اپيدمي تجاوز به زنان سوري
اپيدمي تجاوز جنسي به زنان سوري در اردوگاههاي آوارگان مشکل بزرگي است که به آساني حل نخواهد شد. علاوهبر خشونت اعمال شده، اين زنان از داغ ننگ تجاوز در تمام طول زندگي زجر خواهند کشيد به همين دليل به ندرت در مورد متجاوزان حرف ميزنند ولي تقريبا همه آنها از مشاهدات خود در مورد تجاوز به زنان ديگر سخن ميگويند، به همين دليل درمانگاهها و گروههاي حمايتي زنان سوري نميتوانند کار زيادي براي آنها انجام دهند.
در نتيجه گزارشات تجاوز که توسط همسران و افراد خانواده انجام ميشود، مسئولان اردوگاههاي اقامتي، بايد برنامههاي حمايتي براي مردان آواره را نيز همانند زنان در سرلوحه کار خود قرار دهند. بسياري از مردان کاملا نااميدند و از اضطراب، استرس و عدمتوانايي خود رنج ميبرند و فکر ميکنند چون ديگر نانآور خانواده نيستند، بنابراين هيچ ارزشي ندارند و برخي نيز احساس ميکنند که کنترل و ايمني خانواده خود را به دليل جابهجايي از دست دادهاند و همين امر به شکل پارادوکسيکالي باعث شده که خود آنها نسبت به همسرانشان خشونت شديدي نشان دهند.
زنان آواره سوري از سوءاستفاده جنسي شديد در لبنان رنج ميبرند و ناظر حقوق بشر در مورد امنيت آنان هشدار داده است. در مصاحبه سازمان حقوق بشر با تعدادي از زنان در لبنان اعلام شد که به آنها تجاوز شده و بارها مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. ليزل گرن هولتز، رئيس حقوق زنان در بخش نظارت ميگويد: «زنان از مرگ و ويراني در سوريه فرار کردهاند و بايد مکاني امن پيدا کنند نه اينکه در لبنان مورد تجاوز جنسي قرار گيرند. غالب قربانيان، اين حوادث را به دليل ترس از انتقامجويي متجاوزان يا بازداشت- به دليل نداشتن اجازه اقامت قانوني- گزارش نميکنند. دولت و آژانسهاي حمايتي بايد چشمان خود را باز کرده، تجاوزات جنسي به آوارگان آسيبپذير را ببينند و از قدرت خود براي متوقف کردن آن استفاده کنند.»
آژانس حمايتي اکسافام نيز در مورد بدتر شدن شرايط هزاران نفر سوري در کمپهاي لبنان هشدار داد.
نايجل تيمينز، مدير حمايت بشردوستانه اکسافام ميگويد: «آوارگان سوري هر روز براي زندهماندن در کشوري که به ندرت در آن شغل و جايي براي زندگي وجود دارد، ميجنگند. تلاش مداوم براي يافتن کار، اميد مردم را از بين برده است.»
براساس اعلام سازمانملل، بيش از ٨٠٠هزار سوري در اردوگاههاي لبنان ثبتنام کرده يا در انتظار ثبتنامشان هستند. البته برخي از مسئولان لبناني ميگويند که بيش از يکميليون سوري در کشورشان اقامت دارند. مسئولان سازمانملل مرتبا در مورد شرايط انساني در سوريه و اينکه بيش از ٩ميليون نفر نياز فوري به کمک دارند، هشدار ميدهد. ناآرامي در سوريه گروههاي تروريستي را از سراسر اروپا، خاورميانه و آفريقاي شمالي به جنگي کشاند که يکي از خونينترين درگيريهاي تاريخ معاصر قلمداد ميشود.(شبکه العالم)
مدرسه اقتصاد لندن بهتازگي مرکز «زنان، صلح و امنيت» خود را افتتاح کرده است. کار اين مرکز بررسي اين است که چرا زنان بسياري در مناطق جنگي مورد تجاوز و شکنجه قرار ميگيرند و چرا تعداد بسيار کمي از مردم به اين موضوع اهميت ميدهند. «آنجلينا جولي» هنرپيشه فعال در اين زمينه، در مراسم افتتاحيه شرکت کرد. اين اولينبار است که گروهي متفکر از اين نوع گردهم آمدند. گردآوري اطلاعات در مورد تجاوز در جنگ کار بسيار سختي است و به حتم موارد زيادي از آن پنهان ميماند.
از خانم جولي سوال شد که چرا اينقدر طول کشيد تا مطالعهاي جدي در مورد خشونت جنسي در درگيريها آغاز شود و وي جواب داد که واقعا دليل آن را نميداند.
وي گفت: «اين که دختران بهعنوان برده جنسي به فروش ميرسند، زني پس از تجاوز از جامعه خود رانده ميشود و دختري را در ١٠ سالگي شوهر بدهند، نميفهمم و درک نميکنم. بسيار نفرتانگيز است. نميفهمم که چرا اينقدر طول کشيد تا جامعه جهاني به اين موضوع واکنش نشان دهد و نميتوانم بفهمم که چرا تا به حال اين اعمال نسبت به زنان، عادي به نظر ميآمد.»
