشان اراده که مي‌کنند عربستان انجام مي‌دهد،

وقتي مي‌خواهد خبر خاصي برود همه شبکه‌ها BBC و CNN و Fox News و همه در يک فضا خبر مي‌دهند، با اضافه شدن پرس، کار اين‌ها به هم خورد. اين خيلي مهم است، خيلي‌ها بر اين اعتقادند که در سال‌هاي اخير تغيير رفتاري که در برخي از اين شبکه‌ها مي‌بينيم که کمي از وقايع را مجبورند پوشش بدهند مثلاً جنبش ضد وال‌استريت براي اينکه عقب نمانند، مجبور مي‌شوند بخشي از آن را پخش کنند. در قصه حملات وحشيانه اسرائيل به فلسطين که کودک کشي عظيمي راه افتاد، BBC سکوت مطلق کرد اما بعد که شبکه‌هاي جمهوري اسلامي آن را پخش مي‌کردند، مجبور شدند پخش کنند. يکي از نقش‌هاي جمهوري اسلامي اين بوده که توانسته تغيير رفتاري در آن‌ها ايجاد کند و آن‌ها نمي‌توانند مثل گذشته هر جور که خواستند هر خبر را بدهند. ما از مزيت‌هاي شبکه‌هاي ماهواره‌اي که توانستيم تأثيرگذاري زيادي در کشورهاي ديگر داشته باشيم استفاده کرديم.

هيسپان تي‌وي (HISPANTV) که در اوج بي‌پولي راه‌اندازي شد براي نيمي از کره زمين است و مي‌توانست راه نيفتد؛ اما با مشقات و صرفه‌جويي و در واقع مديريت برون‌مرزي راه‌اندازي شد. امروز بيش از 30 کشور امريکاي جنوبي و اسپانيايي زبان‌ها در غرب و اروپا از آن استفاده مي‌کنند؛ اما جاي يک نظرسنجي در اين حوزه خالي است.

در حوزه سخت‌افزار جنگ رسانه‌اي ابعاد فراواني داريم که مي‌توان درباره اين‌ها بحث کرد و سختي‌هاي اين حوزه را بخصوص براي جمهوري اسامي که حرف نو و متفاوت براي مردم دنيا دارد، موردبحث قرار دهيم اما وارد بحث‌هاي محتوايي مي‌شويم و محورهاي اصلي که کارشناسان مختلف در کشور در عرصه‌هاي گوناگون در نظر دارند بررسي کنند، آثار و عملکرد برنامه‌هاي ماهواره را در جامعه اشاره مي‌کنيم.
اولاً برخي بر اين تصورند وقتي اعلام مي‌شود آن چيزي که در ايران به‌عنوان ماهواره از آن استفاده مي‌شود، پديده‌اي است که درمجموع آثار مخرب و ويرانگر دارد، ما در مورد مجموع برنامه‌هاي ماهواره اين حرف را مي‌زنيم.

در ماهواره برنامه‌هاي بسيار خوبي هم هست. در ماهواره شبکه‌هاي بسيار خوبي هم وجود دارد. شبکه‌هايي که برنامه‌هاي قرآني دارد. برخي شبکه‌هاي ماهواره‌اي برنامه‌هاي بسيار خوبي دارند و در جمهوري اسامي با حفظ رايت (Right) حقوقي و حق رايت آن را مي‌گيرند و در برنامه‌هاي داخل پخش مي‌کنند؛ بنابراين ما به‌هيچ‌وجه منکر برنامه‌هاي خوب در ماهواره نمي‌شويم. بحث ما مثل بسياري از پديده‌ها، بر سر کليات پديده‌اي به اسم ماهواره است. چون ديدن ماهواره براي مخاطب و آن‌هم براي مخاطب ناآگاه و نسل جديد کودک و نوجوان کاملاً حالت Passive دارد در مورد نگاهي که جمهوري اسلامي به‌حسب وظايفي که قانون اساسي بر عهده آن گذاشته است، موضوع را خطرناک و پيچيده مي‌کنند.

اگر فيلمي روي سي‌دي يا فلش وجود داشته باشد کسي که از آن استفاده مي‌کند، حالت active و فعال دارد، اما اگر مخاطب ناآگاه پاي ماهواره عادت کرد، اين مخاطب ديگر فعال و اکتيو نيست، اين مخاطب منفعل و Passive است، يعني شبکه‌اي را مي‌خواهد ببيند اگر همه شبکه‌ها را ديد، آن‌وقت به مسير ديگري هدايت مي‌شود يا برنامه خوبي را مي‌بيند در همان برنامه خوب انواع و اقسام افزودني‌ها را از هر نظر دارد مثل تبليغات، زيرنويس و... که در برابر آن برنامه‌ها منفعل مي‌شود.

يکي از اساتيد سطح بالاي کشور مي‌گفت براي چند برنامه علمي ماهواره تهيه‌کرده بودم و مي‌دانستم کدام شبکه‌ها برنامه‌هاي موردنظرم را دارند، وقتي برنامه‌ها را ديدم، آن‌قدر موارد مبتذل و مستهجن وجود داشت که ترجيح دادم ماهواره را کنار بگذارم؛ يعني براي يک مخاطب سطح بالا و استاد دانشگاه آن‌قدر آثار منفي زياد است که از استفاده آن منصرف مي‌شود.

