پيمان مبارزه با داعش آمريکا شکست خورده است؟
ضروري است که اين سوال را بپرسيم عمليات جنگ عليه داعش که از 10 ماه پيش شروع شد، تا کنون چه کرده است؟
وقتي که ارتش امريکا اعلام مي کند داعش دوباره وارد پالايشگاه نفتي بيجي در عراق شده است و بر بخش هايي از آن مسلط شده در حالي که در مارس گذشته اين منطقه از لوث آن کاملا پاک شده بود، اين اتفاق چيزي جز اين معنا نمي دهد که جنگ "پيمان جهاني" عليه داعش مي رود رسما شکست بخورد و محلي از اعراب نداشته باشد و جايگاه خود را از دست بدهد، و اين به آن معنا است که ديگر عمليات آزادسازي موصل نيز ديگر چندان معنا ندارد.
ارتش امريکا که اطراف پالايشگاه بيجي را بمباران مي کند، مي گويد که حمايت از شهر بيجي و پالايشگاه آن اقدامي ضروري و مهم است براي اين که بتوان بعد از آن آماده حمله به شهر استراتژيک موصل در شمال عراق شد و بر آن استيلا يافت، امريکايي ها رسما مي گويند: "بدون بيجي بازپس گيري موصل غيرممکن است"، براي همين ضروري است که اين سوال را بپرسيم عمليات جنگ عليه داعش که از 10 ماه پيش شروع شد، تا کنون چه کرده است؟
مساله ديگري که تصوير تيره فوق را تيره تر مي کند، جلوگيري از ورود مجموعه هاي مشتکل از "نيروهاي داوطلب مردمي" به الانبار است به اين بهانه که خانه هاي اهل تسنن را آتش مي زنند و ساکنان آنها را از خانه هايشان بيرون مي رانند، در حالي که حيدر العبادي همچنان در اظهارات خود آن چه در تکريت اتفاق افتاد را محکوم مي کند و هنوز نسبت به کساني که اقدام به بيرون راندن داعش از تکريت مي کنند، ترديد به دل راه مي دهد.
آن چه تصوير مذکور را باز هم سياه تر مي کند، اظهارات عمار حکيم، رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق است که مي گويد قانون کنگره مبني بر لزوم مسلح کردن کردها و عشاير سني نشان از متزلزل بودن توافقات جاري ميان عراقي ها است، آيا حکيم و ديگر رهبران عراقي نياز به قانون کنگره دارند تا دريابند که توافقات موجود ميان عراقي ها تقريبا معدوم و فنا شده است، به ويژه در زماني که کساني که بر طبل تجزيه عراق مي زنند در داخل عراق بيشتر از خارج از آن هستند؟
خطر تجزيه گروه هاي عراقي به شکل عمودي آن يعني بر اساس سطح مردمي و ملي عراق نيست بلکه بر اساس هرمي و سطوح رهبران سياسي آن است، شاهد اين ادعا، نشست مجلس نمايندگان عراق براي تصويب قانوني عليه قانون کنگره امريکا بود که تهديد مي کرد مي خواهد نيروهاي پيشمرگ و عشاير سني را مستقيما بدون اجازه يا کسب مشورت يا در جريان گذاشتن دولت مرکزي مسلح کند، اقدامي که مي تواند وحدت ملي را در عراق از بين ببرد و براي رسيدن به اين هدف از گروه هاي غير شيعي در قدرت استفاده مي کند. اين دقيقا اتفاقي است که مي توان از آن نوعي رقابت براي تجزيه عراق تعبير کرد، چرا که براي تصويب لايحه عليه لايحه کنگره امريکا نمايندگان فراکسيون هاي سني و کرد تصميم به خروج از جلسه مجلس گرفتند.
خروج نمايندگان سني و کرد از جلسه پارلمان نه تنها به معناي قبول لايحه کنگره است بلکه به طور روشن نشانه هاي تقسيم و تجزيه عراق را نشان مي دهد، براي همين افرادي مثل عمار حکيم و ديگر رهبران عراقي نبايد از وجود چنين طوقي بر گردن عراق تعجب کنند. به خصوص که مي بينيم که نوري مالکي با وجود اين که از قدرت کنار رفته اما همچنان تلاش هاي مذهبي و کارهاي انتقامي خود را توسط برخي از عناصر وابسته به خود عليه سني ها دنبال مي کند که اين مساله سبب شده است که سني ها و داعشي ها بيش از پيش تحريک شوند.
براي اين که تصوير فوق را کامل کنيم بايد به مسعود بارزاني نيز اشاره کنيم که مذاکرات خود در واشنگتن را با گفتن اين عبارت به پايان مي رساند که "وحدت عراق اختياري است نه اجباري و استقلال کردستان در پيش و گريزناپذير است"... اين يعني اين که آن چه درباره عراق از قبل وعده داده شده بود از سوي او و هم فکرانش پذيرفته شده است!