خانم جولي با زنان عراقي در اردوگاههاي آوارگان ملاقات کرد. «آموشه» که دخترش توسط اعضاي داعش به بردگي برده شد و «صابرين» که بارها جلوي خواهر جوانترش شکنجه شد، جزو اين زنان بودند. چه تعداد زن مانند آموشه و صابرين وجود دارد؟ چه تعداد زن نيجريهاي، برمهاي، اوکرايني و سوري قرباني خشونت جنسي هستند که فقط به منظور ايجاد وحشت در مردم منطقه انجام ميشود؟ به واقع هيچکس نميداند، زيرا وقتي در کشورهاي با ثبات غربي- جايي که سيستمهايي براي حمايت و کمک به قربانيان وجود دارد - تجاوزهاي گزارش نشده فراواني هست، تصور کنيد که در مناطق جنگي و اردوگاههاي آوارگان چه تعداد زن جسارت اعلام تجاوزها را دارند!
لورن وولف، مدير پروژه «زنان تحت محاصره» در مرکز زنان رسانه نيويورک ميگويد: «گاهي زنان پس از تجاوز کشته ميشوند و ما از آن با خبر نميشويم. علاوهبر هرج و مرج جنگ و دربهدري، از همه مهمتر، داغ ننگي است که باعث ميشود زنان اين حوادث تلخ را گزارش نکنند.»
خانم وولف با گوشکردن به قصه زنان در اردوگاههاي آوارگان اردن، خشونت جنسي در سوريه را به مدت سهسال دنبال کرد.
وي ميگويد: «کاملا مشخص است که اين مسأله گزارش نميشود. موضوع فقط اين نيست که زنان به دليل شرم يا ننگ سکوت ميکنند بلکه حتي مسئولان نيز اين موضوع را به سکوت برگزار ميکنند.»
در سال ٢٠١١ مطالعهاي در جمهوري دموکراتيک کنگو نشان داد که اين مشکل به شدت پنهان نگه داشته ميشود و ٤٠٠هزار زن بين سالهاي ٢٠٠٦ و ٢٠٠٧ در اين کشور مورد تجاوز قرار گرفتند.
مسئولان پروژه «زنان تحت محاصره» سعي کردند آمار تعداد حملات و تجاوزهاي جنسي در درگيريهاي اوکراين را به دست آورند ولي دريافتند که هيچ تحقيقي در اين زمينه انجام نشده و عوامل متفاوت فرهنگي همچنين پليس و ديگر مسئولان، زنان را به شدت ترغيب ميکنند که در مورد تجاوزها سکوت کنند. وکلا و نجاتيافتگان در اوکراين مرتبا گزارش ميدهند که چگونه غالبا پليس، خود زنان را به خاطر تحريک طرف متخاصم به اعمال خشونت عليه خودشان مقصر ميداند.
از سوريه تا برمه، يک حقيقت کاملا آشکار و حتمي است: نظاميها چه دولتي و چه شورشيها، از تجاوز بهعنوان راهي براي مقهورکردن شهروندان چه زن و چه مرد استفاده ميکنند. گاهياوقات به لطف ناظران حقوقبشر اين حقايق وحشتناک برملا ميشود. ( اليزابت رنزتي - The Globe and mail )
بسياري از زنان سوري ترجيح ميدهند به کشور جنگزده خود برگردند تا اينکه خشونت، تجاوز و دستاندازيهاي جنسي را بهعنوان يک آواره و مهاجر تجربه کنند. بيشاز ٥٠درصد زناني که در اردوگاه کارتياس لبنان زندگي ميکنند و زير پوشش سياف قرار دارند، به کارکنان امداد اجتماعي گفتند که مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته اند. کارتياس لبنان و سياف، اعضاي فدراسيون (١٦٥ سازمان کاتوليک) کارتياس جهاني هستند که يکي از بزرگترين گروه انساندوستانه را تشکيل دادهاند.
«نجلا»، مدير مرکز مهاجرت کارتياس لبنان ميگويد، درست زمانيکه خشونتهاي جنسي توسط کارکنان ما که از خانهها بازديد ميکردند، داستانهاي مشابهي توسط خود زنان گزارش شد.
«طي بحث با اين زنان متوجه شديم که آنها به هيچوجه خوشحال نبوده و مصرانه خواستار بازگشت به کشور خود هستند. زمانيکه دليلش را پرسيديم و اينکه چرا وقتي سوريه درگير جنگ است، ميخواهند برگردند، ميگفتند: ما راحت زندگي ميکرديم، هرچند شرايط سختي بود اما با ما به خوبي رفتار ميشد، همسرانمان حالت تهاجمي نداشتند، هميشه به ما فرصت ابراز وجود ميدادند، ميتوانستيم با همسايگان و خانوادهمان صحبت کنيم.»
