کد خبر: ۸۵۱۹۵
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۶

شوخي مرضيه برومند با ايرج طهماسب و حميد جبلي

  مرضيه برومند مي‌گويد که دست‌پختش خيلي خوب است و در دفترش آشپزي هم مي‌کند.
اين کارگردان سينما و تلويزيون که شامگاه سه‌شنبه مهمان برنامه «خندوانه» بود، با همراهي رامبد جوان و عروسک «جناب خان» لحظات خوبي را براي مخاطبان اين برنامه رقم زد.
او در بخشي از اين برنامه در مورد آشپزي حرف زد و گفت که دست‌پخت خودش خيلي خوب است؛ «البته من بلد نيستم مرصع‌پلو و از اين‌جور غذاها درست کنم، با هر چيزي که دم دستم باشد غذا درست مي‌کنم و غذاهايم هميشه خوشمزه مي‌شود و تند.»
او از آشپزي به‌عنوان بهترين کاري نام برد که با آن مي‌شود عشق و علاقه‌ات را به اطرافيانت ابراز کرد.
او در پاسخ به پرسش راميد جوان درباره اين‌که شکمو هستيد يا نه؟ گفت که شکمو نيست اما غذاي خوب را دوست دارد و از خوردن غذاي خوب لذت مي‌برد.
برومند در بخش ديگري از اين برنامه پاکت‌هايي را از رامبد جوان گرفت که توي آن‌ها کلماتي نوشته‌شده بود و او بايد با آن‌ها جمله مي‌ساخت. جمله‌سازي اول او تحسين رامبد جوان را به خاطر سرعت ذهن و قدرتش در داستان سازي به همراه داشت، جمله‌سازي دوم برومند چندان به دل خودش ننشست، اما رامبد جوان از آن تعريف کرد.
در پاکت سوم اما هم نام ايرج طهماسب بود، هم نام حميد جبلي و هم فلفل قرمز، برومند هم بلافاصله يک روايت ساخت؛ «ايرج طهماسب داشت هويج مي‌خورد، جبلي اومد گفت يه گازم بده به من، طهماسب دم پايي را برداشت...نه نه اين کار خيلي بديه، طهماسب پريد توي قطار و...»
خونه مادربزرگه نخلاي تازه داره
بخش‌هاي ابتدايي اين برنامه با استندآپ کمدي عروسک «جناب خان» که صدايش يادآور «آقوي هم‌ساده» در «کلاه قرمزي» است، همراه بود و او که از اولين قسمت حضورش در سري جديد اين برنامه از اسم کوچک مجري تعجب کرده، شب گذشته مي‌خواست براي او شناسنامه جديدي با اسمي به زعم خود مردانه‌تر بگيرد و براي اين شناسنامه جديد با جوان عکس سلفي گرفت!
در ادامه حاضران مشغول خواندن تيتراژ مجموعه عروسکي دوست داشتني «خونه مادربزرگه» شدند و در پايان اين ترانه، مرضيه برومند به عنوان مهمان وارد استوديو شد و جناب خان که يک شخصيت جنوبي است، از او پرسيد «خونه مادربزرگه نخلاي تازه داره» درست است ديگر؟!
سپس تعجبش درباره اسم جوان را با برومند نيز در ميان گذاشت و گفت: اسم او رامبد است. مي‌گويد معني‌اش مي شود فرشته صلح و آرامش!
رامبد جوان خندوانه
برومند هم در جواب او و در ابتداي سخنانش اظهار کرد: فرشته‌ها که فقط زن نيستند مرد هم هستند. من سرما خورده بودم اما چون قول داده بودم سعي کردم امشب خوب شوم تا بتوانم به برنامه شاد و مفرحي مثل «خندوانه» که همه در آن شاد و خندان هستند، بيايم.
