استقلال و پرسپوليس دولتي بمانند/ بهتر از اين است که روي هوا بروند
خبر ورزشي/ پس از 4 دور که از برگزاري مزايده بيحاصل باشگاههاي استقلال و پرسپوليس گذشت و بعد از همه وعدههايي که بابت اعلام برنده مزايد داده شد (و مدام هم امروز و فردا شد) سرانجام گفتند که هر 4 شرکتي که براي خريد اين دو باشگاه اقدام کرده بودند فاقد صلاحيت لازم هستند. از قبل هم مشخص بود که دولت براساس توصيهها و شايد فرمايشهاي بيروني، توان برگزاري اين مزايده را ندارد.
با اين حال تصور ميکنيم اعلام نشدن نام برنده اين دو مزايده خيلي هم اتفاق عجيب و مخربي نيست، چون پروسه واگذاري استقلال و پرسپوليس اگر اين قدر با شک و ترديد باشد، فرجام کار کاملاً در هالهاي از دود و مه خواهد بود. سازمان خصوصيسازي البته در اين بين فقط برگزارکننده مزايده بود اما تصميمگيرنده اصلي، ارگانهاي مهم کشور بودند و اين سازمانها طبعاً با واگذاري مخالفت کردند. ما وقتي شرايط خصوصيسازي در کشور را ميبينيم و شکست بخش خصوصي در صنعت را مشاهده ميکنيم بيترديد به آنهايي که در زمينه واگذاري هر دو باشگاه به بخش خصوصي ترديد دارند حق ميدهيم.
همين چند وقت پيش بود رئيس فدراسيون فوتبال ميگفت در فوتبالي که حق پخش تلويزيوني عملاً وجود خارجي ندارد آيا باشگاهداري خصوصي به صرفه است؟ شرکتهايي که بدهکاريهاي کلان به بانکها دارند مشخص نيست با چه انگيزهاي به حيطه خصوصيسازي در باشگاههاي استقلال و پرسپوليس ورود ميکنند. ما ميگوييم اين دو باشگاه اگر در شرايط فعلي، دولتي بمانند و با همين بدبختيها دست و پنجه نرم کنند هزار بار بهتر از اين است که به بخش خصوصي واگذار شوند که اساساً معلوم نيست چه اهدافي از اين واگذاري دارند و از کجا معلوم، کار را بعد از چند وقت زمين نگذارند؟
متوسط هزينه باشگاهداري در کشور ما با همه تخفيفات لازم چيزي در حدود 30 الي 40 ميليارد تومان است. حالا حساب کنيد در فوتبالي که درآمد ندارد، يک شرکت خصوصي از کجا بايد سالي 40 ميليارد تومان براي هر کدام از اين دو باشگاه هزينه کند؟ آيا پشت اين واگذاري اهداف خاصي نهفته نيست؟
با اين حال تصور ميکنيم اعلام نشدن نام برنده اين دو مزايده خيلي هم اتفاق عجيب و مخربي نيست، چون پروسه واگذاري استقلال و پرسپوليس اگر اين قدر با شک و ترديد باشد، فرجام کار کاملاً در هالهاي از دود و مه خواهد بود. سازمان خصوصيسازي البته در اين بين فقط برگزارکننده مزايده بود اما تصميمگيرنده اصلي، ارگانهاي مهم کشور بودند و اين سازمانها طبعاً با واگذاري مخالفت کردند. ما وقتي شرايط خصوصيسازي در کشور را ميبينيم و شکست بخش خصوصي در صنعت را مشاهده ميکنيم بيترديد به آنهايي که در زمينه واگذاري هر دو باشگاه به بخش خصوصي ترديد دارند حق ميدهيم.
همين چند وقت پيش بود رئيس فدراسيون فوتبال ميگفت در فوتبالي که حق پخش تلويزيوني عملاً وجود خارجي ندارد آيا باشگاهداري خصوصي به صرفه است؟ شرکتهايي که بدهکاريهاي کلان به بانکها دارند مشخص نيست با چه انگيزهاي به حيطه خصوصيسازي در باشگاههاي استقلال و پرسپوليس ورود ميکنند. ما ميگوييم اين دو باشگاه اگر در شرايط فعلي، دولتي بمانند و با همين بدبختيها دست و پنجه نرم کنند هزار بار بهتر از اين است که به بخش خصوصي واگذار شوند که اساساً معلوم نيست چه اهدافي از اين واگذاري دارند و از کجا معلوم، کار را بعد از چند وقت زمين نگذارند؟
متوسط هزينه باشگاهداري در کشور ما با همه تخفيفات لازم چيزي در حدود 30 الي 40 ميليارد تومان است. حالا حساب کنيد در فوتبالي که درآمد ندارد، يک شرکت خصوصي از کجا بايد سالي 40 ميليارد تومان براي هر کدام از اين دو باشگاه هزينه کند؟ آيا پشت اين واگذاري اهداف خاصي نهفته نيست؟