چنديپيش تحقيق مشترکي توسط اکسافام و مرکز منابع انساني سازمانملل براي برابري جنسيتي، از مهاجران سوري و فلسطيني ساکن لبنان انجام و نتايج آن منتشر شد. يافتههاي آنان با گزارش کارکنان کارتياس لبنان همخواني زيادي داشت. نجلا ميگويد: شرايط زندگي، عدمحمايت، نبود منابع و همچنين تغيير نقش زنان از زن خانه به کارگر، همگي به آسيبپذيرتر شدن زنان افزوده است. مردان که قبلا نانآور خانه بودند، الان کاري پيدا نميکنند، شديدا تحت فشار عصبي بوده و نااميد هستند، بنابراين رفتارشان با همسر و فرزندانشان خشنتر از قبل شده است.
در اردن حداقل ٥٠٠هزار زن آواره که توسط آژانس آوارگان سازمانملل ثبتنام شدهاند، مورد تجاوز قرار گرفتهاند و اين موضوع کاملا ناديده گرفته شده است. مسئولان حکومت اردن ميگويند که چنين اتفاقي به هيچ وجه نيفتاده و صحت ندارد. اگر هم بپذيرند، ميگويند: ميدانيم که چنين اتفاقي ميافتد ولي ما عرب هستيم و در فرهنگ ما در مورد اين مسائل صحبت نميشود.
بسياري از دختران سوري مجبور به ازدواج در سن ١٢ سالگي ميشوند تا خانواده از مسئوليت آنها رها شود در صورتي که طبق قانون اردن ازدواج دختران زير ١٨سال غيرقانوني است ولي درنهايت انجام رابطه جنسي با اين دختران حق شوهر است و دختران نميتوانند در مقابل آن مقاومت کنند. ما نميدانيم درون خانهها چه ميگذرد و صحبت کردن در مورد همسر و رابطه با او به نوعي در فرهنگ سوريها شرمآور است.
«وال مورگان» از سياف ميگويد: بسياري از زنان و دختران جوان سوري که از کشورشان فرار ميکنند، تنها، منزوي و در مقابل حمله تجاوز بسيار آسيبپذير هستند. يکي از دغدغههاي اصلي ما در اردوگاهها، ايجاد فضاي امن براي زنان بهويژه دسترسي به توالت و حمام است. ما سعي ميکنيم علاوهبر کمک مالي، حمايت روحي و رواني و احساس امنيت به آنها بدهيم ولي شرايط اسفبار و تجارب وحشتناک اين زنان نشان ميدهد که جنگ بايد هر چه سريعتر تمام شود. (لورن وولف The Huffington Post )
گزارش شده که ٩٠هزار زن و کودک به دليل تجاوز و شکنجههاي جنسي از سوريه گريختهاند. وقتي اين شهروندان زخم خورده به اردوگاههاي آوارگان که قرار است پناهگاه باشد ميرسند، با تهديد تجاوز دوباره و شکنجههاي جنسي جديد مواجه ميشوند.
جنگ سوريه ساختمانها را با زخمهايي از برخورد موشکهاي اسکاد برجا گذاشته اما تجاوز به زنان و کودکان موضوعي است که به ندرت از آن سخن ميرود و طول عمر اين رفتار وحشيانه به درازاي سن خود جنگ است. هر چند که کنوانسيون ژنو تجاوز و بردگي جنسي را جزو جرايم جنگي دانسته و آن را خلاف حقوق بشر ميداند، اما همچنان در هر جنگ و درگيري، در هر جاي جهان اين رفتار بهعنوان سلاحي جنگي مورد استفاده قرار ميگيرد.
جنگ عنصر روانشناختي بسيار قوياي دارد که عموما از طريق خشونتهاي جنسيتي ازجمله تجاوز، ازدواج اجباري، قاچاق و شکنجه، شخصيتي زنانه پيدا ميکند. خشونتهاي جنسيتي و تجاوز، تاکتيکهاي جنگي هستند که فراگير بوده و نوعي آرام از قتل روحي و رواني است.
طي قرنها، تجاوز به بخش اصلي جنگ تبديل شده و کمترين مجازات را داشته است. واقعيت تلخ اين است که در جنگهاي دوره مدرن از تجاوز عليه زنان و دختران در ابعاد وسيعي استفاده ميشود. متاسفانه زنان سوري در هزاره سوم، با نوعي خشونت مشابه دوره باستان مواجهند.
تجاوز همچنين نوعي پاکسازي نژادي است، زيرا نيروي متجاوز قرباني خود را وادار ميدارد تا تبار او را به دنيا آورد و با انجام اين کار، ژنهاي نژاد خود را ابدي ميکند و همزمان ساختار اجتماعي «جامعه تجاوز شده» را بهم ميريزد. به دليل مشابهي، تجاوز بهعنوان تاکتيک جنگي بهعنوان «گامي» به سوي پاکسازي نژادي (توسط شوراي امنيت سازمانملل) شناسايي شده است. با اين حال متاسفانه اين فرم از جنگ (تجاوز) کمترين توجه جهاني را به خود جلب ميکند. شايد اين کمتوجهي به دليل اين است که تجاوز و خشونت جنسي فرمي از جنگ است که اساسا زنان و دختران را هدف قرار داده است.
