با رعايت اين نکات با تنشهاي زندگيتان خداحافظي کنيد
جام نيوز/ تصور کنيد که دو کودک در حال بازي هستند و يکدفعه صداي فريادشان بلند ميشود: ازت بدم مياد… ازت متنفرم… اما چند دقيقه بعد باز هم ميبينيد که دارند با هم بازي ميکنند و خوشحالند. گاهي دو آدم بزرگسال هم در روابطشان به همين طريق رفتار ميکنند. فقط کافي است در نيمکت کنارشان بنشينيد و آنها را نگاه کنيد. تا به حال اين تجربه را داشتهايد؟
سۆال جالب اينجاست که چه اتفاقي براي کودکان ميافتد؟ آنها 5 دقيقه پيش دشمن بودند و در حال حاضر بار ديگر با هم بازي ميکنند! جواب اين سۆال ساده است: آنها شادي را به جاي برقراري عدالت انتخاب ميکنند.
آنها لحظهشان را ميبينند و سعي ميکنند از بازيشان لذت ببرند. بزرگترين مشکلات ما هم اگر گاهي مانند کودکان رفتار کنيم، حل ميشوند. البته زندگي زناشويي هميشه به سادگي بازيهاي کودکانه نيست اما هميشه مجموعه اي نکات کلي و البته ساده براي مقابله با مشکلات زندگي وجود دارد. با رعايت نکات زير با تنشهاي زندگيتان خداحافظي کنيد:
سر ميز مذاکره بنشينيد
ايده تان را براي همسرتان همراه دلايلش کامل توضيح دهيد و به جاي يک کلام بودن تلاش کنيد با استدلال و منطق نظر موافق او را جلب کنيد. اشکالي ندارد در ايده اوليه تان تغييراتي ايجاد کنيد. شما وارد يک زندگي مشترک شده ايد و بايد به اين ايمان داشته باشيد که 2فکر هميشه بهتر از يک فکر است.
راه گفت وگو را نبنديد
واکنشي که شما به حرف هاي همسرتان نشان مي دهيد، مي تواند گفتگوي آينده شما را هم تحت تاثير قرار دهد. اگر نتيجه صحبت هاي شما هميشه سرزنش و شکست باشد، ديگر ميلي براي گفتن حرف هاي تازه باقي نخواهد ماند. به او با دل وجان گوش دهيد و انگيزه اش را براي گفتن حرف هاي تازه تقويت کنيد. يادتان نرود واکنش شما به حرف هايش کليد اصلي اين ماجراست. ياد داشته باشيد که هيچکس نميتواند ازدواجي را نجات بدهد اگر طرفين بيشتر از تحسينشدن مورد انتقاد قرار بگيرند. انتقادهاي مدام و پي در پي به همسرتان اين حس را ميدهد که او به اندازه کافي براي شما خوب نيست. اين حس (بخصوص براي مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چيز سعي کنيد همسرتان را بشناسيد و بعد از آن تفاوتهاي قابل قبول همديگر را بپذيريد.
خوب گوشدادن را تمرين کنيد
دفاع از خود را بس کنيد. اين مشکلي را حل نميکند. سعي کنيد شنونده خوبي باشيد. خوب گوشدادن بهترين هديهاي است که ميتوانيد به شريک زندگيتان بدهيد. از همين حالا تمرين کنيد تا بتوانيد بدون قطع کردن صحبت طرف مقابلتان، خوب گوش کنيد. بعد از صحبت همسرتان ميتوانيد از او بپرسيد که آيا نوبت من شده که حرف بزنم؟ ميتوانيد در بين صحبتهاي همسرتان يکسري چيزها را يادداشت کنيد تا يادتان نرود. در نهايت بحث ميتوانيد يک نتيجهگيري داشته باشيد. اگر به دنبال نتيجه هستيد بايد صبور باشيد.
به اشتباه خودتان اعتراف کنيد
اگر يکي از تصميمات تان شکست مي خورد يا موفقيت آميز از آب درمي آيد، پرونده آن موضوع را نبنديد. باهم در مورد علت آن شکست يا برد صحبت کنيد. نقاط ضعف و قدرت زندگي مشترک تان را با کمک يکديگر بشناسيد و به بحث بگذاريد. فکر نکنيد که اين دادگاه براي قضاوت در مورد شما تشکيل شده و جبهه گيري نکنيد؛ تنها آنچه هست را مطرح کنيد تا بتوانيد براي بهتر شدنش تلاش کنيد. ترس از اعتراف به اشتباه بلاي جان يک زندگي مشترک است؛ پس به جاي اين که خودتان را هميشه برنده جلوه دهيد، اشتباهات تان را بشناسيد و دوباره براي حل مشکلات تلاش کنيد.