منبع : ديپلماسي ايراني
وقتي که ارتش امريکا اعلام مي کند داعش دوباره وارد پالايشگاه نفتي بيجي در عراق شده است و بر بخش هايي از آن مسلط شده در حالي که در مارس گذشته اين منطقه از لوث آن کاملا پاک شده بود، اين اتفاق چيزي جز اين معنا نمي دهد که جنگ "پيمان جهاني" عليه داعش مي رود رسما شکست بخورد و محلي از اعراب نداشته باشد و جايگاه خود را از دست بدهد، و اين به آن معنا است که ديگر عمليات آزادسازي موصل نيز ديگر چندان معنا ندارد.
ارتش امريکا که اطراف پالايشگاه بيجي را بمباران مي کند، مي گويد که حمايت از شهر بيجي و پالايشگاه آن اقدامي ضروري و مهم است براي اين که بتوان بعد از آن آماده حمله به شهر استراتژيک موصل در شمال عراق شد و بر آن استيلا يافت، امريکايي ها رسما مي گويند: "بدون بيجي بازپس گيري موصل غيرممکن است"، براي همين ضروري است که اين سوال را بپرسيم عمليات جنگ عليه داعش که از 10 ماه پيش شروع شد، تا کنون چه کرده است؟
مساله ديگري که تصوير تيره فوق را تيره تر مي کند، جلوگيري از ورود مجموعه هاي مشتکل از "نيروهاي داوطلب مردمي" به الانبار است به اين بهانه که خانه هاي اهل تسنن را آتش مي زنند و ساکنان آنها را از خانه هايشان بيرون مي رانند، در حالي که حيدر العبادي همچنان در اظهارات خود آن چه در تکريت اتفاق افتاد را محکوم مي کند و هنوز نسبت به کساني که اقدام به بيرون راندن داعش از تکريت مي کنند، ترديد به دل راه مي دهد.
آن چه تصوير مذکور را باز هم سياه تر مي کند، اظهارات عمار حکيم، رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق است که مي گويد قانون کنگره مبني بر لزوم مسلح کردن کردها و عشاير سني نشان از متزلزل بودن توافقات جاري ميان عراقي ها است، آيا حکيم و ديگر رهبران عراقي نياز به قانون کنگره دارند تا دريابند که توافقات موجود ميان عراقي ها تقريبا معدوم و فنا شده است، به ويژه در زماني که کساني که بر طبل تجزيه عراق مي زنند در داخل عراق بيشتر از خارج از آن هستند؟
خطر تجزيه گروه هاي عراقي به شکل عمودي آن يعني بر اساس سطح مردمي و ملي عراق نيست بلکه بر اساس هرمي و سطوح رهبران سياسي آن است، شاهد اين ادعا، نشست مجلس نمايندگان عراق براي تصويب قانوني عليه قانون کنگره امريکا بود که تهديد مي کرد مي خواهد نيروهاي پيشمرگ و عشاير سني را مستقيما بدون اجازه يا کسب مشورت يا در جريان گذاشتن دولت مرکزي مسلح کند، اقدامي که مي تواند وحدت ملي را در عراق از بين ببرد و براي رسيدن به اين هدف از گروه هاي غير شيعي در قدرت استفاده مي کند. اين دقيقا اتفاقي است که مي توان از آن نوعي رقابت براي تجزيه عراق تعبير کرد، چرا که براي تصويب لايحه عليه لايحه کنگره امريکا نمايندگان فراکسيون هاي سني و کرد تصميم به خروج از جلسه مجلس گرفتند.
خروج نمايندگان سني و کرد از جلسه پارلمان نه تنها به معناي قبول لايحه کنگره است بلکه به طور روشن نشانه هاي تقسيم و تجزيه عراق را نشان مي دهد، براي همين افرادي مثل عمار حکيم و ديگر رهبران عراقي نبايد از وجود چنين طوقي بر گردن عراق تعجب کنند. به خصوص که مي بينيم که نوري مالکي با وجود اين که از قدرت کنار رفته اما همچنان تلاش هاي مذهبي و کارهاي انتقامي خود را توسط برخي از عناصر وابسته به خود عليه سني ها دنبال مي کند که اين مساله سبب شده است که سني ها و داعشي ها بيش از پيش تحريک شوند.
براي اين که تصوير فوق را کامل کنيم بايد به مسعود بارزاني نيز اشاره کنيم که مذاکرات خود در واشنگتن را با گفتن اين عبارت به پايان مي رساند که "وحدت عراق اختياري است نه اجباري و استقلال کردستان در پيش و گريزناپذير است"... اين يعني اين که آن چه درباره عراق از قبل وعده داده شده بود از سوي او و هم فکرانش پذيرفته شده است!
منبع : ديپلماسي ايراني