تخمينزده ميشود زنان و کودکان دو سوم آوارگان (از ١٢٠هزار آواره) در طول مرز سوريه- اردن را تشکيل ميدهند. کمپهاي آوارگان ازجمله زعتري که ١٥ مايل از مرز سوريه با اردن دور است، نهتنها از درگيريهاي نظامي دور نبوده و پناهگاه امني نيستند، بلکه مرتبا از آنجا خشونتهاي جنسي و نقض حقوق بشر گزارش ميشود. گزارشهاي مشابهي از اردوگاههاي اردن، ترکيه و عراق نيز وجود دارد. (کلئوپاترا ماگوارو - سايت Policy.mic)
نتايج خشونتهاي جنسي عليه زنان سوري مارس ٢٠١١ تا مارس ٢٠١٣
قنواتي روانشناس سوري که با آوارگان سوري در اردن کار ميکند، ميگويد: «خانوادههاي سوري بسيار محافظهکارند و من هميشه به آنها ميگويم، تجاوز راهي براي شکستن خانواده است، اجازه ندهيد شما را بشکنند، اين کاري است که متجاوزان سعي دارند با شما بکنند. وقتي اين را به زنها ميگويم، ميگويند، اين حرفها را به شوهرانمان بزن.»
آمارهاي تجاوز واقعي نيستند زيرا بسياري از زنان در مورد آن حرف نميزنند. قنواتي ميگويد: «واقعيت اين است که اين زنان با برملاکردن قضيه تجاوز، نهتنها حمايت نميشوند بلکه چيزهاي زيادي از دست ميدهند و به دلايل زياد، قرباني نياز به شهامت و توانايي دارد تا صحبت کند. علاوهبر شرم و انزوايي که قرباني احساس ميکند، به دليل جنگ احساس ناامني را هم تحمل ميکنند... ممکن است درحال حاضر در اردوگاه بزرگي زندگي کنند که هيچگونه خلوتي ندارد و توسط افراديکه نميشناسند و به آنها اطمينان ندارند، احاطه شده باشند.»
با آينده مبهميکه سوريه دارد، آوارگان حق دارند در مورد شخصي که با آنها صحبت ميکند، محتاط باشند يا نسبت به اطلاعات شخصي خود به ديگران اعتماد نکنند. اگر هم به کسي بگويند، قرار است اين اطلاعات به چه کسي و کجا منتقل شود؟ بههرحال به ندرت عدالتي شامل حال قربانيان تجاوز در زمان جنگ شده است.
بحران عظيم تجاوز
اگرچه غالب گزارشات خبري از جنگ داخلي سوريه بر جنگ بين دو طرف تأکيد دارد اما مانند اغلب جنگهاي مشابه، اين جنگ بعد وحشتناکتري دارد: تجاوز بهطور مداوم و مکرر بهعنوان وسيلهاي براي کنترل، ايجاد وحشت و تحقير در درگيريها استفاده ميشود و اثرات آن، هر چند هميشه کشنده نيست، اما ملتي را خلق ميکند با بازماندگاني زخم خورده و شوکه... و اين فاجعه همه را در برميگيرد از قربانيان مستقيم تا کودکانشان که ممکن است شاهد ماجرا بوده يا از اتفاقيکه براي بستگانشان رويداده مطلع باشند.
در سپتامبر ٢٠١٢، وزير امورخارجه نروژ، اسپن بارت ايد، اتاقي پر از بوروکراتهاي خسته و کسل را با اين جمله «اتفاقي که در جنگ بوسني روي داد، درحال حاضر در سوريه تکرار ميشود» تکان داد. او به تجاوز به هزاران زن در دهه ١٩٩٠ در بوسني اشاره ميکرد.
جودي ويليامز، برنده جايزه نوبل و معاون «کمپين بينالمللي براي توقف تجاوز و خشونت جنسيتي در جنگها» گفت: هنوز در سوريه زنان بيشماري جنگ را دوباره در جسم خود دريافت و تجربه ميکنند و ما همچنان ايستادهايم و دستانمان را فشار ميدهيم.
گزارش خشونتهاي جنسي در سوريه از مارس ٢٠٠١ تا مارس ٢٠١٣
جودي ويليامز ميگويد، پساز هولوکاست گفتيم که هرگز فراموش نميکنيم، پس از دارفو نيز همين را گفتيم، احتمالا پساز تجاوز دستهجمعي در بوسني و رواندا هم حرفمان را تکرار کرديم اما شايد بايد ميگفتيم، «نبايد فراموش کنيم» زيرا اينقدر گناهان بشر و جهان زياد شد که ما عقب نشستيم و اجازه داديم فجايع مشابه تکرار شوند و فقط وقتي دوباره متوجه شديم که... فراموش کرده بوديم.
