کد خبر: ۹۲۶۰۵
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
تعداد بازدید: ۱۳۳۷
آیا بازار کلیه در ایران سفید است؟

کلیه‌هایی که یک میلیارد می‌ارزند!

  کتایون نجفی‌زاده –رئیس اداره پیوند و بیماری‌های خاص وزارت بهداشت- گفته "بازار کلیه در ایران سفید است". او این امر را نتیجه تلاش‌های انجمن بیماران کلیه می‌داند. هرچند که نجفی‌زاده به درستی به تلاش‌های این انجمن در این‌باره اشاره کرده، اما آیا ما با بازاری سالم در حوزه پیوند کلیه روبرو هستیم و یا باید با دیدی آسیب‌شناسانه‌تر بخش سیاه این بازار را نیز ببینیم؟

به گزارش پايگاه خبري «تيک» (Tik.ir) به نقل از فرارو، خبرها و مشاهدات در سطح شهر، بخصوص در محله‌هایی خاص و اطراف بیمارستان‌ها، چندان ما را به روند پیوند کلیه در ایران  خوشبین نمی‌کنند. با وجود حرف و سخن‌ها و طرح‌هایی برای مقابله، باز هم آگهی‌های زیادی بر دیوارها چسبانده شده که خبر از عرضه و تقاضایی وسیع برای کلیه، این عضو حیاتی بدن، می‌دهد.

بنابر آمارهای حوزه پزشکی، در ایران بیش از 50 هزار نفر به بیماری نارسایی کلیه دچار هستند که از این تعداد 27 هزار نفر هفته‌‌ای سه‌بار دیالیز می‌شوند و دیالیز یعنی فردِ بیمار نیازمند داشتن یک کلیه جدید برای زنده ماندن و حیات است. سالانه 5 تا 6 هزار نفر به این تعداد بیماران اضافه می‌شوند که گفته می‌شود این تعداد در سال 1400 به 9 هزار نفر افزایش پیدا خواهد کرد.

80 درصد کلیه‌های پیوندی از راه خرید و فروش تامین می‌شوند
برای درمان بیماران کلیوی، سالانه به طور متوسط دوهزار پیوند کلیه در ایران انجام می‌شود. از این دوهزار پیوند، 20 درصد کلیه‌ها از افراد دچار مرگ مغزی و بقیه از طریق فروش کلیه تامین می‌شود.

با توجه به تعداد زیاد بیماران کلیوی و افزایش تعداد آن‌ها (به‌دلیل افزایش دیابت، عدم رعایت سلامت کلیه در بخش زیادی از جامعه و سایر دلایل) تامین کلیه سالم برای پیوند، این روزها بدل به موضوعی بغرنج و پیچیده شده که ساماندهی به آن یکی از دغدغه‌های مسئولین وزارت بهداشت است. اهداء کلیه و فروش آن دو راه برای پیوند کلیه به افراد نیازمند است.

قانون و شرع چه می‌گویند؟
اهدا یا فروش کلیه از راه‌های تعریف‌شده آن از سوی سازمان‌ها، هم مورد تایید قانون و هم مورد تایید شرع است. برخی مراجع دینی هدیه و فروش کلیه را بدون اشکال می‌دانند. از نظر قانونی نیز پیوند یا فروش کلیه از راه‌هایی که وزارت بهداشت به آن‌ها تاکید دارد، بلامانع است. هرچند این امر موجبات دسترسی آسان‌تر به کلیه برای بیماران را فراهم کرده، اما برخی از کارشناس امور حقوقی و اخلاقی فروش کلیه را اقدامی در قالب قاچاق اعضای انسان می‌دانند.

چه‌کسانی درگیر پیوند کلیه هستند؟
از چندوچون مسائل اخلاقی و حقوقی پیوند کلیه که بگذریم، باید دید چه‌ افراد و مراکزی برای دسترسی بیماران به کلیه در ایران نقش دارند. انجمن حمایت از بیماران کلیوی که قدمتی دیرینه دارد در این میان نقش مهمی ایفا کرده و می‌کند. این انجمن با ساماندهی افراد نیازمند به کلیه به آن‌ها کمک می‌کند.