حرف هاي تان را قرباني کنيد
شما هزار و يک حرف براي گفتن داريد و فکر مي کنيد که صحبت هاي شما جالب ترين صحبت هاي دنيا هستند اما در همان لحظه همسرتان با چهره اي گرفته از در وارد مي شود و بي مقدمه از مشکلاتي که در اين روز برايش پيش آمده صحبت مي کند درحالي که شما هيچ علاقه اي به شنيدن مشکلات کاري او يا عادت ها و رفتار هاي همکارانش نداريد، او شروع به صحبت کردن از اين موضوعات مي کند. حالا بايد چه کار کنيد؟ با صراحت بگوييد که حرف هايش براي تان مهم نيست يا اين که با پريدن وسط حرف هاي او و گفتن موضوعات خود تان اين موضوع را نشان دهيد؟ پيشنهاد ما به شما اين است که گاهي براي آرامش همسرتان، حرف هاي خود تان را فدا کنيد؛ کار سختي نيست؛ فقط به او کمي زمان دهيد تا آرام شود و انرژي لازم براي شنيدن حرف هاي شما را داشته باشد.
دنيا را از نگاه او ببينيد
گاهي از همسرتان يک چيز ساده مي خواهيد اما انجامش نمي دهد. گاهي کاري مي کنيد که به نظر تان بي عيب و نقص است اما او مي رنجد. به جاي اين که دائما در مورد او قضاوت کرده و فکر کنيد مدام به دنبال پيدا کردن ايرادي در شماست، سعي کنيد اين ماجرا را از دريچه چشم او ببينيد و با توجه به حساسيت ها و طرز نگاه او به کاري که کرده ايد، فکر کنيد.
دلگرمي بدهيد
هميشه در ابتداي هر رابطه همه چيز گل و بلبل است و عادت داريم فقط نکات مثبت را ببينيم. اگر بعد از مدتي ديديم بعضي مسائل آنطور نيستند که ما فکر ميکرديم بايد سعي کنيم بقيه چيزها را خراب نکنيم. همسر ما حتما نکات مثبتي هم دارد. معمولا بازسازي روابط سخت است اما غيرممکن نيست. براي نگه داشتن ازدواجتان بايد کاري کنيد که همسرتان احساس ارزشمندي و برگزيدگي کند. معمولا افرادي که ازدواجهاي طولانيتري دارند، ميفهمند چطور بايد به همديگر توجه کنند.
اين درک باعث ميشود که فضايي صميمي در خانه به وجود بيايد و در مقابل هم شما ميتوانيد انتقادهاي سازندهتان را پيش ببريد.
روي خودتان تمرکز کنيد نه همسرتان
هميشه حق با شما نيست. هميشه اين شما نيستيد که درست ميگوييد. سعي کنيد کمي از اختلافتان فاصله بگيريد و از دور نگاه کنيد. حالا وقت آن است که درست ببينيد. حتما به همين شکل است که طرف مقابل هم مقصر است اما به خود يادآوري کنيد که من هم بيتقصير نبودم. اگر هر يک از ما آدمهاي منطقيتري باشيم روابطمان بيتنشتر خواهد بود. روي خودتان تمرکز کنيد و سعي کنيد براي اصلاح نقصهايتان تلاش کنيد.
تحت شرايط استرسزا، فشار نياوريد
هميشه شرايط سختي در ازدواج پيش ميآيد. اين شرايط مي تواند شامل شرايط بيکاري، فشار مالي يا حتي بيماري يکي از طرفين باشد. مثلا کسي را تصور کنيد که فردا صبح عمل جراحي مهمي دارد. همسر او مي تواند شب قبل از عمل جراحي فضايي از غموغصه را در خانه به وجود آورد يا اينکه يک مهماني بگيرد و تمام دوستان با روحيه همسرش را دعوت و سعي کند آن شب از فکر کردن به نتيجه عمل دوري کنند. انتخابهاي ما در زندگي خيلي مهم هستند. مثلا يک همسر هم ميتواند بنشيند و آنقدر فضا را ناراحتکننده کند تا به حدي برسد که يک دغدغه جديد هم به وجود بيايد. شما در شرايط سخت زندگيتان بايد از به وجود آمدن فشار جديد جلوگيري کنيد.