طبق گزارشهاي گردآوري شده از منابع مختلف ازجمله سازمانملل، بازرس حقوق بشر، دانشگاه کلمبيا و مرکز رسانه زنان، ٨٠درصد قربانيان، زنان بين ٧ تا ٤٦سال هستند که از بين آنها به ٨٥درصد تجاوز شده، ١٠درصد مورد آزار جنسي قرار گرفتند، ١٠درصد به منظور آزار جنسي زنداني شدند و ٤٠درصد تجاوز گروهي گزارش شده است.
*فرارو
در نتيجه گزارشات تجاوز که توسط همسران و افراد خانواده انجام ميشود، مسئولان اردوگاههاي اقامتي، بايد برنامههاي حمايتي براي مردان آواره را نيز همانند زنان در سرلوحه کار خود قرار دهند. بسياري از مردان کاملا نااميدند و از اضطراب، استرس و عدمتوانايي خود رنج ميبرند و فکر ميکنند چون ديگر نانآور خانواده نيستند، بنابراين هيچ ارزشي ندارند و برخي نيز احساس ميکنند که کنترل و ايمني خانواده خود را به دليل جابهجايي از دست دادهاند و همين امر به شکل پارادوکسيکالي باعث شده که خود آنها نسبت به همسرانشان خشونت شديدي نشان دهند.
زنان آواره سوري از سوءاستفاده جنسي شديد در لبنان رنج ميبرند و ناظر حقوق بشر در مورد امنيت آنان هشدار داده است. در مصاحبه سازمان حقوق بشر با تعدادي از زنان در لبنان اعلام شد که به آنها تجاوز شده و بارها مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. ليزل گرن هولتز، رئيس حقوق زنان در بخش نظارت ميگويد: «زنان از مرگ و ويراني در سوريه فرار کردهاند و بايد مکاني امن پيدا کنند نه اينکه در لبنان مورد تجاوز جنسي قرار گيرند. غالب قربانيان، اين حوادث را به دليل ترس از انتقامجويي متجاوزان يا بازداشت- به دليل نداشتن اجازه اقامت قانوني- گزارش نميکنند. دولت و آژانسهاي حمايتي بايد چشمان خود را باز کرده، تجاوزات جنسي به آوارگان آسيبپذير را ببينند و از قدرت خود براي متوقف کردن آن استفاده کنند.»
آژانس حمايتي اکسافام نيز در مورد بدتر شدن شرايط هزاران نفر سوري در کمپهاي لبنان هشدار داد.
نايجل تيمينز، مدير حمايت بشردوستانه اکسافام ميگويد: «آوارگان سوري هر روز براي زندهماندن در کشوري که به ندرت در آن شغل و جايي براي زندگي وجود دارد، ميجنگند. تلاش مداوم براي يافتن کار، اميد مردم را از بين برده است.»
براساس اعلام سازمانملل، بيش از ٨٠٠هزار سوري در اردوگاههاي لبنان ثبتنام کرده يا در انتظار ثبتنامشان هستند. البته برخي از مسئولان لبناني ميگويند که بيش از يکميليون سوري در کشورشان اقامت دارند. مسئولان سازمانملل مرتبا در مورد شرايط انساني در سوريه و اينکه بيش از ٩ميليون نفر نياز فوري به کمک دارند، هشدار ميدهد. ناآرامي در سوريه گروههاي تروريستي را از سراسر اروپا، خاورميانه و آفريقاي شمالي به جنگي کشاند که يکي از خونينترين درگيريهاي تاريخ معاصر قلمداد ميشود.(شبکه العالم)
مدرسه اقتصاد لندن بهتازگي مرکز «زنان، صلح و امنيت» خود را افتتاح کرده است. کار اين مرکز بررسي اين است که چرا زنان بسياري در مناطق جنگي مورد تجاوز و شکنجه قرار ميگيرند و چرا تعداد بسيار کمي از مردم به اين موضوع اهميت ميدهند. «آنجلينا جولي» هنرپيشه فعال در اين زمينه، در مراسم افتتاحيه شرکت کرد. اين اولينبار است که گروهي متفکر از اين نوع گردهم آمدند. گردآوري اطلاعات در مورد تجاوز در جنگ کار بسيار سختي است و به حتم موارد زيادي از آن پنهان ميماند.
از خانم جولي سوال شد که چرا اينقدر طول کشيد تا مطالعهاي جدي در مورد خشونت جنسي در درگيريها آغاز شود و وي جواب داد که واقعا دليل آن را نميداند.
وي گفت: «اين که دختران بهعنوان برده جنسي به فروش ميرسند، زني پس از تجاوز از جامعه خود رانده ميشود و دختري را در ١٠ سالگي شوهر بدهند، نميفهمم و درک نميکنم. بسيار نفرتانگيز است. نميفهمم که چرا اينقدر طول کشيد تا جامعه جهاني به اين موضوع واکنش نشان دهد و نميتوانم بفهمم که چرا تا به حال اين اعمال نسبت به زنان، عادي به نظر ميآمد.»