در اينجا درباره مخاطب منفعلي صحبت مي‌کنيم که ناخودآگاه در معرض هجوم صدها شبکه که هرکدام باانگيزه‌هاي خاص فرهنگي، اجتماعي و سياسي فعاليت دارند و اين فرد منفعل مي‌شود و حق دارد که در آينده از ما سؤال کند که چرا براي اين مخاطب برنامه روشني نداشتيد؟

همين‌جا شبهه‌اي را که برخي مي‌گفتند که شما مانند شبکه آسترا (Astra) در مالزي برنامه‌هاي شبکه‌هاي مختلف را بگيريد صحنه‌هاي بد برنامه‌ها را پالايش کنيد و صحنه‌هاي خوب را بگيريد. اين حرف کاملاً بي‌پايه و اساس است. خودم اين شبکه را از نزديک ديدم. اين شبکه با فرکانس بالا شبکه‌هايي را که مي‌خواهند روي منطقه مالزي پوشش مي‌دهد. چون ماهواره اين‌ها (هاي ست) است با ديش‌هاي کوچک‌تر هم قابل دريافت است که مي‌تواند آن را کنترل کند. در بازديد از اين شبکه در اتاق کنترلآن‌ها وقتي وارد شديم، ديديم 80 مانيتور روي ديوار است. اپراتورها نشسته بودند و 40 تا مانيتور ورودي‌ها است مثل نودال ما و 40 مانيتور خروجي‌ها است. وقتي نگاه کرديم، ديديم کل اين شبکه‌هاي Input و Output فرقي نمي‌کند، يعني بسيار چيزهاي مبتذل در دو طرف هست. به اپراتورها گفتم پس شما چه چيزي را پالايش مي‌کنيد؟ گفتند ما طبق جدولي تبليغات را حذف و تبليغات خودمان را مي‌گذاريم، يعني بخش عمده آن بحث اقتصادي بود.

مثلاً سريال بي واچ (Baywatch)، اين سريال بسيار مبتذل و اروتيک بود که داستان چند نجات‌غريق است که در بين اين‌ها چهار پنج زن با پوشش‌هاي بسيار زننده بازي مي‌کنند که هر قسمت سريال اتفاقي مي‌افتد و نقش‌ها را ايفا مي‌کنند؛ يعني شما در اين سريال چيزي جز زن‌هاي بزک‌کرده با پوشش زننده نمي‌بينيد. اين سريال به‌طور کامل از آن شبکه پخش مي‌شد. با نمايندگان مجلس ششم آنجا رفته بودم. به آن‌ها گفتم آيا اين سريال قابل پخش است؟ شما چه تصويري را مي‌توانيد از اين سريال پخش‌کنيد؟ اين مسئله در مستندش هم هست، در تمام حوزه‌ها هم وجود دارد. اصلاً امکان پالايش نيست؛ بنابراين از اين آسترايي که حرف مي‌زنند، يک‌چيز کلي بافرهنگ آن‌ها در ذهنشان است.

** شايد به خاطر آن جدولي است که به آن‌ها دادند که طبق آن بايد عمل کنند. اگر آن جدول فرق کند مشکل حل نمي‌شود؟

نه بحث‌هاي فرهنگي براي ما بسيار مهم و تنوع آن بسيار زياد است. مثلاً لباس زننده زني که در تصوير ديده مي‌شود براي ما قابل پخش نيست. بسياري از فيلم‌هاي علمي و پزشکي هم به همين صورت است. مثلاً شما نگاه مي‌کنيد در اتاق عمل، نه‌فقط مواردي که مربوط به اندام زن است که اتفاقاً برنامه‌هاي بسيار پربيننده‌اي است بازهم داراي پوشش‌هاي زننده هستند. اين را براي مخاطبين جوان نشريه شما مي‌گويم، در دنيا زن‌هايي که در ماهواره نشان مي‌دهد، اين‌ها وجود خارجي ندارند، اين‌ها کالاي مجازي هستند. من در دورهاي در دانشگاه به يکي از اساتيد اقتصاد گفتم زن در اين برنامه‌ها کالاي مجازي است، بسيار استقبال کرد و گفت تا حالا اين عنوان را نشنيده بودم؛ زناني را که در برنامه‌هاي ماهواره نشان مي‌دهند تمام فاکتورها از قبيل زاويه دوربين، نور، رنگ، موسيقي و حس و حال را وارد مي‌کنند تا زن را چيزي متفاوت از خودش نشان دهد؛ يعني اگر آن زن را در خيابان ببينيد اصلاً آن چيزي نيست که در تصاوير ديده مي‌شود. در واقع آن‌ها اين زنان را مي‌سازند.

جوان ايراني مي خواهد همسرش در کنار بچه داري، مانکن هم باشد
اتفاقاً در آثار تخريبي ماهواره در حوزه خانواده که مفصل درباره آن کارکرديم، ازهم‌پاشيدگي خانواده‌ها بسيار به خاطر برنامه‌هاي ماهواره است. درباره زناني که در برنامه‌هاي مربوط به مانکن‌ها هستند، کل کانال‌هاي مد و فشن، جوانان بر اين باور هستند که زن بايد شبيه آن‌ها باشد، خيال مي‌کنند که اين زن‌ها با اين اندام‌ها در خيابان‌ها فراوان‌اند، درحالي‌که اصلاً اين‌ها وجود خارجي ندارند. اين واقعيت ماهواره است.

در برنامه مستندي در ماهواره نشان مي‌داد زناني که براي مانکن شدن تست مي‌دادند براي اينکه اندام يک مانکن را پيدا کنند مدت‌ها خود را در اختيار آن‌ها قرار مي‌دادند تا در عمل‌هاي جراحي متوالي تمم اندامش به‌گونه‌اي که آن برنامه مي‌خواهد تراش داده شود تا پذيرش شود. جوان ما آيا همه اين‌ها را مي‌داند و فکر مي‌کند زن او هم بايد همان‌گونه باشد در کنار بچه‌داري و خانه‌داري بايد مانکن هم باشد و اين همان چيزي است که به‌عنوان آثار ويرانگر ماهواره عنوان مي‌شود و اين‌يکي از هزار موردي است که ويرانگري مي‌کند و تازه بعد مي‌فهمد چه شده است. واقعيت ماهواره اين است.
تازه او هم که آماده مي‌شود با تصوير و نور و هزار مورد ديگر چيز ديگري نشان مي‌دهند. آيا جوان ما همه اين‌ها را مي‌داند؟ انتظار دارد زن در خانه همه کارها را از بچه‌داري تا شست‌وشو انجام دهد، شب هم که به خانه رفت زنش مثل مانکن جلوي او راه برود. اين‌يکي از هزار اثر ويرانگر ماهواره است.