علاوه بر این انجمن که به صورت قانونی و مورد تایید در حال فعالیت است، باید به انجمن‌های خیریه‌ای اشاره کرد که آن‌ها نیز در این راستا در حال فعالیت‌اند. تعداد افرادی که در این انجمن‌ها تحت پوشش هستند، زیاد است و همین باعث شده تا این انجمن‌ها، هرچند قانون موافقتی با فعالیت‌ آن‌ها در بخش فروش ندارد، به حیات خود ادامه دهند.

خارج از چارچوب انجمن‌ها، دلالان کلیه و اعضای بدن نیز جایگاه ویژه‌ای برای خود پیدا کرده‌اند. این افراد، با بهانه تسریع در رساندن عرضه‌کننده و تقاضاکننده به یکدیگر، یکی از ضلع‌های مهم پیوند کلیه در بازار غیرقانونی و سیاه ایران را تشکیل می‌دهند. دلالان کلیه از این طریق سودهای زیادی به دست می‌آورند و افرادی که نیاز سریع به کلیه یا پول دارند، از طریق آن‌ها بسیار سریع‌تر از روال قانونی به نتیجه می‌رسند.

یک روایت
برای شناخت بهتر از روند عرضه و تقاضای کلیه، با یکی از افرادی که سال‌ها در فرآیند خرید کلیه برای فرزندش درگیر بوده گفتگو کردیم. او گفت: پسر من از دوسالگی مشکلات کلیه داشت. به‌دلیل تشخیص دیرهنگام پزشکان، درنهایت مشکلات کلیه او حاد شد و یکی از کلیه‌ها را از دست داد. پس از مدتی دیالیز، او به پیوند کلیه احتیاج پیدا کرد. برای این‌کار به تهران آمده و در انجمن حمایت از بیماران کلیوی ثبت‌نام کردیم. این انجمن به خوبی از بیماران حمایت  و کارها را راه می‌انداخت. در این انجمن به ما گفتند باید منتظر باشیم که یک بیمار مرگ مغزی پیدا شود (که در این صورت همه هزینه‌ها را دولت تقبل می‌کرد) و اگر پیدا نشد باید منتظر فردِ زنده‌ای باشیم که بتوان کلیه‌اش را با فرزند شما پیوند زد.

علی در ادامه گفت: چندماهی گذشت. اکثر افرادی که قصد فروش کلیه‌اشان را داشتند، با مشکلات شدید مالی درگیر بودند، برای مثال یکی از آن‌ها مردی بود که برای رهایی از زندان و پرداخت بدهی قصد فروش کلیه‌اش را داشت. درنهایت خانم جوانی که می‌گفت به‌شدت نیاز مالی دارد، حاضر شد کلیه‌اش را به فرزند ما بدهد. انجمن حمایت از بیماران کلیوی اجازه فروش کلیه را بیش از 8تا10 میلیون نمی‌دهد. اما از آن‌جایی که در آزمایشات مشخص شد که این خانم از سلامت برخوردار است و مورد مناسبی برای پیوند کلیه به فرزند ماست و ما نیز نگران بودیم که فرد دیگری را پیدا نکنیم، با مبلغ پیشنهادی آن خانم که بیست میلیون تومان بود موافقت کرده و عمل پیوند را انجام دادیم.

او با اشاره به اینکه درمان فرزند وی سه الی چهار سال به طول انجامید می‌گوید: در دولت فعلی خدمات بیماران خاص رایگان انجام می‌شود. این امر کار ما را پس از روی کار آمدن آقای روحانی راحت‌تر کرد. پیش از این برای بستری پسرم هربار باید 400 الی 500 هزار تومان پرداخت می‌کردیم. خدمات خاصی که در حال حاضر به بیماران خاص داده می‌شود خیلی خوب است؛ برای مثال داروهایی که ما برای پسرمان تهیه می‌کنیم، همه داروهایی خارجی و رایگان هستند.