خانم جولي با زنان عراقي در اردوگاههاي آوارگان ملاقات کرد. «آموشه» که دخترش توسط اعضاي داعش به بردگي برده شد و «صابرين» که بارها جلوي خواهر جوانترش شکنجه شد، جزو اين زنان بودند. چه تعداد زن مانند آموشه و صابرين وجود دارد؟ چه تعداد زن نيجريهاي، برمهاي، اوکرايني و سوري قرباني خشونت جنسي هستند که فقط به منظور ايجاد وحشت در مردم منطقه انجام ميشود؟ به واقع هيچکس نميداند، زيرا وقتي در کشورهاي با ثبات غربي- جايي که سيستمهايي براي حمايت و کمک به قربانيان وجود دارد - تجاوزهاي گزارش نشده فراواني هست، تصور کنيد که در مناطق جنگي و اردوگاههاي آوارگان چه تعداد زن جسارت اعلام تجاوزها را دارند!
لورن وولف، مدير پروژه «زنان تحت محاصره» در مرکز زنان رسانه نيويورک ميگويد: «گاهي زنان پس از تجاوز کشته ميشوند و ما از آن با خبر نميشويم. علاوهبر هرج و مرج جنگ و دربهدري، از همه مهمتر، داغ ننگي است که باعث ميشود زنان اين حوادث تلخ را گزارش نکنند.»
خانم وولف با گوشکردن به قصه زنان در اردوگاههاي آوارگان اردن، خشونت جنسي در سوريه را به مدت سهسال دنبال کرد.
وي ميگويد: «کاملا مشخص است که اين مسأله گزارش نميشود. موضوع فقط اين نيست که زنان به دليل شرم يا ننگ سکوت ميکنند بلکه حتي مسئولان نيز اين موضوع را به سکوت برگزار ميکنند.»
در سال ٢٠١١ مطالعهاي در جمهوري دموکراتيک کنگو نشان داد که اين مشکل به شدت پنهان نگه داشته ميشود و ٤٠٠هزار زن بين سالهاي ٢٠٠٦ و ٢٠٠٧ در اين کشور مورد تجاوز قرار گرفتند.
مسئولان پروژه «زنان تحت محاصره» سعي کردند آمار تعداد حملات و تجاوزهاي جنسي در درگيريهاي اوکراين را به دست آورند ولي دريافتند که هيچ تحقيقي در اين زمينه انجام نشده و عوامل متفاوت فرهنگي همچنين پليس و ديگر مسئولان، زنان را به شدت ترغيب ميکنند که در مورد تجاوزها سکوت کنند. وکلا و نجاتيافتگان در اوکراين مرتبا گزارش ميدهند که چگونه غالبا پليس، خود زنان را به خاطر تحريک طرف متخاصم به اعمال خشونت عليه خودشان مقصر ميداند.
از سوريه تا برمه، يک حقيقت کاملا آشکار و حتمي است: نظاميها چه دولتي و چه شورشيها، از تجاوز بهعنوان راهي براي مقهورکردن شهروندان چه زن و چه مرد استفاده ميکنند. گاهياوقات به لطف ناظران حقوقبشر اين حقايق وحشتناک برملا ميشود. ( اليزابت رنزتي - The Globe and mail )
بسياري از زنان سوري ترجيح ميدهند به کشور جنگزده خود برگردند تا اينکه خشونت، تجاوز و دستاندازيهاي جنسي را بهعنوان يک آواره و مهاجر تجربه کنند. بيشاز ٥٠درصد زناني که در اردوگاه کارتياس لبنان زندگي ميکنند و زير پوشش سياف قرار دارند، به کارکنان امداد اجتماعي گفتند که مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته اند. کارتياس لبنان و سياف، اعضاي فدراسيون (١٦٥ سازمان کاتوليک) کارتياس جهاني هستند که يکي از بزرگترين گروه انساندوستانه را تشکيل دادهاند.
«نجلا»، مدير مرکز مهاجرت کارتياس لبنان ميگويد، درست زمانيکه خشونتهاي جنسي توسط کارکنان ما که از خانهها بازديد ميکردند، داستانهاي مشابهي توسط خود زنان گزارش شد.
«طي بحث با اين زنان متوجه شديم که آنها به هيچوجه خوشحال نبوده و مصرانه خواستار بازگشت به کشور خود هستند. زمانيکه دليلش را پرسيديم و اينکه چرا وقتي سوريه درگير جنگ است، ميخواهند برگردند، ميگفتند: ما راحت زندگي ميکرديم، هرچند شرايط سختي بود اما با ما به خوبي رفتار ميشد، همسرانمان حالت تهاجمي نداشتند، هميشه به ما فرصت ابراز وجود ميدادند، ميتوانستيم با همسايگان و خانوادهمان صحبت کنيم.»
چنديپيش تحقيق مشترکي توسط اکسافام و مرکز منابع انساني سازمانملل براي برابري جنسيتي، از مهاجران سوري و فلسطيني ساکن لبنان انجام و نتايج آن منتشر شد. يافتههاي آنان با گزارش کارکنان کارتياس لبنان همخواني زيادي داشت. نجلا ميگويد: شرايط زندگي، عدمحمايت، نبود منابع و همچنين تغيير نقش زنان از زن خانه به کارگر، همگي به آسيبپذيرتر شدن زنان افزوده است. مردان که قبلا نانآور خانه بودند، الان کاري پيدا نميکنند، شديدا تحت فشار عصبي بوده و نااميد هستند، بنابراين رفتارشان با همسر و فرزندانشان خشنتر از قبل شده است.