براي تلويزيون کار مي‌کنم
وي درباره کارهاي تازه‌اش گفت: دو سه کار هست که روي آن فکر مي‌کنيم و متن مي‌نويسيم. اين کارها براي تلويزيون است. من تلويزيوني‌ام و تلويزيون را دوست دارم چون در اين رسانه بي واسطه با مردم هستم. گاهي خدا را شکر مي‌کنم که وقتي جوان و تازه کار بودم، اشتباهات بزرگي نکردم که حالا پشيمان باشم.
جوان نيز از «خونه مادربزرگه» نام برد و برومند تأکيد کرد: بله مردم خاطرات زيادي از اين مجموعه دارند و دوستش دارند. افرادي که براي تلويزيون کار مي‌کنند مسئوليت سنگيني دارند.
کارگردان «شهر موش‌ها» در پاسخ به اينکه چند عروسک با کارهايش خلق کرده است،‌ توضيح داد: نشمردمشان. البته هيچوقت يک نفر نمي‌تواند به تنهايي يک اثر را خلق کند و همکاران زيادي در خلق اين عروسک‌ها موثر بودند. من هدايتشان کردم يا متن اوليه را دادم. شايد بيش از ۲۰۰ عروسک در کارهاي من بوده‌اند که بعضي‌هايشان معروف‌ترند.
برومند ادامه داد: من مخمل «خونه مادربزرگه» را خيلي دوست دارم. اصلا از بين کارهايم علاقه عجيبي به «خونه مادربزرگه» دارم.
دوست دارم ادامه «خونه مادربزرگه» را بسازم
وي در پاسخ به اينکه آيا دوست دارد ادامه اين مجموعه را بسازد، خطاب به رامبد جوان گفت: بله خيلي دوست دارم. تو هم بايد در آن بازي کني و صداي يکي از عروسک‌ها باشي.
جناب خان هم از برومند درخواست کرد به او يک نقش کوچک بدهد و از علاقه‌اش به هاپوکومار گفت.
برومند يادآور شد: دوست دارم «خونه مادربزرگه ۳» را بسازم.
مرضيه برومند در خندوانه
وي درباره چيزهايي که حالش را بد مي‌کند، بيان کرد: بي اخلاقي حالم را بد مي‌کند. مدت‌ها است به اين فکر مي‌کنم که جامعه ما نبايد به سمت جامعه فردي پيش برود. ما نبايد فکر کنيم خوشبختي‌مان در گرو اين است که فقط خودمان خوشبخت شويم. متاسفانه اکنون همه مي‌خواهند فقط گليم خودشان را از آب بيرون بکشند. براي همين بي اخلاقي مي‌کنند و حقوق ديگران را زير پا مي‌گذارند اما به نظر من نمي‌شود بدون اينکه همسايه‌اش خوشبخت باشد، حال خوبي داشته باشد.
ناهنجاري که مي‌بينم دعوا مي‌کنم
کارگردان «آب پريا» تصريح کرد: ما شرقي‌ها، ايراني‌ها و مسلمان‌ها به اخلاق و ادبمان افتخار مي‌کرديم اما اکنون خيلي احساس خطر مي‌کنم. آدمي هم هستم که دعوا مي‌کنم و عکس العمل نشان مي‌دهم. وقتي ناهنجاري مي‌بينم نمي‌توانم جلوي خودم را بگيرم.
وي ادامه داد: بعد از عيد و همه چيز زيبا بود که ناگهان ديدم آقايي که جلوتر از من مي‌رفت آشغالش را درست بين بنفشه‌ها پرت کرد. او را از ماشين پياده و به او اعتراض کردم. او گفت به تو چه ربطي دارد. گفتم من شهروندم و اتفاقا به من ربط دارد. همان لحظه تلفنم زنگ خورد و خانمي از محيط زيست همدان زنگ زد مرا براي مراسمي دعوت کند و باعث شد آن مرد فرار کند و نتوانم شماره ماشينش را بردارم.