علی در انتها و با ابراز ناراحتی از اینکه افرادی مجبور به فروش کلیه می‌شوند می‌گوید: کسی که قصد فروش کلیه‌اش را دارد، حتما مشکلات زیادی باید داشته باشد، چون درد و مشکلاتی که این افراد بعد از اهدا باید تحمل کنند خیلی زیاد است. هزینه یک کلیه شاید بیش از یک میلیارد باشد و یا بهتر است بگوییم اصلا قیمتی نمی‌توان روی آن گذاشت.

بازار سیاه کلیه چگونه شکل می‌گیرد؟
با وجود تلاش‌های سازمان‌های مربوطه، از جمله انجمن حمایت از بیماران کلیوی، بازار سیاه کلیه باز هم وجود دارد. این بازار می‌تواند صدمات زیادی به سیستم اجتماعی و پزشکی وارد کند. به اعتقاد کارشناسان اجتماعی بازار سیاه هنگامی شکل می‌گیرد که عرضه و تقاضا یکسان نباشد. در مورد کلیه نیز همین امر صادق است؛ هنگامی که تقاضای کلیه از عرضه آن بیشتر شود بازاری غیرقانونی شکل خواهد گرفت. این کارشناسان وجود نداشتن ساماندهی درست، مشکلات بیمه و از همه مهمتر فقر و مشکلات اجتماعی را از دلایل شکل‌گیری چنین بازاری دانسته‌اند.

بیشتر بودن تقاضا از عرضه در پیوند کلیه، همچنین انجمن‌هایی در قالب خیریه را شکل داده که دولت چندان با حضور آن‌ها موافقت ندارد، چرا که معتقد است این انجمن‌ها به بازار سیاه و بی‌نظمی در این حوزه دامن می‌زنند. کتایون نجفی‌زاده –رئیس اداره پیوند وزارت بهداشت- گفته است "اجازه فعالیت درباره پیوند کلیه از سوی وزارت بهداشت تنها به انجمن حمایت از بیماران پیوندی داده شده است و بیمارستان‌ها نیز موظف به دریافت نامه از این انجمن‌اند".

مصطفی قاسمی –رئیس مرحوم انجمن حمایت از بیماران کلیوی- نیز درباره فعالیت‌های سایر انجمن‌ها در این حوزه می‌گوید "خرید و فروش کلیه در انجمن‌های خیریه سبب شده تا حق کسانی که در انتظار دریافت کلیه هستند ضایع شود و طبق مجوزی که پلیس امنیت وزارت کشور به ماه داده است فعالیت انجمن بیماران کلیوی باید در سطح ملی انجام شود و کسی نمی‌تواند موازی با انجمن حمایت از بیمارات کلیوی فعالیت‌هایی را دنبال کند و این خلاف است". قاسمی که تا پیش از مرگ تلاش داشت تا بتواند ساماندهی در زمینه پیوند کلیه انجام دهد، همچنین گفته است ما خیلی تلاش کردیم تا انجمن‌های خیریه را ساماندهی کنیم، اما حریف برخی از آن‌ها نشدیم".

آیا پیوند کلیه سامان داده خواهد شد؟
هرچند  خطوط قانونی پیوند کلیه تا حد زیادی از جانب مسئولین مشخص است اما با این وجود در بیرون از انجمنِ رسمی، پیوند کلیه بازهم بازارها و فعالیت‌هایی موازی دارد. وضع موجود بنابر وعده وزارت بهداشت قرار است تغییر کند. کما اینکه اسفندماه گذشته، این وزارتخانه اعلام کرد در سال 94 قصد دارد با ایجاد شبکه‌ فراهم‌آوری برای ثبت اطلاعات و آمار اهداکنندگان و نیازمندان پیوند کلیه، دست کلاهبرداران و سودجویان را کوتاه کند.

داریوش آرمان –معاون ارتباطات و امور بین‌الملل انجمن حمایت از بیماران کلیوی- نیز چندی پیش گفت: در ایجاد بانکی برای اهداء عضو در ایران ضرورت وجود دارد و باید 90 درصد اهداء عضو از مرگ مغزی صورت پذیرد. مانند همیشه از تصمیمات و وعده و وعیدها تا عملی‌شدنِ راه‌کارها، فاصله‌ای وجود دارد. آیا روزی فرا خواهد رسید که بتوانیم با قطعیت بگوییم بازار کلیه در ایران سفید است؟