** 2 هزار شبکه ماهواره‌اي را مي‌توانيم در حوزه سبک زندگي و خبر و... تقسيم‌بندي کنيم. آيا اين 2 هزار شبکه در همين گروه‌ها قابل‌تقسيم است و هيچ‌کدامشان براي ما قابل پخش نيست؟

پاسخ من منفي است؛ به لحاظ کارشناسي همچنين چيزي وجود ندارد و من حاضرم با هرکسي که ادعا دارد وجود دارد مناظره کنم. بله ما شبکه «اقراء» عربستان داريم که صبح تا شب قرآن مي‌خواند و خوب هم است يا شبکه امام حسين (ع) هست که دوربيني جلوي ضريح گذاشتند و پخش مي‌کنند که خوب هم است، اما کاربردي ندارد يا شبکه المنار نيز همين‌طور که شبيه شبکه‌هاي جمهوري اسلامي است؛ اما شبکه‌اي که در آن تنوع برنامه‌اي داشته باشد، اصلاً وجود ندارد اگر وجود داشت الآن آن راه را مي‌رفتيم، ما روي همه اين‌ها مطالعه کرديم.

** درباره ديش ملي هم توضيحي بفرماييد.

ديش ملي را طراحي کرديم که بتوانيم خودمان ديش اختصاصي در جمهوري اسامي داشته باشيم و شبکه‌هايي که علاقه‌منديم دريافت شود، مثل شبکه‌هاي استاني، ملي و حتي راديوها را روي ماهواره قرار دهيم و بجاي اينکه زميني بدهيم با ديش‌ها دريافت کنيم، اين طراحي هم شد، اما به دلايل مختلف کاربري نداشت که اگر خواستيد بازگو مي‌کنم. بيش از 10 دليل وجود داشت و ما ديديم که عملاً آن کار چون پيچيده و فني بود و نصب ديش و ريسيور خاص که بايد پلمب مي‌شد که Setup Box هاي معمولي همين کار را انجام مي‌دادند.

در جمهوري اسامي از کارهاي سخت صداوسيما اين است که از بين اين‌همه تصاوير يک‌دفعه يک تصوير نامأنوس پخش شود اعتراض مي‌شود، درست هم است. حالا از اين شوخي که با علي مطهري داريم، سر تصوير يک زني در انبوه جمعيت در يک مسابقه واليبال که حق دارد بگويد چرا نشان داديد. درست است که مردم هرروز آگاه‌تر مي‌شوند ولي بعضي نگراني‌هايي که از وضع فرهنگي مي‌شود وقتي با دنيا مقايسه مي‌کنيم، مي‌بينيم چقدر فضاي ايران سالم‌تر است بااينکه در ايران سخت گيري خيلي کمتر است.

فهرست آثار تخريبــي ماهواره در حوزه تربيتي ماهواره‌ها
حالا برخي فکر مي‌کنند تذکرات گشت ارشاد را که ماهواره‌ها نشان مي‌دهند ولي مــن حاضرم ثابت کنم چيزهايي را که به چشــم ديدم در دنيا و از نگاه رسانه‌هاي اجتماعي روابط را ديدم که خودش جــاي صحبت دارد، برخي کشــورها چقدر به مردمشان سختگيري مي‌کنند، به‌طور وحشتناک؛ اما تا کسي از نزديک نبيند، متوجه نمي‌شود؛ اما بازهم فضاي فرهنگي کشور ما به لطف اعتقاد مردم و کنترل در زمينه رسانه‌ها خيلي مهم است.

پس اين را گفتيم که ماهواره برنامه خوب و بد دارد اما تفوق آن به خاطر منفعل بودن بيننده، تفوقي است که آثار مخرب فراواني دارد که درمجموع در شــرايط فعلي کشور اين پديده در کل برنامه مفيدي ارائه نمي‌دهد.
در اينجــا مي‌خواهم آثار تخريبــي در حوزه تربيتي ماهواره‌ها را ذکر کنم که به‌طور فهرست‌وار از آن‌ها نام مي‌برم.

1- افزايــش آنتروپــي (Entropy) يعنــي ميل به بي‌نظمي؛ جواني که مرتب اين شبکه‌ها را مي‌بيند، اين ذهنش به پرش دائمــي عادت مي‌کند بعد از يک مدت آنتروپي او افزايش مي‌يابد و قدرت تمرکز نخواهد داشت و نمي‌تواند مسائل را حل کند.
2- فزون‌خواهي جنسي در زنان و مردان و ترويج بي‌بندوباري جنسي.
3- ايجاد گسست نسلي به‌وسيله تغيير در نگرش‌هاي نسل نو نسبت به ارزش‌ها و هنجارهاي اخلاقي جامعه.
4- ترغيب بيشتر گرايش‌هاي رواني (سليقه و ذوق) که منجر به افزايش کشش‌هاي نفساني و بلوغ زودرس در نوجوانان مي‌شود.
5- ذائقه سازي عاطفي و هيجاني براي تحريک سريع و بدون تأمــل و تعقل باهدف رفتار و کنش سياســي اجتماعي.
6- ناتوان ســاختن افراد و جوانــان خصوصاً در مهار کشش‌هاي جنسي.
7- قبح زدايي از امور ذاتاً قبيح و عادي‌سازي روابط نامشــروع در نتيجه کاهش ســطح احســاس گناه در مخاطبان، يعني عادي‌سازي گناه.
8- ايجــاد تعارضات رواني به منظور به هم زدن نظام ارزشي و اعتقادي.
9- از بين بردن ساختار سيستمي خانواده.
10- آرامش زدايي از آحاد جامعه.