سۆال جالب اينجاست که چه اتفاقي براي کودکان ميافتد؟ آنها 5 دقيقه پيش دشمن بودند و در حال حاضر بار ديگر با هم بازي ميکنند! جواب اين سۆال ساده است: آنها شادي را به جاي برقراري عدالت انتخاب ميکنند.
آنها لحظهشان را ميبينند و سعي ميکنند از بازيشان لذت ببرند. بزرگترين مشکلات ما هم اگر گاهي مانند کودکان رفتار کنيم، حل ميشوند. البته زندگي زناشويي هميشه به سادگي بازيهاي کودکانه نيست اما هميشه مجموعه اي نکات کلي و البته ساده براي مقابله با مشکلات زندگي وجود دارد. با رعايت نکات زير با تنشهاي زندگيتان خداحافظي کنيد:
سر ميز مذاکره بنشينيد
ايده تان را براي همسرتان همراه دلايلش کامل توضيح دهيد و به جاي يک کلام بودن تلاش کنيد با استدلال و منطق نظر موافق او را جلب کنيد. اشکالي ندارد در ايده اوليه تان تغييراتي ايجاد کنيد. شما وارد يک زندگي مشترک شده ايد و بايد به اين ايمان داشته باشيد که 2فکر هميشه بهتر از يک فکر است.
راه گفت وگو را نبنديد
واکنشي که شما به حرف هاي همسرتان نشان مي دهيد، مي تواند گفتگوي آينده شما را هم تحت تاثير قرار دهد. اگر نتيجه صحبت هاي شما هميشه سرزنش و شکست باشد، ديگر ميلي براي گفتن حرف هاي تازه باقي نخواهد ماند. به او با دل وجان گوش دهيد و انگيزه اش را براي گفتن حرف هاي تازه تقويت کنيد. يادتان نرود واکنش شما به حرف هايش کليد اصلي اين ماجراست. ياد داشته باشيد که هيچکس نميتواند ازدواجي را نجات بدهد اگر طرفين بيشتر از تحسينشدن مورد انتقاد قرار بگيرند. انتقادهاي مدام و پي در پي به همسرتان اين حس را ميدهد که او به اندازه کافي براي شما خوب نيست. اين حس (بخصوص براي مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چيز سعي کنيد همسرتان را بشناسيد و بعد از آن تفاوتهاي قابل قبول همديگر را بپذيريد.
خوب گوشدادن را تمرين کنيد
دفاع از خود را بس کنيد. اين مشکلي را حل نميکند. سعي کنيد شنونده خوبي باشيد. خوب گوشدادن بهترين هديهاي است که ميتوانيد به شريک زندگيتان بدهيد. از همين حالا تمرين کنيد تا بتوانيد بدون قطع کردن صحبت طرف مقابلتان، خوب گوش کنيد. بعد از صحبت همسرتان ميتوانيد از او بپرسيد که آيا نوبت من شده که حرف بزنم؟ ميتوانيد در بين صحبتهاي همسرتان يکسري چيزها را يادداشت کنيد تا يادتان نرود. در نهايت بحث ميتوانيد يک نتيجهگيري داشته باشيد. اگر به دنبال نتيجه هستيد بايد صبور باشيد.
به اشتباه خودتان اعتراف کنيد
اگر يکي از تصميمات تان شکست مي خورد يا موفقيت آميز از آب درمي آيد، پرونده آن موضوع را نبنديد. باهم در مورد علت آن شکست يا برد صحبت کنيد. نقاط ضعف و قدرت زندگي مشترک تان را با کمک يکديگر بشناسيد و به بحث بگذاريد. فکر نکنيد که اين دادگاه براي قضاوت در مورد شما تشکيل شده و جبهه گيري نکنيد؛ تنها آنچه هست را مطرح کنيد تا بتوانيد براي بهتر شدنش تلاش کنيد. ترس از اعتراف به اشتباه بلاي جان يک زندگي مشترک است؛ پس به جاي اين که خودتان را هميشه برنده جلوه دهيد، اشتباهات تان را بشناسيد و دوباره براي حل مشکلات تلاش کنيد.