در اردن حداقل ٥٠٠هزار زن آواره که توسط آژانس آوارگان سازمانملل ثبتنام شدهاند، مورد تجاوز قرار گرفتهاند و اين موضوع کاملا ناديده گرفته شده است. مسئولان حکومت اردن ميگويند که چنين اتفاقي به هيچ وجه نيفتاده و صحت ندارد. اگر هم بپذيرند، ميگويند: ميدانيم که چنين اتفاقي ميافتد ولي ما عرب هستيم و در فرهنگ ما در مورد اين مسائل صحبت نميشود.
بسياري از دختران سوري مجبور به ازدواج در سن ١٢ سالگي ميشوند تا خانواده از مسئوليت آنها رها شود در صورتي که طبق قانون اردن ازدواج دختران زير ١٨سال غيرقانوني است ولي درنهايت انجام رابطه جنسي با اين دختران حق شوهر است و دختران نميتوانند در مقابل آن مقاومت کنند. ما نميدانيم درون خانهها چه ميگذرد و صحبت کردن در مورد همسر و رابطه با او به نوعي در فرهنگ سوريها شرمآور است.
«وال مورگان» از سياف ميگويد: بسياري از زنان و دختران جوان سوري که از کشورشان فرار ميکنند، تنها، منزوي و در مقابل حمله تجاوز بسيار آسيبپذير هستند. يکي از دغدغههاي اصلي ما در اردوگاهها، ايجاد فضاي امن براي زنان بهويژه دسترسي به توالت و حمام است. ما سعي ميکنيم علاوهبر کمک مالي، حمايت روحي و رواني و احساس امنيت به آنها بدهيم ولي شرايط اسفبار و تجارب وحشتناک اين زنان نشان ميدهد که جنگ بايد هر چه سريعتر تمام شود. (لورن وولف The Huffington Post )
گزارش شده که ٩٠هزار زن و کودک به دليل تجاوز و شکنجههاي جنسي از سوريه گريختهاند. وقتي اين شهروندان زخم خورده به اردوگاههاي آوارگان که قرار است پناهگاه باشد ميرسند، با تهديد تجاوز دوباره و شکنجههاي جنسي جديد مواجه ميشوند.
جنگ سوريه ساختمانها را با زخمهايي از برخورد موشکهاي اسکاد برجا گذاشته اما تجاوز به زنان و کودکان موضوعي است که به ندرت از آن سخن ميرود و طول عمر اين رفتار وحشيانه به درازاي سن خود جنگ است. هر چند که کنوانسيون ژنو تجاوز و بردگي جنسي را جزو جرايم جنگي دانسته و آن را خلاف حقوق بشر ميداند، اما همچنان در هر جنگ و درگيري، در هر جاي جهان اين رفتار بهعنوان سلاحي جنگي مورد استفاده قرار ميگيرد.
جنگ عنصر روانشناختي بسيار قوياي دارد که عموما از طريق خشونتهاي جنسيتي ازجمله تجاوز، ازدواج اجباري، قاچاق و شکنجه، شخصيتي زنانه پيدا ميکند. خشونتهاي جنسيتي و تجاوز، تاکتيکهاي جنگي هستند که فراگير بوده و نوعي آرام از قتل روحي و رواني است.
طي قرنها، تجاوز به بخش اصلي جنگ تبديل شده و کمترين مجازات را داشته است. واقعيت تلخ اين است که در جنگهاي دوره مدرن از تجاوز عليه زنان و دختران در ابعاد وسيعي استفاده ميشود. متاسفانه زنان سوري در هزاره سوم، با نوعي خشونت مشابه دوره باستان مواجهند.
تجاوز همچنين نوعي پاکسازي نژادي است، زيرا نيروي متجاوز قرباني خود را وادار ميدارد تا تبار او را به دنيا آورد و با انجام اين کار، ژنهاي نژاد خود را ابدي ميکند و همزمان ساختار اجتماعي «جامعه تجاوز شده» را بهم ميريزد. به دليل مشابهي، تجاوز بهعنوان تاکتيک جنگي بهعنوان «گامي» به سوي پاکسازي نژادي (توسط شوراي امنيت سازمانملل) شناسايي شده است. با اين حال متاسفانه اين فرم از جنگ (تجاوز) کمترين توجه جهاني را به خود جلب ميکند. شايد اين کمتوجهي به دليل اين است که تجاوز و خشونت جنسي فرمي از جنگ است که اساسا زنان و دختران را هدف قرار داده است.