يا مثلا در حــوزه تهديدات اجتماعــي- فرهنگي؛ تسريع درروند يکسان‌سازي فرهنگ‌ها و پيشبرد پروژه جهاني‌سازي فرهنگي، ترويج سبک زندگي و خانوادگي اجتماعي غربي، تخريب نهاد خانواده در ســطح جامعه، ترويج اباحه گري، ترويــج و تأکيد اغراق‌آميز بر ضرورت پلوراليزم فرهنگي باهدف تضعيف و تخريب فرهنگ ناب ديني، ترويج مدگرايي به سبک غربي به‌ويژه در ميان جوانــان، تخريب پايه‌هاي فرهنگ و هنر اصيل ايراني از طريق الگوســازي چهره‌هاي هنرمندان تأثيرگذار فاسد، کاهش قــدرت و توان تربيت و کنتــرل نوجوانان براي والدين، کاهش گرايش به مطالعه و اختلال در پيشرفت تحصيلي جوانان، تغيير ذائقه مخاطبان، عادت دادن آن‌ها در به‌کارگيري لغات و اصطلاحــات زبان‌هاي بيگانه در زبان فارسي از آثار مخرب در اين حوزه است.

** اين‌ها خطراتي اســت که جامعه‌اي را هدف قرار داده‌اند و روي آن کار مي‌کنند. برخي افراد ميگويند بيشتر طلاق‌ها به اين دليل است. آيا در اين حوزه تحقيقي انجام‌شده است. چه اندازه در معلول‌هاي قضيه کارشده است؟

اين موضوع از مســائل مهم جامعه است، در مصاحبه مسئولان قضايي کشــور، ديدن برنامه‌هاي ماهواره‌اي را عامل جدايي عنوان کرده‌اند. مثل بحث ســوء تفاهمات. در دوره‌اي فيلم ويکتوريا پخش شــد. مخاطبان برخي فيلم‌ها که زياد مي‌شود، برخي فکر مي‌کنند اين يعني افزايش کلــي مخاطبان ماهواره. مثلاً ممکن اســت در مقطعي خيلي ويژه، مخاطبان بر برنامه يا شبکه خاصي متمرکز شوند و بيننده از 10 درصد به 30 درصد برسد؛ اما در مقطعي ممکن است شبکه‌اي به خاطر يک سريال افزايش مخاطب پيدا کند. مثلاً يکي از شبکه‌ها سريال حريم ســلطان را پخش مي‌کرد. اين سريال قصه خوبي داشــت اما آبروي حکومت عثماني را برده اســت. خود آن‌ها هم خيلي اعتــراض کردند؛ بنابراين اگر در مقطعي به خاطر فيلم يا ســريالي مخاطب زياد مي‌شود دليل نمي‌شود مخاطبان ديگر برنامه‌هاي اين شبکه را ببينند.
اما متأسفانه خيلي از مسئولان اين مسئله را نمي‌فهمند. برخي که فکر مي‌کنند مي‌فهمند، جهل مرکب دارند و محکم ميگويند اين شــبکه گوي سبقت را برد. البته سريال مذکور که تمام شــد اين شبکه ازلحاظ بيننده افت کرد.

اما درباره سريال «ويکتوريا»؛ اين سريال، قصه داشت اما داستان خيانت زن به مرد بود و او به خودش اجازه داد به شوهرش خيانت کند و قصه را طوري طراحي کردند که حق را به اين زن بدهند که به شوهرش خيانت کند. برخي ميگويند ببينيم چيســت و وقتي نگاه مي‌کنند، آثار منفــي دارد حالا اين فــرد در اختلافات خانوادگي وقتي به دادگاه مراجعه مي‌کند، نگويد که اين ســريال را ديده و بگويد اخلاقمان به هم نمي‌سازد. ســوءظن ايجاد مي‌شود و اعتمادها از بين مي‌رود که البته من در اين مباحث ورود نمي‌کنم و اين را واگذار مي‌کنم به کارشناس‌هايي که در اين حوزه فعاليت مي‌کنند.

** برداشت من اين است که يک اتاق فکري اين برنامه‌هاي ماهواره‌اي را در خارج رصد و مديريتم يک‌اند. آيا اين نگاه من اســت يا واقعاً صحت دارد؛ يعني واقعاً يک افرادي نشسته‌اند و تصميم مي‌گيرند و درباره فرهنگ و ســبک زندگي ما برنا مهريزي مي‌کنند؟

کاملاً درست است؛ استکبار جهاني هم آن‌طور که در حوزه‌هاي ديگر بســيار پيچيــده و دقيق عمل مي‌کند، همان‌طور که يک موشــک قاره‌پيما مي‌سازد و طراحي مي‌کند، واقعاً در اين حوزه‌ها هم فکر مي‌کنند. آن‌ها انقلاب اســلامي و اسلام را دشمن خودشــان مي‌دانند و امروز جمهوري اســلامي يک شعار نيست بلکه پرچم‌دار نگاه درست الهي به جامعه است. از همين رو آن را بايد از بين ببرند، به خاطر همين مرتب پشــتيباني مي‌کنند، جامعه را مي‌سنجند و تحقيقات مي‌کنند. اگر ببينند شبکه‌اي جواب نمي‌دهد، يک شــبکه ديگر جايگزين مي‌کنند تا بتواند راحت‌تر نفوذ کنند. البته اينکه اين‌ها مديريت واحد دارند و رقابت ندارند در اين حد قبول ندارم. اين‌ها در بين خودشان هم رقابت دارند؛ اما آن‌کسي که از آن بالا اين‌ها را مثل عروســک جابه‌جا مي‌کند، او مي‌داند که اين‌ها تا چه حد بايد با هم رقابت کنند او مي‌داند که چطور اين‌ها را بــا هم هم‌افزا کند تا با هم يک هدف را جلو ببرند و آن‌ها متناسب با اين قصه رنگ عوض مي‌کنند.