حرف هاي تان را قرباني کنيد
شما هزار و يک حرف براي گفتن داريد و فکر مي کنيد که صحبت هاي شما جالب ترين صحبت هاي دنيا هستند اما در همان لحظه همسرتان با چهره اي گرفته از در وارد مي شود و بي مقدمه از مشکلاتي که در اين روز برايش پيش آمده صحبت مي کند درحالي که شما هيچ علاقه اي به شنيدن مشکلات کاري او يا عادت ها و رفتار هاي همکارانش نداريد، او شروع به صحبت کردن از اين موضوعات مي کند. حالا بايد چه کار کنيد؟ با صراحت بگوييد که حرف هايش براي تان مهم نيست يا اين که با پريدن وسط حرف هاي او و گفتن موضوعات خود تان اين موضوع را نشان دهيد؟ پيشنهاد ما به شما اين است که گاهي براي آرامش همسرتان، حرف هاي خود تان را فدا کنيد؛ کار سختي نيست؛ فقط به او کمي زمان دهيد تا آرام شود و انرژي لازم براي شنيدن حرف هاي شما را داشته باشد.
دنيا را از نگاه او ببينيد
گاهي از همسرتان يک چيز ساده مي خواهيد اما انجامش نمي دهد. گاهي کاري مي کنيد که به نظر تان بي عيب و نقص است اما او مي رنجد. به جاي اين که دائما در مورد او قضاوت کرده و فکر کنيد مدام به دنبال پيدا کردن ايرادي در شماست، سعي کنيد اين ماجرا را از دريچه چشم او ببينيد و با توجه به حساسيت ها و طرز نگاه او به کاري که کرده ايد، فکر کنيد.
دلگرمي بدهيد
هميشه در ابتداي هر رابطه همه چيز گل و بلبل است و عادت داريم فقط نکات مثبت را ببينيم. اگر بعد از مدتي ديديم بعضي مسائل آنطور نيستند که ما فکر ميکرديم بايد سعي کنيم بقيه چيزها را خراب نکنيم. همسر ما حتما نکات مثبتي هم دارد. معمولا بازسازي روابط سخت است اما غيرممکن نيست. براي نگه داشتن ازدواجتان بايد کاري کنيد که همسرتان احساس ارزشمندي و برگزيدگي کند. معمولا افرادي که ازدواجهاي طولانيتري دارند، ميفهمند چطور بايد به همديگر توجه کنند.
اين درک باعث ميشود که فضايي صميمي در خانه به وجود بيايد و در مقابل هم شما ميتوانيد انتقادهاي سازندهتان را پيش ببريد.
روي خودتان تمرکز کنيد نه همسرتان
هميشه حق با شما نيست. هميشه اين شما نيستيد که درست ميگوييد. سعي کنيد کمي از اختلافتان فاصله بگيريد و از دور نگاه کنيد. حالا وقت آن است که درست ببينيد. حتما به همين شکل است که طرف مقابل هم مقصر است اما به خود يادآوري کنيد که من هم بيتقصير نبودم. اگر هر يک از ما آدمهاي منطقيتري باشيم روابطمان بيتنشتر خواهد بود. روي خودتان تمرکز کنيد و سعي کنيد براي اصلاح نقصهايتان تلاش کنيد.
تحت شرايط استرسزا، فشار نياوريد
هميشه شرايط سختي در ازدواج پيش ميآيد. اين شرايط مي تواند شامل شرايط بيکاري، فشار مالي يا حتي بيماري يکي از طرفين باشد. مثلا کسي را تصور کنيد که فردا صبح عمل جراحي مهمي دارد. همسر او مي تواند شب قبل از عمل جراحي فضايي از غموغصه را در خانه به وجود آورد يا اينکه يک مهماني بگيرد و تمام دوستان با روحيه همسرش را دعوت و سعي کند آن شب از فکر کردن به نتيجه عمل دوري کنند. انتخابهاي ما در زندگي خيلي مهم هستند. مثلا يک همسر هم ميتواند بنشيند و آنقدر فضا را ناراحتکننده کند تا به حدي برسد که يک دغدغه جديد هم به وجود بيايد. شما در شرايط سخت زندگيتان بايد از به وجود آمدن فشار جديد جلوگيري کنيد.