تخمينزده ميشود زنان و کودکان دو سوم آوارگان (از ١٢٠هزار آواره) در طول مرز سوريه- اردن را تشکيل ميدهند. کمپهاي آوارگان ازجمله زعتري که ١٥ مايل از مرز سوريه با اردن دور است، نهتنها از درگيريهاي نظامي دور نبوده و پناهگاه امني نيستند، بلکه مرتبا از آنجا خشونتهاي جنسي و نقض حقوق بشر گزارش ميشود. گزارشهاي مشابهي از اردوگاههاي اردن، ترکيه و عراق نيز وجود دارد. (کلئوپاترا ماگوارو - سايت Policy.mic)
نتايج خشونتهاي جنسي عليه زنان سوري مارس ٢٠١١ تا مارس ٢٠١٣
قنواتي روانشناس سوري که با آوارگان سوري در اردن کار ميکند، ميگويد: «خانوادههاي سوري بسيار محافظهکارند و من هميشه به آنها ميگويم، تجاوز راهي براي شکستن خانواده است، اجازه ندهيد شما را بشکنند، اين کاري است که متجاوزان سعي دارند با شما بکنند. وقتي اين را به زنها ميگويم، ميگويند، اين حرفها را به شوهرانمان بزن.»
آمارهاي تجاوز واقعي نيستند زيرا بسياري از زنان در مورد آن حرف نميزنند. قنواتي ميگويد: «واقعيت اين است که اين زنان با برملاکردن قضيه تجاوز، نهتنها حمايت نميشوند بلکه چيزهاي زيادي از دست ميدهند و به دلايل زياد، قرباني نياز به شهامت و توانايي دارد تا صحبت کند. علاوهبر شرم و انزوايي که قرباني احساس ميکند، به دليل جنگ احساس ناامني را هم تحمل ميکنند... ممکن است درحال حاضر در اردوگاه بزرگي زندگي کنند که هيچگونه خلوتي ندارد و توسط افراديکه نميشناسند و به آنها اطمينان ندارند، احاطه شده باشند.»
با آينده مبهميکه سوريه دارد، آوارگان حق دارند در مورد شخصي که با آنها صحبت ميکند، محتاط باشند يا نسبت به اطلاعات شخصي خود به ديگران اعتماد نکنند. اگر هم به کسي بگويند، قرار است اين اطلاعات به چه کسي و کجا منتقل شود؟ بههرحال به ندرت عدالتي شامل حال قربانيان تجاوز در زمان جنگ شده است.
بحران عظيم تجاوز
اگرچه غالب گزارشات خبري از جنگ داخلي سوريه بر جنگ بين دو طرف تأکيد دارد اما مانند اغلب جنگهاي مشابه، اين جنگ بعد وحشتناکتري دارد: تجاوز بهطور مداوم و مکرر بهعنوان وسيلهاي براي کنترل، ايجاد وحشت و تحقير در درگيريها استفاده ميشود و اثرات آن، هر چند هميشه کشنده نيست، اما ملتي را خلق ميکند با بازماندگاني زخم خورده و شوکه... و اين فاجعه همه را در برميگيرد از قربانيان مستقيم تا کودکانشان که ممکن است شاهد ماجرا بوده يا از اتفاقيکه براي بستگانشان رويداده مطلع باشند.
در سپتامبر ٢٠١٢، وزير امورخارجه نروژ، اسپن بارت ايد، اتاقي پر از بوروکراتهاي خسته و کسل را با اين جمله «اتفاقي که در جنگ بوسني روي داد، درحال حاضر در سوريه تکرار ميشود» تکان داد. او به تجاوز به هزاران زن در دهه ١٩٩٠ در بوسني اشاره ميکرد.
جودي ويليامز، برنده جايزه نوبل و معاون «کمپين بينالمللي براي توقف تجاوز و خشونت جنسيتي در جنگها» گفت: هنوز در سوريه زنان بيشماري جنگ را دوباره در جسم خود دريافت و تجربه ميکنند و ما همچنان ايستادهايم و دستانمان را فشار ميدهيم.
گزارش خشونتهاي جنسي در سوريه از مارس ٢٠٠١ تا مارس ٢٠١٣
جودي ويليامز ميگويد، پساز هولوکاست گفتيم که هرگز فراموش نميکنيم، پس از دارفو نيز همين را گفتيم، احتمالا پساز تجاوز دستهجمعي در بوسني و رواندا هم حرفمان را تکرار کرديم اما شايد بايد ميگفتيم، «نبايد فراموش کنيم» زيرا اينقدر گناهان بشر و جهان زياد شد که ما عقب نشستيم و اجازه داديم فجايع مشابه تکرار شوند و فقط وقتي دوباره متوجه شديم که... فراموش کرده بوديم.
طبق گزارشهاي گردآوري شده از منابع مختلف ازجمله سازمانملل، بازرس حقوق بشر، دانشگاه کلمبيا و مرکز رسانه زنان، ٨٠درصد قربانيان، زنان بين ٧ تا ٤٦سال هستند که از بين آنها به ٨٥درصد تجاوز شده، ١٠درصد مورد آزار جنسي قرار گرفتند، ١٠درصد به منظور آزار جنسي زنداني شدند و ٤٠درصد تجاوز گروهي گزارش شده است.
*فرارو