کد خبر: ۹۱۹۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۷۴۰

چند نکته جالب براي سفر به کره شمالي

  از محدوديت‌هاي اجتماعي و سياسي کم نظير کشور کره شمالي در حوزه هاي مختلف تا کنون بسيار شنيده شده است. حتي ‏بازيکنان تيم ملي فوتبال که در رقابت هاي جام جهاني 2006 و 2010 با اين تيم شرق آسيا هم گروه بودند، داستان هاي ‏عجيبي از آنچه در پيونگ يانگ ديده‌اند نقل مي‌کردند.‏
چند دهه قبل مائو، رهبر چين، دنيا را چنين تقسيم کرد: جهان اول و جهان سوم. اين سنجه‌اي شد براي ديگر آدم‌هاي سياسي ‏دنيا.
اما امروز بسياري جهان را به شيوه‌اي ديگر تقسيم مي‌کنند: «جايي که غذا زياد است و اشتها کم و جايي که غذا کم است ‏و اشتها زياد.» اگر به چنين رده‌بندي‌اي قائل باشيم آنگاه بايد کره‌شمالي را در رديف کشورهايي قرار دهيم که در گروه دوم ‏قرار دارند: جايي که غذا کم است و اشتها زياد.‏

قوانين عجيب:
ورود خارجي‌ها به کره‌شمالي ممنوع است مگر به صورت گروهي و با نظارت ماموران اين کشور.‏
در کره‌شمالي نبايد دنبال مثلا چنين مصرعي بگرديد: «گويند که لحظه‌اي است روييدن عشق…» چون چنين چيزي اصلا ‏وجود خارجي ندارد. در کره‌شمالي کسي حق انتخاب همسر و ازدواج ندارد، مگر با موافقت وزارت اطلاعات و امنيت آن ‏کشور. يعني دختر و پسري که عاشق هم شده‌اند بايد گزارش کاملي از نحوه عاشق شدنشان، دليل دل بستن، ميزان علاقه و ‏احساسي که نسبت به هم دارند و خيلي چيزهاي ديگر را در چند صفحه بنويسند و تحويل مقامات امنيتي بدهند تا نوبت ‏مصاحبه‌شان شود.‏
قبل از مصاحبه، سيستم‌هاي امنيتي و نظامي‌کره‌شمالي دختر و پسر را بررسي مي‌کنند و در نهايت اگر مورد مشکوکي ديده ‏نشود، براي ازدواج آن دختر و پسر جوان مجوز صادر مي‌کنند. تازه کار به اين هم ختم نمي‌شود. بعد از ازدواج بايد تعهد ‏بدهند که اگر يکي از زوجين احساس کرد ديگري افکاري غربي دارد يا دلش با کيم جونگ ايل نيست، بدون هيچ رودربايستي ‏او را تحويل مقام‌هاي امنيتي بدهد.‏
در اين کشور مردم اجازه ندارند از روستا يا شهر محل اقامت خارج شوند مگر با اجازه مقام‌هاي امنيتي و اين يعني زندگي در ‏بزرگ‌ترين پادگان جهان؛ کره‌شمالي. روزنامه گاردين در مطلبي با عنوان «ترفندهاي دموکراتيک» به تلاش مردم و نيروهاي ‏اصلاح‌طلب اين کشور براي برقراري دموکراسي اشاره کرده و در اين رهگذر دو قانون عجيب ديگر را هم به مخاطب عرضه ‏کرده‌است. نخست آنکه دولت کره‌شمالي معمولا کمک‌هاي غذايي خارجي را نمي‌پذيرد چون معتقد است اين غذاها ممکن است ‏روي افکار مردم اثرات نامطلوب بگذارند و باعث تهاجم فرهنگي عليه نظام کمونيستي شوند.‏
‏ ‏
دومي‌که از اولي عجيب‌تر است به نوعي برشي است مقطعي از فضاي مطبوعاتي اين کشور: «انتشار هر نوع خبر ناخوشايند ‏سياسي، اجتماعي، اقتصادي و… که مربوط به کره‌شمالي باشد، ممنوع است. هر گونه انتقاد از نظام کمونيستي و مقامات آن ‏نيز جرم تلقي مي‌شود. 12 روزنامه در اين کشور منتشر مي‌شوند اما خبرنگار ندارند! اين روزنامه‌ها موظفند هر روز ‏خبرهايي را که از وزارت اطلاعات و امنيت دريافت مي‌کنند، عينا منتشر کنند. فقط برخي از مقالات آنها با هم فرق مي‌کند».‏