ايــن را به‌عنوان يک تجربه رسانه‌اي بگويم؛ جامعه ايران يک جامعه بســيار ويژه اســت، مردم ما فرهنگ خاصي دارند انقلاب مردم را کاملاً متحول کرده آن‌ها در تمام مطالعاتي که مي‌کنند، در ســر بزنگاه‌ها تصميمات راهبــردي آن‌ها کاملاً غلط از آب درمي‌آيد. بهترين مثال وقوع پديــده 9 دي به خاطر عصر عاشــورايي که آن‌ها ايجاد کردند، يعني آن‌ها نفهميدند اين‌همه کار سياســي که مي‌کنند، تحقيق مي‌کنند و قصد دارند يک جنبش اپوزيســيون را تقويــت کنند اما اگر نشــان دادند يک عــده رفتند و تکيه امام حســين (ع) را تخريب کردند و سياهي‌هاي امام حســين (ع) را آتش زدند و پايکوبي کردند، نفهميدند که اين نتيجه عکس دارد.

اگر کســي کمــي جامعه ايران را بشناســد، مي‌داند که مردم ايران متدين هســتند و هر تفکري که دارند، به امام حســين ارادت دارنــد و آن‌ها همين را نفهميدند. آن روز مي‌ديدم که آن‌ها چه چيزي را نشــان مي‌دهند همان تصاوير ما از حادثه روز عاشــورا محدود بود و ما از تصاوير ماهواره‌اي استفاده کرديم و در شبکه‌هاي خودمان پخش کرديم که درنهايت منجر به 9 دي شد. اين نشان مي‌دهد هر کاري که مي‌کنند باز مردم ما را نشناختند.

اما در حوزه مســائل قومي و فرقه‌اي، تجزيه‌طلبي، دامــن زدن به افکار افراطي در ميــان قوميت‌ها، ايجاد واگرايي در قوميت‌ها و مقابله با همگرايي مثال‌زدني در جمهوري اسلامي، سياه نمايي وضعيت قوميت‌ها و القاي وجــود نابرابري و تبعيض ميــان قوميت‌ها و اقليت‌هاي مذهبي، ايجاد تشکل‌هاي کاذب و گروه‌هاي برانداز قوميتي که به‌صورت مجازي اعلام وجود مي‌کنند و خط دادن براي راه‌اندازي حرکت‌هاي مردمي و اعتراضي از آثار مخرب در اين حوزه است.

به نظرم يکي از اشتباهاتي که در عرصه ماهواره انجام داديم اولويت دادن نخســت در مواجهه با موضوعات امنيتي و سياســي بوده تا فرهنگي و اجتماعي. يعنــي اگر به مردم مي‌قبولانديم که حوزه فرهنگي و اجتماعي مهم‌تر است خودشان همراهي مي‌کردند. اين‌قدر بحث شبکه‌هاي ضدانقلاب پررنگ شــد که مردم از اقدام براي جمع‌کردن ديش در جامعه برداشت سياسي مي‌کنند.

اين حرف درســتي است؛ تشــکيل اتاق جنگ براي اداره بحران‌هاي اجتماعي و سياســي و مداخلات آشکار امنيتــي هنگام بروز التهابات اجتماعي؛ يعني من خودم مي‌ديدم که دريکي از همين برنامه‌هاي ماهواره مجري طرز ســاخت کوکتل مولوتوف را آموزش مي‌داد، به اين صورت که يــک نفر زنگ مي‌زد و مي‌گفت ما الآن فلان خيابان هســتيم و اينجا شلوغ اســت، مثلا برويم فلان ميدان؛ يعني مثل اتاق جنگ مانيتور مي‌کردند. آن‌هايي که در بعضي شبکه‌ها ما را متهم مي‌کردند که ما دخالت مي‌کرديم در فلان مسئله و شبکه‌هاي ما را قطع مي‌کردند.

در نامه‌اي که به رئيس ســازمان ملل نوشتم اين را گفتم که شبکه‌هاي شما رسماً اعلام جنگ به ما کردند. اين‌ها تخريب زندگي مردم است؛ تخريب نيروهاي همســو با نظام به‌ويژه هنرمندان.
در جلسه‌اي که آخرين بار خدمت مقام معظم رهبري رسيديم، هنرمندان بسيار زيادي با مــا بودند. بعد از وقايــع 88 بود. خيلي‌ها هم مي‌خواستند بيايند که جا نبود. آقا هم مي‌خواستند صحبت مفصلي کنند اين‌قدر با اين‌ها صحبت داشتند که آقا فرمودند صحبتم را جــاي ديگري با يک گروه ديگر مي‌کنم. بلافاصله برنامه‌هاي زيادي در ماهواره پخش شد کــه چقدر به اين هنرمندان حملــه کردند. يکي از اين هنرمندان خانم پروانه معصومي بود که ماهواره‌ها چقدر ايشان را تخريب کردند.

ناکارآمد نشــان دادن حاکميت جمهوري اســلامي، تشــکيک در دســتاوردهاي علمي و فناوري بخصوص پيشرفت‌هاي هسته‌اي ايران. در مقطعي اين‌ها مرتباً مي‌گفتند ايران هيچ پيشرفتي نکرده است، بزرگنمايي معضــلات، جريان سازي از طريــق دروغ‌پردازي و شايعه‌سازي، ارائه تصوير مبهم از آينده کشــور، تلاش براي کاســتن از مشــارکت سياســي از طريــق القاي ناکارآمدي و بي‌کفايتي سيســتم مديريتي، بي‌اعتمادي به صندوق‌هاي رأي، ترويج اسلام هراسي، تخريب چهره جمهوري اسلامي به‌عنوان محور اين جريان، دامن زدن و بزرگنمايي ادعاي نقض حقوق بشر در ايران، بهره‌برداري از مطالبــات اجتماعي زنان، نوجوانان و ديگر اقشــار در جامعه، اختلاف‌افکني بين مســئولان، شبهات فکري و ديني، ترسيم چهره خشن از دين اسلام و مذهب تشيع نيز از آثار مخرب در حوزه ديني و سياسي است.