برومند يادآور شد: البته اخيرا سعي مي‌کنم خيلي آرام بگويم. چون همه به من مي‌گويند تو حرف‌هاي درستي مي‌زني ولي خيلي بداخلاقي. من معتقدم جاي امر به معروف و نهي از منکر اينجا است و ما بايد نسبت به آنچه داريم احساس تعلق کنيم. ايراني بايد مملکتش را دوست داشته باشد و نسبت به آن احساس مالکيت کند. فقط نگويد خانه من ماشين من، بگويد شهر من.
شيطنت‌هاي برومند در کودکي
اين هنرمند قدري درباره زندگي خانوادگي‌اش نيز توضيح داد و گفت: ما چهار خواهريم و دو برادر. من فرزند سومم و بسيار شيطان بودم. هميشه تحرک داشتم، در کوچه بازي مي‌کردم، از درخت بالا مي‌رفتم و کارهاي پسرانه مي‌کردم. البته بازي‌هاي دخترانه را هم دوست داشتم در قابلمه‌هاي کوچک کته درست مي‌کردم يا کرم ابريشم نگه مي‌داشتم.
رامبد جوان خندوانه
وي افزود: حتي گاهي نقشه مي کشيدم کسي را اذيت کنم و بخندم. اما همه چيز حدي داشت. يک بار برادرم را روي دوشم گذاشتم و چادر سرمان کرديم و رفتيم در خانه همسايه. صورت کوچک برادرم از آن هيکل عجيب بزرگ بيرون آمده بود و ترسناک شده بود و زن همسايه تا در را باز کرد ترسيد. من هم آمدم بنشينم و برادرم را پياده کنم تا او نترسد که زانويم به پله خورد و شکست و آن زن مرا به بيمارستان برد.
خانه عروسک سقف بالاي سرمان است
برومند همچنين درباره راه‌اندازي «خانه عروسک» نيز گفت: اين خانه براي بچه‌هايي که با کار عروسکي در ارتباط بودند، يک رويا بود. آنها در اين خانه مي‌توانند تکنيک و کارهايشان را ارتقا دهند و ديگر سقفي بالاي سرشان باشد. اين سقف براي خيلي از رشته‌هاي هنري وجود ندارد.
وي تأکيد کرد: زماني که دبير جشنواره عروسکي بودم دنبال اين کار افتادم و معاونت هنري وزارت ارشاد و شهرداري منطقه ۱ کمک کردند و توانستيم خانه‌اي در خيابان فلسطين اجاره کنيم. بعد از اينکه جشنواره تمام شد خانه را پس نداديم تا محلي براي بچه‌هاي عروسکي باشد. اکنون هم براي ارتقاي آنها کلاس‌هايي برگزار مي‌شود که حميد جبلي يا عليرضا نادري اساتيد آن هستند.
کارگردان «قصه‌هاي تا به تا» در پاسخ به اينکه دلتان براي چه کسي تنگ شده است، گفت: آنهايي که از دنيا رفته‌اند، مثل پدرم و مادرم يا آقاي مرتضي احمدي و کامبيز صميمي مفخم. امسال عيد زنگ زدم خانه‌شان و صدايشان روي پيغامگير بود. اميدوارم جاي منش و معرفت و کردار او خالي نباشد. سعي کنيم منش او را ادامه دهيم و يادمان باشد چه انسان بزرگوار و بي عقده‌اي بود.
برومند در ادامه توضيحاتي درباره انتخاب عنوان «الو الو من جوجوام» ارائه کرد و درباره دستپخت خوبش،‌ علاقه‌اش به آشپزي و اينکه غذاهايش خيلي سريع درست مي‌شود، هميشه در دفترش آشپزي مي‌کند و هيچوقت غذا از بيرون نمي‌گيرد توضيح داد.
وي در پايان گفت: آشپزي کردن يکي از زيباترين راه ابراز عشق و علاقه به اطرافيان است و من غذاهايي چون شير و ماست، پلوگوجه،‌ دمپختک و کله جوش را خيلي دوست دارم.
*مهر