پيشواي عجيب:‏
‏«به دستور پيشواي کره‌شمالي در دانشگاه پيونگ يانگ فيلم اوليور توئيست که داستانش متعلق به 200 سال پيش است براي ‏دانشجويان نمايش داده شد.‏
بعد مسؤولان به دانشجويان گفته‌اند خودتان خيابان‌هاي لندن را ببينيد و قضاوت کنيد که ما پيشرفته‌تر هستيم يا اروپايي‌ها!!».‏

خانواده‌اي عجيب:‏
اينکه گفته مي‌شود در کره‌شمالي خانواده مفهوم ديگري دارد کاملا درست است؛ چون اهل خانواده حتي از هم مي‌ترسند که ‏مبادا براي يک مشت دلار، همديگر را بفروشند. اما خانواده عجيبي هم در اين کشور وجود دارد که هر روز اخبار تازه‌اي ‏درباره‌اش شنيده مي‌شود ولي هيچ منبع خبري خارجي آن را رد يا تاييد نمي‌کند: خانواده کيم.‏
روزنامه هرالد تريبون درباره خانواده پيشوا نوشته: «افراد اين خانواده تنها افراد زنده کره‌شمالي هستند که بيش از 200 گرم ‏گوشت گاو در ماه مصرف مي‌کنند! مصرف سرانه گوشت گاو در اين کشور در سال 2000 کمتر از دو گرم براي هر نفر بود ‏و به همين دليل مردم، بيش از دو دهه است که گوشت‌ حيوانات ديگري را جايگزين کرده‌اند. اين خانواده ضمنا بزرگ‌ترين ‏سينماي اين کشور را در کاخ رياست‌جمهوري دارند و بهترين آثار سينمايي را بر خلاف قوانين جاري جامعه تماشا مي‌کنند».‏

اما رسوايي اخلاقي اين «پيشواي عزيز» هم در نوع خود جالب است
سال گذشته روزنامه شيکاگوتريبون درباره اين رسوايي اخلاقي نوشت: «مدت‌هاست که چند زن و دختر از پيشواي کره‌شمالي ‏شکايت دارند اما ترس از برخوردهاي قهري، آنها را به سکوت وادار کرده است.» اين ادعا چندي بعد از سوي روزنامه سان ‏هم تاييد شد، اما نمي‌توان مدرکي رو کرد و او را به استناد آن، مجرم شناخت.‏
پيشواي کره‌شمالي مانند پدرش از پرواز مي‌ترسد و هميشه با قطار شخصي‌اش مسافرت مي‌کند. کنستانتين پوليکوفسکي که ‏راننده قطار شخصي او در روسيه بود، پس از بازديد او از آن کشور گفت: «او هر روز شام و ناهار خرچنگ زنده مي‌خورد، ‏يعني آن را آب‌پز مي‌کرد.» … ساير ويژگي هاي رهبر کره شمالي در اين گزاشر به نقل از اين راننده بر شمرده شده است. ‏همچنين مي‌خوانيم:‌‏
از ميان ورزش‌هاي جهان او عاشق بسکتبال، خاصه بازي‌هاي ليگ حرفه‌اي آمريکاست و کماکان مايکل جردن را بهترين ‏بازيکن تاريخ بسکتبال، مي‌داند. جالب اين که پخش زنده مسابقات خارجي در کره‌شمالي ممنوع است و ‏NBA‏ هم هيچگاه از ‏تلويزيون دولتي پخش نمي‌شود. اطرافيانش مي‌گويند او گلف‌باز خوبي است و امتيازهاي خوبي را درو مي‌کند. جالب اينجاست ‏که هزينه خريد يک توپ گلف در کره‌شمالي معادل حقوق سه ماه يک کارمند ساده است…‏
‏ ‏

آيا مي‌دانيد …‏
‏• در چين براي خوش‌آمدگويي به کيم جونگ ايل، مسؤولان همراه هيات کره‌جنوبي يک «پَک» کامل سريال جواهري در ‏قصر يا همان يانگوم خودمان را دو دستي تقديم ايشان کردند چون واله و شيداي اين هنرپيشه اهل کره‌جنوبي است!‏
‏• آرم شلوغ کره‌شمالي نشان‌دهنده پيشرفت‌هاي تکنولوژيک و فني کره‌شمالي در فناوري‌هاي روز و زيرساختي است. چيزي که ‏تنها در نماد اين کشور و بين سخنان کيم جونگ ايل ديده مي‌شود.‏
‏• در تصوير معروفي که ترکيبي از عکس‌هاي شب از همه نقاط جهان است تنها کره شمالي، کوه‌هاي هيماليا ، صحراي آفريقا، ‏جنگل آمازون و قطبين تاريک هستند. البته تنها مورد اول مسکوني است!‏