** در ايــن نقــاط اجتماعي و سياســي برخي شبکه‌ها فعاليت مي‌کنند. مثلاً BBC و VOA آن اطلاعاتي که در رسانه‌ها مي‌بينيم برخي اطلاعات نشان مي‌دهد برخي از اين کارکنان اين‌ها در حال آموزش ديدن هستند. اين‌ها همه با هدف‌گذاري و روش خاص موضوعاتي را پيگيري مي‌کنند؛ مثلا يک مجري فراخواني گذاشته بود در وايبر و... که همه دورهم جمع مي‌شوند اما اين خبرنگاران جاي خاص آموزش مي‌بينند. چه اقداماتي در راستاي رصد و تحقيق درباره اين تحرکات انجام‌گرفته است؟

مــن اين را تأييد مي‌کنم. تحليل هم نيســت، اخبار اســت. بارها فراخوان‌هايي که در داخل کشور با عناوين مختلف انجام دادند توســط وزارت اطلاعات کشــف و برخورد شــد و چند بار هم اطلاع‌رساني شد. آن‌ها حتماً دنبال اين هستند که نخبگان و هنرمندان را جمع کنند و آمــوزش دهند و يکي از نگراني‌هايي که بايد داشــت اين اســت که ما توان توليد بالايي در کشــور داريم که بايد داخل کشور مورداستفاده قرار گيرد. بارها اين را به مســئولين امر گفتم که اگر امکان خوب کار را فراهم نکنيم، ممکن است بلافاصله براي شبکه‌هاي ماهواره‌اي کار نکنند و اين کار را هم نمي‌کنند، انگشت‌شمار هم هســتند، ولي وقتي از شبکه‌هاي خارجي مي‌آيند و با لايه‌هاي مختلف در داخل مستند مي‌سازند و هنرمندان ما نمي‌دانند بعــداً در دل چه برنامه‌اي قرار اســت کار شــود، شايد ناکارآمدي نظام را نشــان خواهند داد و يا قصد سياه نمايي داشته باشند، اين را در شبکه‌هايشان برجسته مي‌کنند اين مشکل است. از اين‌طرف هم وقتي بابت آخرين روستايي در کشورمان که برق رفت جشن مي‌گيريم، هيچ‌چيزي از آن به نمايش درنمي‌آيد؛ ولي وقتي مشــکل بي‌آبي در روستايي را برجسته مي‌کنند، اين‌ها را ممکن اســت نيروهاي آن‌ها در داخل بسازند، اين در حالي است که هنرمند ما که مثلا در آن مستند ايفاي نقش کرده است اين را نمي‌داند.

** نکته ديگر دسترســي اين‌ها به يک ســري آرشيوها اســت يا فعاليت مثلا برخي دوبلورها با آن‌ها. آيا شبکه‌هاي اتصالي آن‌ها شناسايي‌شده است؟

جامعــه زبان گردان‌هاي ما بســيار هنرمند و قانع و وظيفه‌شناس و متعهد هستند. ازنظر حرفه‌اي جزو 6 -5 کشــور دنيا هستيم در دنيا که دوبلورهاي بسياري قوي و صداهاي اســتثنايي داريم. رهبر معظم انقلاب فرمود برخي فيلم‌هاي خارجي که جذاب‌تر هســتند به خاطر دوبله‌هاي قوي است که اين صداهاي استثنايي جذابيت برنامه‌ها را چند برابر مي‌کنند؛ اما درباره اين مسئله يکي دو بار پيش آمد که از نسل جوان دوبلورهاي ما استفاده کــرده بودند که خيلي از اين‌ها يا نــاآگاه بودند و اطلاع نداشتند و عده‌اي هم حساسيت موضوع را نمي‌دانستند. ولي واقعاً باندي شکل‌گرفته بود کــه برنامه‌هاي نوعاً مبتذل را دوبله مي‌کردند که وزارت اطلاعات اين گروه را متلاشــي کرد و آگاهي‌هاي لازم را دادند. براي دوبلورها هم خوب شد جلسه‌اي تشکيل شد و اقداماتي صورت گرفت تا زيربنايي‌تر و فرآيندي، جلوي آن‌ها گرفته شود.

در مورد آرشــيو برخي فيلم‌هاي سياسي که در طول سال گذشته درباره رژيم طاغوت در شبکه‌هاي مختلف خارجي پخش شد، اين آرشيو اصلاً در ايران نبود و آرشيو شبکه‌هاي خارجي است و بسياري از عنوان آن‌ها هم در آرشيو ما نيســت، کيفيت‌هايي که داشت نشان مي‌داد که کيفيت خوبي داشــت. در دوره من يکي از کارهايي که انجام شد در آرشــيو باز شد و اين را همه مي‌دانند. از مصاحبه مرحوم گل‌سرخي تا تمام تصاوير مربوط به دولت موقت و غيره را نشان دادم و فکر مي‌کردم دانستن حق مردم است. نشــان دادم چپي‌ها در دانشگاه تهران جمع شدند و مارکسيست‌ها قبول کرده بودند رهبري با امام خميني است. تأثير بسيار بالايي هم داشت و اين روال را تا آخر هم ادامه دادم. چيزي ما نداريم که بگوييم در آرشيو نداشتيم و کسي آن را کشف کرد. چون ديدم در بعضي سايت‌ها نوشته بودند که اين‌ها را از آرشيو صداوسيما بردند! اگر بود که خود ما نشان مي‌داديم. اگر هم پخش کرديم همه مي‌توانند آن را ضبط کنند.

