يارکشي بيحاصل در استــقلال !
استقلال با پديدهاي تازه در فوتبال ما مواجه شده است؛ پديدهاي که از تمام پديدههايي که در ليگ چهاردهم رو کرده، خاصتر و جذابتر است.
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، استقلال با پديده يارکشي مواجه شده است. به اين صورت که هرکس به ظن خود، با يک مربي مذاکره ميکند و يک نفر را در گوشه ذهنش دارد. هر مربي در واقع با سليقه يکي از دوستان جور در ميآيد و هر کس به فراخور حالش از يکي برنامه ميخواهد.
اين مشکل استقلال است. عافيتطلبي در اين باشگاه مسلماً عواقبي خواهد داشت که آثارش را در ليگ بعدي خواهيم ديد. اگر اين وضعيت اصلاح نشود بيشک استقلال دوباره ليگ پانزدهم را با مشکلات فراوان آغاز خواهد کرد.
وقتي استقلال ليگ چهاردهم را با ناکامي مطلق به پايان رساند توقع اين بود که روي سرمربي بعدي اين تيم يک اجماع کلي صورت بگيرد و همه با عزمي راسخ روي همان گزينه کار کنند.
اين کج سليقگي اما حتي در انتخاب احتمالي مربيان خارجي نيز مشاهده ميشود تا جايي که استقلال هم کانديداي پرتغالي پيدا ميکند هم کروات و آلماني و بعيد نيست که مرداني از ساير ملتها و فرهنگها هم به سياهه سرمربيان استقلال اضافه شوند!
آيا اين فعل و انفعال يارکشي نيست؟ چه کسي در اينجا صلاح استقلال را ميخواهد؟ استقلال در وضعيتي است که اگر با مربي خارجي ناآشنا با فوتبال ايران توافق کند بايد قيد فصل بعدي را هم بزند. اگر يک مربي داخلي شکننده را بياورند که طاقت مبارزه ندارد باز هم آيندهاي روشن در انتظارش نخواهد بود. بدتر از همه پروسه يارکشي است. استقلال اگر همينطور به ورطه يارکشي بلغزد و هر کسي بخواهد گزينه مطلوبش را به اين و آن تحميل کند باز هم صلاح و نافرجام خود را در نظر نگرفته است. راستي چه کسي دلش براي استقلال ميسوزد؟
چه کسي دوست دارد که استقلال را ديگر در مقام پنجم و ششمي نبيند؟ اين تيم که اسکلت و شاکلهاش قابل تحسين است بيترديد روي نيمکت نقطه ضعفهايي داشته که به اين روز افتاده است. يک تصميم غلط و يک يارکشي اشتباه اما باز هم از استقلال براي فصل آينده تيم موفقي نميسازد. اميدواريم تصميمسازاني که امروز گزينههاي خود را رديف کردهاند بدانند و درک کنند که چه وظيفه خطيري دارند و اگر تا الان به فکر يارکشي بودهاند خواهشاً اين اخلاق بد را فراموش کنند و به صلاح استقلال تصميم بگيرند.
*خبر ورزشي
به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir)، استقلال با پديده يارکشي مواجه شده است. به اين صورت که هرکس به ظن خود، با يک مربي مذاکره ميکند و يک نفر را در گوشه ذهنش دارد. هر مربي در واقع با سليقه يکي از دوستان جور در ميآيد و هر کس به فراخور حالش از يکي برنامه ميخواهد.
اين مشکل استقلال است. عافيتطلبي در اين باشگاه مسلماً عواقبي خواهد داشت که آثارش را در ليگ بعدي خواهيم ديد. اگر اين وضعيت اصلاح نشود بيشک استقلال دوباره ليگ پانزدهم را با مشکلات فراوان آغاز خواهد کرد.
وقتي استقلال ليگ چهاردهم را با ناکامي مطلق به پايان رساند توقع اين بود که روي سرمربي بعدي اين تيم يک اجماع کلي صورت بگيرد و همه با عزمي راسخ روي همان گزينه کار کنند.
اين کج سليقگي اما حتي در انتخاب احتمالي مربيان خارجي نيز مشاهده ميشود تا جايي که استقلال هم کانديداي پرتغالي پيدا ميکند هم کروات و آلماني و بعيد نيست که مرداني از ساير ملتها و فرهنگها هم به سياهه سرمربيان استقلال اضافه شوند!
آيا اين فعل و انفعال يارکشي نيست؟ چه کسي در اينجا صلاح استقلال را ميخواهد؟ استقلال در وضعيتي است که اگر با مربي خارجي ناآشنا با فوتبال ايران توافق کند بايد قيد فصل بعدي را هم بزند. اگر يک مربي داخلي شکننده را بياورند که طاقت مبارزه ندارد باز هم آيندهاي روشن در انتظارش نخواهد بود. بدتر از همه پروسه يارکشي است. استقلال اگر همينطور به ورطه يارکشي بلغزد و هر کسي بخواهد گزينه مطلوبش را به اين و آن تحميل کند باز هم صلاح و نافرجام خود را در نظر نگرفته است. راستي چه کسي دلش براي استقلال ميسوزد؟
چه کسي دوست دارد که استقلال را ديگر در مقام پنجم و ششمي نبيند؟ اين تيم که اسکلت و شاکلهاش قابل تحسين است بيترديد روي نيمکت نقطه ضعفهايي داشته که به اين روز افتاده است. يک تصميم غلط و يک يارکشي اشتباه اما باز هم از استقلال براي فصل آينده تيم موفقي نميسازد. اميدواريم تصميمسازاني که امروز گزينههاي خود را رديف کردهاند بدانند و درک کنند که چه وظيفه خطيري دارند و اگر تا الان به فکر يارکشي بودهاند خواهشاً اين اخلاق بد را فراموش کنند و به صلاح استقلال تصميم بگيرند.
*خبر ورزشي