چند نکته درباره پروژه آنالوگ به ديجيتال عرض کنم که يکي از اقدامات مهم در مقابله با ماهواره بود. پوشش فيبر نوري و سيستم IPTV نيز بسيار جذاب و کارآمد است که نيازمند است اختيارات داده شود و الآن هزار نفر در کشور اين سيستم را دارند و برخي مکان‌ها به‌صورت شهرکي از اين سيستم استفاده مي‌شود.

IPTV يک سيســتم بســيار کارآمد اســت براي شبکه‌هاي مجازي که از محوري‌ترين موضوعاتي است کــه مي‌تواند خيلي از نيازهاي مردم را در حوزه رســانه برطرف کند. نرم‌افزار IT Media نرم‌افزاري اســت که به مديريت زمان کمک مي‌کند که مي‌تواند به نيازهاي بومي کمک کند.

راه‌اندازي سخت‌افزارها براي راه‌اندازي شبکه‌هاي جديد، افزايش توليد کيفي و کمي و اين‌ها به‌عنوان کارهايي که انجام‌شده و بايد تقويت شــود.

اين نکاتي که درباره شبکه‌هاي ماهواره‌اي گفتيم از چگونگي آمدن و گسترشــان؛ اما جمهوري اســلامي و توانمندي نظام بسيار بالاتر از آن است که ماهواره براي آن تهديد جدي باشــد به خاطر توانمندي ما در توليد و آزادي عمل در کشور در سازمان در جلسه‌اي مزيت‌هاي نسبي شبکه‌هاي جمهوري اسلامي را بررسي کرديم که 40 مزيت نســبي داريم که شبکه‌هاي ماهواره‌اي ندارند کــه اگر اين 40 مورد، در ذهن مديران باشــد، برنامه‌هاي آن‌ها فوق‌العاده کارآمدتر مي‌شود و ماهواره‌ها اين مزيت‌ها را ندارند.

بخشــي از اين مزيت‌هاي نسبي به رسانه‌هاي ديگر هم برمي‌گردد. رسانه‌هاي ماهواره‌اي نشان دادند که تأثيرگذاري مقطعي داشــتند و برخي مواقع توانســتند آسيب‌هاي جزئي به‌نظام بزنند، اما نشــان داديم باقوت مذهبي و انقلابي نظام و قوت انقلابي نظام و قوت اعتماد مردم و مسئولان و توانمندي‌هاي هنرمنــدان و توانمندي‌هاي توليد که داريم، اين جمهوري اسلامي است که با تمام مشکلاتي که دارد، سرمايه‌گذاري مي‌کند که بتواند بخش کوچکي از ايــن فرهنگ غني را به زبان رســانه به مردم منتقل کند و من معتقدم اگر از اين مزيت‌هاي نســبي استفاده کنيم، ما هيچ‌وقت با هوشياري مردم و با استفاده درست از رسانه‌ها و انتخاب درست برنامه‌ها و تدوين و پالايش رسانه‌ها و بسترسازي سالم رسانه‌اي، مورد تهديد نيستيم.

اينترنت هم همين‌طور اســت. در بسياري از کشورها قبل از اينکه اينترنت بيايد شــبکه ملي اطلاعات درست‌شده است؛ اما اصلاً مردم حتي نفهميدند اينترنت ممنوع اســت يا آزاد؟ چون همه اين اتفاقــات افتاد و هيچ جا متأسفانه به‌اندازه کشــور ما آن‌قدر بي‌برنامه نبوده است؛ يعني ما سنگاپور هم رفتيم که دولت الکترونيک دارند، به کارشناس اينترنت خيلي با کنايه گفتيم شما چگونه پالايش مي‌کنيد و آيا سانسور داريد؟ گفت بله ما داريم و با چارچوب عمل مي‌کنيم.

اگر بتوانيم بســتر لازم را فراهم کنيم هم در فضاي مجازي و هم در فضاي رسانه، ماهواره‌ها برنامه‌هاي بسيار خوبي دارند. اين برنامه‌ها را به‌درستي بگيريم و پالايش و آماده کنيم، هم سرگرمي مردم، ورزش و مسائل علمي را مي‌توانيم پوشــش بدهيم و مردم هــم حتماً راضي مي‌شوند و از آن استقبال کنند.

ما بــه تعداد افراد بســيار محدودي کــه در اصطلاح رياضي به آن‌ها منحني خراب کن ميگويند و فکر مي‌کنند تلويزيــون را که باز کردند همه‌چيز بايد ببينند اين‌ها را اين‌قدر کم ميدانيم که در محاسبات به‌حساب نمي‌آيند و معتقديم اگر فضاي لازم فراهم شود ذائقه‌هاي آن‌ها هم در يک فضاي فرهنگي سالم تنظيم مي‌شود.

** در حوزه ماهواره به‌صورت محتوايي اشاره شد. در بخش فني آن، آيا اين آينده‌نگري و آينده‌پژوهي را داريم که مثلا در يک سال آينده باز هم ديش و ريسيور خواهد بود يا نه؟

ما آينده‌پژوهي در حوزه فناوري در ســازمان به‌صورت مفصل داشــتيم و داريم و کارشناسان زيادي روي آن کار مي‌کنند و مرکز تحقيقات آخرين تحولات را رصد مي‌کند و در جريان اين تحولات اســت و هر چه جلوتر مي‌رويم، فناوري‌ها پيچيده‌تر و دسترسي‌ها آسان‌تر مي‌شود؛ اما امروز که با شــما صحبت مي‌کنم بــدون بحث اينترنت به‌صورت برود کست (broadcast) براي دريافت تصاوير ماهواره‌اي بايد ديش داشــته باشــيد و اين ديش بايد در موقعيتي قرار بگيرد که امواج را دريافت کند و اگر ارتفاع لازم را داشــت، شايد الآن عموميت نداشته باشد اما دنياي آينــده دنياي پهن باند اســت و ممکن اســت در آينده تلويزيون را هم از پهن باند ببينيم. حداقل تا 5 سال آينده و بعدازآن «برود کست» هست؛ بنابراين تلويزيون به سمت پهن باند و اينترنتي شدن مي‌رود که بعدازآن وارد قوانين فضاي مجازي مي‌شود.

در رابطــه با نگاه سياســي به مقوله ماهــواره. يکي از مســئولان در حوزه اينترنت صحبت مي‌کرد و مي‌گفت تا زماني که افراد به‌عنوان ابزار به اين موضوع نگاه مي‌کنند، ســاماندهي نمي‌شود. در حوزه ماهواره هم شــايد قابل رصد باشــد که برخي جريانات سياسي نگاه ابزار سياسي به ماهواره داشــته باشــند و برخي به دنبال ايجاد شبکه ماهواره‌اي براي خودشان بودند.

دولت ها از صداوسيما توقه دارند مثل روزنامه دولت عمل کند
چون ســازمان صداوسيما زير نظر دولت نيســت؛ دولت‌ها توقــع دارند همان‌طور که اگــر روزنامه‌اي دارند کاملاً در خدمت سياست‌هاي دولت باشد. سازمان اين‌طور نيست و اين نقطه قوت است و متعلق به همه کشور است و هر ســه قوه نماينده ناظر دارند و حکم اينجا را رهبري مي‌دهند.

وظيفه صداوسيما پيگيري راهبردهاي کلان نظام اســت. راهبردهــاي کلان نظام در صداوسيماي جمهوري اسلامي متجلي مي‌شود و از طريق صداوسيما مي‌توان فهميد جمهوري اســلامي چه مشخصاتي دارد. طبيعي اســت که دولت‌ها طبيعتاً مي‌خواهند خودشــان را از صداوسيما تبليغ کنند. مــا در نگاه ملي که داريم 100 درصد توانمان در خدمت دولت‌ها اســت و اين را برخي از دولت‌ها گفته‌اند.

ممکن اســت بعضي فکر کنند اگر شبکه‌اي کارهاي دولت‌ها را پشت سر هم بگويد اين شبکه موفقم شود اتفاقاً ازنظر قانون اساسي اين اجازه را نداريم. ولي اگر مي‌توانستيم اين کار را مي‌کرديم، آن‌وقت ببينيم کســي به اين شبکه مراجعه مي‌کند؟ رسانه ملــي نگاه جامع‌تري دارد و انتقاد مي‌کند، راهکار نشان مي‌دهد و به ديگران هم اجازه مي‌دهد حرف بزنند خيلي بهتر مي‌تواند دولت را تقويت و پشتيباني کند تا شبکه‌اي که فقط تعريف کند.

يک اشــتباه بسيار سطحي مي‌کنند برخي‌ها مي‌فهمند که اشتباه است، چون نگاه صداوسيما بر اساس سياست‌هاي رهبري مشخص است. وقتي ميان قوا اختــلاف پيش مي‌آيد، صداوسيما اخبار را تعديل مي‌کند چون برخي خبرها در کلان ايجاد اختلاف مي‌کند و کار دستگاه‌هاي نظارتي را تبيين مي‌کنيم. رفتار دولت‌ها فرق مي‌کند ولي رويکرد صداوسيما فرقي نمي‌کند.

يکــي از توصيه‌هاي من به آقــاي روحاني اين بود که اگر آقاي احمدي‌نژاد بعد از چند سال متوجه اين موضوع شد، شــما بياييد از اين تجربه اســتفاده کنيد و نگذاريد اين زمان طولاني شــود. اين تلويزيون متعلق به شماست. متأســفانه بازهم اين اتفاق نيفتاد و اين در گزارش 100 روزه ايجاد شــد. اينجا حوزه‌اي بود که به رئيس‌جمهوري مربوط نمي‌شد. درست است که يک ساعت برنامه با تأخير برگزار شــد، ولي مردم ديدند رسانه ملي استقلال دارد و جلوي رئيس‌جمهوري هم مي‌ايستد. اتفاقاً نکته‌اي که وجود داشــت اين بود که آقاي روحاني برداشت اشتباهي داشت، چون قانون را مطالعه نکرده بود، مي‌گفت شما زير نظر شوراي نظارت هســتيد، ولي اين غلط است و عوض‌شده و صداوسيما مستقل است.

آقاي روحاني با شوراي سرپرستي اشــتباه گرفته بود. ولي همان شب گفتم مگر شــوراي نظارت ازنظر ايشان همان شــوراي سرپرستي نيست؟ پس هرچه شوراي نظارت گفت! که آن‌ها هم گفتند مجري با صداوسيما اســت، رئيس‌جمهور که نمي‌تواند مجري معرفي کند.

گاهــي از طرف قوه قضائيه هم مشــکلاتي براي ما به وجود مي‌آيد. بعضي‌اوقات بعضي قضات تهديد کردند و احضار کردند، البته ميزان آن خيلي کم است. ولي از طرف مجلس زياد است. کافي اســت انتقادي به مجلس کنيد، چون تربيونش باز اســت و بعضاً رئيس مجلس احساس مي‌کند بايد از نظرات نمايندگان دفاع کند، حمله از طرف مجلس به صداوسيما زياد مي‌شود. پس اول دولت، بعد مجلــس و بعد قوه قضائيه.

ولي به‌هرحال مديريت صداوسيما بايد بااقتدار، با درک درست از جايگاه خود به‌صورت مستقل عمل کند، براي اينکه به‌موقع هم بتواند به همان قوا کمک کند و سازمان سعي کرده در اين 10 سال همين نحو عمل کند.